آقاي من..
هرچه ديده ام و هر چه شنيده ام..
هر كجا رفته ام و هر چه كرده ام..
هر چه هستم و هر چه بوده ام..
حال كه رنجوري تنم را به پاي تو رسانده ام،
حال كه بر باب رحمت تو ايستاده ام،
حال كه آمده ام...
اگر بپرسي كجا بودي و چه ميكردي چه جوابي بدهم؟
از حياي تو به مردن افتاده ام
حال كه به سوي تو آمده ام
اگر بپرسي تو كيستي؟...
مي گويم من همانم كه تو ام سروري..
من همانم كه تو ام پدري..
من همانم كه تو ام همه كسي..
من همانم كه ترا گم كرده بودم..
ترا فراموش كرده بودم..
ز تو گسسته بودم..