به گزارش «شیعه
نیوز»به نقل از جهان، در دنیایی که ذهن ها مشغول ده ها طرح و برنامه و مشغله و گرفتاری است، یک ذهن قوی برای حفظ کردن بسیاری از آمار و ارقامی که هر لحظه به آنها نیاز داریم می تواند پشتوانه خوبی برای انجام بسیاری از کارها باشد.
تصور کنید که بتوانید آمار و ارقام بسیاری را بدون آن که تلاش کنید در ذهن خود ذخیره کنید و از آنها در مواقع خاص برای کمک به خود و دیگران بهره ببرید به طور قطع تصور برخورداری از چنین حافظه ای خوشایند است.
سید سجاد کوثری از حافظه دیداری و شنیداری بسیار خوبی برخوردار است و همین عوامل باعث شده که او کارهای جالبی انجام دهد.
از او خواستیم اگر خاطره ای در این مورد دارد، بیان کند و وی به بیان برخی از این خاطرات پرداخت.
کوثری در گفتگو با مهر اظهار داشت: هیچ وقت به کارهایی که می کردم توجهی نداشتم و فکر نمی کردم کار خارق العاده ای باشد.
پلاک های خودروها را در حافظه نگه می دارم
این جوان ابرکوهی در مورد برخی از کارهایی که قادر به انجام آن است، اظهار داشت: پلاک هر اتومبیلی را که یک بار ببینم برای همیشه به خاطر می سپارم و جالب است که برای این کار هیچ تلاشی نمی کنم و به صورت اتوماتیک وار و بدون این که قصدی برای به حافظه سپرده شدن آن داشته باشم در خاطره ام نقش می بندد.
وی در مورد یکی از خاطرات خود در به ذهن سپردن پلاک ماشین گفت: یک روز قرار گذاشته بودیم که با اقوام برای تفریح به اقلید فارس برویم ولی ابتدای صبح یکی از آنها با بهانه اینکه خانواده من قصد دارند مقصد دیگری را انتخاب کنند از ما جدا شد و وقتی مقصد آنها را پرسیدیم جواب سربالا شنیدیم و به راهمان ادامه دادیم.
وقتی غروب شد به دلیل شلوغی جاده زودتر حرکت کردیم و در فاصله ای نه چندان دور از محل تفریح، در حال سبقت گرفتن بودم که ناگهان خودرویی که کاملا شبیه خودرو آنها بود را دیدیم که در حال بازگشتن بود و من به خاطر ثبت پلاک خودرو در حافظه از راه دور و در شلوغی جاده آنها را که از اقلید برمی گشتند شناختم و با افزایش سرعت خود را به آنها رساندیم.
شماره تلفنی در حافظه تلفن همراه ندارم
کوثری اظهار داشت: یکی دیگر از خصوصیات حافظه من این است که هر شماره تلفنی را که یا آن تماس داشته باشم و یا ببینم برای همیشه به خاطرم سپرده می شود.
وی افزود: به خاطر همین مسئله هیچ شماره مخاطبی در حافظه تلفن همراه من وجود ندارد و حدود هزار شماره تلفن را که تاکنون با آنها سر و کار داشته ام به خاطر دارم.
ضرری که متوجه دوستان شد
وی اظهار داشت: قادر هستم که شماره های تا 25 رقم را به خاطر بسپارم که از نمونه این شماره ها می توان به رمز کارت شارژهای تلفن همراه اشاره کرد که از 16 تا 25 رقم متغییر است.
وی در مورد این کارت شارژها نیز خاطره جالبی دارد که به قول کوثری دوستانش را نقره داغ کرده است.
کوثری گفت: روزی با تعدادی از رفقا در مغازه یکی از دوستان نشسته بودیم و بچه ها گوشی را از من گرفتند و 10 کارت شارژ به من دادند تا بخوانم و من هم تمام آن ها را پشت سر هم خواندم.
وی افزود: بعد از این کار آنها گوشی را به من دادند و گفتند اگر درست میگویی و قادر به حفظ شماره ها هستی، یکی از آنها را شارژ کن و جالب است که آنها انتظار از دست دادن حتی یک شارژ را نیز نداشتند و نتیجه این کار دوستان، شارژ هفت کارت شارژ 5000 تومانی ایرانسل در گوشی من و ضرر 35 هزار تومانی آنان بود.
شماره فیش بانکی که به کار آمد
به گفته کوثری یکی از شماره هایی که مردم دائمأ با آن سر و کار دارند، شماره سریال فیش های بانکی است که بسیاری از اوقات با بی توجهی و دور انداختن فیش بانکی، افراد را با مشکل مواجه می کند که نمونه آن را خودم در مورد یکی از اقوام شاهد بودم که اگر حافظه من به یاری او نیامده بود، دچار مشکل می شد.
وی افزود: دو روز مانده به تحویل سال نو بود، یکی از اقوام سوپر مارکتی داشت و اجناسی را برای فروش در ایام تعطیل عید نوروز سفارش داده بود. مبلغی پول به من داد که به حساب شرکت فرستنده اجناس واریز کنم تا بار را تحویل دهند.
کوثری افزود: دوست من باید شماره فیش ثبت شده در رسید بانکی را اعلام می کرد تا بار را تحویل بگیرد و گرنه بانکها تعطیل می شدند.
او با من تماس گرفت که آیا شماره فیشی که پول را برایش واریز کرده بودم به یاد دارم یا خیر؟ و من هم که رسید دوم بانک را به وی داده بودم این نکته را یادآور شدم ولی او فیش بانکی را با بی توجهی پاره کرده بود.
من که صبح در موقع نوشتن فیش نگاهی به شماره آن انداخته بودم شماره را برای وی بازگو کردم و او با اعلام این شماره به شرکت پخش کننده، سفارشات خود را به موقع تحویل گرفت.
وی یکی دیگر از مختصات ذهنی خود را به حافظه سپردن مطالب کتاب هایی ذکر می کند که مورد مطالعه قرار داده است.
کوثری گفت: اگر کتابی را مطالعه کرده باشم و کسی دنبال مطلبی در این کتاب بگردد فوراً شماره صفحه را با یک صفحه جلو یا عقب بیان می کنم.
شماره سریال شناسنامه ای که به کار آمد
کوثری یکی دیگر از خاطرات خود را چنین بیان کرد: مدتی پیش برای باز کردن حساب به یکی از صندوق ها رفته بودم و وقتی فرمها را پر کردم از من درخواست کپی شناسنامه برای ثبت شماره سریال شناسنامه کردند که درخواست مرا به ثبت برسانند.
وی افزود: وقتی شماره سریال شناسنامه را از حفظ گفتم، تمام کارمندان در کمال تعجب گفتند که اولین نفر از بین مشتریان هستی که شماره سریال شناسنامه خود را از حفظ هستی.
حفظ بودن شماره دانش آموزی به کمک من آمد
یک دیگر از خاطرات او مربوط به کمکی است که حفظ ناخود آگاه شماره دانش آموزی برایش به دنبال داشته است: همیشه می دانستم شماره دانش آموزیم 153552094 است و همین مسئله یکبار یاری رسان من شد.
وی گفت: وقتی برای یک امتحان به مرکز استان رفته بودم و بعد از پایان آزمون با اعلام مسئولان هر کس که شماره دانش آموزی خود را می دانست می توانست از نتیجه مطلع شود.
کوثری ادامه داد: تنها کسی که از جمع ما این شماره را از حفظ می دانست من بودم و با مطلع شدن از نتیجه، جایزه خود را که یک پتو بود دریافت کردم و بقیه دوستان هم به ابرکوه برگشتند و با اعلام شماره دانش آموزی خود از طریق تلفن و چنانچه برنده شده بودند به ناگزیر برای دریافت جایزه مجددأ به مرکز استان مراجعه کردند.