هنيه در ديدار با مرسي، درباره مسائل مختلف رايزني كرد اما مسالهاي كه توجه بسياري از خبرگزاريها را به خود جلب كرد، ايجاد منطقه آزاد تجاري در مرز مصر و نوار غزه و برپايي امارت اسلامي در اين منطقه بود. با پيروزي اخوانالمسلمين در مصر، جنبش حماس فرصت را براي ارائه و اجراي چنين طرحي مناسب ديده است و در صورت موفقيت اين طرح، حماس ارتباط تجاري خود را با رژيم صهيونيستي قطع ميكند.
اعلام اين مساله، علاوه بر تكذيب جنبش حماس، واكنش شديد مقامات مصري و تشكيلات خودگردان فلسطين را به همراه داشت. اجراي اين طرح از سوي حماس، در راستاي منافع صهيونيستهاست. با اجراي اين طرح، ديگر سخني از قدس و كرانه باختري به عنوان اراضي فلسطيني به ميان نميآيد، چرا كه دولت فلسطين فقط در نوار غزه برپا ميشود. اين گزارش با بررسي اين طرح، به سئوالات زير پاسخ خواهد داد:
1 - اهداف جنبش حماس از اين طرح چيست؟
2 - پيامدهاي منفي اين طرح چيست؟
3 - اخوانالمسلمين و دولت مصر، چه نقشي در اين طرح ايفا ميكنند؟
4 - واكنش گروههاي فلسطيني به اين طرح چه بوده است؟
الف) تشكيل دولت فلسطين در نوار غزه، طرح حماس يا طرحي صهيونيستي؟
مناخيم بگين، نخستوزير اسبق رژيم صهيونيستي در سال 1358 در خلال مذاكرات كمپ ديويد، پيشنهادي را به اين شرح به انورسادات، رئيسجمهور پيشين مصر ارائه كرد:
"ميتوانيم دولت فلسطين را در نوار غزه ايجاد كنيم و تا العريش جزو خاك آن محسوب شود. من آمادهام تا در جبران اين قسمت از خاك مصر، اراضي اسرائيل در نقب را به خاك مصر اضافه كنم." سادات در جواب گفت: "پس كرانه باختري چه ميشود؟" بگين ميگويد: "كرانه باختري، يهوديه و سامريه است." سادات نيز جواب داد: "اين طرح را به شدت رد ميكنم."(1)
در سال 1995 (1374)ش و در زمان نخستوزيري شيمون پرز، ايهود باراك وزير وقت امورخارجه به غزه رفت و پيشنهاد بگين را مجددا با ياسر عرفات مطرح كرد، پيشنهادي كه مبني بر ايجاد دولت فلسطين در نوار غزه تا العريش بود. عرفات اين پيشنهاد را نپذيرفت و تاكيد كرد: "دولت فلسطين بر تمامي اراضي فلسطين در كرانه باختري و نوار غزه به پايتختي قدس شريف ايجاد ميشود."(2)
اين دو واقعيت، با اخباري كه در هفتههاي اخير مبني بر تكاپوي حماس براي ايجاد دولت اسلامي در نوار غزه انتشار يافته است، تطابق دارد. در ضمن، حماس از دو سال پيش، طرح اعلام نوار غزه به عنوان يك منطقه آزاد را در دست بررسي داشت اما آن را به دليل مخالفت شديد دستگاه اطلاعاتي مصر كه مسوول پرونده فلسطين در مصر است، اعلام نكرده بود.(3)
در حال حاضر و با پيروزي اخوانالمسلمين در مصر، جنبش حماس اين اقدام را به واقعيت بسيار نزديك ميداند. البته اسامه حمدان، مسئول روابط بينالمللي جنبش حماس بلافاصله پس از انتشار چنين اخباري، به شدت آن را تكذيب كرد و گفت: "مناسبات ما با مصر يا هر كشور عربي ديگري در چارچوب فعاليتهاي ما به منظور برچيدن اشغالگري و آزادسازي كامل فلسطين صورت ميگيرد. كسي در اينكه نوار غزه از اشغالگري رهايي يافته ترديدي ندارد، اما اينكه حماس در پي اعلام استقلال نهايي اين منطقه باشد صحت ندارد و اين مسالهاي است كه به هيچوجه قابل تجزيه نيست." 4)
اما هنيه چند روز پيش از سفر به مصر، در خطبههاي نمازجمعه، اعلام كرد كه ديدارش با مرسي، نقطه آغاز خلافت در سرزمينهاي اسلامي خواهد بود.(5) هنيه با وعدههايي پيرامون كاهش درد و رنج مردم نوار غزه و برآورده شدن برخي از خواستههاي مربوط به گذرگاهها و رواديد فلسطينيان، از مصر به نوارغزه بازگشت. به اعتقاد برخي كارشناسان، اين توافقات، آغاز همان خلافتي است كه هنيه چند روز قبل از سفر به مصر در خطبههاي نمازجمعه وعده داده بود.
