سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

اوضاع اقلیتهای اسلامی در غرب چگونه است؟

کد خبر: ۵۰۵۷۸
۱۱:۲۲ - ۱۹ دی ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شعیه نیوز:

به گزارش«شیعه نیوز» به نقل ازشفقنا، دکتر کمال الهلباوی تحلیلگر سیاسی مصر و جهان عرب طی شرکت در نشست اتحادیه جمعیتهای اسلامی در اسپانیا گزارش کاملی از وضعیت اسلام در غرب و رخدادهای کنونی جهان عرب ارائه داده است. این گزارش مشتمل بر همه پرسی قانون اساسی مصر و چالشهای آن، وضعیت تبلیغ اسلام در غرب علی الخصوص اسپانیا،چالشهای پیش روی کشورهای بهار عربی و اوضاع کنونی کشورهایی همچون عراق، سوریه، عربستان و ... می باشد.

روز جمعه 21 دسامبر 2012 سفری به اسپانیا داشتم تا در کنفرانس اتحادیه جمعیتهای اسلامی-که در شهر «والنسیا»- برگزار می شد- شرکت کنم. این سفر یک روز پیش از دور دوم همه پرسی قانون اساسی مصر انجام گرفت و باید بگویم که من در مرحله ی نخست همه پرسی شرکت کرده بودم.

پیش از آنکه از سخنی از کنفرانس و اوضاع جهان عرب به میان بیاورم لازم می دانم از دکتر«باسم یوسف» ناقد بی همتای مصری تشکر کنم که اشتباهات و نفاق گروه های مختلف سیاسی را با روحیه ای بی طرفانه و خالی از تعصب و ترس و تردید برملا می کند.

راه حل نجات جامعه ی مصر از چند دستگی چیست؟
من پیوسته از این قضیه رنج برده و می برم که می بینم برخی اسلام گرایان می پندارند اوضاع با دادن رای«آری» به پیش نویس قانون اساسی و تکمیل روند مسیر شورا برای تعیین کاندیداها و درنهایت برگزاری انتخابات پارلمان برای آنان به آرامش می رسد. اما موضوع چیزی غیر از این است!

بایدگفت اوضاع وقتی در مصر آرام می شود که مردمِ پراکنده در احزاب سیاسی موافق و مخالف دوباره اتحاد و یکپارچگی خود را به دست آورند و انصاف، مساوات، آزادی بیان و مراعات کامل حقوق دیگران بر منافع حزبی و سیاسی برتری یابد. شهروندان مصری باید از هرگونه اتهام زنی کذب و تعصب کورکورانه و صف بندی های اشتباه و تفرقه انگیز به شدت اجتناب کنند.
چند دستگی شدید و تفرقه همچنان پدیده ای آشکار در جامعه ی مصر می باشد و تا چند سال دیگر که تمامی مسئولان و مخالفان این حقیقت را دریابند که وطن شایسته ی برخوردی بهتر در سایه ی دموکراسی هوشیارانه و رقابت سالم برای دستیابی به قدرت است اوضاع آرام تر نخواهد شد و وضعیت موجود همچنان ادامه خواهد یافت.

ارائه ی الگویی بی نظیر در برخورد با سایر ادیان آسمانی:
در اینجا باید گفت که: صحابه ی پیامبر و جانشینان وی(رضوان الله تعالى عليهم) در جهادهای خویش هرگز کلیساها و معابد زیارتی دیگر ادیان را نابود نکردند و همچون مصداق آیه ی شریفه ی(لكم دينكم ولي دين)، به مقدسات دیگر دیانات کوچکترین بی حرمتی را روا نداشتند. اگر ما نیز واقعا به دین رسول اکرم(ص) ایمان داشته باشیم باید به عبادتگاه های دیگر ادیان احترام بگذاریم و روح برادری انسانی حقیقی را گسترش بدهیم طوری که جنگ ها و درگیری ها تبدیل به استثنائاتی نادر شود و حقوق بشر در وجود ما نهادینه گردد تا به عمق سخن امیر المومنین علی بن ابیطالب «رضی الله عنه» برسیم که می فرماید: « الناس إما أخ لك في الدين أو نظير لك في الخلق » مردم یا برادران دینی تو اند یا در آفرینش همانند تو هستند.(دارای حقوقی مساوی با تو اند.)

