«شیعه نیوز»: پروفسور هانری کُربَن (1903-1978 م) مفسر غربی حکمت معنوی و فلسفه اسلامی است که به سبب آشنایی با مرحوم علامه طباطبایی به حقایق قابل توجهی در مکتب تشیع دست یافت؛ به طوری که گاهی مانند یک شیعه از مکت تشیع دفاع کرده، به مناظره میپرداخت. او مسأله مهدویت، را بنیاد اصلی شیعه و عرفان آن می دانست.
کُربَن عقیده داشت که خلافت پیغمبر و دیگر ائمه هدی بدون واسطه است. مطالعات او در بارة تشیع خوب بود و چون مطالعاتی در تطبیق درباره تشیع و ادیان و مذاهب دیگر مانند مسیحیت انجام داده بود در شیعه این مزیت را میدید که همیشه شخصی رابطه بین حق و خلق هست، رابطی که غایب است مانند حضرت مهدی در این زمان، یا حاضر مانند دیگر امامان معصوم در زمان خودشان.
علامه طباطبایی (ره) در ملاقاتی با هانری کُربن در تهران، از قول او، وجه امتیاز تشیّع را در مقایسه با سایر ادیان آسمانی و مذهب اهل سنّت مطرح کرده و می نویسد: شب 16 مهر ماه 1338 طبق مواعدة قبلی، ملاقات دویم در محیط گرم و دوستانه به عمل آمد. در این مجلس، آقای دکتر کُربن گفتند: «امسال، موقعی که اروپا بودم، در «ژنو» کنفرانسی در موضوع «امام منتظَر» به عقیدة شیعه دادم و این مطلب برای دانشمندان اروپایی که حضور داشتند، کاملاً تازگی داشت». آقای دکتر کُربن سپس اضافه کرد:
به عقیدة من، مذهب تشیّع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق، همیشه زنده نگه داشته و به طور مستمر و پیوسته ولایت را زنده و پابرجا می گذارد. مذهب یهود، نبوّت را که رابطه ای است واقعی میان خدا و عالم انسانی، در حضرت کلیم ختم کرده و پس از آن، به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمّد (ص) اذعان ننموده و رابطة مزبور را قطع می کند. نیز مسیحیان در حضرت عیسی متوقّف شدند و اهل سنّت از مسلمانان نیز در حضرت محمّد (ص) توقّف نموده و با ختم نبوّت در ایشان، دیگر رابطه ای میان خالق و خلق، موجود نمی دانند.
تنها، مذهب تشیّع است که نبوّت را با حضرت محمّد (ص) ختم شده می داند؛ ولی ولایت را که همان رابطة هدایت و تکمیل می باشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند؛ رابطه ای که از اتّصال عالم انسانی به عالم الوهی حکایت می کند؛ به واسطة دعوت های دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمّد (صلوات اللّه علیهم اجمعین)؛ و بعد از حضرت محمّد (ص) به واسطة همین رابطة ولایت، جانشین وی (به عقیدة شیعه) زنده بوده و هست و خواهد بود. و این حقیقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمی تواند آن را از خرافات شمرده و از لیست حقایق، حذف نماید.
به عقیدة من، همة ادیان، برحق بوده و یک حقیقت زنده را دنبال می کنند، و همة ادیان در اثبات وجود این حقیقت زنده، مشترکند. آری؛ تنها مذهب تشیّع است که به زندگی این حقیقت، لباس دوام و استمرار پوشانده است
(طباطبایی، سید محمّد حسین، مکتب تشیّع (سالانه 2)، قم، دار العلم، 1339ش، ص 20-21).