شیعه نیوز | روزنامه جهان صنعت نوشت: به تازگی معاون گردشگری خبر از بهبود وضعیت توریسم در کشور و افزایش ورود گردشگران خارجی در ۱۰ ماهه نخست امسال داد. آنطور که رییس جامعه تورگردانان ایران گفته، اما با توجه به وقوع جنگ غزه و حادثه تروریستی کرمان، شرایط و چشمانداز گردشگری در ایران چندان امیدوارکننده نیست و نمیتوان در این شرایط به جذب گسترده گردشگران خارجی چندان خوشبین بود.
به گزارش «شیعه نیوز»، رییس جامعه تورگردانان ایران همچنین گفته که میزان تورهای ورودی به ایران با ریزش مواجه شده است و حتی چینیها نیز در تعطیلات سال نوی چینی، تمایلی به سفر به ایران نشان ندادهاند.
ترکشهای جنگ غزه بر گردشگری ایران
بیشک وقوع جنگ غزه تاثیری غیرقابل انکار بر توریسم در خاورمیانه داشته است. ترکشهای جنگ غزه البته به گردشگری ایران نیز اصابت کرده و باعث شده که از میزان تورهای ورودی به کشور به میزان قابل توجهی کاسته شود.
مصطفی شفیعیشکیب رییس جامعه تورگردانان ایران در مورد شرایط امروز تورهای ورودی به کشور به «جهانصنعت» گفت: وضعیت موجود را باید به دو قسمت تقسیم کنیم که یک قسمت مربوط به قبل از جنگ اسراییل و غزه و یک قسمت مربوط به دوران پس از جنگ بین اسراییل و غزه است. تا پیش از وقوع جنگ غزه به واقع وضعیت تورها مطلوب و رو به بهبود بود و داشتیم اندکاندک به شرایط سالهای پیش از کرونا نزدیک میشدیم. اما متاسفانه جنگ اسراییل و غزه رکود بدی را برای گردشگری ایران رقم زد. وی افزود: در شرایط فعلی میتوانم بگویم که تورهای ورودی ما به طور کلی قطع شده است. البته نمیگویم که میزان تورهای ورودی به صفر رسیده، اما شاید چیزی حدود دو تا سه درصد باشد.
رییس جامعه تورگردانان ایران ادامه داد: پس از جنگ غزه، وقوع حادثه تروریستی در کرمان حکم تیر خلاصی را بر گردشگری ورودی ایران داشت. یعنی در این شرایط حتی چینیها و روسها که در این مدت به ایران سفر میکردند هم سفرهای خود را به کشور متوقف کردهاند.
وی افزود: عید سال نوی چینیها آغاز شده و براساس قاعده سالهای قبل در این ایام میزان تورهای ورودی از چین به ایران افزایش مییافت، اما اگر اکنون سری به فرودگاهها بزنید متوجه میشوید که میزان ورود گردشگران چینی به حداقل خود رسیده است. در واقع با وجود تمام تدارکاتی که آقایان چیدهاند تمهیدات آنها هیچ اثری نداشته و چینیها وارد ایران نمیشوند.
شفیعیشکیب در پایان اظهار کرد: امیدواریم که جنگ غزه پایان یابد و جنگ روسیه و اوکراین هم به جایی برسد و این احساس عدم امنیتی که خارجیها در خصوص ایران دارند از بین برود و بتوانیم شاهد ورود تورهای ورودی بیشتر به ایران باشیم.
تنشهای دومینووار علیه گردشگری کشور
گردشگری از دیرباز به عنوان صنعتی آسیبپذیر ردهبندی شده است و کارشناسان وقوع رویدادهایی نظیر جنگ و اقدامات تروریستی در کشورها را در حکم سم برای توریسم کشور میزبان ارزیابی میکنند.
در طول سالهای گذشته ایران همواره با تنشهای متعدد و دومینوواری مواجه بوده که نفسهای صنعت گردشگری را به شماره انداخته و مانع جذب گردشگران بینالمللی به کشور شده است. در چهار سال گذشته وقوع ترور سردار سلیمانی، حادثه هواپیمای اوکراینی، همهگیری کرونا، اعتراضات آبان ماه ۹۸ و ناآرامیهای پاییز سال گذشته همچون جریانی ادامهدار یکی پس از دیگری حادث شدهاند.
در واقع در شرایطی که وقوع هر یک از این اتفاقات به تنهایی میتواند صنعت گردشگری یک کشور را مختل کند، ایران در این چهار یا پنج سال، چندین واقعه آسیبزا برای توریسم کشور را یکی پس از دیگری از سر گذرانده است.
وقتی این موارد را درکنار تنشهای سیاسی ایران با کشورهای غربی بگذارید و به این واقعیت توجه کنید که عمده کشورهای گردشگر فرست در قاره اروپا و آمریکا مستقر شدهاند، میتوان بهتر پی به دلایل شرایط امروز گردشگری در ایران برد.
عاملی بازدارنده به نام «ایرانهراسی»
در شرایطی که کشورهای غربی در طول یک سال و نیم گذشته یکی پس از دیگری هشدارهایی را به شهروندان و اتباع شان در خصوص سفر به ایران داده اند، طبیعتا جذب گردشگر از غرب تبدیل به رویایی دست نیافتنی شده است.
اگر این روزها به سرتیتر اخبار رسانههای غربی توجه کنید، میبینید که تحرکات یمنیها و اقدامات آنها در آبها و همچنین موشکپرانیهای گاه و بیگاه برخی گروهها در عراق و سوریه به ایران نسبت داده میشود. در لابهلای تحلیلها در واقع شرایطی به گونهای برای مخاطب روایت میشود که سفر به ایران میتواند مخاطرهآمیز باشد.
طبیعتا این جو ایرانهراسی موجود، اثری منفی بر ذهنیت گردشگران بینالمللی گذاشته و میتواند باعث کاهش میزان تورهای ورودی به ایران شود.
ضعفهای زیرساختی توریسم ایران
وقتی تمام این مسائل را در کنار کمبودهای زیرساختی در گردشگری ایران میگذاریم، میتوان بهتر به علل پیشی گرفتن کشورهای همسایه در عرصه رقابت در زمینه جذب گردشگران بینالمللی پی برد. مقایسه فرودگاه بینالمللی امام خمینی با فرودگاههای شهرهایی نظیر استانبول و دوبی گواه فاصله نجومی ایران با کشورهای منطقه در زمینه زیرساختهای گردشگری است.
کمبود و فرسوده بودن ناوگان حملونقل هوایی، ظرفیت پایین ناوگان حملونقل ریلی و تعداد کم اتوبوسهای بینشهری نسبت به وسعت کشور، همه و همه نشاندهنده ضعفهای زیرساختی در گردشگری ایران هستند.
در نهایت باید اذعان کرد تا زمانی که دو مساله ضعفهای زیرساختی کشور در حوزه گردشگری و «ایرانهراسی» برطرف نشوند، نمیتوان چندان به متحول شدن صنعت توریسم ایران و تعالی این صنعت در کوتاهمدت یا حتی میانمدت خوشبین بود.