آيا ميدانيد که ما مردم ايالت بايرن آلمان، يک سنت داريم؟! تقريبا 60 هزار نفر از پيروان اديان اين ايالت، هر 14 روز يک بار در برابر يک مسلمان يعني «فرانک ريبري»، فوتباليست مسلمان مشهور فرانسوي تعظيم ميکنند.
کد خبر: ۴۰۶۱
۰۰:۰۰ - ۱۶ مهر ۱۳۸۷
يورگن تودنهوفر»، کارشناس سياست بينالملل و نماينده سابق مجلس آلمان از حزب حاکم دمکرات مسيحي گفته است: جهان بايد رفتار خود با مسلمانان را تغيير دهد.
به گزارش شيعه نيوز، تودنهوفر در گفتوگو با روزنامه آلماني «زوددويچه سايتونگ» افزود: جهان بايد همان رفتار مناسبي را که با مسيحيان و يهوديان دارد، با مسلمانان نيز داشته باشد.
تودنهوفر که نويسنده چندين کتاب پرفروش انتقادآميز پيرامون جنگ عليه تروريسم، از جمله «چرا ميکشي اي زيد؟» است، اظهار داشت: خرسندم که «نايگل نابل»، کارگردان آمريکايي و دارنده جايزه اسکار، قرار است سال آينده يک فيلم از موضوع اين کتاب تهيه و ارايه دهد.
تودنهوفر که از 1972 تا 1990 ميلادي، نماينده حزب دمکرات مسيحي در مجلس آلمان بوده گفته است: من به اين فيلم بسيار اميد بستهام.
وي که بيست سال نيز معاون مؤسسه رسانهاي و انتشاراتي «هوبرت بوردا» بوده است، ادامه ميدهد: من ميخواهم با اين فيلم، به اين هدف دست يابم که سراسر جهان، همان رفتار خوب و مناسبي را که با مسيحيان و يهوديان دارند، با مسلمانان نيز داشته باشند.
تودنهوفر 67 ساله در تازهترين کتاب خود به نام «چرا ميکشي اي زيد؟» که سومين کتابش درباره جنگ عليه تروريسم است و 335 صفحه دارد، ده تئوري از اين جنگ ارايه کرده و در آن، خواستار فراخواني نيروهاي آمريکايي از عراق و فراخواني نيروهاي آلماني از افغانستان شده است.
او تابستان سال گذشته، بدون آگاهي هيچ کس حتي خانودهاش و زير نظر پزشک از سوريه براي چندمين بار به عراق سفر کرد و در شهر «رمادي» با زيد، احمد و يوسف به مدت پنج شبانهروز صحبت کرد و حاصل اين گفتوگوها را در کتاب «چرا ميکشي اي زيد؟» منتشر نمود.
زيد يک دانشجوي 21 ساله در شهر رمادي است که دو برادرش با گلوله نظاميان آمريکايي کشته شدند. احمد نيز يک عراقي است که يک نظامي آمريکايي با گلوله اعضاي حساس بدن وي را نابود کرده و يوسف نيز يک مسيحي است که سه پسر دايي خود را در حملات نظاميان آمريکايي از دست ميدهد.
در اين باره بايد گفت که زيد، احمد و يوسف از زمان رخ دادن اين رويدادها، با انفجار بمب و پرتاب نارنجک با اشغالگران آمريکايي مقابله ميکنند، اما به غيرنظاميان آسيب نميرسانند. بدين خاطر تودنهوفر نيز که دقيقا مرزي بين تروريسم و مقاومت ميداند، اين افراد را نيروهاي مقاومت قلمداد ميکند.
کتاب «چرا ميکشي اي زيد؟» به عربي ترجمه و نسخه انگليسي آن در اينترنت نيز منتشر شده است.
تودنهوفر از آغاز با انتقاد و مخالفت با جنگ عليه تروريسم، چنين جنگي را اشتباه و ضد حقوق ملل ميدانست.
تودنهوفر نه تنها انتقاد دارد که آمريکا در امور داخلي عراق دخالت کرده، بلکه بر اين باور است که آمريکا با تکبر و ناداني، حمام خوني در عراق به راه انداخت که آن را نميتوان به هيچ روي توجيه کرد.
وي به عنوان يک کارشناس و سياستمدار کهنهکار از آغاز نسبت به جنگ آمريکا عليه عراق هشدار داد و اين مطلب را در تماسهاي تلفني با سياستمداران دوست خود در واشنگتن نيز در ميان گذاشت که برخي از آنها حتي از جناح نئومحافظهکاران هستند.
تودنهوفر هر چند که نظريات «ساموئلهانتينگتن» آمريکايي صاحب تئوري «برخورد تمدنها» را نميپذيرد، اما اين ديدگاهش را که غرب، جهان را با برتري ايدهها و ديدگاههاي خود فتح نکرد، بلکه از راه برتري در بهکارگيري خشونت سازماندهي شده، فتح کرد»، تأييد ميکند و در اين موضوع به هانتينگتن حق ميدهد.
تودنهوفر در سال 2003 ميلادي نيز کتاب «چه کسي براي تانيا و عبدل گريه ميکند؟»، خطاکنندگان صليبي در جنگ عليه تروريسم را در 224 صفحه منتشر کرد و «هانس ديتريش گنشر»، وزير سابق امور خارجه آلمان، اين کتاب را يک کتاب شگفتآور خواند.
وي که اواسط اوت سال جاري به افغانستان و پاکستان رفته، در مقالهاي در روزنامه آلماني «تاگس اشپيگل»، شرايط سخت و مرگبار مردم افغانستان را تشريح کرده است که روزانه زير بمباران آمريکا، جان و هستي خود را از دست ميدهند.
تودنهوفر با تشريح تصاوير بمباران روستاي عزيرآباد در نزديکي هرات نوشت: يک زن جوان از کشته شدن سه فرزندش در اثر اين بمباران شکوه و مويه ميکند و مردي پيراهن خونين پسرش را بالا برده و فرياد ميزند که چرا کودک من را کشتيد؟
به نوشته تودنهوفر، در حالي که بر پايه اعلام ساکنان عزيرآباد و تأييد «کاي آيد»، مدير نيروهاي سازمان ملل در کابل، بمباران نيمه شب، نود کشته از جمله شصت کودک و پانزده زن در عزيرآباد بر جاي گذاشته است، اما آمريکا اين موضوع را تکذيب کرد که اين شرايط منحصر به اين روستا نيست.
اين مقاله سه دليل را عامل بازگشت دوباره طالبان به صحنه اجتماعي افغانستان دانسته و افزود: دليل نخست، حضور «رامبو مانند» نظاميان آمريکايي است که هيچ احترامي براي فرهنگ افغاني نميدانند، در بازرسيهاي خود درب منازل را منفجر کرده، اتاقها و منازل را وارسي ميکنند و به زنان افغاني دست ميزنند و حيثيت مردان را در برابر خانواده آنها از بين ميبرند.
بدين ترتيب آمريکا در افغانستان نيز چون عراق به يک اشغالگر تبديل شده است.
به نوشته تودنهوفر، دليل دوم اين است که کمکهاي مالي براي بازسازي به ويژه به جنوب افغانستان نميرسد که پايگاه طالبان است. شرايط زندگي در اين منطقه، اصلا بهبود نيافته و آمريکا ده برابر بودجهاي که براي بازسازي هزينه ميکند، در اختيار مأموريتهاي نظامي خود ميگذارد.
اين مقاله افزود: فساد مالي و ارتشاي مقامات عاليرتبه دولتي و سازمانهاي کمکرسان، سومين دليل است. براي نمونه، شرکتهاي خارجي براي 1500 متر حصار فلزي پارک زرنگار در کابل، ده ميليون دلار صورتحساب دادهاند، در حالي که بر پايه محاسبات دولت افغانستان، حداکثر هفتاد هزار دلار هزينه داشته است.
به نوشته اين صاحبنظر، طالبان قاتل، واقعا قوي نيست، بلکه دولت افغانستان ضعيف است، زيرا که راهبردي متحدان غربي آن خطا و اشتباه است. آمريکا بايد بمباران و استفاده از توپخانههاي سنگين خود در افغانستان را پايان دهد و حتي افزايش نيروهاي نظامي آمريکا، مشکلات موجود در افغانستان را افزايش خواهد داد.
تودنهوفر نوشت: روز يازدهم سپتامبر 2001 ميلادي، نه تنها به عنوان يکي از بزرگترين فاجعههاي آمريکا در تاريخ ثبت خواهد شد، بلکه به عنوان روزي که در آن رهبران غربي از سر همبستگي با آمريکا، عقل و درک خود را نيز از دست دادند، در تاريخ ثبت خواهد شد.
اين مقاله ميافزايد: با هر بمب غربي که در افغانستان و يا در عراق، يک کودک مسلمان را ميکشد، شمار تروريستهاي داراي ماسک اسلامي در جهان نيز افزايش مييابد. غرب جز تغيير بنيادين سياست ناعادلانه خود در فلسطين، افغانستان، عراق و ديگر کشورهاي اسلامي، چارهاي ندارد و بايد با مسلمانان به گونه اي عادلانه رفتار کند که ميخواهد با غرب نيز آنگونه رفتار شود.
تودنهوفر نوشت: تلاش جنگجويانه براي مقابله با ده هزار تروريست جهاني که صرفا يک هزارم جمعيت يک ميليارد و چهارصد هزار مسلمان جهان را تشکيل ميدهند، بزرگترين ديوانگي سياسي و يا حتي شايد به عنوان بزرگترين دروغ سياسي در تاريخ قرن 21 ثبت خواهد شد.
اين کارشناس آلماني افزود: من در راه سفر اخير خود از افغانستان به پاکستان، به اظهارات مدير کميسيون عفو ملي افغانستان ميانديشم که اعلام کرد در اين ميان، سيصد افغاني از زندان آمريکايي گوآنتانامو به کشور بازگشتهاند و اين کميسيون همه اين موارد را با دقت بررسي کرده است که بيش از 90 درصد از اين زندانيان بيگناه بوده و با طالبان و القاعده همکاري نداشتهاند. آمريکاييها اين افراد را صرفا به گوآنتانامو بردهاند تا بتوانند موفقيتي از خود به جهان نشان دهند. جوانترين اين افراد، هفده سال و پيرترين آنها،هشتاد سال سن دارند.
تودنهوفر نوشت: هر کسي در افغانستان ميداند که در زندانهاي باقرام و گوآنتانامو بر سر افغانيها چه آمده است و هر کسي دستکم يک بار، حضور رامبو مانند فاتحان آمريکايي را تجربه کرده است. هر کسي در افغانستان، صدها بار در تلويزيون، تصاوير زنان و کودکان بمباران شده تا مرز مرگ را ديده و سرانجام، شاهد ادعاي سخنگوي نظامي آمريکا بوده که همه اين کشته شدگان را اعضاي طالبان اعلام کرده است.
تودنهوفر به عنوان يک کارشناس منتقد به سياست آمريکا، ديدگاههاي خود پيرامون رابطه جهان اسلام و مسيحيت را در روزنامهها و نشرياتي چون نيويورک تايمز، روزنامه آلماني فرانکفورتر آلگمانيه، القدس العربي با عناويني چون «غرب، خشونت آميزتر از جهان اسلام است»، «ميليونها نفر از غيرنظاميان عرب از آغاز دوره استعمار کشته شدهاند»، منتشر ميکند.
در دفتر کار تودنهوفر، يکسري کتاب درباره تاريخ استعمار، جنگ فرانسه و الجزاير، اسلام و مسيحيت و همچنين قرآن و انجيل به چشم ميخورد. تودنهوفر بر خلاف پنتاگون و رسانههاي غربي، مرداني را که در عراق عليه آمريکا ميجنگند، نيروهاي مقاومت مينامد.
اين کارشناس همچنين تصاوير قديمي سربازان فرانسوي را منتشر کرد که سرهاي الجزايريهايي را با خود ميبرند که قطع کرده بودند. هدف از انتشار اين تصاوير، يادآوري حملات شيميايي نيروي هوايي انگليس در دهه 1920 ميلادي در عراق و همچنين پيامدهاي تحريمهاي بينالمللي عليه رژيم صدام در دهه 1990 ميلادي بود که بنا بر اعلام يونيسف، صدها هزار کودک در اثر آن، جان خود را از دست دادند.
سفرهاي اخير تودنهوفر به شهرهاي عراق و افغانستان، انسان را به ياد حضور وي در افغانستان در دوران جنگ شوروي سابق عليه افغانستان، اعتراضاتش در مجلس آلمان عليه اين مداخله نظامي شوروي سابق مياندازد.
تودنهوفر در تازهترين کتابش نيز تشريح کرده است که در سال 1961 ميلادي و در سن 21 سالگي، قاچاقي به شهر بيزرت تونس سفر کرده است که فرانسه آن را بمباران کرده بود. در سال 1973 ميلادي در موزامبيک درباره يک نسل کشتي و قتلعام صدها غيرنظامي توسط نظاميان پرتغالي تحقيق کرده است. وي در سال 1975 ميلادي با سفر به شيلي و ديدار با پينوشه، ديکتاتور اين کشور، باعث آزادي زندانيان سياسي در شيلي شد.
تودنهوفر در سال 1980 ميلادي، همزمان با جنگ شوروي سابق عليه افغانستان به همراه مجاهدين افغاني به اين کشور سفر کرد و سخنگوي دولت شوروي سابق، وي را به خاطر اين سفرها، تهديد به شلاق و کشتن کرده بود.
وي پس از سقوط طالبان به کابل سفر کرد و در زمان جنگ آمريکا عليه عراق نيز همراه سه فرزندش از اين کشور ديدار نمود و تابستان گذشته نيز تنها دوباره به عراق رفت.
گفتني است، تودنهوفر همه هزينههاي تبليغاتي خود در سينماها، روزنامهها و پلاکادرها و انتشار ديدگاههايش در اينترنت به سه زبان را از پول شخصي خود پرداخت کرده است. او با توجه به هزينههايي که شخصا متحمل شده ميگويد: سکوت در برابر دروغها و نقش بازي کردن غرب، تحملناپذير بود که خود را همواره قرباني ميبيند و مسلمانان را به عنوان خشونت طلبان ذاتي قلمداد ميکند.
اين در حالي است که از ديدگاه تودنهوفر، رفتار غرب دقيقا برعکس است و مسلمانان قرباني، سياست غرب هستند و در حالي که اسامه بن لادن، پنج هزار نفر کشته است، جورج بوش، رئيسجمهوري آمريکا، عامل کشته شدن صدها هزار انسان است. تودنهوفر از طريق «هانس گراف فون اشپونک»، مدير سابق برنامه «نفت براي غذا»ي سازمان ملل با نيروهاي مقاومت در عراق تماس گرفته و با مقامات هلال احمر و همچنين تهيه کنندگان «تحقيق لانست» درباره قربانيان جنگ آمريکا عليه عراق سخن گفته و در سوريه و اردن نيز گفتوگوهايي با پناهندگان جنگ داشته است.
تودنهوفر ميگويد: آيا ميدانيد که ما مردم ايالت بايرن آلمان، يک سنت داريم؟! تقريبا 60 هزار نفر از پيروان اديان اين ايالت، هر 14 روز يک بار در برابر يک مسلمان يعني «فرانک ريبري»، فوتباليست مسلمان مشهور فرانسوي تعظيم ميکنند.