تجربیات ساده، از ساده ترین جمله مثل: " سلام...حالت چطور است؟" شروع و تا تجارب عمیق و صمیمانه در آن ثبت می شود.
ملاقات شخصی خوشایند در محل کار...............1 واحد
تعریف و تمجید یک دوست...................2 واحد
بر قرار کردن یک احساس خوب و خاص در فرد...................3واحد
ایجاد کردن تجربه ای بسیار خوب که سال ها بعد آن را به یاد آورید.......................4 واحد
وقتی شخصی سپرده گذاری زیادی در بانک عشق شما می کند، آن فرد به دوست خوبی برای شما تبدیل می شود و اگر این شخص از جنس مخالف باشد و اگر مقدار واحدهای عشق از سطح آستانه ی عشق بگذرد(مثلا هزار واحد!) شما به گونه ای باورنکردنی جذب او می شوید که به عشق «رمانتیک» معروف است. مسیر عاطفی شما، شما را تشویق می کند تا حدّ امکان در کنار او باشید یا وی را برای زندگی مشترک انتخاب کنید.....
در عین حال شما با دانستن چنین نکاتی می توانید اقدام به ایجاد محبت در قلب محبوب خود کنید.
به همین طریق وقتی شخصی در شما احساس تنفر ایجاد کند سطح آستانه به منهای هزار واحد عشق می رسد و دچار احساس انزجاری می شوید که ما آن را تنفر می نامیم. عواطفتان به شما می گویند که به سرعت از این موقعیت فرار کنید و به هر قیمتی شده از آن شخص اجتناب ورزید.
وقتی شخصی نیازهای ما را برطرف می کند ما عشق رمانتیک را تجربه می کنیم که البته این کافی نیست!
ما به عشق مراقبتی نیز احتیاج داریم. عشق مراقبتی، تصمیم ما برای خوشحال کردن طرف مقابل و اجتناب از ناخشنود کردن اوست. (داد و ستد عاطفی!)
عشق مراقبتی و عشق رمانتیک در کنار هم در ازدواج مطرح می شوند. عشق رمانتیک میزانی است که توانایی مان را در اهمیت دادن می سنجیم. اگر در اهمیت دادنمان مؤثر عمل کنیم پیامد آن عشق رمانتیک است زیرا با این کار واحدهای عشق را سپرده گذاری و از برداشتشان اجتناب می کنیم.
عشق رمانتیک به سادگی، نتیجه ی توجه مؤثر متقابل است. وقتی زن و شوهری هر دو به یکدیگر اهمیت دهند، بی شک به عشق رمانتیک و سازگاری آنها منجر می شود.
اهمیت یک تصمیم است و البته تصمیمی مشکل و پیامد این تصمیم احساس است. یعنی عشق یا تنفر که در شخص مقابل ایجاد می کنیم. این احساس در شخص مقابل باعث می شود به کسی که عاشقش است اهمیت دهد و از طرف دیگر تنفر می تواند اهمیت دادن را غیر ممکن کند...
هر انسانی شخصیتی دو گانه دارد. همه ی افراد دارای دو بعد دهنده و گیرنده هستند.
دهنده: بخشی از شما که به دنبال انجام کارهایی است که باعث خوشحالی دیگران می شود.
گیرنده: بخشی از شما که به دنبال انجام کارهایی است که موجب خوشحالی شما می شود.
گیرنده ی شما از شما می خواهد با کسی که در بانک عشق شما بیشترین میزان موجودی را دارد ازدواج کنید زیرا اوست که شما را خوشحال تر می کند.
دهنده مراقب دیگران است و گیرنده مراقب شما!
هر دو آنها اگر از حد تعادل خارج شوند ضربه می زنند.
تبادل دهنده و گیرنده موجب بوجود آمدن سه حالت در زندگی زناشویی می شود:
1- صمیمیت
2- اختلاف
3- کناره گیری
در حالت صمیمیت سپرده های عشقی در حدّ اعلی قرار دارد.
هر دو از هم حمایت می کنند و به هم اعتماد دارند زیرا هر دو می دانند که طرف مقابل بهترین را برایشان می خواهد.
آنها چنان بهم نزدیکند که آسیب زدن به دیگری را آسیب زدن به خود می دانند.
در صمیمیت گفتگوها محترمانه و غیر قضاوتی و دفاع ها کم می شود.
پیوند عاطفی نزدیک برقرار می شود.
زوج حتی از برطرف کردن نیازهای دیگری احساس لذت می کنند.
وقتی صمیمیت وجود دارد گیرنده راضی است و در خواب به سر می برد.
اختلاف: یک لغزش یا بی ملاحظگی از طرف یک زوج باعث می شود اختلاف به وجود آید. در این حالت اگر از اصل دهنده استفاده شود، عذرخواهی صورت می گیرد و باز به حالت صمیمیت بر می گردد. اما اگر عذرخواهی صورت نگیرد(خودخواهی) گیرنده بیدار می شود. ناراحتی به وجود می آید و گیرنده دست به کار نجات خود می زند.
قانون گیرنده این بود: هر کاری می توانی برای خوشحال کردن خودت بکن. گیرنده ی یک طرف که بیدار شد، گیرنده ی طرف مقابل هم بیدار می شود و این شروع جنگ است.
گفتگو ها: نا محترمانه- آزار دهنده- تنفر آمیز.
اعتماد از بین می رود.
گیرنده متوجه رفتار منصفانه ی طرف مقابل نمی شود.
واحدهای عشق به سرعت برداشته می شوند.
امید هنوز وجود دارد اما اعتماد نیست.
تنها راه: هر دوی آنها در یک زمان راضی شوند. زوج باید در یک زمان گیرنده های خود را راضی کنند.
در حال اختلاف گیرنده به شما اصرار می کند هر زمان احساس ناراحتی کردید، بی درنگ تلافی کنید (کوته نظری گیرنده). یک نفر هم می تواند هر دو را به بالای تپه بکشاند ولی می توان باهم تلاش کرد.
سومین حالت: کناره گیری
اینجا روش گیرنده عوض می شود. گیرنده سعی می کند شما را متقاعد سازد که همسرتان ارزش تلاش شما را ندارد و بهتر است وارد جدایی عاطفی شوید.
دیگر به یکدیگر احساس عشق ندارید.
هیچ کدام از شما نمی خواهد برای برطرف کردن نیازهای دیگری تلاش کند.
دیگر از همسرتان نمی خواهید نیازهایتان را برطرف کند.
از دفاع های عاطفی برای ممانعت از وقوع آن استفاده می کنید.
حتی اگر همسرتان سعی کند نیازهای شما را برطرف کند دفاع های شما عمل او را بی اثر می کند و مانع افزایش سپرده های بانک عشق می شود ....
شما دچار طلاق احساسی شده اید!
این حالت بسیار مخرب است.
حالت اختلاف علامتی است که زوج ها هنوز امیدوارند یعنی طرف مقابل ارزش مبارزه کردن را دارد. اگر همسری تلاش کند از آسیب زدن، اهانت و قضاوت بپرهیزد و نیازهای دیگری را برطرف کند، دیگری هم آرام می شود و همین کار را انجام می دهد.
چه کنیم؟
یکی از دو نفر باید با تلاشی اختیاری و صبورانه بر وسوسه ی گیرنده برای انتقام گرفتن غلبه کند تا مانع بازگشت دوباره ی جنگ و دعوا شود.
وقتی نیازهای هر دو همسر برطرف شود، کشمکش پایان می پذیرد و آنها دوباره به ذخیره سازی صمیمیت بر می گردند.
هاجر یادگاری