درگیری های طایفه ای دلیل اصلی خونریزی ها در کشورهای اسلامی!
دور از آنچه در اسپانیا(طی دوره ی درخشان تسلط مسلمانان بر اندلس و سپس خاموشی تمدن اسلامی در آنجا) و جنگ های صلیبی و نزاع های اشتباهی که رخ داد- و بسیاری از مسلمانان و غیر مسلمانان در آن دخیل بودند- قتل عام هایی که امروز در سوریه بین مسلمانان انجام می گیرد و دلیل آن طایفه گرایی و تعصبات کورکورانه است را هیچ گه عقل سلیم تصدیق نمی کند. شهروندان سوری سر یکدیگر را طوری گوش تا گوش می برند گویی پرنده یا گوسفندی را سر می برند.
و آنچه چندین سال است که در سومالی بین شهروندان مسلمان و در سایه ی حکومت اسلامی می گذرد را عقل تصدیق نمی کند. دلواپسی من برای مصر و جهان بزرگ عرب است با وجود اینکه تفاوت فرهنگی و تمدنی میان این کشورها بسیار است اما بزرگترین شعله ها محصول کوچکترین شراره های آتش است!

باید گفت که تمامی کسانی که به قانون اساسی مصر رای آری یا نه دادند بیش از یک سوم مردم مصر نبودند. ما همه از اینکه مردم را تشویق کنیم تا در همه پرسی- یعنی مشارکت در تصمیم گیری برای آینده ی کشور-شرکت کنند ناتوان بودیم و شایسته نیست که همه پرسی های قبل از انقلاب را با بعد از آن مقایسه کنیم.
ای اندیشمندان از خواب غفلت بیدار شوید! مشروعیتی که شما از ان سخن می گویید مشروعیت اقلیت است که از 30 سال پیش یا کمی بیشتر موجب چند دستگی و زخم خون چکان کشور شده است.

ای کسی که رای «آری» می دهی تو را دعوت به اندیشه می کنم! و ای کسی که رای «نه» می دهی تو را تنها به صبر دعوت می کنم! پیشینه ی مصر از تاریخ پدرانتان کهن تر است و گستره ی دین و بزرگی اش بزرگ تر از آن است که برخی اصحاب اش انجام می دهند!

آزادی یا آشوب؟!
از پدیده های نادر و خطرناکی که هرج و مرج و آشوب به حساب می آید- نه آزادی- این است که گروه هایی دست به سلاح ببرند، فرقی نمی کند که آنان مجوزی برای حمل سلاح داشته باشند یانه. در روزهایی که گذشت آشوب های دیگری از این دست نیز رخ داد که می توان به محاصره ی شهرک تولیدات رسانه ای- توسط اسلامگرایان افراطی- و محاصره ی قصر اتحادیه – توسط مخالفان و معترضان مرسی-اشاره کرد که اعمال خشونت آمیز آن در حد فعالیتهای تروریستی بود!  از دلایل دیگری که موجب بروز و هرج و مرج در مصر شد همچنین باید به آتش کشیدن مراکز اخوان المسلمین و حزب«الوفد» و محاصره ی دادستانی کل- که توسط رئیس قوه ی مجریه مشخص شده بود-  اشاره کرد. تجاوز به حقوق مستشار«زند»، و استعفای اجباری دادستان کل و بازگشت وی تحت فشاری که برای حفاظت از هیبت دستگاه قضا صورت گرفت و شعارهایی که برای سقوط دولت  سر داده شد به هیچ وجه قابل توجیه نیست. سخنان «برهامی» علیه مواضع الازهر و نوشته های مرشد اخوان المسلمین در نامه ی هفتگی اش که سروصدای نیروهای مسلح را درآورد نیز سه زیادی در ایجاد هرج و مرج داشت.(مرشد اخوان گفته بود: ارتش مصر در جریان انقلاب پاکیزه بود و دست خود را به خون مردم نیالود اما بعد از آنکه فرماندهانی فاسد در زمان مبارک به آنان دستور دادند باید اینک فرماندهانی آگاه آنان را نسبت به وضعیت کنونی متنبه سازند)
در واکنش به این سخنانِ مرشد اخوان، وزیر دفاع مصر جوابیه ای محکم ارائه داد که برخی از مسئولان وابسته به اخوان و خود این مرشد را مجبور به یافتن راه حلی برای خروج از چالشی که ایجاد کرده بود نمود.

در کشورهای حاشیه ی خلیج فارس چه می گذرد؟

در مورد کشورهای حاشیه ی خلیج فارس نیز باید گفت که سی و سومین دور نشست این کشورها در منامه- پایتخت بحرین برگزار گردید- و در این میان سخنان وزیر خارجه ی عربستان شوکه کننده بود وقتی که گفت: ایران از دخالت در کشورهای عربی و فتنه افکنی در آنها دست برنمی دارد!

در پاسخ وی باید گفت: این که ایران یا هر کشور دیگری در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کند به هیچ وجه پذیرفتنی نیست اما جا دارد سوالی از امیر«سعود الفیصل» بپرسم؛ چرا در این نشست،اشاره ای به حضور آمریکا و اشغالگری و ایجاد پایگاه های متعدد در آبهای خلیج فارس و کشورهای حاشیه ی آن، آن هم با این حجم گسترده نکردی؟ چرا آمریکا زمان مشخصی را برای ترک خلیج فارس مشخص نمی کند؟ اما ما پیوسته عادت کرده ایم که هنگام مواجه با بحران، سخنان اینچنینی را از وزیر خارجه ی عربستان بشنویم که می گوید: مواجهه ی حزب الله لبنان با اسرائیل خطراتی پیش بینی نشده را برای منطقه به همراه دارد.

