SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش«شیعه نیوز» به نقل از جام، عزادارى بر سالار شهیدان ابى عبداللّه (علیه السلام) نه تنها جایز بلکه برپایى از آن یک ارزش بزرگ است زیرا:
الف: تعظیم شعائر
عزادارى بر امام حسین(علیه السلام) مصداق بارز تعظیم شعائر است. شعائر به معناى علامت و نشانه است، شعائر اللّه یعنى نشانه هاى الهى، نهضت سید الشهداء از شعائر بى تردید دین است. این نهضت بود که دین را پر آوازه کرد و تا قیامت دین وامدار سالار شهیدان است. بنابراین: عزادارى بر سید الشهداء بزرگداشت شعائر دین است.
2 قرآن تعظیم شعائر الهى را از نشانه هاى تقواى دل مى داند «و من یعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب؛ آن کس که شعائر الهى را بزرگ دارد، این بخشى از تقواى قلب است.»
مفسران در مصداق این شعائر مطالبى گفته اند:
1 برخى گفته اند شعائر قربانى حج است که علامت گذارى شده باشد.
2 برخى عقیده دارند که شعائر تمام مناسک و اعمال حج است.
3 برخى مى گویند شعائر موضع و جایگاه اعمال و عبادات حج است.
4 گروهى دیگر مى گویند شعائر به معناى نشانه هاى دین و طاعت خداوند است.
اطلاق لفظ شعائر معناى چهارم را تأیید مى کند بنابراین هر چیزى که نشانه دین باشد شعائر است. و سه معناى دیگر و معناى دیگر از جمله برپایى عزاى سالار شهیدان از جمله مصادیق تعظیم شعائر الهى است که به عنوان یک ارزش مطرح است. مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى فرمایند: «والشعائر هى العلامات الدالة و لم یقیّد بشى ء مثل الصفا و المروة و غیر ذلک فکل ما هو من شعائر اللّه و آیاته و علاماته المذکرة له فتعظیمه من تقوى اللّه ویشمله جمیع الآیات الآمرة بالتقوى؛ شعائر عبارت است از نشانه هایى که انسان را به سوى خدا راهنمایى مى کند و منحصر به صفا و مروه و مانند آن نمى شود بنابراین هر نشانه اى که انسان را به یاد خدا بیاندازد تعظیم آن موجب تقواى الهى مى گردد و تمام نشانه ها را در بر مى گیرد.»
3 نتیجه آنکه برگزارى عزاى سالار شهیدان نشانه تقواى الهى بوده و استحباب ویژه دارد.
ب :مودة فى القربى
عزادارى بر سید الشهداء امام حسین مصداق مودت قربى است که مزد رسالت است.
«قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودّة فى القربى؛ بگو اجرى بر رسالت از شما طلب نمى کنم مگر دوستى اهل بیتم.»
دوستى نشانه دارد. دوست در شادى دوستش شاد است و در اندوهش اندوهگین است. در روایتى از حضرت امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «ان اللّه تبارک و تعالى.... فاختارنا و اختارلنا شیعة ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا اولئک منّا و الینا؛ خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و براى ما پیروانى انتخاب نمود که همواره در شادى و غم ما شریک اند و با مال و جانشان به یارى ما مى شتابند، آنان از مایند و بسوى ما خواهند آمد.»
حضرت امام رضا(علیه السلام) به پسر شبیب فرمود: «اگر دوست دارى که همنشین ما در بهشت باشى در غم و اندوه ما اندوهناک و در شادى ما شادمان باش و ولایت ما را بپذیر چه آنکه اگر کسى سنگى را دوست بدارد روز قیامت با آن محشور مى گردد.»
اشکى که در مجالس عزاى ابى عبداللّه ریخته مى شود نماد خالص ترین ابراز عشق به سالار شهیدان، همانکه پیامبر فرمود: حسین از من است و من از حسینم. مى باشد. پیام این اشک اینست که حسین جان آنقدر ترا دوست دارم که هیچ چیز جز این قطره زلال اشک نمى تواند آنرا به تصویر بکشد، قلم نمى تواند، بیان نمى تواند! هنر نمى تواند! فقط اشک مى تواند. این اشک، پیوند هدفى هم دارد.
اصولاً گریه و جریان قطره هاى اشک از چشم که دریچه قلب آدمى است چهار گونه است:
1 گریه هاى شوق: گریه مادرى که از دیدن فرزند دلبند گمشده خویش پس از چندین سال سر داده مى شود، این گریه شوق است.
2 گریه هاى عاطفى: اشکى که به هنگام مشاهده منظره کودک یتیمى که در آغوش مادر در یک شب سرد زمستانى از فراق پدر جان میدهد از چشم جارى مى شود گریه عاطفى است.
