SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از حوزه، مروان بن حکم یکی از سرسختترین دشمنان خاندان پیامبر و به خصوص حضرت علی (علیه السلام) بود. پدر او نیز دشمن پیامبر (صلی الله علیه واله) به شمار میرفت که دشمنی خود را نسبت به آن حضرت آشکار مینمود. مشهور است که حَکَم پشت سر پیامبر (صلی الله علیه واله) راه میرفت و ایشان را مسخره می نمود...
به گزارش سرویس علمی- فرهنگی خبرگزاری حوزه«آلمروان» یکی از خاندانی است که در زیارت عاشورا مورد نفرین و لعنت اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه واله) قرار گرفته است.
به واسطه اینکه حکم، پیامبر(صلی الله علیه واله) را مسخره میکرد پیامبر (صلی الله علیه واله) او را نفرین کردند و او به مرض لاعلاج و خاصی دچار گشت و تا پایان عمر به این بیماری مبتلا بود دشمنی حَکَم با اسلام و مسلمین، آزار و اذیتهای او نسبت به پیامبر (صلی الله علیه واله) و ... سبب گردید تا پیامر اسلام حَکمَ و جمعی از خانواده او را به طائف تبعید نمایند. مشهور است که پیامبر (صلی الله علیه واله) در مورد حَکمَ فرمودند: اگر روزی دیدید که حَکَم بر منبر نشسته است، او را بکشید حتی اگر در پناه کعبه باشد.
اما خود مروان کسی است که امام حسین (علیه السلام) او را ولد الزنا معرفی میکنند وقتی مروان به دنیا آمد او را نزد پیامبر بردند و پیامبر درباره او فرمودند: او ملعون فرزند ملعون است. مروان از کسانی بود که به دستور پیامبر (صلی الله علیه واله) و به همراه پدرش به طائف تبعید گردید پس از رحلت پیامبر (صلی اللع علیه واله) عثمان که از بستگان مروان بود، نزد ابوبکر از او شفاعت کرد، ولی ابوبکر شفاعت او را نپذیرفت. عمر، حُکمِ تبعید مروان که توسط پیامبر (صلی الله علیه واله) صادر گشته بود را لغو نکرد اما وقتی حکومت به دست عثمان افتاد، مروان، حکم و دیگر تبعیدان را به مدینه باز گرداند و فرمان صریح پیامبر را آشکارا زیر پا گذاشت مراوان در دستگاه عثمان نفوذ بسیاری داشت عثمان مبالغ زیادی پول به وی داد و مالیات سرزمین آفریقا را نیز به وی واگذار کرد و فدک را هم که ملک شخصی حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود، به مروان سپرد. عثمان علاوه بر تمام اینها مروان را مشاور و کاتب خود قرار داد. تبعید ابوذر، صحابی صدیق پیامبر (صلی الله علیه واله) ، به صحرای ربذه یکی از اقدامات زشت و ناپسند مروان بود. پس از شورش مردم علیه عثمان، مروان نامهای برای فرمانروای مصر نوشت و در آن قید کرد که محمدبن ابوبکرکه از یاران حضرت علی (علیه السلام) بود را به شهادت برساند. مروان این نامه را به مهر عثمان ممهور کرد. ولی نامه به دست شورشیان افتاد و آنها که تمام این برنامه ها را زیر سر مروان و عثمان میدیدند، به خانه عثمان حمله کرده و عثمان را به قتل رساندند. مروان بن حکم نیز در این شورش از ناحیه گردن مجروح گردید.
پس از قتل عثمان و به حکومت رسیدن حضرت علی (علیه السلام)، مروان با ایشان بعیت کرد، ولی پس از چندی، از آنجا که نتوانست عدالت حضرت علی( علیه السلام) را تحمل نماید، به جمع اصحاب جمل پیوست.
مشهور است که مروان وقتی متوجه شد طلحه از جمع اصحاب جمل خارج شده و ممکن است به لشگریان حضرت علی (علیه السلام) بپیوندد، تیری به طلحه زد و او را کشت و خود را مشمول لعن و نفرین مجدد پیامبر (علیه السلام) قرار داد که فرمودند: خدا قاتل طلحه را لعنت کند. مروان بن حکم در جنگ جمل به اسارت لشگریان حضرت علی (علیه السلام) در آمد.
مروان، حسنین (علیه السلام) را نزد امیرالمومنین شفیع قرار داد و آن بزرگوار او را آزاد کردند. اصحاب حضرت علی (علیه السلام) به ایشان گفتند: لااقل از او بیعت میگرفتیدو حضرت علی (علیه السلام) در جواب فرمودند: دست او همچون دست یهودیان است که هیچ اعتمادی به آن نیست پس از آن حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: مروان مدت کمی به امارت خواهد رسید، به اندازهای که سگی بینی خود را بلیسد و در آن دوران امت اسلام از دست او و فرزندانش در سختی و عذاب باشند.