موضوع مهدويت و امام غائب، هرچند به نظر ميرسد که جزو بديهيات فرهنگ شيعه باشد، اما با کمي تأمل ميتوان دريافت که شايد حقيقت اين موضوع هنوزبه طور کامل تبيين نشدهباشد. سرويس فرهنگ و انديشه آفتاب، در راستاي تلاش براي روشن ساختن بخشي از حقايق ناشناخته و مکتوم درباره وجود مقدس حضرت ولي عصر (عج)، به مناسبت نيمه شعبانالمعظم گفتگويي با آيتالله ميرسيد محمد يثربي انجام دادهاست. آيت الله يثربي از اساتيد برجسته دروس خارج فقه و اصول حوزه علميه قم و رئيس حوزه علميه کاشان در سال 1333 هجري شمسي در شهر مقدس قم در بيت علم وفقاهت چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارشان مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد مهدي يثربي ميباشد، که تا زمان وفات (1385) رياست حوزه علميه کاشان، نمايندگي ولي فقيه و امامت جمعه کاشان را عهدهدار بودند. آيتالله يثربي، در محضر اساتيد بزرگي چون آيات عظام، گلپايگاني، حاج آقا مرتضي حائري، ميرزا جواد تبريزي، وحيد خراساني، روحاني و سلطاني طباطبايي، همچنين شهيد مطهري و آيتالله جوادي آملي تلمذ کردهاست. از ايشان آثار و تأليفات متعددي منتشر شدهاست که از جمله آنها ميتوان به «تقريرات درس مکاسب محرمه (فقه) در 2جلد»، «کتاب حج در 3 جلد»، «تفسير آيات ولايت»، «شرح رساله حقوق امام سجاد – عليه السلام – (فارسي) در 3جلد»؛ «شرح زيارت عاشورا» و ... اشاره کرد. تأسيس مؤسسه تحقيقاتي «علامه مجدّد وحيد بهبهاني» نيز از ديگر اقدامات ماندگار اين استاد حوزه علميه قم است. گفتگوي ما با آيتالله مير سيد محمد يثربي درباره موضوع مهدويت، در يک بعداز ظهر گرم تيرماه در دفتر موسسه تحقيقاتي «علامه مجدّد وحيد بهبهاني» در شهر مقدس قم، انجام شد. آيتالله يثربي به گرمي از ما پذيرايي کرد و سخنان عميق و شيرين ايشان تا هنگام اذان مغرب ادامه يافت. آنچه در پي ميآيد، بخش نخست گفتگوي دو ساعته سرويس فرهنگ و انديشه آفتاب با آيتالله يثربي است.
به گزارش شيعه نيوز به نقل از آفتاب ، آيت الله يثربي گفت: «معمولاً به مسئله مهدويت به عنوان يک موضوع آينده جهاني يا پايان جهان نگاه ميشود که هم در قرآن و هم در کتب آسماني ديگر مثل تورات و انجيل و زبور از آن به عنوان وعدهاي قطعي و الهي نام برده شده است».
آيتالله مير سيد محمد يثربي، رئيس حوزه علميه کاشان و از اساتيد برجسته درس خارج حوزه علميه قم، در گفتگوي اختصاصي با سرويس فرهنگ و انديشه آفتاب، گفت: «اساساً عالم خلقت الزاماً از ابتدا تا انتها نيازمند وجود امام است ولي اين موضوع مورد غفلت واقع شده و در مورد امام زمان (عجل الله فرجه) نيز فقط به ثمره وجوديشان، سن و سال و طول عمر ايشان پرداخته ميشود در حالي که در ابتدا معرفت به امام بايد کامل بشود تا به يکي از شئون ايشان که کمال جامعه و ايدهآل مطلوب است برسيم».
وي درباره دلايل اثبات مهدويت گفت: «نسبت به اثبات امام در هر دورهاي صرفنظر از براهين نقلي، برهان عقلي هم وجود دارد. «قاعده لطف»، «علت غايي آفرينش» و «برهان تقابل قطبين»، از جمله براهين مختلفي است که درباره مسئله مهدويت و وجود «امام حي» در اختيار داريم».
