سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

معرفی زنان حماسه ساز در عاشورا

نقش زنان در حماسه عاشورا به دلیل جاودانگی این روز و ماندگاری آنها در تاریخ برای همیشه بهترین الگوی ایمان، ایثار، اخلاص و فداکاری خواهند بود. ...
کد خبر: ۴۸۷۲۰
۱۱:۴۵ - ۲۲ آذر ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از حج، زنان سهم بزرگی در نهضت عاشورا و زنده نگه داشتن این واقعه عظیم تاریخی داشتند و بی تردید آنان توانستند با ایجاد روحیه ایثار و از خودگذشتگی و تشویق همسران و فرزندان خود و پرستاری از مجروحین، بیماران و کودکان در رساندن پیام شهدا و هدف امام حسین (علیه السلام) نقش آفرینی کنند.

از جمله این زنان که با الگو پذیری از زینب کبری (سلام الله علیها) نمونه ای والا از یک همسر، فرزند و مادر بودند و تاریخ کمتر به آنها پرداخته است، همسران "زهیر بن قین"، "ˈعبدالله بن عمیر" ،"مسلم بن عوسجه" ، "مادر وهب"، "همسر و مادر عمرو بن جناده" هستند.

** ام خلف (همسر مسلم بن عوسجه)

ام خلف از زنان مؤمنه ای بود که محبت اهل بیت عصمت و طهارت سراسر وجودش را پر کرده بود، وی با مسلم بن عوسجه، یار با وفای امام حسین(علیه السلام) ازدواج کرد که ثمره آن فرزندی به نام ˈخلفˈ بود. او روز عاشورا به همراه همسر و فرزندش در کربلا حضور داشت.

همسرش، مسلم بن عوسجه در تاریخ به عنوان اولین شهید روز عاشورا شناخته می شود، پس از به شهادت رسیدن مسلم، خلف که از شهادت پدرش آگاه شده بود با شجاعت و دلاوری وارد میدان شد. امام حسین(علیه السلام) به او فرمود: اگر به میدان روی و کشته شوی، مادرت تنها و بی کس خواهد ماند. تو به سرپرستی مادرت سزاوارتری تا به جنگ.

ام خلف که شاهد این سخنان بود، شتاب زده در برابر فرزندش ظاهر شد و گفت: ای پسرم، نصرت و یاری فرزند پیامبر(صلی الله علیه وآله) را بر سلامت و امان خودت ترجیح ده. اگر سلامت خودت را برگزینی، هیچ گاه از تو راضی نخواهم شد.

خلف پس از شنیدن سخن مادرش، به میدان رفت و با دلیری به دشمنان حمله کرد. مادرش پی در پی او را تشویق می کرد و صدا می زد: بشارت باد تو را ای پسرم که به زودی از آب کوثر سیراب خواهی شد.

سرانجام این جوان با ایمان، جانش را در راه دفاع از دین خدا تقدیم نمود. کوفیان سرش را بریدند و برای ام خلف فرستادند، آن زن شجاع و وارسته، سر فرزند جوان خویش را در برگرفت، بوسید و اشک بر گونه هایش روان شد.

ام خلف پس از شهادت همسر و فرزندش به اسارت درآمد تا نامش در تاریخ به عنوان همسری شجاع و مادری فداکار ثبت گردد.

** دُلهام (همسر زهیربن قین)

از وی به عنوان عامل اصلی انقلاب احوال و نجات زهیر بن قین و رساندن او به عالی ترین درجات بهشت یاد شده است.

زهیر بن قین از عثمانیان بود و در بین راه در گوشه ای دور از خیام امام (علیه السلام) چادر زده و طی طریق می کرد. امام کسی را نزد او فرستاد و وی را به حضور خود فراخواند ولی هنگامی که خواست پاسخ رد بدهد، همسرش به او گفت: پسر رسول خدا به دنبال تو می فرستد و تو در رفتن کوتاهی می کنی، چه اشکالی دارد که بروی و سخن او را بشنوی و بازآیی.

هر چند او با کراهت به خدمت امام رسید اما چنان شد که در روز عاشورا در ردیف شهدای والا مقام قرار گرفت و از لعنت خدا و رسول اکرم (صلی الله علیه واله) و عذاب الهی نجات یافت.

** هانیه (مادر وهب)

وهب پسر عبدالله روز عاشورا همراه مادر و همسرش در میان لشکر امام حسین(علیه السلام) بود.

روز عاشورا مادرش به او گفت: فرزند عزیزم ! به یاری فرزند رسول خدا قیام کن، وهب در پاسخ گفت "اطاعت می کنم و کوتاهی نخواهم کرد"، سپس به سوی میدان حرکت کرد.

در میدان جنگ پس از آنکه رجز خواند و خود را معرفی نمود به دشمن حمله کرد و سخت جنگید، بعد از آنکه عده ای را کشت به جانب مادر و همسرش برگشت.
در مقابل مادر ایستاد و گفت: ای مادر اکنون از من راضی شدی ؟

مادرش گفت: من از تو راضی نمی شوم، مگر اینکه در پیش روی امام حسین (علیه السلام) کشته شوی.