در عربستان سعودی نیز می بینیم که برخی وابستگان ومنتسبان به «هیات عالی رتبه ی علماء دینی» وزیر کار را دعوت می کنند که یک ماه کامل را برای توبه در حرم کعبه بگذراند! آنان وی را نفرین می کنند که اگر زنان را حتی در لباس فروشی های زنانه به کارگیرد و آنها را - به خاطر نگرانی از آزارتوسط همکاران و یا مشتریان مرد- از کار در اماکن عمومی باز ندارد به سرطان مبتلا شود!
در مورد عراق باید گفت که پس از اشغال این کشور توسط آمریکا در سال 2003 و اعدام صدام حسین همچنان شرایط بسیار حساس است چرا که نابودی این دیکتاتور، مانع از بروز چالشها و مشکلات نگردیده و موجب برقراری امنیت و اتحاد ملی مطلوب نشده است. چیزی که شرایط را بسیار حساس می کند این است که ما در برخی از کشورهای عربی با همیاری دولتهای خارجی بر دیکتاتورها غلبه می کنیم و این دولتها به دنبال برآوردن منافع خود در کشورهای انقلابی می باشند.
وضعیت در سوریه، حتی پس از سقوط نظام بشار اسد نیز رنگ آرامش را نخواهد دید! چرا که با تاسف باید گفت: درگیری های داخلی موجب نابودی کشور شده است و سوریه پس از اسد تبدیل به یک رژیم می گردد نه یک دولت! رژیمی که نمی تواند حرکتی آزاد و مستقل از خود نشان دهد، چرا که تمامی اطراف درگیر متضرر شده اند و تنها دشمنان ملت سوریه سود برده اند.
ما با حضور آمریکا و روسیه شاهد چیزی شبیه جنگ جهانی در سوریه هستیم گویی به دوران جنگ سرد بازگشته ایم، جنگی که به تمام دنیا رنجی بی پایان را تحمیل کرد!
این چیزی بود که در عرصه سیاسی جهان عرب و مصر در جریان بود و اکثرا بر ورشکستگی سیاسی و اخلاقی کشورهای عربی دلالت می کرد. این ورشکستگی به سرعت مقدمات را برای ورشکستگی اقتصادی فراهم خواهد کرد!

کنفرانس اتحادیه ی جمعیت های اسلامی دراسپانیا:

مبلغان نقش زیادی در معرفی اسلام میانه رو دارند:
در سفر خود به اسپانیا اهتمام ویژه ای به اقلیت مهاجر مسلمان در آن کشور داشتم که از اوایل دهه ی هفتاد در آنجا سکونت داشتند. در این کنفرانس گروهی از مهمانان خارجی حضور داشتند که یکی از آنها«دکتر شیخ جمال عبدالعزیز»- فرستاده ی دانشگاه الازهر به والنسیا- بود. وی سخنرانی بسیار زیبایی در مورد تعامل سازنده ی اسلام با فرهنگ ها و تمدن های جهانی ارائه داد. خدا را شکر که الازهر و مصر و به طور کلی جهان اسلام سخنرانانی در این سطح بسیار بالا دارند تا اسلام میانه رو را به جهانیان بشناساند!
برای اینکه این سخنرانان و ائمه ی جماعات بیشتر مفید فایده قرار گیرند از مسئولان الازهر خواستم آنان را حداقل یک سال به آموزش زبان بگمارند تا کاملا به زبان کشوری که به آنجا فرستاده می شوند مسلط باشند و بتوانند مبلغانی در سطح بسیار عالی برای معرفی اسلام باشند. از ائمه ی جماعات و علمایی که به چنین کنفرانس هایی دعوت می شوند نیز خواستم تا از این فرصت برای تبلیغ اسلام استفاده کنند نه صرفا به عنوان انجام وظیفه حضور یابند. آنان باید روشی آموزشی و تربیتی را در مراکزی که به آنجا فرستاده می شوند در پیش گیرند و تنها به برگزاری فرائض دینی و سخنرانی های عمومی بسنده نکنند. این مبلغان باید اهتمام خاصی به تازه مسلمانان داشته باشند چرا که به شرایط محیطی و فرهنگی آنان آشنا هستند. این سخنان را به این خاطر بیان می کنم که درخواست مکرر تازه مسلمانان را برای برگزاری دوره های کامل آموزشی و تربیتی اسلامی می شنوم.
برخورد با مبلغان در اسپانیا مرا به یاد دوره های آموزشی انداخت که طی آن قرآن کریم، تبلیغ و روش های آن، علوم حدیث، فقه و مذاهب آن، اصول فقه و تاریخ اسلامی را آموختیم و با چالشهایی که اسلام و مبلغ اسلامی با آن روبرو بود آشنایی پیدا کردیم ضمنا جنبش های اسلام ستیز و استعماری و خطرات مستشرقین را نیز مورد بررسی قرار دادیم. به نظر من تازه مسلمانها در غرب باید به صورت مقدماتی با این علوم آشنا شوند.
طی سخنرانی خود در این کنفرانس- که با حضور اساتیدی همچون«ریاج الططری» و «ایهاب فهمی» - برگزار گردید به مشکلات و چالشهایی که کشورهای بهار عربی- علی الخصوص مصر- با آن مواجه بودند اشاره کردم.

