موضوع ضریح مرقد مطهر حضرت ابا عبد الله الحسین (علیهالسلام)، بحثهای فراوانی را در ابعاد وسیعی از مسائل مذهبی و فرهنگی برانگیخت. بسیاری از این بحثها، بین دوستان درگرفت، اما دامن زدن گسترده مخالفان تشیع به این سۆالات، بر اهمیت مسئله افزود.
روشن است که دفاع از کلیت یک باور یا عمل، به معنای تأیید همه حواشی موضوع و کارهای ناموزونی که چهبسا در ضمن آن صورت پذیرد یا نحوه انعکاس آن و ... نیست.
نگاه نخست: ثوابها و فضیلتها در نظام شعائر حسینی(علیهالسلام)
امام صادق (علیهالسلام) در کتاب «کامل الزیارات» میفرمایند: «دعا کنندگان براى زائرین امام حسین (علیهالسّلام) در آسمان، به مراتب بیشتر از آنانند كه در زمین براى ایشان دعا مىنمایند.» فضیلتهای مذکور در این حدیث، به ملاکهایی قابل تحلیل و تعمیم مستند شده، از جمله:
صَرف اموال و به سختی انداختن خود، در جهت نیکی به اهل بیت (علیهمالسّلام) شاد کردن اهل بیت (علیهمالسّلام) و بهخشم آمدن دشمنان ایشان —به عیبجویی دشمنان درباره تعظیم شعائر اهل بیت (علیهمالسّلام) اعتنا نکردن، اشکِ ناشی از مهربانی به اهل بیت (علیهمالسّلام)، ناشکیبی، احتراق قلب و فریاد جانسوز، برای مصائب آنان.
نگاه دوم: فرهنگسازی عظیمِ دستگاه حسینی (علیهالسلام)
صرفنظر از اجرها و فضیلتها، دستگاه عظیم شعائر حسینی (علیهالسّلام) آثار شگرف فرهنگی دارد، که معمولاً مورد توجه کافی قرار نمیگیرد. پیش از طرح یکی از این آثار و برای آشکار شدن اهمیت آن، اشاره کوتاهی به دشواریهای فرهنگی در ارتباط با نسل جوان میکنیم:
شکاف نسلها، چالشی جهانی
امروزه دنیا با بحران شکاف نسلها روبرو است. ارتباط عاطفی، خانوادگی و اجتماعی میان نسلها با دشواری مواجه است. پیشرفت سریع علم و فناوری، نسلهای جدید را در فضایی متفاوت از پدران و مادران خود، با تفاوتی رو به تزاید رشد میدهد؛ و جوانان به راحتی از طریق ابزارهای ارتباطی مانند اینترنت، در مواجهه با سیل اطلاعات، متأثر از مۆلفههای القا شده از فرهنگهای بیگانه، سبک خاصی از زندگی را برای خویش رقم میزنند و ناهنجاریهای دنیای لذت گرا و منفعتجو، بر این گزینش سایه میافکند. الگوهای تربیتی رایج دنیا نیز توان پر کردن فاصله نسلی را ندارد. در این میان، فیالجمله پیدا است که ما نیز بینصیب از این عارضه نیستیم.
فرهنگ حسینی (علیهالسلام)، امید بخش و تأثیرگذار از فراز نسلها
دنیای معاصر برای تربیت نسلهای نو که فاصلهای بیش از دو، سه دهه با پدران و مادران خود ندارند، دچار بحران است و با وجود اندک بودن فواصل زمانی، تسلط یا حتی اشراف بر فرزندان از دست رفته مینماید. اما فرهنگ حسینی (علیهالسّلام) از فراز هزار و چند صد سال، با دلها گره میخورد و از جوانان بیشتر دل میبرد.
در شهر و دیار خود به وضوح میبینیم جوانان، با هر فاصلهای از ارزشهای جاری- که حتی گاه به دین گریزی تعبیر میشود- با حلول ماه محرم به میزان قابل توجهی تحت تأثیر فضای عزای حسینی (علیهالسّلام) قرار میگیرند.
صریح درباره ضریح
اکنون به مسائلی بازگردیم که درباره ساخت ضریح جدید و حرکت کاروان حامل آن مطرح شد:
سۆال نخست: آیا صرف هزینه برای اینگونه امور وجاهت دارد؟ در مقام پاسخ، چند نکته را یادآور میشویم:
• بسیاری از هزینههای اینچنین، توسط اقشار متوسط یا فقیر، بر پایه محبتی مقدس و درکی عمیق انجام میشود.
آنان علیرغم مشکلات مالی، خرج کردن در راه اقامه عزا و تعظیم شعائر حسینی علیهالسّلام را توفیقی برای خود می شمارند.
•نگاه به موضوع فرهنگ حسینی (علیهالسّلام)، باید به منزله یک نهضت فرهنگیِ ارزشمند بلکه بینظیر و بسیار تأثیر گذار باشد.
با این رویکرد، هزینه برای فرهنگ، از ضروریترین سرفصلها است:
* در جامعه ما، صَرف بخش مهم درآمد برای تحصیل فرزندان در محیطهای فرهنگی مناسبتر، بیتوجهی به سایر نیازهای خانواده محسوب نمیشود.
* از سرفصلها در بودجه هر دولتی، حفظ و تبلیغ میراث فرهنگی با هزینههای گزاف است.
آیا ابعاد عظیم فرهنگ حسینی (علیهالسلام) قابل قیاس با آثار باستانی است؟ چرا ما هزینه برای آثاری گاه متعلق به حاکمان و طبقات فاقد ارزش را به جا میدانیم و هزینه برای فرهنگی عظیم و احیاگرِ ارزشهای الهی و انسانی را مورد مناقشه قرار میدهیم؟
*در جامعه ما رسومی پذیرفته شده وجود دارد که گاهی مانند پیامکهای نوروز، دارای بار فرهنگی است و سالیانه چند میلیارد تومان صرف آن میشود. گاهی مانند شب یلدا، مۆلفههایی فرهنگی دارد، اما برخی هزینههایش مانند خرید هندوانهی بعد از فصل، گویا ویژگی خاصی جز مرسوم بودن ندارد. گاه نیز مانند چیدن هفت سین، نماد برخی ارزشها دانسته شده، اما خدا میداند چه مبالغی در سطح کشور، صرف تجملات حاشیهای آن میشود. چگونه است که در چنین مواردی کمتر به یاد فقرا میافتیم اما در باب تعظیم شعائر حسینی (علیهالسّلام) - با همه آثار معنوی و فرهنگی آن - موضوع فقرا به چشم میآید؟
• دستگاه حسینی (علیهالسلام) هیچگاه هزینهای را به فرد یا دولتی تحمیل نمیکند. همه هزینهها داوطلبانه انجام میشود. آیا میتوان به کسی خرده گرفت که چرا با اعتقاد به ارزش الهی کار، پولش را مثلاً صرف ساخت ضریحِ روضه حسینی (علیهالسلام) میکند؟
• انجام این نوع هزینهها خود یک فرایند معنوی و فرهنگی است. افراد با این کار، علاوه بر تحصیلِ اجر معنوی، دل و روح خود را با فرهنگ حسینی (علیهالسلام) گره میزنند و در عین حال فرهنگ انفاق در راه خدا را به سوی نهادینه شدن پیش میبرند.
• این اقدامات، تعظیم شعائر الهی - که قرآن کریم، آن را نشانه تقوای قلب دانسته- نیز هست. این که حرم امامان (علیهمالسّلام) فاخر ساخته شود، نوعی بزرگداشت است که شکل آن البته از عرف تبعیت میکند، اما اساسش موضوعی عقلایی است.
• دغدغه فقرا و نیازهای مالی آنان ارزشمند است اما اولویتهای فرهنگی را منتفی نمیکند، به علاوه اگر فرهنگ حسینی (علیهالسّلام) فراگیر شود، رسیدگی به فقرا هم نهادینه میشود. این فرهنگ بر اساس سیره و سخنی از آن امام همام میآموزد: «اظهار نیازهای مردم به شما، از نعمتهای الهی بر شما است، از این نعمتها، با بیمیلی روی نگردانید.» (بحارالانوار، جلد 75، صفحه 121).
• تأثیر فرهنگی مناسک دینی در جامعه ما، غیر قابل انکار است. مثلاً آمارها آشکارا نشان میدهد در میان مجرمان و زندانیان - به ویژه در جرمهای خطرناک- کمترین تعداد مربوط به نمازخوانها است. دهها و صدها اراذل و اوباشی که هر از چندی دستگیر میشوند، با نماز میانهای ندارند، پس جرمزدا بودن نماز واضح است. البته که نماز، به مراتب بیش از آنچه ما بهرهبرداری میکنیم ظرفیت دارد. فرهنگ حسینی علیهالسّلام نیز از این دست تأثیرات، فراوان دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد.
