بسم الله الرحمن الرحیم
بحث نوگرایی یا مدرنیته :
مدرنیته یا نوگرایی وتجدّد واژه جدیدی است که از غرب منشأ دارد و معادل مدرنیسم است.
نوگرایی شیوه زندگی امروزی ، نوبودن است و گسستن از گذشته و سنت هاست.
-اقسام نوگرایی:
امروزی شدن هم جنبه مفید و مثبت و هم جنبه منفی و مضر دارد.
نوگرایی بر دو نوع است:
الف- نوگرایی مثبت:
همانطور که در طبیعت می بینیم فصل ها تغییر و نو می شوند و تغییرات آب و هوایی و برگ درختان که در بهار نو می شوند و پدید آمدن گل ها و درختان و به دنیا آمدن موجودات همه در جهت نوگرایی مثبت است.
پس انسان ها با پیشرفت زمان و نسبت به مکان های مختلف و سلایق گوناگون باید نوگرایی مثبت داشته باشند به عبارت دیگر باید خود را به روز کنند.، و ضمناً با فساد ها و انحرافات مبارزه کند تا علف هرزها نابود شوند و بجایش زیبایی ها و پاکی ها و با روش های نو و پویا گسترش یابند.
نوگرایی یا مدرنیسم مثبت :
از آن سو هر نوگرایی یا مدرنیسم هم شاید با حقایق الهی همگن نباشد و در راستای کمال و حقیقت نباشد، پس باید توجه داشت که جوانان عزیز و عاقل معیار سنجش صحیح داشته باشند، و هر چیز قدیمی و سنتی را کنار نگذارند و یا هر فرهنگ و روش جدیدی را فوری نپذیرند شاید بسیاری از شیوه های مدرنیسم که از غرب می آید انسان را به تباهی بکشاند.
اگر فرهنگ مدرنیسم و تجدد طلبی نهایتش و عاقبتش آبادی اخرت و در جهت خداجویی و حفظ حرمت های الهی باشد و با عقل و منطق همگام باشد بسیارخداپسند و معقول است.
ب-نوگرایی منفی:
ویژگی های نوگرایی منفی که در عصر جدید از سوی غرب تبلیغ می شود عبارتند از:
-نظر اسلام درباره مدرنیته یا نوگرایی:
نه هرگونه سنتی بودن و دیرینگی هر روش وفرهنگ مطرود است و نه هرگونه فرهنگ تجدد و نوگرای غربی یا شرقی مقبول است.، معیار خوبی یابدی حقیقت و حقانیت آنست که با محک احکام قرآن و خدا و مصالح عمومی انسان ها و عقلانی بودن آن است و در واقع اسلام خواهان نوگرایی مثبت است.
توصیه قرآن سیر در طبیعت و کاوش و جست و جوی حقایق تازه و دست آورد های نو هست و پی بردن به اسرار آیات و نشانه های خدا در آسمان ها و زمین و رهیابی به عظمت خداست.
اسلام با تشویق عوامل توسعه تمدن ؛ یعنی علم، تعقل ، اراده وهمت و استقامت و عبرت گرفتن ، نقش اصلی در پیشرفت تمدن ها داشته و دارد.
و لذا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: "علم را جست و جو کنید، گرچه در چین باشد .البته چین در آن زمان دورترین نقاط جهان بوده است .
امام علی علیه السلام می فرمایند:" آگاه ترین انسان کسی است که در برخورد با رویداد های نو، شگفت زده نشود" یعنی از فرصت های جدید به خوبی بهره برداری کند.[2]
متأسفانه بعضی آدم ها به علت درک کوتاه دین را با زندگی امروزی در ضدّیت می پندارند.اما اینطور نیست ، نمی توان گفت چون اسلام مربوط به 14 قرن پیش است کارآیی ندارد، چون بسیاری از نیاز های فطری بشر در جهان ثابت است.
مثلاً در شعر: زکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم؟
یک سری سؤال هایی را مطرح کرده که دین می تواند به آنها پاسخ گوید.اسلام نه تنها با رشد و توسعه علم و فن آوری مخالف نیست، بلکه تمدن بشر حاصل زحمات پیامبران الهی و با تمدن با شکوه اسلامی شکل گرفته است.
پیامد های نوگرایی یا مدرنیسم منفی چیست؟
1-بحران هویت: جوانی که از طریق ماهواره و اینترنت و دنیای مجازی هر روز ظاهر خود را به شکلی می سازد و سبک زندگی اش را عوض می کند، هیچوقت هویت و شخصیت ثابت نخواهد داشت و به بحران شخصیت و سرگشتگی و پوچ گرایی می رسد.
2-بحران معنویت: نوگرایی بی هدف و منفی امروزی که عمدتاً از غرب سرچشمه می گیرد و هدفش شستشوی فکری انسان ها و فرهنگ هاست برای سلطه برآنان، تمام ارزش ها و فضایل اخلاقی را زیر سؤال می برد.تجدد طلبی جدید عقیده دارد انسان موجودی است مثل سایر حیوانات و هدف از زندگی لذت جویی ،مادیت و جنگ تمدّن ها برای تسلط بر جهان است.
نتیجه اش افسردگی، دل تنگی، بحران معنویت و اخلاق، بیماری های روانی، خودکشی، و عدم اتکای معنوی است و اینگونه افراد به سوی اعتیاد، الکلیسم ، بزه کاری و پوچی می رسند.
3-شکست و ناکامی: از آنجا که هر فرد با الگو پذیری از فرهنگ های بیگانه قادر نیست خود را هر روز با مُد ها و تنوع طلبی آنان وفق دهد احساس فرسودگی و شکست روحی می کند.
4-خانه گریزی: با تبلیغات رسانه های مجازی ماهواره ای، دوستی های خیابانی، بی بندو باری، خانه گریزی و باصطلاح آزاد زیستی از نشانه های بارز تجدد طلبی می شود.
برای مثال تعداد زیادی از دختران فراری به دلیل تمایل به تنوع طلبی ، ا لگو پذیری غلط از فرهنگ غرب، خود را ارزان می فروشند و عاقبت هم یا به بردگی جنسی یا پوچی می رسند.
5-غرب زدگی:برخی جوانان فکر می کنند با پیروی از غرب زدگی فرهنگی از عقب ماندگی رها می شوند.، درحالی که کشورهایی مثل ژاپن یا چین فرهنگ های سنتی خود را حفظ کرده اند ولی به پیشرفت های صنعتی و علمی فراوانی رسیده اند.
نوگرایی و مدگرایی:
پدیده مد گرایی عاملی برای انتقال ناهنجاری ها و انحرافات شده است .
مُد یعنی روشی موقت بر طبق سلیقه گروهی خاص برای سبک زندگی، لباس پوشیدن ، آرایش و غیره است.اگر نوگرایی و مد گرایی به مدپرستی منتهی شود، ضررهای زیادی را برای خود شخص مدگرا و جامعه دارد ،و پشت پا زدن به ارزش های جامعه ، و همانند سازی با بیگانگان و از خودبیگانگی است.
عوامل مدگرایی درجوانان چیست؟
1-تنوع طلبی:برای نشان دادن ظاهر خود به مردم وخودنمایی است و تغییر هویت ظاهری نسبت به پیشینیان.
2-همانند سازی با شخصیت ها:کسانی که جوانان الگوهای های خود و قهرمان زندگی خود قرار می دهند، مثل هنرپیشگان سینما، نوازندگان، خوانندگان، قهرمانان و ورزشکاران و غیره...
3-چشم و هم چشمی: برای جلب نظر دیگران از لباس های تنگ و کوتاه رنگارنگ و نازک و آرایش های عجیب استفاده می کنند.
4-برتری طلبی برای پوشاندن عقده ی حقارت: این گونه افراد نقاط ضعف و عقده خود کوچک بینی دارند، می کوشند با نوع آرایش و لباس و ماشین و خانه و زیورآلات و...آن ضعف هارا بپوشانند و خود را برتر نشان دهند.
متأسفانه در جریان مدگرایی جوانان آگاهی ندارند و فریب نوشته های خارجی روی تی شرت ها یا لباس ها و جاهای دیگر را می خورند.
بیشتر نوشته ها که از غرب سرایت می کند و روی لباس ها چاپ می شود معانی زشتی دارند مثلاً:گروه لجن، گناه، فرزندان شیطان و...
نتیجه اینکه جوانان با غیرت و با شرف باید توجه کنند که مدگرایی یا نوگرایی بدون معرفت و هدف نهایتاٌ به بحران هویت و برده شدن برای گروه های پشت پرده می انجامد ، وبهتر است تا دیر نشده به دامان خانواده و جامعه سالم بازگردند.
پس بطور خلاصه اگر جوانان عزیز تحقیق کنند به این نتیجه میرسند که هر نوگرایی شخصیت نمی آورد بلکه اگر نوگرایی براساس عقل و علم و ادب و اخلاق والا و پاکی جسم و جان باشد و شخص و جامعه را بسوی کمالات ببرد زیبا و خوب است والا جز وقت و پول زیادی و بیهوده صرف کردن و هرروز بی هدف با این و آن و هرجا پرسه زدن نتیجه ای ندارد و جوان پس از مدتی بیدار میشود و میفهمد که چقدر از راه درست و پاک زندگی دور شده و هویتش را از دست داده است. چه بسا معتاد به انواع مواد مخدر و مشروبات و سکس بی هدف و ولنگاری و قمار زندگی و انواع موزیک های محرک اعصاب و دوستان ناباب و منحرف شده است و زندگی را باخته است.
[1] ر.ک، بررسی مسائل جوانان ،محمد سبحانی نیاصفحه 148
[2]الحیاة جلد1 صفحه 136