اول: معرفى امام حسين (عليه السلام) وماجراى كربلا وبيان اهداف وارزش هاى آن حضرت وكوشش براى آگاه كردن تمام انسان هاى شرق وغرب زمين از مصائبى كه بر او وخاندان وياران گرامى اش وارد شد.
روز يازدهم محرم هنگامى كه عقيله بنى هاشم، حضرت زينب كبرى، فرزند برادر خود، حضرت امام سجاد (عليه السلام) را مشاهده كرد كه از شدت اندوه طاقت فرسا نزديك بود جان مباركشان از كالبد تن خارج شود به ايشان عرضه داشتند:
لا يَجزِعنَّكَ ما تَرى فَواللهِ إنّ ذلكَ لَعَهدٌ مِن رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم)إلى جدِّكَ وأبيكَ وعمّك، ولقد أخَذَاللهُ ميثاقَ اُناس مِن هذِهِ الأُمّةِ لا تعرِفُهُم فَراعِنَةُ هذِهِ الأُمّة، وهم مَعروفونَ في أهلِ السّماواتِ أَنَّهم يَجمعونَ هذِهِ الأعضاءَ المُتَفرّقَةَ فَيُوارونَها وهذِهِ الجُسومَ المُضرّجةَ، وينصبونَ لِهذا الطَفِّ عَلَماً لِقَبر أبيكَ سيّدالشهداء لا يدرسُ اثرُهُ ولا يَعفو رسمُهُ على كُرورِ الليالي والأيّامِ، ولَيجتَهدَنَّ أئِمّةُ الكُفرِ وأشياعُ الضّلالةِ في مَحوِهِ وتطميسِهِ، فَلا يَزدادُ أثرُهُ إلاّ ظُهوراً، وأمرُهُ إلاّ علوّاً؛ مبادا اين چيزها تو را بى تاب كند. به خدا قسم اين وعده اى است كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) به پدر بزرگ، پدر وعمويت داده است. خدا با گروهى از اين امت ـ كه فرعون هاى امت آنان را نمى شناسند ولى در ميان اهل آسمان ها شناخته شده اند ـ پيمان بسته است كه اين اعضاى پراكنده را گرد آورند واين بدن هاى غرقه به خون را به خاك سپارند. اين گروه براى طف ومرقد پدر بزرگوارت نشانه اى برپا خواهند كرد كه هيچ گاه از ميان نخواهد رفت وگذر شبان وروزان، نشان آن را نخواهد زدود. هر قدر پيشوايان كفر وپيروان گمراهى در زدودن واز بين بردن آن بكوشند، روزبه روز اثر آن پديدارتر ونام آن بلندآوازه تر مى شود.
بنابراين شايسته است در اقامه عزادارى سيدالشهدا (عليه السلام)بكوشيم ومردم را نسبت به احياى شعائر حسينى به شكل هاى گوناگون وشيوه هاى درست ومشروع فرا خوانيم.(1)
دوم: مسئله ديگر پيروى از امام حسين (عليه السلام) ودنبال كردن اهداف بلند آن حضرت است كه در حقيقت چنين چيزى از امت رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم)انتظار مى رود وبايد گفت مسأله اول مقدمه اى براى رسيدن به اين هدفِ مهم تر است.
در يكى از زيارت هاى سيدالشهدا (عليه السلام) آمده است:
وبَذَلَ مُهجَتَهُ فيك ليستنقذَ عبادَكَ من الجهالةِ وحيرةِ الضلالةِ؛(2) خدايا، امام حسين (عليه السلام) خون قلب پاكش را در راه تو داد تا بندگانت را از نادانى وحيرت گمراهى برهاند.
لام در « ليستنقذ » لام تعليل است؛ يعنى هدف وانگيزه فداكارى امام حسين (عليه السلام) نجات دادن بندگان از جهالت وگمراهى بود. منظور از « عبادك » تمام بندگان خداى متعال هستند، چه مؤمن باشند وبه واسطه امام حسين (عليه السلام) از درجات بالاترى از هدايت برخوردار شوند وچه غير مؤمن باشند وبه بركت امام حسين (عليه السلام) راه هدايت بپويند.
براى اين كه هدف امام حسين (عليه السلام) را دنبال كنيم وبينش ومنش آن امام همام را چراغ راهمان سازيم خوب است در زيارت نامه هاى آن حضرت بيشتر تأمل نماييم. براى مثال كتابى مانند بحارالانوار در همه جا يافت مى شود وتهيه آن آسان است. مى توانيم زيارات امام حسين (عليه السلام) را كه در اين كتاب هست با دقت بخوانيم ودر مفاهيم آن تأمل كنيم؛ زيرا مطالب بسيارى هست كه از انديشيدن در مضامين اين زيارت ها عايد انسان مى شود. كوتاه سخن اين كه معرفى سيدالشهدا (عليه السلام) از طريق اقامه مجالس عزادارى ـ از يك سو ـ وكوشش براى تحقق بخشيدن به آرمان هاى ايشان نظير هدايت بندگان از نادانى وحيرت گمراهى به سوى نور اسلام وايمان ـ از سوى ديگر ـ از جمله مسئوليت هايى است كه در زمينه خونخواهى آن امام بزرگوار بر دوش ما قرار دارد.