اين استاد حوزه علميه قم در تشريح «برهان قاعده لطف» گفت: «بر حسب طبيعت خلقت انسان، همه افراد بشر داراي اختيار هستند که يا به سمت خير روند يا به سمت شر و بدي. انسان ممکن است به سمت شر رود و دچار خطا شود و اين انسان خطاکار نيازمند ياور و پناه و حامي است و لطف خداوند هميشه شامل حال انسان است و محال است که او را تنها بگذارد و انسان بيپناه نخواهد بود».
آيتالله يثربي در ادامه به برهانهاي عقلي ديگري که در باب اثبات مهدويت وجود دارد، اشاره کرد و گفت: «از طريق قاعده «امکان اشرف»، نيز ميتوان اين مطلب را اثبات کرد».
وي در تشريح اين قاعده گفت: «وجود، حيات، علم، قدرت و همه اين کمالات غيرمتناهي از ناحيه کمال مطلق، که ذات اقدس خداوند است مستقيماً به اخس [مرتبه پايين] نميرسد، بلکه طبيعت اين است که از مرتبه اشرف به اخس برسد»
وي افزود: «اين اشرف در لسان متشرعه «حجتالله» است که در بين علماي علم معرفت، از آن به «انسان کامل»، در اصطلاح فلسفه مشاء، به «عقل فعال»، در فلسفه اشراق به «کلمه قدسيه» و در فلسفه پهلوي و فرس قديم به «کدبانو و کدخداي عالم» تعبير شده است. و امکان ندارد که در هيچ دورهاي از تاريخ زندگي موجودات اين واسطه فيض وجود نداشته باشد».
آيتالله يثربي تأکيد کرد: «اگر حجت و امام وجود نداشته باشد زمين قابل ادامه نخواهد بود. حتي در بعضي روايات آمده است که «الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق» (1) يعني «قبل از اينکه خداوند هر موجودي را بيافريند حجت اولين موجود است و در تمام زمان ها وجود دارد و پايان آفرينش نيز به اوست »».
او در ادامه گفت: «رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم فرموند: «اول ما خلق الله نوري » (2) «اولين مخلوق نور رسول است» و فيض خداوند از اين طريق به ساير مخلوقات ميرسد و از آنجا که فيض خداوند همواره جاري است، اين واسطه هم، همواره بايد وجود داشته باشد».
استاد حوزه علميه قم از «علت غايي» -که يکي از مراتب سلسله علل اربعه است- به عنوان برهان ديگري که ميتوان به آن تمسک جست ياد کرد و در تشريح آن گفت: «علت غايي، اگرچه در وجود موخر است اما در تصور مقدم است».
وي افزود: «سلسله ممکنات بدون وجود حجج الاهيه غيرممکن است و در تمام اعصار آفرينش حجت وجود داشته است. گاهي در قالب انبياء، گاهي در قالب اوصياء و بعد از رسول خاتم در قالب ائمه ما هستند. در واقع خداوند اينگونه مقرر کرده است که فيضش از جانب امام در هر عصري جاري باشد. و اين فيض بعد از رسول خاتم، ائمه ما تا وجود امام عصر (عجل الله فرجه) ميباشند».
رئيس حوزه علميه کاشان، درباره ريشههاي مسئله مهدويت در تاريخ گفت: «ريشه مهدويت به مسئله نبوت گره خورده است. ارسال رسل و انزال کتب و بحث پيغمبران و حتي خود نبوت هم بر اساس لطف خداوند است که خداوند بندگان خويش را رها نکرده و از نظر عقلي هم محال است که رها کند. پس طبعاً در هر زماني که بحثي را از هر يک از انبياء الهي را يادآوري کنيم مسئله امام و امام حي و حضرت مهدي عجل الله فرجه (به معناي عام)، خود به خود، تداعي ميشود».
آيتالله يثربي در ادامه گفت: «هم در تورات، هم انجيل و هم در کتب مربوط به آئين زرتشت، و حتي در جاماسبنامه که مربوط به عصر گشتاسب است، مسأله موعود عالم وجود دارد».
وي افزود: «تاريخ نبوت و مهدويت با اصل خلقت بشر گره خورده است. علت غايي همه آفرينش، وجود انسان است و در حديث قدسي هم آمده است: «عبدي خلقت الاشياء لاجلک و خلقتک لاجلي» (3) (يعني همه عالم را براي عبد و بنده خود خلق کرديم و عبد و بنده را براي خودم خلق کردم) و علت اينکه آدم براي خدا خلق شده اين آيه شريفه است «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (4) يعني که همه را براي عبوديت خلق کردهايم».
استاد برجسته درس خارج حوزه علميه قم، درباره شبهاتي که در مورد امام زمان وجود دارد تصريح کرد: «يکي از مهمترين شبهات اين است که چرا امام عصر (عج) عمر طولاني دارند».
وي افزود: «با سه دليل ميتوان اين شبهه را دفع کرد. 1- از حيث برهان عقلي 2- از حيث وقوع خارجي 3- از حيث براهين نقلي».
آيتالله يثربي در ارتباط با دليل اول گفت: «اگر به معني لغوي کلمه امام توجه کنيم به معني مقدم و پيشواست؛ معناي امام عصر (عجل الله فرجه) «حجت اين زمان و آن زمان» نيست، بلکه «حجت بر زمان» است، زمان هم خود مخلوقي از مخلوقات خداوند است و وقتي امام مقدم باشد زمان در اختيار امام قرار ميگيرد».
وي با اشاره به نظر شيعه مبني بر اينکه حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام ردالشمس کردند (5)، افزود: «پس عالم آفرينش در يد قدرت امام است و زماني که بپذيريم مخلوقات موخر از امامند پس موخر بر مقدم تاثير نميگذارد. موخر ميتواند بر موخر تاثير بگذارد».
رئيس مؤسسه تحقيقاتي «علّامه مجدّد وحيد بهبهاني»، با بيان اينکه «از حيث وقوع خارجي، عامه و اهل سنت و حتي اهل کتاب مثل يهوديان و مسيحيان پذيرفتهاند که انبيايي در بين انبياي ما وجود داشتهاند که قرنها عمر کردند و حتي در قرآن هم ذکر شده که حضرت نوح (عليه السلام) 950 سال پيغمبري کرده است» (6)، افزود: «هيچ دليلي وجود ندارد که ما نپذيريم که بر اساس اراده الهي يکي از بندگان خداوند عمر طولاني کرده باشد».
وي با تأکيد بر اين نکته که «براهين نقلي نيز نسبت به وجود امام زمان بسيار زياد است»، گفت: «از همه معصومين (عليهم السلام) از شخص رسولالله (صلي الله عليه و آله وسلم) تا امام عسکري (عليهم السلام) روايات مختلفي در مورد حضرت مهدي و موعود آخرالزمان (عجل الله فرجه) نقل شده که در بين اين روايات، روايات متعددي که از نظر فن روايي صحت کامل داشته باشند و هيچ مناقشهاي در باره آنها وجود نداشتهباشد، بسيار است».
آيتالله يثربي در ادامه به يکي از اين روايات اشاره کرد و گفت: «بر اساس اين روايت، رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمودند: اگر يک روز از عمر دنيا باقي مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولاني ميکند تا آن موعود بيايد. اسم او اسم من است کنيهاش کنيه من و وقتي ميآيد که ظلم وجور به حد اعلي رسيده باشد و خداوند متعال به وسيله او همه عالم را سرشار از عدل و عدالت ميکند» (7).
استاد حوزه علميه قم در ارتباط با ريشههاي تاريخي انحرافات و نحلههاي مختلف فکري شيعي گفت: «دو تصور اصلي در مورد امام عصر (عجل الله فرجه) در بين شيعيان وجود دارد. 1- آن تصوري که شيخيه قائل شدهاند 2- آن تصوري که در مکتب بعضي عرفا وجود دارد چه عرفاي شيعه و سني».
وي در تشريح تصور شيخيه از امام عصر (عجل الله فرجه) گفت: «تعبير شيخ احمد احصائي (از بنيانگذاران شيخيه) اين است که که چون مهدي (عجل الله فرجه) از دشمنانش ميترسد به عالم «هور قليا» رفتهاست و هر زمان که وقت ظهور باشد در هر جسمي که خودشان بخواهند تجلّي ميکنند».
آيتالله يثربي افزود: «اما اينکه عالم هور قليا چه عالمي است، شيخيه معتقدند که «اقليم هشتم» است»!
آيتالله يثربي با بيان اينکه شيخيه در مورد اقليم هشتم توضيح قابل درکي ندارند افزود: «همين درست نفهميدن متون و عدم تطابق آنها با موازين عقلي، باورهايي را به وجود ميآورد که عدهاي جرات ميکنند و ميگويند ما مهدي هستيم».