از جمله این مشکلات، چند دستگی شدید در جامعه ی مصری حتی بعد از برگزاری دور دوم همه پرسی بود که همزمان با همین نشست در حال برگزاری بود.

معرفی شهر والنسیا از یادگارهای تمدن اسلامی
شهر والنسیا در جنوب شرق اسپانیا- در اندلس که مسلمانان نزدیک به هشت قرن در آن حکمرانی کردند - قرار دارد ، یعنی دقیقا بین دو شهر مالاگا و بارسلونا که در زمینه ی فوتبال بسیار معروف است.
رومی ها در 138 قبل از میلاد این شهر را بنا کردند و آن را والنسیا- به معنی قلعه یا فال نیک- نام نهادند.

اسلام در سال 709 میلادی وارد اندلس شد و جنگ های ضد اسلامی در سال 1094 آغاز گردید و در نهایت پادشاه جیمز اول در سال 1238 موفق شد تا بعد از 5 ماه محاصره ی شدید والنسیا، این شهر را از مسلمانان بازپس بگیرد.
وی پس از ورود به این شهر مسلمانان موریسکی را بیرون راند و جای آنان را به خانواده ها و قبیله هایی داد که بیشتر آنها از کاتالونیا-ایالتی که اکنون سعی در جدایی از اسپانیا دارد- و آراگون داد. وی باقی مانده های موریسکی ها را مجبور به تغییر دادن نام خود و گردن نهادن به آیین مسحیت کرد در حالی که آنان چندیدن قرن بود که به آیین اسلام بودند. این موضوع در زمان فیلیپ سوم و دستور مستقیم وی انجام گردید.
والنسیا در زمان آلفونس بزرگ- قرن 15 میلادی- از نظر تمدن و زیبایی یکی از پرجاذبه ترین شهرهای اروپایی شد.
حکومت کنونی اسپانیا همچنان تاریخ دوران آندلس- در زمان مسلمانان و پادشاه آلفونس- را در کتابهای تاریخ می نگارد و حتی نقشه های گردشگری از نام های آن دوره استفاده می کند.

یکی از مهمترین چیزهایی که در والنسیا نظر گردشگران را به خود جلب می کند«برج میکالیت» است که کلیسای جامع این شهر را مزین ساخته است و ارتفاع آن به 51 متر می رسد. این برج را از همه جای بافت قدیمی شهر می توان دید. دیوارها، دروازه ها، برج ها و باروهای شهر از سه بافت گوناگون رومی، اسلامی و غربی شکل گرفته است. تمام این آثار وحتی مساجدی که هنوز در این شهر پابرجاست یاد دوران پرشکوه و درخشان حکومت اسلامی را در این شهر در اذهان زنده نگاه میدارد.
این کلیسای جامع در زمان مسلمانان مسجد بود و پیش از آن در زمان رومیان کنیسه بود! شناخت فرهنگ و تمدن پرشکوه اسپانیا در زمان سیطره ی اسلام بر اندلس ما را یاری می کند تا ذهنیت منفی برخی از اروپاییان را نسبت به اسلام تغییر دهیم.

چالشهای پیش روی کشورهای بهار عربی
در پایان باید نگرانی خود را از کشورهای بهار عربی- به ویژه مصر- ابراز کنم. این کشورها شاهد فشارهای فراوانی از جانب قدرتهای جهانی در زمینه های امنیتی و مهم تر از آن، اقتصادی هستند طوری که نمی توانند با آزادی و استقلال کامل به حرکت خود ادامه دهند.
در عرصه ی جهان عرب و اسلام نیز شاهد فشارهای گوناگون، چند دستگی و حزب گرایی هستیم که مانع بزرگی برای رسیدن به وحدت و یکپارچگی جامعه ی اسلامی می باشد. در پایان آرزوی بنای آینده ای شایسته و درخور برای انقلاب بزرگ مصر دارم که تمدنی به قدمت تاریخ بشریت را پشت سر خود دارد.

انتهای خبر/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: