سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

من که عقلم قبول نمی کنه!

فقط برای این‌که بگم دوستت دارم!

کد خبر: ۲۷۸۳۴
۱۲:۱۱ - ۱۹ آبان ۱۳۹۰
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

یادش بخیر تابستون یکی از دوستان صمیمیم از تهران با خانوادش اومده بودن مشهد چند روزی خونمون موندنو کارایی که مشهد داشتنو انجام دادن و بعد از چند روز تصمیم گرفتن برگردن شهرشون و حدودا ساعت 11 صبح بود که زدن به جاده و رفتن.

بعد از یک ساعت بهش زنگ زدم گفتم: کجایی؟ گفت: حدودا 50 کیلومتر از شهر خارج شدم و دارم میرم به طرف تهران و ان شاالله فردا به تهران می رسیم. منم بهش گفتم : همین الان برگرد که کار مهمی باهات دارم.گفت: چه کار مهمیه مگه؟ گفتم: خیلی مهمه تو فقط برگرد تا بهت بگم،

گفت: خب تلفنی بگو آخه هوا خیلی گرمه و حوصله برگشتن ندارم در ضمن تهران کارای مهمی دارم که باید بهشون فردا رسیدگی کنم. منم گفتم: نه نمیشه همین الان برگرد. گفت: خب بعدا بگو. منم پامو کرده بودم توی یه کفشو می گفتم نه نمیشه باید برگردی.اون بی چاره هم توی اون هوای گرم با ماشین بدون کولرو مدل پایینش دوباره برگشت و اومد خونمون، وقتی منو دید خیلی مشتاق بود که این کار بزرگ بهش بگم و منم با همه وجودم بهش گفتم: "دوستت دارم!"

ولی نمی دونم چرا مثل دیوونه ها نیگام کرد و با نهایت عصبانیت بهم گفت: همین؟ منم گفتم: آره! گفت: تو که قبلا هم بهم اینو گفته بودی؟ گفتم: خب الان رسمی تر گفتم دیگه!خیلی ناراحت شد که این همه راه کشوندمش تا فقط بهش بگم دوست دارم. خانوادش که می خواستن منو خفه کنن ولی باور کنید دوست داشتم جلوی همه بهش بگم دوست دارم.واسه هرکسی این جریانو تعریف کردم بهم گفت: کارت اشتباه و از عقل به دور بوده.

نظر شما چیه؟ آره اگه حقیقت و بخواید هیچ عقل سالمی اینو قبول نمی کنه که من این دوستم و خانوادشو توی این گرما اذیت کنم تا فقط بهش بگم دوست دارم پس چطور حرف اهل سنت و باور کنیم که می گن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در غدیر خم 120 هزار نفر و توی صحرا و زیر نور افتاب سه روز نگه داشت و اخرش به حضرت علی علیه السلام فرمود: علی جان من تو رو دوست دارم؟؟؟؟؟؟؟ و علی أبن أبی طالب دوست من است !!!!!
من که عقلم قبول نمی کنه

وبلاگ دوستی با بهار
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۹
نظرات بینندگان
فقط حیدر امیر المومنین است
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۵
خیلی عالی بود
f
۱۸:۳۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
عالی بود
رز
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۸
به نظر من مشکل از پیامبر نیست مشکل از مخ شماست که تو گرما زیاد موندی
کاظم
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۰
پس هر عقل سليمي به اين نتيجه ميرسد که کار پيامبر نه اعلام دوستي با علي بلکه انتصاب ايشان و اتصال نبوت با امامت بود. امان از دست.......
علی
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۳۰
به نظر میرسه همون هوای گرم که ازش صحبت میکنید مقداری روی شما تاثیر گذاشته!
مهمان
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۲
سلام
پس عقل شما این رو هم قبول نمیکنه که خداوند با وجودی که می دونست انسان بر روی زمین فساد میکنه و حتی فرشته ها هم گفتن چرا همچین موجودی رو خلق می کنی , ولی خداوند فرمود که من چیزی رو می دانم که شما نمی دونید .... و انسان خلیفه و جانشین خداوند بر زمین شد ...

عجیبه ! مگه نه؟

شما کار انفرادی خودتون رو با کار عظیم پیامبر گرامی , یکی می دونید ؟

کار پیامبر اتمام حجّت بود با بشریّت و نه تنها با مسلمین ...

پیامبر رسالتی رو انجام داد که وحی از جانب خدا بود .

کار شما برخاسته از دلتون بوده . مثالتون اصلا قابل قیاس نیست.
فراهت
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۶
جالب و تفکر برانگیز بود