سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

خانواده

شیعه شناسی

عکس

فیلم

دیده بان

پادکست

#الحاشیه

سردبیر

中文

صفحات داخلی

زندگی امروز ما مبتنی بر نهج البلاغه نیست

آیت الله سروش محلاتی بیان کرد: درخصوص «نسبت بین ما و حضرت علی(ع) و به خصوص نهج البلاغه» بحث های مختلفی قابل طرح است و بسیاری از افراد با مقیاس های مختلفی درباره این نسبت اظهار نظر می کنند. یک مقیاس این است که بگوییم ما حظ و بهره زیادی از سیره امیرالمومنین(ع) و از کلام حضرت در نهج البلاغه داریم چون رشادت، فداکاری و ایثارگری در میدان نبرد با دشمن در میان ما زنده است.
کد خبر: ۲۸۸۶۳۰
۱۲:۴۲ - ۱۰ بهمن ۱۴۰۲

شیعه نیوز | استاد سروش محلاتی معتقد است: در نسخه نهج البلاغه امیرالمومنین علی(ع) دستکاری کردیم و اگر این نسخه را به طور کامل کنار گذاشته بودیم، وضعمان بهتر بود! وی می گوید: زندگی امروز ما مبتنی بر نهج البلاغه «نیست»؛ این امر برای عموم مردم قابل درک و نیازی به اثبات آن نیست. اگر یک جامعه و کشوری وضعیتی مشابه وضع ما داشته باشند و نهج البلاغه و علی ابن ابی طالب(ع) نداشته باشند، توجیه می کنیم که آنها این گنجینه ها را ندارند و این منابع و فرهنگ برای آنها ناشناخته است، اما چگونه ممکن است که این کتاب هم باشد و در عین حال نباشد!

به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله سروش محلاتی در سخنرانی با موضوع «جامعه ما و غروب نهج البلاغه» نسبت بین ما و امیرالمومنین(ع) به خصوص نهج البلاغه حضرت را مورد بررسی قرار داد؛ در ادامه بخشی از سخنان ایشان را می خوانید:

آیت الله سروش محلاتی بیان کرد: درخصوص «نسبت بین ما و حضرت علی(ع) و به خصوص نهج البلاغه» بحث های مختلفی قابل طرح است و بسیاری از افراد با مقیاس های مختلفی درباره این نسبت اظهار نظر می کنند. یک مقیاس این است که بگوییم ما حظ و بهره زیادی از سیره امیرالمومنین(ع) و از کلام حضرت در نهج البلاغه داریم چون رشادت، فداکاری و ایثارگری در میدان نبرد با دشمن در میان ما زنده است. این نوع تشابه ها کم و بیش در بین ما وجود دارد، اما برای تبیین نسبت دقیق کافی نیست چون وقتی می توان این تشابه ها را مبنای نسبت سنجی قرار داد که از یک سو دقیقا الگویی که در سیره امیرالمومنین علی(ع) هست، مشخص شود و از سوی دیگر وضع ما مشخص گردد تا امکان مقایسه و سنجش فراهم شود والا نفس ایستادگی و مقاومت کردن در برابر دشمن به عنوان یک شباهت ظاهری نمی تواند تشابه واقعی را اثبات کند.

چطور می شود که انسان گمراه به میدان بیاد و جانبازی و فداکاری کند؟!

وی ادامه داد: یک بیانی امیرالمومنین در خطبه ۵۱ نهج البلاغه دارد و اشاره به زمانی است که سپاهیان معاویه آمدند و راه استفاده از شریعه فرات را بستند تا اصحاب امیرالمومنین(ع) نتوانند دسترسی به آب داشته باشند، آنجا حضرت بیان کوتاهی دارند که اصحاب و یاران خودشان فرمودند حرکت کنید و راه را باز کنید؛ یک جمله ای در نهج البلاغه هست که کمتر نقل می شود و آن جمله این است «الا و انّ معاوية قاد لمة من الغواة؛ معاویه پیشوایی گروهی از گمراهان را به عهده گرفته و این ها را پیش فرستاده» چطور می شود که انسان گمراه بشود؟! چطور می شود که انسان گمراه به میدان بیاد و جانبازی و فداکاری کند؟! این تعبیر حضرت بدین معناست که معاویه این گروه را آورد «وَ عَمَّسَ عَلَيْهِمُ الْخَبَرَ؛ و حقيقت حال از آنان پوشيده داشت.»

سرانجام بستن راه دسترسی مردم به اطلاعات

وی گفت: «الْخَبَرَ» همان خبری است که ما امروز آن را به کار می بریم یعنی فضای علم و آگاهی را تیره و تار کرد و راه دسترسی به اطلاعات را به روی مردم بست به طوری که مردم نمی دانند کجا زندگی می کنند و چه خبر است. وقتی راه های اطلاع و آگاهی به روی مردم بسته شد، نمی دانند در دنیای اطرافشان چه می گذرد و حقیقت چیست و در نتیجه «حَتَّى جَعَلُوا نُحُورَهُمْ أَغْرَاضَ الْمَنِيَّة» یک عده افراد جاهل و بی خبر را در بی خبری نگه داشت و به میدان آورد و آن ها داوطلبانه گردن های خود را هدف مرگ قرار دادند و از مرگ استقبال کردند و به نوعی عاشق و شیفته ی این نوع کشته شدن بودند و با عنوان «فداکاری» سرهای خود را تقدیم کردند. امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند: این رفتار یا عمل فداکاری نیست چون ناشی از جهل و بی خبری و ناآگاهی است. اگر آنها می دانستند که در دنیا چه می گذرد، اگر می دانستند که معاویه کیست، اگر می دانستند علی ابن ابی طالب کیست، اگر می دانستند که ریشه این اختلاف و نزاع در کجاست، هرگز به میدان نمی آمدند.

سروش محلاتی تأکید کرد: فداکاری مبتنی بر آگاهی، آزادی، اختیار و تشخیص بسیار با ارزش است، اما وقتی این جانبازی و مقاومت کردن «نا آگاهانه» است، یک مقداری که زمان می گذرد شخص پخته تر می شود و احیاناً به آگاهی ها و اخباری دسترسی پیدا می کند که نسبت به گذشته منفعل و پشیمان می شود.

وی در ادامه چند پرسش طرح کرد و گفت: اگر کسی وضع امروز ما و جامعه را ببیند و نهج البلاغه علی ابن ابی طالب را مرور کند و آن کتاب و نسخه علمی را با این وضع عینی بسنجد، چه قضاوتی می کند؟ در اینجا سه فرضیه می تواند وجود داشته باشد، یک فرضیه این است که «این وضع نتیجه همان کتاب است چرا که این کتاب برای دیروز است و کسانی که امروز بخواهند به این کتاب استناد کنند، زندگی آنها این چنین می شود لذا باید این کتاب را کنار بگذاریم و چون کنار نگذاشتیم به این وضع مبتلا شدیم.» معتقدم این یک نگاه «بد بینانه» است. نگاه دوم این است که «وضع امروز ما نتیجه عمل نکردن به این نسخه است؛ اگر به این نسخه عمل می کردیم، این وضع را نداشتیم.»

ما به نهج البلاغه به وضع اشتباهی هم عمل کرده ایم و هم عمل نکرده ایم

وی بیان کرد: هر دو فرض از نظر بنده باطل است، اما می خواهم یک فرضیه سومی را مطرح کنم و درباره ی این فرضیه بحث کنم و آن اینکه «ما به این کتاب به وضع اشتباهی هم عمل کرده ایم و هم عمل نکرده ایم.» یک زمانی هست که شخصی به پزشک مراجعه می کند، نسخه را می گیرد، اما طبق دستور پزشک عمل نمی کند و وضع او بدتر می شود، اما یک زمانی هست که به این نسخه دقیقاً عمل می کند و وضعش بحرانی می شود که منشا آن نسخه است.

یک زمانی مشکل در نسخه نیست، این شخص دل به خواهانه به این نسخه عمل کرده یعنی به تشخیص خود به برخی از موارد عمل کرده و به برخی دیگر عمل نکرده است.

وی افزود: ما در نسخه امیرالمومنین علی(ع) دستکاری کردیم و اگر این نسخه را به طور کامل کنار گذاشته بودیم، وضعمان بهتر بود! اگر ما علی ابن ابی طالب(ع) نداشتیم و به نهج البلاغه مراجعه نمی کردیم و به عقل خودمان رجوع می کردیم، امروز وضع دیگری داشتیم، اما امروز به نحو غلطی از این نسخه استفاده می کنیم.

حضرت علی(ع)، جامعه الگو را بر مبنای عدالت تبیین می کنند

وی در ادامه «فرضیه سوم» مطرح شده را با ذکر شواهدی تبیین کرد و گفت: اگر بخواهیم وضع را بسنجیم، اول باید مقیاس داشته باشیم و به لحاظ فردی مقیاسی از نهج البلاغه اقتباس کنیم، باید بگوییم که مقیاس علی ابن ابی طالب برای یک انسان شایسته در نهج البلاغه تقواست. اگر بخواهیم یک مقیاس اجتماعی در نهج الباغه اقتباس و اخذ کنیم به طوری که جامعه آرمانی و الگو را مشخص کند باید به سراغ عدالت علی ابن ابی طالب برویم. حضرت، جامعه الگو را بر مبنای عدالت تبیین می کنند.

ادعا می کنیم که به نهج البلاغه عمل می کنیم

نکته اول این است که حضرت علی(ع) «عدالت» را چگونه تعریف می کند و شاخص های آن را چگونه تبیین می کنند. نکته دوم اینکه ما چه بلایی سر این شاخص ها آوردیم. در حال حاضر دستکاری هایی صورت گرفته و تحریف و توجیهی در موضوع عدالت اتفاق افتاده و نتیجه آن این شده که ما ادعا می کنیم که به نهج البلاغه عمل می کنیم.

حضرت علی(ع) «عدالت» را مبتنی بر «عمل به حق» معرفی می کنند

وی اظهار داشت: حضرت علی(ع) عدالت را مبتنی بر عمل به حق معرفی می کنند و تأکید دارند که اعتراف به حق یک ارزش است، ولی در شرایط اضطرار و ناچاری ارزشی دو چندان دارد. وقتی کوس رسوایی بلند شد و همه عالم آنچه حق بود و پنهان شده بود را فهمیدند، اطلاع رسانی هیچ ارزشی ندارد. اعتراف به حق وقتی ارزش دارد که در مقابل مخفی سازی و کتمان عده ای ذی نفع ایستادگی شود و به میدان بیاید و به صراحت بگوید که چه اتفاقی رخ داده است. متأسفانه ما این خطا را مرتکب شدیم و وقتی که دیگر امکان مسدود کردن این اخبار در داخل و خارج وجود ندارد و مسئله لو رفته، موضوع را علنی می کنیم که چنین رویکردی هیچ نسبتی با عدالت مورد تأکید حضرت ندارد.

وی به شاخص دوم عدالت از منظر و دیدگاه حضرت علی(ع) اشاره و تصریح کرد: از نظر حضرت، عدالت این است که «فرصت برابر برای مطرح بودن و برای دیده شدن برای همه مردم» وجود داشته باشد نه اینکه برخی از افراد چون شخصیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارند، همیشه دیده شوند در حالی که افراد دیگری هستند که کارهای با ارزش بسیاری انجام می دهند، اما چون حیثیت و اعتبار اجتماعی ندارند، دیده نمی شوند. لذا حضرت علی(ع) خطاب به مالک اشتر فرمودند: هر کسی کاری انجام می دهد، باید ارزشگذاری و شناخته شود؛ مبادا شرافت ها، شخصیت ها و حیثیت ها نادیده گرفته شود و برخی از مسایل موجب شود که شخصیت های کوچک، بزرگ نشان داده شوند و در نطقه مقابل یک فرد بزرگ به جایگاه حقیقی خود دست پیدا نکند و کوچک شمرده شود.

از منظر حضرت علی(ع) در «مجازات و کیفر بین افراد تفاوتی وجود ندارد»

سروش محلاتی ادامه داد: از منظر حضرت علی(ع) شاخص سوم عدالت این است که در «مجازات و کیفر بین افراد تفاوتی وجود ندارد» مصداق عالی این شاخص خودِ حضرت است. علی ابن ابی طالب به عنوان خلیفه مسلمین، شخص اول عالم اسلام با سابقه خویشاندوی با پیامبر(ص) و جهاد در راه اسلام، ترور می شوند و پیش از شهادت آخرین سفارشات خود را می کنند و می فرمایند: «يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؛ اى فرزندان عبد المطلّب: مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد [و دست به كشتار بزنيد] و بگوييد، امير مؤمنان كشته شد. أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي؛ بدانيد جز كشنده من كسى ديگر نبايد كشته شود.» حتی حضرت اشاره کردند که اگر من زنده ماندم، خودم تصمیم می گیرم و عفو را ترجیح می دهم و به شما هم چنین سفارش می کنم.

وی اظهار داشت: در دیدگاه امیرالمومنین علی(ع) «عدالت» به معنای «فرصت برای گفت وگو توسط همه مردم» است. حضرت می فرمایند: «فَلاَ تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ، وَ لاَ تَتَحَفَّظُوا مِنِّی بِمَا یُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَةِ، وَ لاَ تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَةِ، وَ لاَ تَظُنُّوا بِیَ اسْتِثْقَالاً فِی حَقٍّ قِیلَ لِی» مبادا فکر کنید وقتی که با علی ابن ابی طالب صحبت می کنید باید آداب خاصی را آنگونه که با جباران حرف زده می شود، رعایت کنید؛ همه این آداب و تشریفات را کنار بگذارید و اینگونه با من حرف نزنید.

حضرت می فرمایند: «فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی؛ مبادا مضایقه کنید و حقی که به نظرتان می رسد و مشورتی که براساس عدل به ذهنتان می آید را نگویید. همه ما بنده خدا هستیم.» در واقع حضرت خود و جایگاهشان را تنزل می دهند و تأکید می کنند که میان من و شما فرقی نیست و همگی بنده خدا هستیم لذا انتقاد و مشورت کنید و نظر دهید و بدون لکنت حرف هایتان را بگویید.

وی بیان کرد: گاهی از اوقات برای مردم در این مالیات هایی که می پردازند ممکن است سختی و دشواری هایی وجود داشته باشد، به عنوان مثال از کشاورز می خواهید مالیات بگیرید، اما کشاورز می گوید خشکسالی است و بارندگی کم بوده و محصولات افت داشتند. برای این گونه موارد حضرت تأکید کردند و فرمودند: «درخواست ها را ملاحظه کنید و تخفیف بدهید و بعد از اینکه تخفیف دادید و مالیات را کم کردید، مبادا این امر برای تو سنگین باشد چرا که هر چه امروز تخفیف بدهید، فردا روزی جبران می شود و موجب آبادانی شهرها می گردد. بگذارید مردم رغبت، شوق و علاقه داشته باشند.»

وی ادامه داد: مهم تر اینکه حضرت فرمودند: «عدالت» امری حس کردنی است و به عبارتی مردم باید تحقق عدالت را درک کنند. اینکه بگویید آمار و ارقام نشان می دهد که ما به سمت و سوی «عدالت» حرکت می کنیم، حضرت فرمودند که اینگونه اظهارات و آمارهای علمی فایده ای ندارد، عدالت درک کردنی است و مردم باید آن را حس کنند و در زندگی خود تحقق عینی عدالت را تجربه کنند.

وی به شاخص دیگر عدالت اشاره و خاطرنشان کرد: حضرت علی(ع) تأکید کردند که باید با همه مردم ارتباط برقرار کنید و به همه مردم اعتنا و توجه داشته باشید، راه ارتباط همه مردم را فراهم کنید، تواضع با مردم داشته باشید و با رعیت با روی گشاده مواجه شوید حتی در نگاه کردن ها هم نباید تبعیضی وجود داشته باشد. نباید رویکردها به این صورت باشد که به برخی از افراد امتیاز بیشتری بدهید و به برخی دیگر هیچ توجهی نداشته باشید چرا که هر کسی ردیف و جایگاهی دارد که نمی تواند از آن جایگاه تخطی کند.

وی اضافه کرد: حضرت علی(ع) در نامه ۴۶ نهج البلاغه می فرمایند: «حَتَّى لَا يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ، وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ؛ همه را يكسان بنگر. اگر يكى را به گوشه چشم نگريستى به ديگرى رو در رو نگاه مكن تا بزرگان از تو نخواهند كه بر ناتوانان ستم كنى و ناتوانان از عدالت تو نوميد نشوند.»

زندگی امروز ما مبتنی بر نهج البلاغه «نیست»

وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه آیا این نهج البلاغه همان است که در زندگی امروز ما دیده می شود یا زندگی امروز ما همان است که در نهج البلاغه است؟ گفت: پاسخ به این پرسش روشن است و آن اینکه زندگی امروز ما مبتنی بر نهج البلاغه «نیست»؛ این امر برای عموم مردم قابل درک است و کاملاً مشخص است که فاصله ای میان زندگی ما و آموزه های نهج البلاغه وجود دارد و نیازی به اثبات آن نیست.

حال اگر یک جامعه و کشوری وضعیتی مشابه وضع ما داشته باشند و نهج البلاغه و علی ابن ابی طالب(ع) نداشته باشند، توجیه می کنیم که آنها این گنجینه ها را ندارند و این منابع و فرهنگ برای آنها ناشناخته است، اما چگونه ممکن است که این کتاب هم باشد و در عین حال نباشد!

وی تصریح کرد: امروز به نهج البلاغه یا به طور کلی عمل نمی کنیم یا اینکه این کتاب برای ما به گونه دیگری تفسیر شده و یک بدفهمی نسبت به آن وجود دارد و اگر این بد فهمی تفسیر نشود، تاکید بر این تعاریف هیچ مشکلی را حل نمی کند.

سروش محلاتی در ادامه با طرح پرسشی مبنی بر اینکه انحراف از مسیر نهج البلاغه چه زمانی صورت گرفت؟ گفت: امیرالمومنین علی(ع) در نهج البلاغه روی «مردم» بسیار تأکید دارند و ما تاکید روی مردم را تغییر دادیم با این توجیه که مردم دو گروه اند: یک گروه عامه مردم هستند و گروه دیگر کسانی که انقلابی و به نظام علاقه مند هستند. به تعبیری دیگر اکثریت مردم در برابر یک گروه خاصی هستند. در این میان حکومت وظیفه دارد به رفاه، امنیت، فرهنگ و معیشت عامه مردم را تأمین کند، اما شواهد نشان می دهد که عامه مردم چندان مهم نیستند.

وی ادامه داد: اصل تقسیم بندی عامه و خاصه مردم برای نهج البلاغه است. در عهد نامه مالک اشتر، امیرالمونین علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند: «یک گروهی از مردم «خاصه» و یک گروهی از مردم «عامه» هستند، تو جانب عامه مردم را بگیر.» به مرور زمان اولاً تقسیم بندی این چنینی مردم برجسته شد و شواهد اشتباهی برای آن بیان گردید. ثانیاً به نظر من مبدأ انحراف همینجاست و ما به جای اینکه عدالت برای عموم مردم داشته باشیم، امتیاز برای گروه خاص قرار دادیم و به واسطه این امتیازها تمام شاخص های این عدالت را قربانی کردند چون در حکومت یک گروهی هستند که خودشان را موظف به حمایت از آنها می داند و امتیاز این گروه نسبت به سایرین این است که آنها پای کار نظام ایستادند.

 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: