سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

خاطره‌ای از آیت‌الله ناصری؛

نام حضرت بقیة‌الله اسم اعظم است

آيت الله ناصري در باره اهميت توسل به حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه و يكي از كرامات استادشان خاطره‌ای از مرحوم آيت الله سید محمد كشميري(ره)، بیان کرده‌اند.
کد خبر: ۴۲۹۳۶
۱۵:۵۱ - ۱۱ مهر ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام والمسلمین صافی اصفهانی با بیان خاطره‌ای از آیت‌الله ناصری گفت: آيت الله ناصري در باره استاد اخلاق خود در نجف مي گفتند که حضرت آيت الله سيد محمد كشميري، استاد ما و از اولياي الهي و اوتاد بود و ارتباط فوق العاده اي با حضرت حقّ داشت و معجزات و كرامات عجيب و بسياري از ايشان نقل شده است. داستان هاي محيّر العقولي كه بعضي از آن ها را به خاطر دارم. در نجف شب هاي جمعه از خانه بيرون مي آمد و به حرم اميرالمؤمنين (علیه السلام) مشرف مي شد و تا قبل از اذان صبح به منزل باز نمي گشت. ايشان چيزي از كسي قبول نمي كرد. مجتهدي مسلم و خيلي مورد توجه همگان  بود چيزي از بازار نمي خورد. خودش آردي در منزل تهيه مي كرد و به نانواي متديّني مي داد كه براي ايشان اين نان را مي پخت. خطّش خيلي زيبا بود. تابلو هايي را با عبارت «يا صاحب الزمان أغثني، يا صاحب الزمان ادركني» مي نوشت و به پسرش مي داد. او هم آن تابلو ها را چاپ مي كرد و مي فروخت و پولش را به پدر مي داد. پدر هم زندگي خود را با آن اداره مي كرد.

ايشان استاد اخلاق ما بود. من خدمت ايشان مي رسيدم. يكي از دفعاتي كه به ديدار ايشان رفته بودم، از ايشان اسم اعظم را خواستم. گفتند: اگر اسم اعظم را مي خواهي به در خانه امام زمان (علیه السلام) برو و از اين اسم شريف: «يا صاحب الزمان أغثني يا صاحب الزمان أدركني» نگذر. اين اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش! و بعد دنبالش اين ماجرا را براي بنده تعريف كردند كه سفري به خراسان رفته بودم. در مسير برگشت از تهران به قم رفتم تا يكي از آشنايان و بستگان را ببينم و بعد به عراق بازگردم. در نيمه شبي كه هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوي صحن حضرت معصومه (سلام الله علیها) پياده كرد. من هم پياده شدم. اما من پيرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساك كجا بروم؟ من كه آدرس را بلد نيستم و كسي هم نيست كه از او نشاني را بپرسم. مقداري ايستادم، ديدم خبري نشد. با خود گفتم ما كه صاحب و ملجأ داريم. بهتر است از ايشان استمداد كنم. مي گفت ساك را به يك دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست ديگر. چشمانم را بستم و در پياده رو به طور مرتب مي گفتم: «يا صاحب الزمان أغثني يا صاحب الزمان أدركني» مكرر اين اسم را تكرار مي كردم و را ه مي رفتم. يكدفعه سنگين شدم و بعد از آن ديدم بر در يك خانه ام! نگاه كردم! ديدم نام آن فاميل ما بر در نوشته شده است. در زدم، آمد در را باز كرد و متحيرانه از من پرسيد، چطور آمدي؟ گفتم: آمدم ديگر و به داخل خانه رفتم.

آیت‌الله ناصری می‌گفت: اسم حضرت بقية الله (علیه السلام)، اسم اعظم حضرت حقّ است. در گرفتاري هاي روحي، معنوي، جسمي، مادي، توجه و توسلتان به اين اسم شريف باشد. خدا شاهد است بنده مكرر گرفتاري هاي مختلفي داشتم، مخصوصاً در فشار ها و ناراحتي هاي خارجي با اين ذكر نتيجه ي قطعي گرفته ام. اين ذكر را يادداشت كنيد و در مواقع گرفتاري متوسّل و متوجه به حضرت بقيه الله ـ روحي له الفداء ـ شويد. ان شاء الله نتيجه ي قطعي خواهيد گرفت. اين ذكر، عدد هم ندارد و ايشان به من نفرمودند كه براي جواب گرفتن چند بار آن را تكرار كنم. لازم است مرتب آن را تكرار كنيد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
سید محمد
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۵
خدا خیرتون بده ممنونم