به گزارش شيعه نيوز به نقل از اعتماد ملي ، زماني که دادگاه عالي عراق در روز 26 دسامبر محکوميت به مرگ صدام را در 30 روز آينده تأييد کرد، هيچ کس تصور نمي کرد که وي پس از سه روز اعدام شود. صدام حسين هيچ گاه به خاطر سرکوب کردها در عمليات "انفال" که در جريان آن حلبچه به گازهاي شيميايي آلوده شد و 5000 نفر نيز در اين شهر کشته شدند، محاکمه نشد، درحالي که دادگاه وي توسط دادگستري عراق هدايت مي شد. شتاب در اعدام صدام به خوبي نشان مي دهد که او به شخصيتي مشکل ساز و دست و پاگير تبديل شده بود.
مطمئناً صدام حسين به عنوان زنداني نيروهاي خارجي مستقر در عراق نمي بايست توسط قوه قضاييه دولت جديد اين کشور که همچنين دست نشانده اشغالگران بود محاکمه مي شد. کمترين حالت اين بود که حداقل يک دادگاه بين المللي مستقل در اين رابطه نظر مي داد. براي يادآوري بايد خاطرنشان کرد که دادگاه ويژه عراق توسط پل برمر، فرماندار امريکايي در عراق، تأسيس گرديد تا به جناياتي که بين تاريخ 17 ژوئيه 1968 [کودتاي حزب بعث] و اول ماه مي 2003 به دست عراقي ها انجام شده [و البته جنايات مرتکب شده در جنگ عليه ايران و حمله به کويت] رسيدگي کند.
واشنگتن جانبداري خود از دادگاه هاي کشوري تحت اشغال نظامي و قرباني يک جنگ داخلي را چنين توجيه مي کند: محاکمه صدام نبايد به هيچ وجه به عنوان يکي از چند مسؤوليت کشورهاي غربي محسوب شود. به همين دليل عليرغم خواست وکلاي صدام حسين و فدراسيون بين المللي حقوق بشر، مسأله محاکمه او در يک دادگاه بين المللي منتفي شد. او ديگر زنده نيست تا براي قتل عام 180 هزار کرد در جريان عمليات انفال و در زمان جنگ عليه ايران محاکمه شود. او ديگر زنده نيست تا براي سرکوب شورش شيعيان در سال 1991 که طي آن هزاران نفر کشته شدند محاکمه شود.
متحد امريکا تا سال 1989
نبايد فراموش کرد که صدام حسين تا سال 1989 يکي از متحدان امريکا و ديگر کشورهاي غربي به حساب مي آمد. در خلال جنگ ايران و عراق، زماني که واشنگتن و متحدان غربي آن دريافتند که حمله عراق به ايران درحال تبديل به يک ناکامي است تصميم گرفتند به حکومت صدام کمک کنند، زيرا برخلاف حکومت عراق به عنوان حکومتي لائيک و غرب گرا، حکومت خميني به مثابه تهديدي عليه منافع غربي ها و يک "جهان آزاد" بود. در سال 1982، ويليام کيسي رييس سازمان سيا به بغداد آمد و يک سال پس از او دونالد رامسفلد به عنوان فرستاده ويژه جرج بوش پدر نيز به عراق اعزام شد. دليل اين بازديدها: اطمينان بخشيدن به صدام و پشتيباني از او عليه حکومت خميني.
ازطرف ديگر، شرکت هاي خارجي، به ويژه فرانسوي، قراردادهاي سرسام آوري را در زمينه هاي مختلف به چنگ مي آوردند. براساس يکي از مدارک آشکار شده مجلس سناي امريکا، معلوم شد که جدا از تسليحات نظامي کلاسيک [هليکوپتر، هواپيماي جنگي، موشک، سلاح هاي سنگين و...]، تعداد 61 محموله "کشت بيولوژيکي" توسط آزمايشگاهي تحت کنترل ارتش امريکا به عراق فرستاده شده است.
سلاح هاي شيميايي غربي
شرکت بکتل، از زيرمجموعه هاي شرکت هالي برتون، کارخانه اي در زمينه توليد گازهاي تسليحاتي شيميايي تأسيس کرد. به علاوه، شرکت ديگري [آلماني- فرانسوي] واقع در استان آلزاس فرانسه شعبه اي را براي توليد گازهاي تسليحاتي در شهر سامرا تأسيس نمود. پس از اينجا به خوبي محرز مي شود که سلاح هاي شيميايي استفاده شده توسط ارتش صدام عليه نيروهاي ايراني و غيرنظاميان کرد حلبچه به کمک شرکت هاي امريکايي و ديگر شرکت هاي غربي ساخته شده است. ازطرف ديگر، مسؤوليت پرتاب گاز خردل بر سر غيرنظاميان کرد نيز به عهده هليکوپترهاي "بل" امريکايي بوده و اين ميراژهاي فرانسوي بودند که موشک هاي "اگزوست" تأمين شده توسط فرانسه را به سوي شورشيان کرد و شيعه شليک کردند.
در مدتي که ارتش صدام که از هرگونه سلاح غربي از هر نوع آن اشباع شده بود به بمباران ها و قتل عام هاي بيرحمانه خود ادامه مي داد، واشنگتن تمامي راه هاي منتهي به شوراي امنيت را بسته بود تا مبادا قطعنامه اي عليه جنايات جنگ عراق تصويب شود. اقدامات واشنگتن تا بدانجا پيش رفت که ابتدا ايران را مسؤول استفاده از بمب هاي شيميايي دانستند.
آري، صدام حسين رازهاي فراواني را با خود به گور برد؛ رازهايي که براي واشنگتن بسيار دردسرساز بود و البته براي تمامي کساني که از "خاموشي" صدام سود مي برند.
ترجمه:علي جواهر فروش