به گزارش «شیعه نیوز»، زهرا خراسانی در یادداشتی که در روزنامه آرمان منتشر کرده آورده است: نکته مهم در این شیوه شکل گیری، توجّه به زیر بناهای اخلاق است که از منظر قرآن مسئله تقوی موضوع اصلی به حساب میآید. زیرا میزان سنجش خوبی و بدی انسان تقواست که به زبان ساده پرهیز داشتن است که این پرهیز به نوعی سنجش لحظهای در عملکرد «حسابرسی انسان در زمان انجام عمل است» یعنی افعال انسان به طور کامل مورد کنترل دائم شخص با تقوا قرار داشته باشد.
اینکه خداوند میفرماید: پیامبر خلق نیکو دارد یعنی در همه حال مراقب عملکرد خویش است. اما برای بکارگیری مطلوب این مراقبت خاص، لازم است انسان فکر و اندیشه خویش را میزان سنجش قرار دهد. در نتیجه از آنجا که اندیشه صحیح مبنای اصلی پرهیزکاری است، نتیجه چنین وضعیتی انسان را از نقطهنظر رفتاری وارد مرحلهای میگرداند که پیامبر صلی الله علیه و آله به آن درجه رسید و آن «لا یهوله شیء من امور الدنیا» است که هیچ گاه موضوعی محمد صلی الله علیه و آله را مضطرب و هراسان نمیکرد. از این رو اعتمادبهنفس از اساسیترین عناصر تکامل صحیح اندیشه است که بسیار هم مورد توجه انبیا و امامان بوده است. در این مورد علی علیه السلام میفرماید: «من کرمت علیه نفسههانت علیه شهواته»؛ باارزشترین سرمایه انسان عزت نفس است زیرا خواهشهای بیجا را خوار و مهار میکند. بیشک اعتمادبهنفس صفتی است که در هنگام بهوجودآمدن معضلات زندگی گشایش ایجاد میکند و در تعریفی میتوان گفت اعتمادبهنفس فضیلتی است که در تنگناهای زندگی گشایش و آرامشآفرینی میکند. از این رو شخصی که دارای اعتمادبهنفس باشد در آینده انسان موفّق خواهد بود.
زیرا احساس اعتمادبهنفس در فرد به بالابردن میزان خودباوری او کمک میکند و به او یاد میدهد با تکیه بر این حس از استعدادهای درونی خود بهرهگیری بهینه کند که در لحظات بحرانی آرامش خود را حفظ کند تا به آسانی تحتتاثیر تنشهای محیط خود قرار نگیرد و از آنجا خودباوری احساسی است که با اعتمادبهنفس ارتباط مستقیم دارد تاثیر عوامل تنشزا همواره بهعنوان یک خطر، احساسات را تهدید میکند. نکته مهمتر اینکه همواره تنشها باعث بهوجودآمدن فاصله بین فکر و اعتمادبهنفس میشود و همگرایی در عملکرد فکر و اعتمادبهنفس را مختل میکند در نتیجه اضطراب و بیثباتی اولین حاصل چنین وضعیتی خواهد بود.
سه احساسی که آدمی را به بالاترین درجه و یا سطحیترین درجه سوق میدهند از دیدگاه قرآن به سه بخش تقسیم شده اند: 1. نفس لوامه، 2. نفس اماره، 3. نفس مطمئنه، که هر یک از آنها در عملکرد انسان نقشی متفاوت ایفا میکند. به عنوان مثال نفس اماره فرمان به سرکشی و گناه میدهد اما نفس لوامه با سرزنش کردن نفس اماره سعی میکند او را به درجات عالی برساند و نفس مطمئنه را باید مرحله متعالی و رسیدن انسان به قرب پروردگار دانست. اما اینکه کدامیک از این سه مرحله انسان را به اعتمادبهنفس میرساند، بیشک نفس مطمئنه است.
زیرا غرائز سرکش شخص را کنترل میکند و او را به آرامش میرساند و در نتیجه فردی که به آرامش رسیده به خود مطمئن و تزلزلناپذیر میشود. از آنجا که قرآن نوع احساسات بشر را در سه مرحله آورده و مرحله مطمئنه را در راستای رضای حق تعالی قرار داده به این دلیل است که انسان برای رسیدن به این مرحله باید آن دو مرحله قبل را پشتسر بگذارد تا بتواند به این مرحله برسد و اولین قدم، رسیدن به ایمان است تا به پشتوانه آن بتواند در مواجهه با نفس اماره تنشها و ناتوانیهای خود را کنترل کند.
یعنی اول نفس خود را از هوسها پاک کند و آن را با خوبیها تعلیم دهد و در مهار عصیان و سرکشی تلاش کند تا نفساماره کنترل شود. اگر بتوانیم به این مهم دست یابیم بیشک در ایجاد اعتمادبهنفس خود موفق عمل کردهایم. در اینجا اصلیترین نیاز جهت دستیابی به اعتمادبهنفس و خود باوری رسیدن به اطمینان است. در این مرحله انسان به یک حس نشاطآور و خوشی میرسد که باعث میشود مورد علاقه و محبت دیگران قرار بگیرد و از داشتن رابطه مثبت با دیگران احساس امنیت و امیدواری کند.