حماس معتقد است كه شرايط اين امر محقق شده است و اين بدان معناست كه حماس در چنين برههاي، اصرار زيادي بر ابقاي حكومتش در غزه دارد.
بايد توجه داشت دولتي كه هنيه در رأس آن است، دولتي وابسته به يك جنبش اسلامي (حماس) است كه رابطه بسيار محكمي با اخوانالمسلمين مصر دارد و در حقيقت، اين جنبش، زاييده اخوان المسلمين است.
ب) اهداف جنبش حماس
حماس اگر به بازي با اصطلاحات "مقاومت" و "جهاد" ادامه دهد، عرصه بر او تنگ خواهد شد و اين مساله كه حماس به عنوان يك سازمان تروريستي در ” حماس به دليل وابستگي ايدئولوژيك به اخوانالمسلمين، وابستگي خود را به مصر افزايش داده است " نزد كشورهاي غربي شناخته ميشود، تشديد خواهد شد. لذا حماس به دنبال موفقيت طرح دولت اسلامي است تا در سايه آن، از محاصره تحميلي سالهاي اخير رهايي يابد، در غيراينصورت، محاصره، فقر، بيماري، بحرانزدگي، كمبود سوخت و برق و... را براي مردم نوار غزه به ارمغان خواهد آورد.
مسلما جنبش حماست از ارائه چنين طرحي، اهدافي را دنبال ميكند. بسياري از كارشناسان، اظهارات رهبران حماس را اين گونه تفسير ميكنند كه اين جنبش آمادگي دارد دولت فلسطين را در هر وجب از خاك فلسطين كه رژيم صهيونيستي از آن عقبنشيني كند، برپا كند.
مقدمه ايجاد دولت نيز، در نوار غزه است و اين پيامي براي جلب اعتماد آمريكا و رژيم صهيونيستي است تا با دولتي با مرزهاي موقت در نوار غزه و تقريبا نيمي از كرانه باختري بدون قدس توافق كنند. هدف اصلي حماس، به رسميت شناختن دولت غزه از سوي مصر است. اما اهداف ديگري نيز دارد كه عبارتند از:
1 - قطع ارتباط تجاري بين نوار غزه و رژيم صهيونيستي
2 - به رسميت شناختن مرزها، اين مساله از طريق آمادگي شفاهي جنبش حماس براي بستن تونلها در قبال بازگشايي گذرگاه رفح براي ورود كالاها و اشخاص در هفتههاي اخير شدت يافته است. حماس در اين راستا معتقد است كه دولتي در غزه به مانند دولتهاي ديگر در دنيا وجود دارد كه ا گر با آن تعامل شود، قاچاق غيرقانوني از تونلها به تجارت قانوني از طريق گذرگاهها تبديل ميشود.