3 گریه پیوند هدف: گاهى قطره هاى اشک پیام آور هدف هاست آنها که مى خواهند بگویند: با مرام امام حسین(علیه السلام) همراه و با هدف او هماهنگ و پیرو مکتب او هستیم. ممکن است این کار را با دادن شعار آتشین، با سرودن اشعار و حماسه ها ابراز دارند، اما گاهى ممکن است آنها ساخته گى باشد ولى آن کس که احیاناً با شنیدن این حادثه جانسوز قطره اشکى از درون دل بیرون مى فرستد صادقانه ترین حقیقت را بیان مى کند. این قطره اشک اعلان وفادارى به اهداف مقدّس یاران امام حسین(علیه السلام) و پیوند دل و جان با آنهاست، اعلان جنگ با بت پرستى و ظلم و ستم، اعلان بیزارى از آلودگى هاست.
4 گریه ذلت و شکست: گریه افراد ضعیف و ناتوانى که از رسیدن به اهداف خود وامانده اند و روح و شهامتى براى پیشرفت در خود نمى بینند مى نشینند و عاجزانه گریه سر مى دهند.
گریه در عزاى سالار شهیدان از این گریه بدور است و حاشا که چنین گریه اى در شأن ساحت مقدّس ابى عبداللّه الحسین(علیه السلام) باشد که او امام عزیزان تاریخ است.
ج فریاد علیه ستم
مجلس عزاى ابى عبداللّه فریاد پرخروش ظلم ستیزى است آنهم ظلمى بى نظیر در تاریخ بشریت، پسر پیامبر(صلی الله علیه واله) را دعوت کردن، لب تشنه کشتن، عزیزانش را به اسارت بردن، خیمه ها را به آتش کشیدن، اسب بر بدن عزیز خدا تاختن و...و... در کجاى تاریخ اینهمه ظلم یکجا سابقه دارد؟ باید علیه آن فریاد برآورد، مجلس عزاى ابى عبداللّه همان فریاد است، تریبونى است که از آغاز این حادثه دردناک تا کنون نگذاشته است که این ظلم فراموش شود و در کنار آن به احیاء اهداف ابى عبداللّه(علیه السلام) پرداخته است.
«لا یحبّ اللّه الجهر بالسوء من القول الّامن ظلم؛ خداوند متعال فریاد زدن به بدگوئى را دوست ندارد جز براى کسانى که مورد ستم قرار گرفته اند.»
از این آیه استفاده مى شود که خداوند متعال نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگرى داده بلکه چنین فریادى محبوب ذات اقدس الهى قرار گرفته است.
عزادارى در گفتار و رفتار معصومین
سیره و سنّت قولى و فعلى معصومین(علیه السلام) بر برپایى عزادارى ابى عبداللّه به عنوان یکى از راههاى احیاء نهضت ابى عبداللّه الحسین(علیه السلام) بوده است. هم سفارش به عزادارى بر سالار شهیدان داشتند هم خود مجلس عزا بر پا مى کردند. امامان شیعه براى حفظ مکتب، روشهاى مختلفى داشتند روشى که پس از شهادت سیدالشهداء به عنوان روش راهبردى استراتژیک بود احیاء نهضت ابى عبداللّه(علیه السلام) بود با روشهاى مختلف:
الف: دعوت شاعران به سرودن شعر در عزادارى ابى عبداللّه(علیه السلام).
ب: سفارش به زیارت سالار شهیدان.
ج تأکید بر استحباب سجده بر تربت امام حسین(علیه السلام).
د استحباب گریستن و گریاندن و حالت گریه کننده به خود گرفتن در عزاى امام حسین(علیه السلام).
ه.دعوت به برپایى مجلس عزا براى امام حسین(علیه السلام) و بر پا داشتن مراسم عزاى حضرت از سوى خود آنان.
در روایتى از حضرت امام رضا(علیه السلام) رسیده است:
«من تذکر مصابنا و بکى لما ارتکب منّا کان معنا فى درجتنا یوم القیامة و من ذکّر بمصابنا فبکى و ابکى لم تبک عینه یوم تبکى العیون و من جلس مجلساً یحیى فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب؛ آن کس که مصائب ما را بیاد آورد و بر مصائب ما بگرید، در قیامت با ما و در درجه اى که ما هستیم خواهد بود و کسى که مصیبت ما را بیاد دیگران بیاندازد و خود بگرید و دیگران را بگریاند روزى که چشمها گریان است چشم او گریان نخواهد بود. و کسى که در مجلسى بنشیند که امر ما(مکتب ما) در آن احیاء مى گردد روزى که دل ها مى میرد قلب او نمى میرد.»
در سیره معصومان مى بینیم در خفقانى ترین شرائط براى امام حسین مجلس عزا برپا مى کردند و گاه مجلس عادى را هم تبدیل به مجلس عزاى امام حسین(علیه السلام) مى ساختند.
امام سجاد(علیه السلام) در طول 35 سال امامت خویش در هر شرائطى کربلا و عاشورا را بیاد مى آورد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «بکى على بن الحسین عشرین سنة و ما وضع بین یدیه طعام الّا بکى؛ امام سجاد(علیه السلام) بیست سال گریه کرد و هرگاه در جلو آن حضرت غدائى گذاشته مى شد مى گریست.»
