SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:در دنیا ادیان، مذاهب و فرقه های زیادی وجود دارد که تعداد آنها به چندین هزار رسیده است. ازمیان این همه فرق و ادیان آنهایی که (الله) را می پرستند نسبت به بقیه فرق و ادیان رنگ و لعاب و طرفداران زیادتری دارند. علت آن این است که انسان در ذات خود گرایش به توحیدو خدا پرستی دارد که فقط به یک مقدار تقویت نیاز دارد.
فرقه بهائیت هم خود را از این قائده مستثناء نکرده و فرقه ی خود را جزء ادیان الهی می داند. اما آنچه که از ظواهر کتابهای مهم آنها پیداست خدای آنها الله نیست و خدای آنها مردی است که در سال 1233ه.ق ره دنیا آمده و در سال 1309ه.ق از دنیا رفته و نامش حسینعلی نوریست.در حالی که در قرآن که خود بهائیت آنرا قبول دارند خداوند متعال در وصف خود می فرماید،(لم یلد و لم یولد/نه کسی فرزند اوست و نه او فرند کسی است)ولی حسینعلی نوری ملقب به بهاء الله مانند تمام انسانهای عادی متولد شد و دارای فرزند است.
البته قابل توجه است که بهائیان حسینعلی نوری را پیامبر خدا می دانند.ما برای آنکه ادعای خود رانسبت به بهائیت ثابت کنیم مطالبی را از کتابهای آنها ارائه می دهیم و قضاوت را بعهده ی خواننده می گذاریم.
1-اسمع ما یوحی من شطر البلا علی بقعه المحنه و الابتلاءمن سدره القضاء انه لااله الا انا امسجون الفرید)؛بشنو آنچه را که وحی می شود از مصدر بلا بر زمین غم و اندوه از سدره قضا بر ما به اینکه خدایی جز من زندانی یکتا نیست.
میرزا حسینعلی نوری،کتاب مبین،ص286
2-کذلک امر ربک اذکان مسجوناٌ فی أخرب البلاد؛پروردگارت چنین امر کرد زمانی که در خراب ترین شهرها زندانی بود.
همان،ص342
3-ان الذی خلق العالم لنفسه منعوه أن ینظر الی أحد من احبائه؛کسی که جهان را برای خودش خلق کرد او را منع می کنند که حتی به یکی از دوستانش نظر افکند.
همان،ص233
4-ان الذی خلق العالم لنفسه قد حبس فی أخرب الدیار بما اکتسبت ایدی الظالمین؛آنکه جهان را برای خود خلق کرد در خراب ترین مکانها به دست ستمکاران زندانی است.
همان،ص56
حال شما تصور کنید خدایتان را که به دست مخلوق خود یعنی انسان های ضعیف زندانی شده باشد و توان ارتباط با دوستانش را نداشته باشد.
5-یکی دیگر از چیزهایی که ثابت می کند حسینعلی نوری ادعای خدایی داشت اینست که به پیروان خود امر کرده که به طرف قبرش نماز بخوانند و به بهاء الله توجه قلبی داشته باشند.حال قسمتی از نماز آنها را توجه کنید که باید این متن را با توجه قلبی به طرف قبر حسینعلی نوری بخوانند (لااله الا انت المهیمن القیوم) نیست خدایی جز تو که مسلط و قائم به نفسی.محمد علی قائنی در درس نوزدهم از کتاب دروس الدیانه می نویسد؛(قبله ما اهل بهاء روضه مبارکه در مدینه عکا است که در وقت نماز خواندن باید رو به آن بایستیم و قلباٌ متوجه به جمال قدم،یعنی بهاء باشیم....
6-در بهائیت خدا آن است که در عین بی نیازی و صمدیت،نیازمند است؛آن هم به بنده ای که خود،سرا پا نیازمندی است.به این جمله از بهاء الله در کتاب ایقان درباره ی ملا حسین بشرویه ای توجه کنید؛
از آن جمله جناب ملا حسین است که محل اشراق شمس ظهور شدند.(ما استوی الله علی عرش رحمانیته و ما استقر علی کرسی صمدانیته/اگر بشرویه ای نبود خدا بر عرش رحمانیت جای نمی گرفت و بر کرسی بی نیازی قرار نمی یافت.) می دانیم صمد به معنای بی نیازی مطلق است.این چه خدایی است که برای نیل به بی نیازی ،نیازمند بنده ی نیازمند خود ،ملا حسین بشرویه ای است؟
7-مردم از او می پرسیدند تو که خود را خدا می دانی چرا بعضی مواقع میگویی؛ای خدا ودر بعضی از نوشته هایت از او استمداد می طلبی؟پاسخ می دهد؛(یدعو ظاهری باطنی و باطنی ظاهری لیست فی الملک سوای ولکن الناس فی غفله/باطنم ظاهرم را و ظاهرم باطنم را می خواند.در جهان معبودی غیر از من نیست؛ولی مردم در غفلت آشکارند.)
8-در کتاب بدیع نیز آمده است؛(انه یقول حینئذ اننی انا الله لا اله الا انا کما قال النقطه(سید باب)من قبل و بعینه یقول من یأتینی من بعد/بها می گوید خدایی جزمن تنها نیست همانگونه که باب قبل از من چنین گفت و نیز همانگونه که کسی که بعد از من می آید چنین خواهد گفت.)
میرزا حسینعلی نوری،بدیع،ص154
حال ممکن است یک مبلغ بهایی بگوید این متون هم ظاهر دارند هم باطن که شما فقط باطن آنرا گرفته اید.در پاسخ به آنها می گوییم حسینعلی نوری و عباس افندی امر کردند که سخنان و متونشان تأویل نشود و به معنای ظاهری و صریح آن تمسک جویید؛
حضرت احباء باید آنچه نصوص کتاب است بیان نماید و ادنی کلمه ای تجاوز ننماید.
(امروخلق ص9) عباس افندی
از جمله وصایای حتمیه و نصایح صریحه ی اسم اعظم (بهاء)اینست که ابواب تأویل را مسدود نمایید و به صریح کتاب یعنی بمعنای لغوی مصطلح قوم تمسک جوئید
(گنجینه حدود/340) عباس افندی
با وجود این ادله ثابت می شود که این فرقه الهی نیست بلکه ساخته دست بشر است برای فتنه افکنی و افتراق بین انسانها.
شما در رابطه با این فرقه چه قضاوتی دارید؟؟؟؟؟