همسر وهب گفت: تو را به خدا سوگند! که مرا در مصیبت خود داغدار منما.

مادر وهب گفت: فرزندم! گوش به سخن این زن مده. به سوی میدان حرکت کن و در پیش روی فرزند پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بجنگ تا شهید شوی تا فردای قیامت برای تو شفاعت نماید.

وهب به میدان کارزار برگشت و رجز می خواند و با تمام قدرت می جنگید تا اینکه 19 نفر سوار و 20 نفر پیاده از لشکر دشمن را به هلاکت رساند.

سپس دستهایش قطع شد. در این وقت همسرش عمود خیمه را گرفت و به سوی وهب شتافت در حالی که می گفت: ای وهب ! پدر و مادرم فدای تو باد، تا می توانی در راه پاکان و خاندان پیامبر بجنگ، وهب خواست که همسرش را به سراپرده زنان بازگرداند. همسرش دامن وهب را گرفت و گفت: من هرگز باز نمی گردم تا اینکه با تو کشته شوم .

امام حسین(علیه السلام) که این منظره را مشاهده کرد، به آن زن فرمود: خداوند جزای خیر به شما دهد و تو را رحمت کند، به سوی زنان برگرد.

زن برگشت سپس وهب به جنگ ادامه داد تا شهید شد. همسر وهب پس از شهادت او بی تاب به میدان دوید و خونهای صورت وهب را پاک کرد که چشم شمر به آن بانوی با وفا افتاد و به غلام خود دستور داد تا با عمودی که در دست داشت بر او زد و شهیدش نمود.

** قمر بنت عبید( همسر عبدالله بن عمیر کلبی)

او لشکریان ابن زیاد را در نخلیه کوفه، در حال حرکت می بیند و به همسرش می گوید، این سپاه کجا می روند؟ شوهرش می گوید: می روند با حسین بن علی (علیه السلام) بجنگند، زن آرزوی قلبی خویش که شهادت در راه حسین(علیه السلام) است را بیان می کند، عبدالله نیز میل خویش را برای شهادت، بیان می کند و زن نه تنها مانع نمی شود بلکه خود نیز تشویق و ترغیب می شود و می گوید:خدا تو را هدایت کند مرا هم با خود ببر، در روز هشتم محرم وارد کربلا می شوند، عبدالله در روز عاشورا به شهادت می رسد و همسرش بنت عبید نیز شهید غیر بنی هاشم است که به شهادت می رسد، ایشان تنها زنی است که در حادثه کربلا به شهادت رسیده است.

او به همسرش که در حال شهادت بود، می گوید: چه خوب جانبازی کردی که ناگاه دشمن سر او را با عمودی خرد می کند.

** بحریه (مادر عمرو بن جناده)

عمرو بن جناده کودکی یازده ساله بود که پدرش ˈجناده بن حارثˈ در حمله اولی به شهادت رسیده بود.

وی پس از شهادت یاران حسین (علیه السلام) و تنها ماندن آن حضرت بر اثر تشویق مادرش، خدمت حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) رسید و اجازه مبارزه را از پیشگاه مولای خود طلب نمود،امام حسین (علیه السلام) فرمود: این کودکی است که پدرش پیش از این به شهادت رسیده و شاید مادرش راضی به خروج او نباشد.

عمرو گفت: آقا! مادرم مرا به این کار وادار کرد،او شمشیر به دستم داد و مرا روانه جنگ در راه شما نمود، بالاخره در اثر وساطت مادرش او از پیشگاه امام حسین (علیه السلام) اجازه رفتن به میدان نبرد را به آن کودک شیردل داد.

آن کودک قهرمان در حالیکه رجز می خواند به دشمن یورش برد.

مادر عمرو بن جناده با عمود خیمه به جنگ دشمن می رود و به فرمان امام بر می گردد و همین بانو است که بعد از شهادت فرزند که دشمن سر را به طرف خیام پرتاب می کند سر را برداشته می بوسد و به سوی دشمن پرتاب می کند و یک نفر را به همین وسیله می کشد.

پس از آن عمودی را از خیمه برداشت و بردشمن تاخت.

این زن فداکار دو نفر را با عمود زد و به جهنم واصل کرد. امام حسین(علیه السلام) امر فرمود تا او را به خیمه گاه برگردانند و درباره او دعا كرد.

آنچه درباره این زنان گفته شد، قطره ای از اقیانوس تعهد و ایمان و فداکاری است ،آنان با تشویق و تشجیع همسران و فرزندان خود برای رفتن به سوی میدان جهاد نقش عمده و اساسی داشتند.

حال زنان امروز با الگوگیری از زنان عاشورایی، موظفند در اصلی ترین هسته اجتماع یعنی خانواده، بستری مناسب برای رشد و بالندگی همسر و فرزندان فراهم آورند.

انتهای خبر/ ز.ح
 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
سید حسن حسینی
۲۰:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۲
سلام واقعا کار زیبایی انجام دادید اما نام زیبای حضرت ام الکلثوم (سلام الله علیها )در بین مخدراتی (سلام الله علیهم اجمعین) که در بالا ذکر فرمودید بسیاربسیار خالی بود.....