به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، عمر الجفال تحلیلگر عراقی در مقاله ای به بررسی جنگهای سه دهه اخیر عراق و تأثیر آن بر روی زنان عراقی پرداخته است، در این مقاله که در روزنامه السفیر لبنان به چاپ رسیده، آمده است:
600 هزار بیوه محصول جنگ اول و دوم خلیج فارس
سه دهه است که بار جنگهای عراق بر دوش ارتش بیوههای این کشور است، ارتشی که ضعیفترین حلقه معادله جنگهای بیهوده عراق در سی سال گذشته را تشکیل می دهد، جنگهایی بی پایان که یکی پس از دیگری، دامن عراق را می گیرد. محمد مظلوم از شاعران عراق تنها یک بیوه به نام زندگی را بر جای نهاد، وی در اوج جنگ ایران و عراق و هنگامی که بر روی یک تانک نشسته بود قصیده « ای زندگی! ای بیوه من! » را سرود، این در حالی است که بسیاری دیگر از افراد، زیان کمتری دیدند! و بعد از خود زنانی از جنس گوشت و خون، مادرانی داغدار و یتیمانی را بر جای نهادند که برخی از آنها نتوانستند پدرانشان را برای یک بار هم که شده ببینند! جنگ دوم خلیج فارس نیز کمتر از جنگ نخست، قربانی نگرفت زیرا به محض پایان این جنگ و شکست ارتش عراق در برابر نیروهای بین المللی، یک انقلاب مردمی در مرکز و جنوب عراق شکل گرفت و راه را برای اعدامهای رژیم صدام حسین هموار کرد، شبح مرگ همه جا را فراگرفت و ششصد هزار بیوه محصول این دو جنگ بود. آقای دکتر عزو محمد عبدالقادر ناجی کتابی را در مورد هرج و مرج ناشی از جنگهای بیهوده عراق را به رشته تحریر درآورده و آمار مذکور را ارائه داده است.
بیوهها و یتیمان، قربانیان اشغال عراق در سال 2003
از زمان آغاز جنگ نخست، کاروانهای شهدا از جبهه های جنگ بازگشتند در حالی که پرچم وطن بر پیکرهای آنان پوشیده شده بود، آمدند تا شهرهای عراق را غرق غم و ماتم کنند و مرگ نابهنگام خود را به اطلاع مردم برسانند. سی سال است که عراق همین وضع را تجربه می کند، تحریمهای اقتصادی سازمان ملل نیز که 12 سال تداوم داشت نوعی جنگ عاری از بمب و موشک بود. قانون اورنمو که سه قرن قبل از قانون حمورابی تصویب و اجرا شده بود از فقرا، بیوه ها و یتیمان در برابر ظالمین حمایت می کرد اما بعد از اشغال عراق در سال 2003 قوانین خاصی وضع شد و ارتش تازه ای از بیوه زنان شکل گرفت، ارتشی که مورد حمایت هیچکس نبود، تعدادش افزونتر شده و ساز و برگ آن را یتیمان و خاکریزش را گریه خاموش تشکیل می داد.
نخستین گامها به سوی مرگ
به محض سقوط رژیم صدام، هرج و مرج، اسلحه و تروریسم در همه جا گسترش یافت. حس انتقام جویی عامه مردم را فراگرفت، هر کس که از ظلم رژیم صدام آسیب دیده بود به خیابان آمد تا کینه فرو خفته خود از رژیم گذشته را ابراز کند، آمد تا انتقام آن همه ظلم یکی از جنایتکارترین دیکتاتورهای جهان را بگیرد، این انتقام گیرندگان بسیاری را به قتل رساندند و بر تعداد بیوه زنان عراق افزودند، اما این بار مسأله کمی فرق کرده بود زیرا رژیم صدام در جریان جنگ ایران و عراق، به هر خانواده کشته شده ها، یک قطعه زمین در زادگاه وی، یک وام بانکی برای ساخت مسکن و یک خودروی ژاپنی هدیه می داد و این موضوع باعث می شد تا بیوه زنان هر چند به طور مصلحتی، هدف ازدواج قرار گیرند به ویژه اینکه به موجب یکی از تصمیمات حکومت، هر مردی که با یک بیوه کشته های جنگ ازدواج می کرد 25 هزار دینار معادل 25 هزار دلار هدیه می گرفت، اما بیوه های مردانی که در جریان انتقام گیری از ایادی نظام سابق کشته شدند، جز ایستادن بر سر راهها برای فرار از ترس و گرسنگی پناهگاه دیگری نیافتند.
بیوهها زیر چتر دموکراسی
بسیاری از خانواده های عراقی صرف نظر از نژاد، دین و مذهب خود، در معرض آسیبهای جنگ قرار گرفته اند اما پس از اشغال عراق توسط آمریکا، آسیبهای وارده بر مردم این کشور متنوع تر شد، ابتدا صاحبان مشاغل مورد هدف قرار گرفتند و بسیاری از دانشگاهیان، پزشکان، خلبانان و اساتید دانشگاه ترور شدند، سپس خطرناکترین پرده این نمایش یعنی کشتارهای فرقهای آغاز شد و بسیاری از مردم تنها به خاطر هویتشان کشته شدند. طبیعی است که در چنین اوضاع و احوالی، تعداد بیوه زنان فزونی بگیرد به گونه ای که بر اساس پژوهش سازمان جهانی کمک رسانی « از هر پنج بیوه عراقی، سه نفر شوهران خود را در سالهای خشونت بار پس از اشغال عراق در سال 2003 از دست داده اند». در این پژوهش آمده است که: « ده درصد زنان عراق که یک و نیم میلیون نفر برآورد می شوند، بیوه هستند »، این پژوهش هشدار می دهد که « باندهای جنایتکار و گروههای تروریست چه بسا در صدد جذب بیوه های یائسه برآیند و نادیده گرفتن رنج این بیوه زنان می تواند آنها را به سمت هرزگی، مواد مخدر و تروریسم سوق دهد».
روزانه 90 تا 100 زن عراقی بر اثر اقدامات خشونت بار، بیوه میشوند
در سال 2005 وزارت برنامه ریزی و توسعه، آماری را منتشر کرد که بر اساس آن «تعداد بیوه های عراقی به حدود یک میلیون نفر می رسد»، این در حالی است که بعد از اشغال عراق، دولتهای پی در پی این کشور توجهی به رنج بیوه زنان نشان نداده اند به گونه ای که تنها 83 هزار بیوه از میان این تعداد وحشتناک، حقوق تأمین اجتماعی دریافت می کنند، اما این حقوق که 65 هزار دینار ( معادل 50 دلار ) است این بیوه زنان را زیر خط فقر داده است زیرا این مبلغ نه تنها نیازهای انسانی که حتی نیازهای غذایی آنها را هم تأمین نمی کند ». به رغم روند شتابان خشونتها در سال 2005 و سالهای بعدی – از جمله جنگ فرقه ای و قدرت گرفتن القاعده – آمار رسمی دولت عراق، واقعیت را بیان نمی کند، زیرا وزارت زنان عراق در ژوئن سال 2011، تعداد بیوه زنان را بیش از یک میلیون نفر ذکر کرده و این دقیقا همان آماری است که وزارت برنامه ریزی و توسعه در سال 2005 اعلام کرده است! آیا در فاصله سالهای 2005 تا 2011 کشتار متوقف و امنیت برقرار شده است؟! یا اینکه هرج و مرج آماری با هدف لاپوشانی حقایق یا بزرگنمایی آن – بر اساس کشمکش گروههای سیاسی – کشور را فرا گرفته است؟ پاسخ این سؤال را باید در پژوهش خانم دکتر کاترین میخائیل جستجو کرد، وی در پژوهشی که برای « دفتر هماهنگی مسائل انسانی سازمان ملل » مستقر در ژنو تهیه کرده تأکید می کند که: « همه روزه حدود 90 تا 100 زن عراقی بر اثر کشتار، خشونت فرقه ای و جنایات سازمان یافته، بیوه می شوند »، این آمار به حقیقت نزدیکتر و البته فاجعه بارتر است.
برخی سیاستمداران عراق تنها به دنبال کسب آرای زنان هستند
پارلمان عراق که از مواجهه با مشکلات بسیار دشوار کشور عاجز مانده است تلاش دارد توپ را به زمین مردم بیندازد، به گونه ای که تعدادی از نمایندگان، خواستار تشویق تعدد زوجات از طریق تصویب قانونی شده اند که گرفتن وام برای افراد دارای چند همسر را تسهیل می کند. اما مصیبت بزرگ از نظر سازمانهای مدنی مدافع حقوق زنان این است که سیاسیون برای کسب آرای زنان، از رنج بیوه زنان سوء استفاده می کنند. خانم هناء ادور فعال حقوق بشر معتقد است که پیشنهاد نمایندگان مذکور، ابعاد بحث برانگیزی دارد زیرا از یک سو ازدواج فریبکارانه را ترویج میکند و در تعارض با قانون عراق نیز هست، بر اساس نظر وی، عدم ثبات سیاسی و فروپاشی معیارهای اخلاقی در عراق، علت ابراز چنین پیشنهادهایی است که در تعارض با قانون و اخلاق قرار دارد زیرا این دست پیشنهادات، زن را به یک کالای ارزان و سهل الوصول تبدیل می کند، شأن زن را پایینتر از شأن مرد، تلقی کرده و وی را در معرض ظلم مردان قرار می دهد. خانم اشواق الجاف عضو پارلمان عراق بر این باور است که تعداد بیوه زنان عراقی «معادل جمعیت پنج کشور عربی یعنی جزایر کومور، جیبوتی، قطر، بحرین و امارات متحده عربی است». وی توصیه می کند که « قانون صندوق حمایت از ایتام » هر چه زودتر تصویب شود تا بیوه زنان رنج کمتری متحمل شوند.
درست است که بیوه زنان عراقی، ارتشی هستند که ساز و برگ آن را یتیمان و خاکریزهایش را گریه خاموش تشکیل می دهد اما این تعداد فراوان می توانند تعیین کننده چهره بزرگترین فراکسیون پارلمان آینده عراق باشند، به ویژه پس از گسترش فرهنگ حقوق و تکالیف که تا حدود زیادی، سران فرقه ها را از اهرم دم زدن از شعار آزادی، عدالت و مساوات محروم کرده است، حال باید پرسید که آیا ارتش بیوه زنان، سرنوشت انتخابات آینده را رقم خواهد زد؟
مشتی از خروار
صدام وارد جنگی شد که آن را « بزرگترین نبرد » نامید. آن جنگ به کل کشور مربوط می شد اما خانم « سلّامه » خود را در برابر نبردهایی دید که هیچ ربطی به او نداشت. وی هنگامی وارد نخستین نبرد زندگی خود شد که شوهرش در سال 1982 در جنگ از دنیا رفت. سلّامه توانست با تمیز کردن خانه ها و مدارس، فرزندانش را بزرگ کند، اما در سال 2003 فرزند بزرگش ماجد بر اثر یک تیراندازی کشته شد. هنوز اشکهای سلّامه خشک نشده بود که سومین فرزندش حمید که در سال 2008 در جریان یک انفجار در منطقه بغداد جدید، کشته شد و به برادرش پیوست.