هرگاه غذائى نزد حضرت گذاشته مى شد چشمان مبارک حضرت پر اشک مى شد، روزى یکى از خدمتگزاران آن حضرت گفت: یابن رسول اللّه آیا هنوز زمان پایان حزن و اندوه شما فرا نرسیده؟ حضرت فرمود:
«ویحک انّ یعقوب کان له اثنى عشر ابناً فغیب اللّه واحداً منهم فابیضّت عیناه من الحزن و کان ابنه یوسف حیاً فى الدنیا و انا نظرت الى ابى و اخى و عمى و سبعة عشرین اهل بیتى و قوماً من انصار ابى مصرعین حولى فکیف ینقضى حزنى؛ یعقوب داراى دوازده فرزند بود خداوند یکى از آنان را از جلوى چشمش پنهان نمود در حالى که فرزندش زنده بود، چشمان یعقوب از اندوه سفید شد اما من در جلو چشمم شاهد بودم پدرم، برادرم، عمویم، هفده تن از اهل بیتم و گروهى از یاران پدرم را به قتل رساندند و سرهایشان را از تن جدا کردند چگونه اندوه من پایان مى پذیرد.»
«مالک جهنى مى گوید امام باقر(علیه السلام) درباره روز عاشورا فرمود:
«و لیندب الحسین و یبکیه و یأمر من فى داره بالبکاء علیه و یقیم فى داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء علیه بعضهم فى البیوت و لیعزّ بعضهم بعضاً بمصاب الحسین فانا ضامن على اللّه لهم اذا احتملوا ذلک ان یعطیهم ثواب الفى حجة و عمرة و غزوة مع رسول اللّه و الائمة الراشدین؛ در روز عاشورا براى امام حسین زارى کرده و بگریید و اهل خانه را هم امر به گریستن به حضرت کنید، در خانه خود براى حضرت مجلس عزا برپا کرده و داغ خویش را ابراز کنید و ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را در داغ امام حسین(علیه السلام) تعزیت دهید و هر کس این عمل را انجام دهد براى او در نزد خدا ثواب دوهزار حج و عمره و جهاد در رکاب رسول خدا و امامان راشدین را ضمانت مى کنم.»
راوى مى گوید محضر امام صادق(علیه السلام) بودیم یادى از امام حسین بن على(علیه السلام) کردیم، حضرت گریه کرد ما هم گریه کردیم، سپس حضرت سرش را بلند کرد و فرمود امام حسین(علیه السلام) فرمود: «من کشته اشکهایم هیچ مؤمنى مرا یاد نمى کند مگر آنکه مى گرید.»
در روایتى آمده است روزى که نام امام حسین(علیه السلام) برده مى شد تا شب لبخندى بر لبان حضرت نبود.
زید شحام مى گوید همراه جماعتى از اهل کوفه در خدمت امام صادق(علیه السلام) بودیم
یکى از شعراى عرب بنام جعفر بن عفان وارد شد آن حضرت او را احترام نموده و در نزدیک خود جاى داد آنگاه فرمود اى جعفر! او عرض کرد لبیک! حضرت فرمود به من گفته اند تو اشعار نیکى درباره امام حسین(علیه السلام) سروده اى؟ عرض کرد،آرى حضرت فرمود: اشعارت را بخوان او شعر مى خواند و امام و اطرافیان مى گریستند به گونه اى که قطرات اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جارى بود سپس امام فرمود:
«یا جَعفَر وَاللّهِ لَقَد شَهَدتَ مَلائکة اللّه المُقَرّبینَ ها هنا یَسمَعُونَ قَولَکَ فىِ الحُسَینِ وَ لَقَد بَکَوا کَما بَکَینا اَو اَکثَر....؛ اى جعفر فرشتگانى الهى در این مجلس حاضر شدند و شعرت را شنیدند و گریه کردند همانگونه که ما گریه کردیم بلکه بیش از ما گریستند...»
امام رضا(علیه السلام) فرمود: «کان ابى اذا دخل المحرّم لایرى ضاحکاً و کانت الکأبة تغلب علیه حتى تمضى منه عشرة ایام فاذا کان یوم العاشر منه کان ذالک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه؛ با فرا رسیدن ماه محرم پدرم موسى بن جعفر(علیه السلام) با چهره خندان دیده نمى شد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرا مى گرفت تا روز دهم فرا مى رسید آن روز روز مصیبت، اندوه و گریه آن حضرت بود.»
دعبل خزاعى شاعر بزرگ اهل بیت مى گوید: در ایام محرم بر امام رضا(علیه السلام) وارد شدم حضرت فرمود دوست دارم براى من شعر بخوانى، این روزها روز حزن و اندوه ما اهلبیت و شادى دشمنان ما بویژه بنى امیه است، پس از آن امام رضا(علیه السلام) برخاست پرده اى را جهت حضور خانواده در مصیبت جدشان حسین آویزان کردند سپس فرمود دعبل براى حسین مرثیه بخوان تا زنده اى یار و مدیحه سراى ما هستى، آنگاه گریستم به گونه اى که قطرات اشک بر صورتم جارى شد و این شعر را سرودم که: افاطم لوخلت الى آخر امام رضا(علیه السلام) گریست و بهمراه حضرت خانواده و فرزندان حضرت گریستند.