البته هر مطلب خوبی ممکن است بد پیاده شود یا مورد سوء استفاده قرار گیرد یا ... لذا باید برای مۆثر سازی رفتارهای دینی و رفع موانع، چارهای بیاندیشیم، اما قدر نشناختن سرمایههای فرهنگی راهگشا نیست.
• نمونه تأثیر این فرهنگ، موضوع زیارت امام حسین (علیهالسّلام) در عراق، در ایام خاص مانند اربعین است که آثار عظیم آن را به راحتی میتوان دید، از جمله، انتشار روح همدلی و همنواییِ مذهبی و فراملی و ... که نوشته مستقلی را میطلبد.
• این، رویکردی تک بعدی است که فقط به رفع یک معضل توجه شود، مانند این که کسی مثلاً با دیدن مشکلات در یتیمخانهها یا مراکز بهزیستی حکم کند که بودجه آموزش و پرورش کاسته و به ساخت و بازسازی دارالایتامها اختصاص یابد. آموزش و پرورش، فرهنگساز است، انسانساز است، جلوی ازدیاد نابسامانیها را میگیرد و ...
دریغ که ما در برابر فرهنگ عظیم حسینی (علیهالسّلام)، از آثار شگرف اخروی و تأثیرات بیبدیل فرهنگیاش غافل باشیم.
• در شهر ما، آپارتمان ده میلیارد تومانی ساخته و فروخته میشود یا ماشینهای چند صد میلیونی به فراوانی رژه میروند، جشنهای عروسی آن چنانی برپا میشود و ... البته فرهیختگان جامعه، به این موارد معترضند اما جا دارد که دغدغه برای فقرا، به طور جدیتر بر چنین ریخت و پاشهای متداولی متمرکز شود.
• هزینههایی که کشورهای حوزه خلیج فارس هر ساله برای مبارزه با تشیع صرف میکنند، بالغ بر صدها میلیون دلار است که بخش زیادی از آن، از طریق صدها عملیات انفجاری و انتحاری صرف مبارزه با بساط زیارت در عتبات عالیات عراق شد و دهها هزار کشته و صدها هزار آسیب دیده - غالباً از طبقه متوسط یا مستمند- بر جای گذاشت.
واقعاً وهابیان سعودی، که دشمن قسم خورده تشیعند، نقش این اماکن و مراسم را در ترویج تشیع، چگونه دیدهاند که برای حذف یا تضعیف آن، چنین هزینههای میلیاردی انجام میدهند و چرا ما این آثار را در نمییابیم، تا هزینههایی را که در جهت حفظ و ترویج آن صرف میشود - و در مقایسه با آنچه دشمنان خرج میکنند نزدیک به صفر است- گزاف نشماریم؟
تبرک جستن به ضریحی که هنوز به حرم حضرت نرسیده؟
تبرّک، اثر ویژهای است که خداوند در چیزی قرار دهد، مانند شفابخشی پیراهن حضرت یوسف (علیهالسّلام) که بینایی را به چشم پدر بازگرداند.
نفس انتساب میتواند موجب تبرک شود. در حدیث 4 باب 77 کامل الزیارات بیان شده «وقتی شخصی به قصد زیارت امام حسین (علیهالسّلام) از خانه خارج میشود، فرشتگانی او را مشایعت میکنند ...».
شخصِ قصد کننده زیارت، تازه از خانه درآمده و هنوز فرسنگها با حرم اباعبدالله (علیهالسّلام) فاصله دارد، اما به آن حضرت انتساب یافته و مشایعت وی از سوی فرشتگان، نشانهای از برکت است. ضریحی که برای مضجع شریف حضرت سیدالشهداء (علیهالسّلام) ساخته شده، در هر لحظه ساختش، آکنده از یاد و توجه به آن حضرت بوده است. ذره ذره انفاقها و ضربه ضربه قلمزدنها، که برای ساخت آن صرف شده، به عشق و معرفت مولا آمیخته شده است. این یعنی نهایت انتساب به آن مولا، لذا تبرک جستن به این ضریح، موافق مبانی پیش گفته است.