رئيس حوزه علميه کاشان، در تشريح عبارت «وجود نوعي» نيز گفت: «مولوي در خصوص امام زمان (عجل الله فرجه) گفتهاند. «که مهدي همان ياور و هدايتکننده، و همان که انسان را از انحراف نگه ميدارد است» و اين همان وجود نوعي است».
وي درباره مسأله بابيت و مدعيان دروغيني که در ادوار مختلف ظهور کردهاند، با بيان اينکه «اگر کسي مهدي و مهدويت را بفهمد محال است که هر ادعايي را بپذيرد»، افزود: «سيدعلي محمد باب و يا بعد از آن عوامل ديگرش، ابتدا ادعاي بابيت کردند، و اين در حالي است که بابيت در شيعه امر مقبولي است؛ مثل باب نواب خاصه يا همان نواب اربعه».
آيتالله يثربي با يادآوري اين نکته که «با وفات «عليابن محمد سمري» باب نواب خاصه، بسته شد»، افزود: «در روايات متعدد آمده است که از ناحيه خود حضرت (عجل الله فرجه) نامهاي به عليابن محمد سمري داده شد با اين مضمون که «روزهاي آخر عمرت است کارهايت را انجام بده و به همگان اعلام کن که بعد از تو نايبي وجود ندارد. و اين باب بسته شده است»(8).
وي افزود: «اين در حالي است که عدهاي مثل شلمغاني در همان عصر و در آغاز غيبت کبري آمدند و ادعاي بابيت کردند» (9).
آيتالله يثربي يا بيان اينکه «تمام ابزارهايي که براي انحراف بهکار گرفته ميشود بخشي از واقعيت را به همراه دارد چرا که اگر باطل محض باشد، مقبوليت پيدا نميکند»، گفت: «اين همان سخن حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) در نهجالبلاغه است «که اهل فتنه، حق و باطل را با هم مخلوط ميکنند تا به نتيجه دلخواه برسند».
استاد حوزه علميه قم با بيان اينکه «بابيت و نيابت واقعي، در دوره غيبت صغري، مدتزماني بيش از 70 سال طول کشيده است»، گفت: «اين در حالي است که سيدعلي محمد باب حدود 1200 سال بعد از بسته شدن موضوع بابيت واقعي امام زمان (عجل الله فرجه)، ابتدا ادعاي بابيت کرد، بعد از آن ادعا کرد خود امام زمان هستم و بعد گفت که پيغمبر هستم و بعد هم که خود خدا هستم».
آيتالله يثربي با اشاره به اينکه ريشههاي انحراف همان بد فهميدن است، در ادامه افزود: «معمولاً آيهها با اشاره هستند و روايات با صراحت. اگر معاني را درست دريافت کنيم و دريافتهاي صحيح را به مردم انتقال دهيم جلوي سوءاستفادهها گرفته ميشود».
وي خاطرنشان کرد: «کسي که باب است مسلماً بايد بگويد من امام را ميبينم در حالي که روايات فراوان داريم که هر کس مدعي رويت شد تکذيب کنيد. هم توقيت را بايد تکذيب کرد (10) و هم ادعاي مشاهده و زيارت را».
او با اشاره به اينکه رواياتي وجود دارد که برخي بزرگان و گذشتگان ما امام زمان (عجل الله فرجه) را زيارت کردهاند، افزود: «بزرگاني مثل سيدبن طاووس يا سيدبحرالعلوم و يا ديگر بزرگان هرگز به صراحت اعلام رويت نکردند، بلکه از لابهلاي حرفهايشان چنين استشمام شده که مدعي رويت بودهاند و يا اينکه اين مسأله را در پايان عمرشان مطرح کردهاند».
آيتالله يثربي افزود: «اين بزرگان کساني بودند که به دنبال پول و قدرت و مقام نبودند و اگر هم چنين ادعايي کردهاند صرفاً براي هدايت مردم بوده است و آنقدر اين افراد از دنيا گريزان بودند، که سيدبن طاووس (قدس سره) با آنکه مُلاي کمنظيري در بين علماي شيعه بود، اما با اين حال مرجعيت شيعه را قبول نکرد و سيدبحرالعلوم (قدس سره) هم چنين بود».