3 - ايجاد يك منطقه آزاد تجاري بين مصر و نوار غزه و لغو محاصره نوار غزه. بايد توجه داشت كه اين گونه مناطق آزاد، فقط بين دولتهاي صاحب قدرت ايجاد ميشود و حماس نيز ميخواهد از طريق اين مساله، قدرت سياسي خودش را تثبيت كند اما تشكيلات خود گردان هرگز اين مساله را نميپذيرد.
4 - ايجاد نمايندگي جايگزين مردم فلسطين و يا ايجاد يك عنوان ديگر براي تشكيلات خود گردان. پس از تحقق اين امر، حماس، توافقات امنيتي را امضا و بر توافقات اقتصادي نيز تسلط پيدا ميكند.
رهبران حماس گمان ميكنند چون تحولات منطقه تقريباً با منافع آنان همراه بوده است، پس بايد طرح امارت، خلافت و يا دولتي را كه در ذهن دارند، عملي كنند.
به نظر ميرسد كه اين نقش مصر تداوم داشته باشد و با دو طرف فلسطيني در كرانة باختري و نوار غزه باقي بماند. در ضمن اقدامات مصر و وعده تسهيل رفت و آمد ساكنان نوار غزه از طريق گذرگاهها، موضوع جديدي نيست و فقط، مصر، سختگيريهاي خودش را كاهش داده است، ولي هنوز تحول مهم رخ نداده است. غازي حمد، سرپرست وقت وزارت امور خارجه دولت حماس در اين باره گفت:"پروژه احداث منطقه آزاد تجاري را در دست بررسي دارد."(7)
- ادامة شكاف داخلي در فلسطين و محقق نشدن آشتي ملي.
- اصرار بر اين كه نوار غزه آزاد شده در حاليكه هنوز دريا و آسمان اين منطقه دراختيار اسراييل است. بنابراين باز هم دولتي در سايةاشغال بنا ميشود.
- تداوم درگيري ميان گروههاي نوارغزه با حماس، به دليل مخافت آنها با اين طرح.
- از بين بردن نمايندگي واحد فلسطين در نظام بينالمللي و ضربه زدن به آن.
- كمك به رژيم صهيونيستي در فرار از مطالبات جامعه بينالمللي در اجراي توافقات ژنو و از بين رفتن همبستگي بينالمللي با فلسطين.
ه) مشكلات و موانع
1- واكنش منفي گروههاي فلسطيني: جنبش حماس پس از انقلابهاي عربي به دنبال تحكيم جايگاه خود در فلسطين و منطقه خاورميانه برآمد و به همين منظور، تمامي اقداماتي را كه فرصت طرح و يا اجراي آن را پيدا نكرده بود، آغاز كرد.اين مسأله به دليل اختلافات سياسي حماس با تشكيلات خودگردان و جنبش فتح، شدت وحدت بيشتري نيز به خود گرفت. موفقيت نسبي سفر هنيه به مصر در مقايسه با سفر محمود عباس به آن كشور، باعث شد طرح برپايي امارات اسلامي در غزه مطرح شود.
اما طرح اين مسأله با واكنشهاي ديگر گروههاي فلسطيني نيز همراه بوده و خواهد بود. گروهي همچون فتح كه در كرانة باختري از استقلال كافي نيز برخوردار نيست،به خوبي درك ميكند كه اگر نوار غزه جدا شود، كرانة باختري به عنوان مناطق "يهوديه و سامريه" در چنگال كامل رژيم صهيونيستي خواهد افتاد و شايد ديگر به عنوان سرزمينهاي فلسطيني نيز به شمار نرود.
از طرف ديگر،گروههاي اسلامگرا به ويژه جنبش جهاد اسلامي كه شعارشان"فلسطين، از بحر تا نهر" است، اجازة چنين امري را به حماس نخواهند داد و به شدت مخالفت خواهند كرد. در ضمن گروههاي چپگرا همچون جبهة دموكراتيك و جبهة خلق نيز با اين مسأله كنار نخواهند آمد چرا كه اين گروهها نيز دولت فلسطين درمرزهاي 1346 را به رسميت ميشناسند، دولتي كه علاوه بر نواز غزه، كرانةباختري و قدس را نيز در بر ميگيرد.
2- پروندة ناتمام آشتي ملي: جنبش حماس پس از قيام مردم مصر و پيروزي اخوانالمسلمين،احساس كرد كه در آشتي ملي ميتواند امتيازات بيشتري كسب كند. اما پس آشنا شدن با مواضع مرسي مبني بر حل اختلافات دو طرف فلسطيني، رهبران حماس با بررسي و پيگيري طرح برپايي دولت فلسطيني در غزه تقريباً آشتي ملي را رها كرده و تلاش دارند اين روزها به بهانة اين طرح، از فرصت استفاده كنند. به عبارت ديگر، جنبش حماس تلاش ميكند تا در سايه وحدت رويه با اخوانالمسلمين به تسهيلات مصري بدون اجراي آشتي ملي دست يابد.
دولت وابسته حماس از طرح خود به شدت دفاع ميكند و دليلش اين است كه دولت منتخب و قانوني است. اگر چه مدت قانوني مجلس قانونگذاري،4 سال است و بنابراين عمر قانوني دولت وابسته به حماس پايان يافته اما معتقد است كه تا برگزاري انتخابات بعدي،هنوز دولت قانوني فلسطين است .
پس با اين استدلال، دوران رياستي محمود عباس نيز تمام نشده است. از سوي ديگر، محمود عباس رئيس سازمان آزاديبخش فلسطين است كه تغيير آن بر عهدة مجلس ملي ميباشد و انتخابات مجلس ملي نيز هنوز برگزار نشده است. بااين توضيحات ، آشتي ملي دور از دسترس است.
طبق برخي اخبار، حماس حتي گام اول را براي اجراي اين طرح برداشته است. دولت هنيه در گام اول، اقدام به ارزيابي كادر ديپلماتيك خود جهت تعيين آنها در برخي دولتها كرده است كه اين اقدام حماس،مقدمهاي براي اعلام دولت غزه و نابودي پروندة آشتي ملي است.
نتيجه گيري
علاوه بر موفقيتهاي سالهاي اخير حماس با پشتوانة حمايت ايران و سوريه، اين جنبش در حال حاضر، قدرت مانور بيشتري در منطقه كسب كرده است كه در وهلة اول در اثر قيامهاي منطقهاي و در وهلة دوم، ناشي از اقدامات تركيه وقطر ميباشد.
حماس تلاش دارد تا از بهار اخوانالمسلمين در كشورهاي عربي بهرهبرداري كند و طرحي جديد را به اجرا بگذارد. طرحي كه با ايجاد منطقة آزاد تجاري در مرز مصر و نوار غزه با هدف از بين بردن وابستگي اقتصادي غزه به رژيم صهيونيستي كليد ميخورد و با برپايي دولت فلسطيني در غزه تمام ميشود.
حماس در چنين برهة مهمي، اصرار زيادي بر ابقاي حكومتش در غزه دارد. از نظر حماس، انتخاب يكي از اعضاي اخوانالمسلمين به رياست جمهوري مصر، موفقيت محسوب ميشود. هنيه و جنبش حماس، قرابت ايدئولوژي را عاملي ميدانند كه به تنهايي،فرصتي را به آنها خواهد داد تا هر آنچه راكه ميخواهند از مصر بگيرند.
در حاليكه پيچيدگيهاي زيادي در مصر وجود دارد. دراين زمينه بايد دو مسأله را نيز در نظر گرفت كه هنيه نيز بر آنها متمركز شده و مصر نيز، اهميت ويژهاي براي اين دو مسأله قائل است: اولاً امنيت صحراي سينا، ثانياً بازگشت مجدد مصر به آشتي ملي و عدم التزام مصر به ايجاد رژيمي خاص در نوارغزه.