وی به خبرنگار خبرگزاری "فارس" در خصوص فرایند نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: در آمریکا، افرادی که میخواهند وارد انتخابات ریاستجمهوری شوند از 3سال و ده ماه پیش از برگزاری انتخابات به صورت جدی به دنبال منابع مالی خواهند بود؛ اهمیت این مساله به حدی است که برخی از این افراد وقتی بینند نتوانستهاند منابع مالی کافی را فراهم نمایند، پیش از برگزاری اولین انتخابات درون حزبی از بازی خارج میشوند.
ایزدی ادامه داد: اگر کاندیدا از دو حزب جمهوریخواه و یا دموکرات باشد باید بتواند در انتخابات درون حزبی (Primary) تأییدیه حزب خود را کسب نماید که این رقابت هم می تواند نفس گیر باشد. حزب در ابتدای کار برخی افراد را گزینش اولیه میکند، انتخاباتهایی در هر ایالت برگزار میشود، که درصد شرکت افراد در این انتخاباتهای ایالتی اولیه نیز حائز اهمیت است زیرا معمولاً مشارکت افراد خیلی پایین است.
ایزدی افزود: بدین ترتیب که هر فردی که میخواهد در حزب خود کاندیدا شود، نخست باید بتواند آرای قابل قبولی را درانتخاباتهای هر ایالت کسب کند؛ میزان کسب رأی در انتخابهای حزبی در شهرها نیز ملاکی برای دریافت کمکهای مالی است. این انتخاباتهای درون حزبی حدوداً یازده ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری است.
پشت صحنه رقابتهای درون حزبی چگونه است
ایزدی درباره پشت صحنه رقابتهای درون حزبی آمریکا، گفت: دو حزب مطرح آمریکا، در شهرها و ایالتها و علیالخصوص در شهرهای بزرگ دفتر دارند، شناسایی افراد مستعد از طریق فعالیتها در این دفاتر آغاز میشود برخلاف احزاب اروپا که تعیین میکند فرد در یک منطقه خاص کاندید شود و پس نظارت بیشتری را نیز دنبال میکند.
ایزدی تأکید کرد: در احزاب آمریکا، سیستم سازمانی مبتنی بر قوانین نیست یعنی جناحهای مختلف احزاب در شهرهای مختلف آدم دارند و نیروهای خود را شناسایی و انتخاب میکند. اما تنش و رقابت درون حزبی زیاد است و هر جناحی درصدد است تا نیروهای خود را شناسایی و جذب کند و منابع مالی مورد نیاز خود را جمعآوری نماید.
اوباما چگونه این مراحل را سپری کرد
ایزدی خاطرنشان کرد: جناحی در شیکاگو اوباما را زمانی که سناتور ایالتی بود شناسایی کرد؛ به وی پول تزریق کرد و اوباما با این پول ارتقا یافت و سناتور فدرال شد و نهایتا به ریاست جمهوری رسید. البته رشد اوباما، به خاطر این که در 2008به چنین چهرهای نیاز بود، سریعتر صورت گرفت.
ایزدی ادامه داد: در سال 2000، «رام امانوئل»، رئیس دفتر وقت اوباما، وی را در شیکاگو شناسایی کرد. این فرد معاون سیاسی دفتر حزب دموکرات در شیکاگو بود. این مرد در ارتش اسرائیل نیز خدمت کرده و یکی از افتخاراتش این است که انگشت خود را نیز در ارتش اسرائیل از دست داده است. کار رام امانوئل، پول جمع کردن از یهودیان بود؛ وی در میان یهودیان فردی شناخته شده است که منافع اسرائیل را میشناسد و دنبال میکند و لذا متحد قابل اطمینان یهودیان محسوب میشود. کسانی وارد عرصه کارزار انتخاباتی آمریکا میشوند که واسطههای یهودی از ایشان حمایت کرده و منبع مالی را برایشان فراهم میکنند.
تقسیم بندی داخلی دمکراتها و جمهوری خواهان
ایزدی درباره تقسیمبندیهای داخلی دو حزب اصلی آمریکا گفت: در دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، جناحها و باندبازیهایی وجود دارد که به طور کلی به باند قوی یعنی جناحی که پول بیشتری در اختیار دارد و رؤسای اصلی هستند که حزب را در اختیار دارند و آن را اداره میکنند موسوم به «establishment» است و جناح ضعیف که در تلاش است تا به قدرت برسد و به «Anti- establishment» معروف است، تقسیم میشوند.
معیار شکل گیری جناح ها
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درخصوص معیار شکل گیری جناح ها در این دو حزب آمریکا، اظهار داشت: جناحها بر اساس منابع مالی و چهرهها یا بر اساس موضوعات و دغدغههای خاص شکل میگیرد؛ مثلاً «جرج سورس» آدمهای خود را در داخل حزب دموکرات دارد که باند سورس را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر در احزاب هم افرادی که پول و منابع مالی را در اختیار دارند به قطب تبدیل میشود.
ایزدی افزود: در نتیجه، جناحها بر اساس دغدغههای خود به دنبال تصدی پستها و یا کمیسیون هستند، گاهی اوقات برای تصدی این پستها، افرادی را انتخاب کرده و از آنها برای ورود به پست موردنظر حمایت و همراهی میکنند تا منافع خود را به دست آورند. مثلا رام امانوئل دغدغه ایدئولوژیک دارد و میخواهد اطمینان حاصل کند که حمایت آمریکا از اسرائیل ادامه پیدا میکند و به خاطر این دغدغه ایدئولوژیکی و آشنایی سیستم، میداند که باید پول تهیه شود لذا مسئول جمعآوری کمکهای مالی میشود.
ایزدی تأکید کرد: تقسیمبندی صندلیها بر اساس قدمت افراد است. از این رو است که 80 الی 85درصد مجلس نمایندگان مجدداً در انتخاباتهای بعدی بر میگردند و این میزان در سنا به 95درصد هم میرسد. سرمایهگذار و فردی که میخواهد از سیاستمداری حمایت مالی داشته باشد، طبیعی است که تلاش میکنند با کاندیداهای قدیمی به توافق برسد زیرا فرد تازه وارد مهره ضعیفتری محسوب میشود.
ایزدی ادامه داد: به طور معمول این نماینده جناح غالب در حزب است که در انتخابات درون حزبی پیروز میشود چون از قدرت و منابع مالی بیشتری برخوردار است. مثلا چون رامنی کاندیدای گروه قوی بود، میدانستند که در نهایت وی کاندیدای جمهوریخواهد خواهد بود. و یا گینگریچ چون از این گروه حذف شده بود، میدانستند به احتمال زیاد در رقابتهای درون حزبی شکست خواهد خورد. سیستم به صورتی طراحی شده است که نیازمند پول است و از این روست که یک درصدی که پول را در اختیار دارند همیشه حرف اول را میزند.