سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

غذای تبرکی و بوسیدن ضریح در كربلا

تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادت و رشد یا سعادت. ...
کد خبر: ۴۹۴۵۱
۱۵:۲۱ - ۰۲ دی ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM  شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از حج، حتما تا کنون غذای تبرکی خورده‌اید یا برای تبرک، ضریح مطهر یکی از ائمه معصومین علیهم‌السلام را بوسیده‌اید. متن حاضر به بهانه غذای تبرکی که امروز به برکت امام حسین علیه‌السلام نصیبم شد، گردآوری شده است.

تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادت و رشد یا سعادت. تبرك موضوعی نيست كه به تازگی ميان مسلمانان پديد آمده باشد، بلكه ريشه‌هاي اين رفتار را در ژرفاي تاريخ زندگاني رسول خدا صلی الله علیه و آله مي‌توان يافت. نه تنها پيامبر گرامي اسلام و ياران ایشان، بلكه پيامبران پيشين نيز، بدين امر مبادرت مي‌ورزيدند.

قرآن کریم در آیه 39 سوره یوسف می‌فرماید «هنگامي كه حضرت يوسف علیه‌السلام، خود را به برادران خويش معرفي كرد و آنان را مورد بخشودگي قرار داد، گفت که اين پيراهن مرا با خود ببريد و بر صورت پدرم (يعقوب) افكنيد تا ديدگانش بينا شود. سپس در آیه 96 همین سوره مي‌فرمايد «آنگاه كه مژده دهنده، آن پيراهن را بر رخسار او افكند، بينايي وي بازگشت».

اين سخن گوياي قرآن، گواه روشني بر تبرك جستن حضرت یعقوب علیه‌السلام به پيراهن حضرت يوسف علیه‌السلام است، بلكه بيانگر آن است كه پيراهن ياد شده، سبب بازگشت بينايي حضرت يعقوب شد. آيا مي‌توان گفت رفتار اين دو پيامبر گرامي، از چهارچوب توحيد و پرستش خدا خارج بوده است؟!

شكي نيست كه پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به هنگام طواف خانه خدا، حجرالاسود را مي‌بوسيد. بخاري(دانشمند بزرگ اهل سنت) در صحيح خود مي‌گويد «مردي از عبدالله بن عمر درباره استلام حجر سؤال كرد و او در پاسخ گفت که پيامبر را دیدم كه حجرالاسود را استلام مي‌نمود و مي‌بوسيد. در صورتي كه اگر لمس كردن و يا بوسيدن سنگي، شرك به خدا بود، هرگز پيامبر (كه منادي توحيد است) چنين كاري نمی‌کرد.

در كتب صحاح و در ميان كتاب‌هاي تاريخ و سنن، روايات انبوهي در مورد تبرّك جستن صحابه پيامبر به آثار آن حضرت مانند لباس، آب وضو، ظرف آب و... به چشم مي خورد كه با مراجعه به آنها، كوچكترين ترديدي در مشروعيّت و پسنديده بودن آن باقي نمي‌ماند. به عنوان مثال بخاري در صحيح خود، در ضمن روايتي‌ مي‌گويد «و إذا توضّأ كادوا يقتتِلون علي وضوئه». هرگاه پيامبر وضو مي‌گرفت، نزديك بود مسلمانان، (بر سر بدست آوردن آب وضوي آن حضرت) باهم بجنگند.

«كان رسُولُ اللهِ صلَّي الله عليه ]و آله[و سلَّم إذا صلّي الغداة جاء خدم المدينة بِآنيتهم فيها الماء فما يؤتي بإناء إلاّ غمس يده فيها قربّماه جاؤوه في الغداة الباردة فيغمس يده فيها». خدمت گزاران مدينه به هنگام نماز صبح با ظرف آب نزد پيامبر مي رفتند، پيامبرگرامي دست مبارك خود را در هر يك از آن ظروف آب فرو مي‌برد، چه بسا در بامداد سردي خدمت وي مي‌رسيدند، باز هم پيامبر دست خود را در آنها فرو مي‌برد.

پس معلوم شد كساني كه شيعه را به خاطر اين رفتار، به شرك و دوگانه پرستي، متهم مي‌كنند، معناي توحيد و شرك را درست تحليل نكرده‌اند. زيرا شرك و پرستش غير خدا، بدان معنا است كه در كنار پرستش خدا، موجود ديگري را نيز خدا بدانيم و يا كارهاي خدايي را به وي نسبت دهيم، به طوري كه او را در اصل هستي و يا اثربخشي، مستقل و بي‌نياز از خدا قلمداد نماييم. در حالي كه شيعه، آثار اولياي خدا را مانند خود آنان، مخلوق و آفريده خدا مي‌داند كه هم در اصل وجود و پيدايش خود وهم در منشأ آثار بودن، نيازمند به خداوند يگانه‌اند. شيعه تنها به پاس احترام پيشوايان خود و پيشتازان دين خدا و به منظور ابراز محبّت بي‌شائبه خود نسبت به آنان، بدان آثار تبرّك مي‌جويد. اگر شيعيان به هنگام زيارت حرم اهل بيت، ضريح را مي‌بوسند، و يا در و ديوار را لمس مي‌كنند، تنها بدان جهت است كه به اهل بیت عشق مي‌ورزند و اين يك مسأله عاطفي انساني است كه در وجود يك انسان شيفته، تجلّي مي‌كند.

انتهای خبر/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: