استخراج حديث و کلمات قصار در بين روايات منقول از ائمه معصومين عليهم السلام در قالبهاي مختلفي صورت ميگيرد که يکي از آنها سنت چهل حديث است.
کد خبر: ۳۸۴۹
۰۰:۰۰ - ۰۱ مهر ۱۳۸۷
علي عليهالسلام فرمود: دو گروه به خاطر من هلاک شدند؛ دوستي که اندازه نگاه نداشت و دشمني که بغض ـ مرا ـ در دل کاشت.
استخراج حديث و کلمات قصار در بين روايات منقول از ائمه معصومين عليهم السلام در قالبهاي مختلفي صورت ميگيرد که يکي از آنها سنت چهل حديث است، چهل حديث زير که از منابع صحيح روايي است به همه علاقهمندان امير مؤمنان تقديم ميشود:
زاهد در دنيا کسي است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.
3- تعادل در جذب و طرد افراد
«أَحْبِبْ حَبيبَکَ هَوْنًا ما عَسي أَنْ يَعْصِيَکَ يَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغيضَکَ هَوْنًا ما عَسي أَنْ يَکُونَ حَبيبَکَ يَوْمًا ما.»
با دوستت آرام بيا، بسا که روزي دشمنت شود، و با دشمنت آرام بيا، بسا که روزي دوستت شود.
4- بهاي هر کس
قيمَةُ کُلِّ امْرِء ما يُحْسِنُ.
ارزش هر کسي آن چيزي است که نيکو انجام دهد.
5- فقيه کامل
«اَلا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقيهِ حَقَّ الْفَقيهِ؟ مَنْ لَمْ يُرَخِّصِ النّاسَ في مَعاصِي اللّهِ وَ لَمْ يُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللّهِ وَ لَمْ يَدَعِ القُرآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلي ما سِواهُ، وَ لا خَيْرَ في عِبادَة لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَيْرَ في عِلْم لَيْسَ فيهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَيْرَ في قِراءَة لَيْسَ فيها تَدَبُّرٌ.»
آيا شما را از فقيه کامل، خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نـافرماني خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نوميد نسازد، و از مکر خدايشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چيز ديگر نکنـد، و خيـري در عبـادت بدون تفقّه نيست، و خيـري در علم بدون تفکّر نيست، و خيري در قرآن خواندن بدون تدبّر نيست.
هر که تنگدست شد و نپنداشت که اين از لطف خدا به اوست، يک آرزو را ضايع کرده و هر که وسعت در مال يافت و نپنداشت که اين يک غافلگيري از سوي خداست، در جاي ترسناکي آسوده مانده است.
مردن نه خوار شدن! و بي باکي نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزي به نفع تو، و روزي به ضرر تو! چون به سودت شد شادي مکن، و چون به زيانت گرديد غم مخور، که به هر دوي آن آزمايش شوي.
11- طلب خير
ما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.
هر که خير جويد سرگردان نشود، و کسي که مشورت نمايد پشيمان نگردد.
امانت را بپردازيد گرچه به کشنده فرزندان پيغمبران باشد.
22- پرهيز از شهرت طلبي
قالَ(عليه السلام) لِکُمَيْلِ بْنِ زِياد:رُوَيْدَکَ لاتَشْهَرْ، وَ أَخْفِ شَخْصَکَ لا تُذْکَرْ، تَعَلَّمْ تَعْلَمْ وَ اصْمُتْ تَسْلَمْ، لا عَلَيْکَ إِذا عَرَّفَکَ دينَهُ، لا تَعْرِفُ النّاسَ وَ لا يَعْرِفُونَکَ.
آرام باش، خود را شهره مساز، خود را نهان دار که شناخته نشوي، ياد گير تا بداني، خموش باش تا سالم بماني.
بر تو هيچ باکي نيست، آن گاه که خدا دينش را به تو فهمانيد، که نه تو مردم را بشناسي و نه مردم تو را بشناسند (يعني، گمنام زندگي کني).
خداوند شش کس را به شش خصلت عذاب کند:عرب را به تعصّب، و خانهاي ده را به تکبّر، و فرمانروايان را به جور، و فقيهان را به حسد، و تجّار را به خيانت، و روستايي را به جهالت.
نسبت به مردم، زياد خردهگيري نکنيد، و قدر خود را با کنارهگيري از کارهاي پست بالا بريد.
27- نگهبانان انسان
«کَفي بِالْمَرْءِ حِرْزًا، إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ النّاسِ إِلاّ وَ مَعَهُ حَفَظَةٌ مِنَ اللّهِ يَحْفَظُونَهُ أَنْ لا يَتَرَدّي في بِئْر وَ لا يَقَعَ عَلَيْهِ حائِطٌ وَ لا يُصيبَهُ سَبُعٌ، فَإِذا جاءَ أَجَلُهُ خَلُّوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَجَلِهِ.»
آدمي را همين دژ بس که کسي از مردم نيست، مگر آن که با او از طرف خدا نگهبانهاست که او را نگه ميدارند که به چاه نيفتد، و ديوار بر سرش نريزد، و درندهاي آسيبش نرساند، و چون مرگ او رسد او را در برابر اجلش رها سازند.
زماني بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نيابد، مگر فرد بيعرضه و بيحاصل، و خوش طبع و زيرک دانسته نشود، مگر فاجر، و امين و مورد اعتماد قرار نگيرد، مگر خائن و به خيانت نسبت داده نشود، مگر فرد درستکار و امين! در چنين روزگاري، بيت المال را بهره شخصي خود گيرند، و صدقه را زيان به حساب آورند، و صله رحم را با منّت به جاي آرند، و عبادت را وسيله بزرگي فروختن و تجاوز نمودن بر مردم قرار دهند و اين وقتي است که زنان، حاکم و کنيزان، مشاور و کودکان، فرمانروا باشند!
29- زيرکي به هنگام فتنه
«کُنْ فِي الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ; لا ظَهْرٌ فَيُرْکَبَ، وَ لا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.»
هنگام فتنه چون شتر دو ساله باش که نه پشتي دارد تا سوارش شوند و نه پستاني تا شيرش دوشند.
آن که ميان خود و خدا را اصلاح کند، خدا ميان او و مردم را اصلاح ميکند و آن که کار آخرتِ خود را درست کند، خدا کار دنياي او را سامان دهد. و آن که او را از خود بر خويشتن واعظي است، خدا را بر او حافظي است.
مردم را روزگاري رسد که در آن از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام آن، در آن روزگار ساختمان مسجدهاي آنان نو و تازه ساز است و از رستگاري ويران. ساکنان و سازندگان آن مسجدها بدترين مردم زميناند، فتنه از آنان خيزد و خطا به آنان درآويزد.
آن که از فتنه به کنار ماند بدان بازش گردانند، و آن که از آن پس افتد به سويش برانند.
خداي تعالي فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنهاي بگمارم که بردبار در آن سرگردان مانَد» و چنين کرده است، و ما از خدا ميخواهيم از لغزش غفلت درگذرد.نظرات بينندگان