وي بيان ميکند که در بهائيت نظريههاي بنيادي فلسفي در مورد نقش عقل و منطق، اخلاق و سياست مورد پژوهش قرار نگرفته است.
کد خبر: ۳۴۲۷
۰۰:۰۰ - ۰۴ شهريور ۱۳۸۷
به گزارش شيعه نيوز ، امروز تشکيلات بهائيت در تلاش است با استفاده از شيرين عبادي جهت اهداف تشکيلاتي خود زرينتاج (قرةالعين) ديگري را بازسازي کند و اين نيازمند هوشياري وي براي خنثي کردن اين توطئه است.
زرين تاج قزويني مشهور به قرةالعين از 18 نفر پيروان علي محمدباب بود که معروف به "حروف حي" بودند. نقش قرةالعين در اجتماع دشت بدشت با کشف حجاب خود و اعلام رسمي نسخ اسلام و معرفي فرقه بابيه به عنوان ديانتي جديد آغاز شد. او حتي در روز عاشورا به همراه خواهر خود با لباسهاي رنگين در ميان جمعيت عزادار و سياهپوش حاضر ميشد و به مناسبت روز تولد عليمحمد باب به جشن و شادي ميپرداخت.
از سوي بهائيان بسيار تلاش صورت ميگيرد که قرةالعين به عنوان اولين مدافع حقوق زنان ايران و اولين کسي که جنبش فمنيستي را در ايران پايهگذاري کرد، معرفي شود. اما امروز تحقيقات محققاني همچون «دکتر دنيس ملک اونين» استاد دانشکده ادبيات دانشگاه نيوکاسل، « دکتر عباس امانت» استاد تاريخ و مطالعات بينالمللي در دانشگاه بيل، دکتر فرزانه ميلاني استاد دانشگاه ويرجينيا، هدف اصلي و پروژه اساسي قرهالعين را خروج از اسلام ميدانند و معتقد هستند که از شخصيت او نميتوان قرانتي فمينيستي داشت.
"دنيس مک اونين" اساساً جنبش بابيه را يک جنبش اصلاحگرايانه و جنبشي در جهت حقوق زنان نميداند. او معتقد است که بابينه و بهائيت متعلق به جريانهاي دموکراتيک نيستند. بلکه سرآغاز شکلگيري مفاهيم دموکراتيک را د رايران از انقلاب مشروطه ميداند. دکتر نيکي کدي استاد دانشگاه کاليرفنيا، نيز معتقد است که جنبش بابيه در ايران يک جنبش پيش از مدرن است و به صورت گستردهاي در روستاها و شهرهاي کوچک رخ داده است. در حالي که نهضت تنباکو و نهضت مشروطيت از جنبشها و نهضتهاي اوليه عصر مدرن هستند که در مراکز شهري بسيار پرجميع رخ داده است.
همکاري عبدالبهاء رهبر بهائيان با دولت روس و محمد علي شاه و با دادن شعار جهان وطني هيچگاه از تاريخ سياسي ايران محو نخواهد شد. شرح اين خيانت را به خوبي ميتوان در آثار «ادوارد براون»، «سيد حسن تقي زاده»، «احمد کسروي»، «فريدون آدميت»، «هما ناطق»، «احسان طبري» و ... يافت. اين نخستين نهضت مردمسالاري ايرانيان که در پي خروج از سلطنت استبدادي قاجار و تشکيل يک نظام پارلماني بود از نظر محققان بهائي همچون «اولريش گلمر» اين علائق ملي و منافع ايرانيان همان احتجاجات ناسيوناليستي نازيسم آلمان تلقي ميشود.
امروزه تشکيلات جهاني بهائيت، در جهان غرب از سوي محققاني همچون «دکتر خوان کول» استاد مطالعات خاورميانه دانشگاه ميشيگان و رئيس سابق مطالعات خاورميانه، «دکتر دنيس مک اونين» و «فيچيکا» مورد انتقادات جدي قرار گرفته است.
آنان معتقد هستند که ساختار شوراي 9 نفره رهبريت تشکيلات جهاني بهائيت از گرايشات شديد بنيادگراني برخوردار است تا گرايشات ليبراليستي، و مؤلفههاي فرقهاي در آن به شدت در حال افزايش است؛ تا جايي که به اعتقاد «دکتر فيروز کاظمزاده» استاد تاريخ روسيه در دانشگاه بيل و سخنگوي بهائيان آمريکا، ساختار تشکيلات بهائي لزوما منطبق با دموکراسي در آمريکا نيست بلکه متعهد به رعايت تئوکراسي جامعه بهايي است.
دنيس مک اونين نيز در تبيين نظام اداري بهايي به تئوکراسي ديکتاتورمآب اشاره ميکند. تا جائي که «اودوشفرن از محققان برجسته بهائي و عضو سابق محفل ملي بهائيت در آلمان، نگاه بهائيان به مرکز جهاني بهائي (بيت العدل اعظم) را که قاتل به عصمت براي آن هستند همانند نگاه به معبد دلف ميداند و معتقد است که بهائيان به يک الهام شبه نبوي از سوي روحالقدس در بيت العدل اعظم قائل هستند و روحالقدس را نيز همچون يک خداي ماشيني در هدايت بيتالعدل اعظم تلقي ميکنند.
تشکيلات بهائيت به دليل ساختار فرقهاي خود در جهان غرب از کمترين اقبالي برخوردار است. غربيان بهائيت را يک مسلک شبه عرفاني شرقي ميدانند که لباسي به ظاهر از دنياي مدرن به تن کرده است. همان گونه که «هامر رومر» محقق آلماني معتقد است که بهائيت يک مسلک درويش مآب است و تنها به لطف تقارن با جنبشهاي فرهنگي ملهم از غرب در خاورميانه بوده که لباسي مدرن بر تن کرده و ميکوشد تا پيوندهاي خود را با ساير سلسلههاي درويشي پنهان نمايد. «پرفسور نالينو» استاد دانشگاه روم نيز بهائيت را آميزهاي از توهمات شرقي و آرا و عقايد غربي ميداند. و آن را نقابي ميداند براي لاقيدي مذهبي.
«اودوشفر» به دلايل عدم استقبال غرب به بهائيت اشاره ميکند که عقايد بهائي در سيستماتيک کردن و عرضه محققانه تعاليم خود بسيار ضعيف است و در مقام مقايسه در مطالعات فلسفي، مذهبي و علم کلام با اسلام اذعان مينمايد که جامعه بهائي در مرحله نوزادي به سر ميبرد.
وي بيان ميکند که در بهائيت نظريههاي بنيادي فلسفي در مورد نقش عقل و منطق، اخلاق و سياست مورد پژوهش قرار نگرفته است.
وي همچنين معتقد است که بدون ترديد احکام جزائي کتاب اقدس کاملاً مخالف تصور ارزشهاي حاکم بر دنياي غرب است و نيز مخالف خواستههاي متخصصين امور جنائي مدرن است و با نااميدي اين گونه بيان ميکند که کمتر به نظر ميرسد بتوانيم اين مسائل را در بحثهاي مستقيم در جامعه امروزي جامعهاي که جز دلايل منطقي و عقلاني دليل ديگري نميپذيرد مطرح کنيم.
او همچنين اشاره ميکند به وجود عقيدهاي که غالبا بهائيان آن را تکرار ميکنند که بهاءالله همه چيز را بيان کرده است و انسان براي کشف حقيقت نيازي به فلسفه ندارد به اين نتيجه ميرسد که اين ميتواند جامعه بهائي را به نگرشهاي فرقه گرايانه سوق دهد.
«مواژان مون» از محققان مشهور بهائيت خود اذعان دارد که جوامع بزرگ بهائي در بخشهاي فقير جهان متمرکز است که در جنوب آسيا، آفريقا، آمريکاي لاتين و در برخي از جزاير اقيانوس آرام حضور دارند و بزرگترين جامعه بهائي در جهان نيز در هندوستان است. بيشتر آنها از جوامع روستايي هستند و بنا به گفته وي بسياري از روستائيان جهان سوم که در سالهاي اخير بهائي شدهاند بيسواد هستند.
وي اذعان ميکند که اکنون امر بهائي عمدتا ديانتي جهان سومي است. او معتقد است که در آسياي شرقي، توسعه بهائيت موفق نبوده است در کشور چين و کره شمالي از آنجائي که به رسميت شناخته شده و هيچ فعاليت سازمان يافته بهائي وجود ندارد. توسعه بسيار کند بوده است. در کشورهائي چون ژاپن و کره جنوبي که آزادي مذهبي برقرار است، وضعيت بهائيت مشابه شرايط در اروپاي غربي است و از رشد مناسب برخوردار نيستند.
امروز تشکيلات بهائيت در ايران به دليل ساختار فرقهاي خود نه تنها خود مانع مهمي در تحقق حقوق شهروندي بهائيان ايران است بلکه به دليل فعاليتهاي تشکيلاتي خود در سطح جامعه ايران دو عنصر مهم هويت ايراني را يکي اسلام و ديگري مليت را به چالش ميکشاند. بسيار تعجبآور است که خانم شيرين عبادي با ناديده گرفتن حقوق ايرانيان اينگونه مورد سوء استفاده تشکيلات بهائيت قرار ميگيرد در عين حال که هم به ايراني بودن خود و هم به مسلمان بودن خود افتخار ميکند، همان دو عنصر تشکيل دهنده هويت ايراني که دائما در تاريخ معاصر ايران از سوي تشيکلات بهائيت مورد هجوم قرار گرتفه است، وکلات برهبران تشکيلات بهائي ايران را به عهده ميگيرد. امروز تشکيلات بهائيت در تلاش است با استفاده از شيرين عبادي جهت اهداف تشکيلاتي خود زرينتاج (قرةالعين) ديگري را بازسازي کند اما اميد است اين نقشه شوم با هوشياري شيرين عبادي خنثي شود.