به گزارش «شیعه نیوز»، رفتارهای سمی، رفتارهای مخربی هستند که با انجام آنها، خود را از شادی و خوشحالی واقعی محروم میکنیم؛
شما میتوانید رفتارهایی را که مانع لذت بردن شما از زندگی میشوند، بشناسید و برای ترک آنها تلاش کنید. به گزارش سایت «چطور» فهرستی از عادت و رفتارهای نابودگری را که بهطورمعمول از آنها غافلیم و وقتی متوجهشان میشویم که دیگر خیلی دیر شده است، تهیه کردهایم.
۱- همیشه میخواهید دیگران را راضی نگه دارید حفظ تعادل در رفتار و اعمال، امری ضروری است؛ بنابراین اگر بیش از حد برای راضی نگه داشتن اطرافیانتان تلاش کنید فرصت محقق کردن نیازهای خود را از دست میدهید و روحتان تخریب خواهد شد. کسانی که همیشه به دنبال راضیکردن دیگران هستند مشکلات زیادی برای خود ایجاد میکنند، استرس دارند، بهراحتی اعتماد نمیکنند، احساس بیارزشی و بیلیاقتی میکنند و بهطورمعمول در روابطشان مورد سوءاستفاده و اجحاف قرار میگیرند.
۲- خودتان را با کسانی مقایسه میکنید که شناختی از آنها ندارید مقایسهکردن خود با کسانی که هرگز ملاقاتشان نکردهاید، درست نیست! چطور ممکن است یک نفر خودش را با کسی مقایسه یا به کسی حسودی کند که هرگز با او برخورد نداشتهاست؟ باید باور کنید که شادی در دسترس همه است، از جمله شما! مقایسه کردن خودتان با دیگران احساس ناامنی و نارضایتی برایتان به همراه دارد. پس از همین چیزی که هستید، لذت ببرید و خوشحال و شاد باشید.
۳- سرتان را خیلی شلوغ میکنید این که مشغول باشید، میتواند صرفا به این علت باشد که نمیخواهید در نظر دیگران تنبل جلوه کنید و برچسب بیکار و بیخیال بودن به شما نخورد یا نمیخواهید با واقعیت زندگی روبهرو شوید. هر دوی اینها ناخوشایند است و به مرور زمان، وقتی ببینید این مشغولیت شما ابدا به کارتان نیامده و ثمرهای نداشته است، رضایت و شادی خود را نابود شده میبینید. از ظاهرسازی یا سردرگمی در مشغلههای مختلف دست بردارید و روی چیزی تمرکز کنید که واقعا از انجام آن لذت میبرید، در آن کارآمد هستید و ثمرهای برایتان دارد. از وقتتان خوب استفاده کنید، کارهایتان را اولویتبندی کنید و هر وقت احساس نیاز کردید به خودتان استراحت بدهید.
۴- جایی که لازم است مخالفت کنید یا حرفی بزنید، ساکت میمانید خودخوری و بروز ندادن احساسات نه تنها بر شادی و رضایت کلی ما از زندگی تأثیر منفی دارد؛ بلکه روی روابط و حرفه ما نیز اثر منفی و مخرب میگذارد و از نظر جسمی هم بیمارمان میکند. البته منظورم این نیست که در مقابل هر ناراحتی، فورا واکنش نشان بدهید یا با هر نظر مخالفی بهسرعت وارد جنگ شوید؛ فقط بدانید خیلی مهم است که هر وقت لازم بود حرف بزنید و نظرتان را ابراز کنید، حتما این کار را انجام دهید. وقتی چیزی حالتان را بد میکند، ساکت نمانید و جسورانه، اما با حفظ خونسردی و آرامش آنچه را که احساس میکنید به ضررتان است از خود دور کنید و هر وقت مورد بیاحترامی قرار گرفتید، با قاطعیت و اعتماد به نفس از خود دفاع کنید.
۵- به ندای درونتان گوش نمیدهید همه ما یک ندای درونی داریم. این صدا مخصوص ماست و واقعا به نفع ما عمل میکند. گوشدادن به این صدا یا حس درونی و توجه کردن به هشدارهایش نه تنها به شما کمک میکند صداهای بیفایده بیرونی را فیلتر کنید، بلکه به شما کمک میکند چیزهایی را که مانع خوشحالیتان هستند، بشناسید و با آنها روبهرو شوید؛ البته مواجهه با آنچه که ترجیح میدهید فراموش کنید یا همان ندای درونی که میخواهید نشنیده بگیرید، کار راحتی نیست، اما مزیتهای فوقالعادهای دارد. اول اینکه گفتوگویی که با خودتان دارید، محرمانه باقی میماند و هیچکس کلمهای از آن را نخواهد فهمید! دوم اینکه به شما کمک میکند با ترسهایتان شاخبهشاخ شوید! سوم هم اینکه مجبورتان میکند از دویدنها و تقلاهای بیفایده دست بردارید و در مسیر درست خوشبختی قدم بگذارید. صدای درون یا همان حس ششمتان را جدی بگیرید، چراکه تمام کلیدهای شادی و رضایت شما دست این صداست!
۶- مشخص نمیکنید دقیقا از زندگی چه میخواهید اگر با خود و دیگران صادق باشید و بدانید از زندگی چه میخواهید حتما راهتان را پیدا خواهیدکرد و در مسیر اشتباه قرار نخواهیدگرفت. پس نباید خودتان را با دیگران مقایسه و فکر کنید در پیش گرفتن مسیری که دیگری رفته، شما را به همان جایی میرساند که او رسیده است. شما باید راهی را انتخاب کنید که مختص خودتان باشد. قرار گرفتن در مسیر درست خودتان باعث میشود ایدهها و ایدهآلهای خود را معطوف دیگران نکنید و خودِ واقعیتان باشید. یک برگ کاغذ بردارید، اسمتان را بالای ورقه درشت و پررنگ بنویسید، دورش را خط بکشید جوری که کاملا خودنمایی کند، زیرش هم هر چه را که از زندگی میخواهید بنویسید؛ دقت کنید هر چیزی را که خودتان میخواهید، بنویسید نه آنچه که دیگران برایتان میپسندند یا از شما انتظار دارند یا انجام میدهند. یادتان باشد این مسیر شماست پس هدفهایتان را با معیارهای کوچک یا بزرگ نسنجید، چون تنها معنای این کار این است که دارید اهدافتان را با هدفهای دیگران مقایسه میکنید. این برگه را همیشه همراه داشتهباشید تا هروقت لازم شد نگاهی به آن بیندازید، اهدافتان را مرور کنید و مطمئن شوید که راه را درست ادامه میدهید.
۷- اجازه میدهید ترس محدودتان کند ترس از شکست، ترس از موفقیت، ترس از هرگز شادنبودن، ترس از خیلی شادبودن و ... بله، زندگی زیر سایه ترس حتما ناامیدتان خواهدکرد! ترس، شیوهای برای دور کردن شما از لذتبردن است و اگر اجازهدهید ترس بر شما مسلط شود و تعیین کند چگونه زندگی کنید در واقع حکم زندان را برای خودتان صادر کردهاید. اگر ترس مانع شادیتان شود و مجبورتان کند زندگی بدون شور و هیجان را تحمل کنید، سمی و خطرناک است. تصمیم بگیرید از این به بعد اجازه ندهید ترس بر شما حکمرانی کند یا غل و زنجیر به دست و پایتان ببندد. اگر رویکرد درستی نسبت به ترس داشتهباشید و آن را کنترل کنید، موهبتی نجاتبخش، راهنما و پنجرهای به سمت رؤیاهای ناشناخته خواهدبود.
انتهای پیام
منبع: روزنامه خراسان