روز ششم ذی الحجه یادآور مراسم "برائت از مشرکین" زائران ایرانی خانه خدا و کشتار حجاج مظلوم ایرانی در مکه به دست حکام آل سعود است.
به گزارش «شیعه نیوز» ، گرچه این جنایت در ظاهر برای سرکوب مراسم برائت از مشرکین اتفاق افتاد، اما در حقیقت بر اساس دستور آمریکا و در جهت مقابله با «صدور انقلاب اسلامی» رقم خورد. با این حال، این رویداد موجب بسط انقلاب اسلامی گردید و خود زمینهای گشت تا مظلومیت انقلاب اسلامی و سخن حقش بیش از پیش در برابر چشم مسلمین جهان قرار گیرد و در حقیقت نقطه عطفی در صدور انقلاب اسلامی بود. مگر نه آنکه در چهلم شهدای جمعه خونین بود که انتفاضه فلسطین آغاز گردید؟
از این رو بازکاوی این واقعه تاریخی که به دلایل مختلف سیاسی، کمتر بدان پرداخته شده است، یکی از الزامات تاریخی در شناخت مرزهای درنودیده شده توسط دریای انقلاب اسلامی است. آنچه در پی می آید تلاشی اندک برای مقابله با فراموشی "جمعه خونین مکه" است که یادبودش حتی از برگ های سررسید ها نیز رنگ باخته است.
شرح ماجرا
برگزاری مراسم برائت از مشرکین در جریان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثیر آن را دوچندان میکند. با توجه به این اهمیت، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، حضرت آیتاللَّه خامنهای، همه ساله بر انجام هرچه باشکوهتر مراسم برائت از مشرکین تاکید داشته و دارند.
روز ششم ذیحجه سال ۱۳۶۶ (ه . ش)، حاجیان ایرانی به همراه برخی از حجاج سایر کشورها که به صف ایرانیان پیوسته بودند، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند. حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ویکپارچگی جهت مبارزه بی امان با سلطه قدرتهای شیطانی، در راس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار، دعوت نمودند. گویی در و دیوار شهر مکه و ملائکه آسمان، همصدا با حجاج شعار می دادند. عرب و عجم، مبهوت و مسحور این طنین الهی شده بودند .
راهپیمایان ، پس از استماع پیام تاریخی رهبرانقلاب اسلامی امام خمینی(ره)، با شعار الله اکبر، لا اله الا الله و مرگ بر آمریکا برای ادای نمازمغرب روانه حرم شدند. پس از طی مسافتی، در حالی که پیشاپیش جمعیت عظیم راهپیمایان، زنان و گروهی جانبازان در حرکت بودند، ناگهان ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شد . آنان لحظه ای بعد، به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سر و روی زائران بی گناه کوبیدند.
این گروه از یک سو و گروه دیگری نیز از بالای پله ها و ساختمانها، سنگ و آجر، آهن، شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند. پس از آن، شلیک گازهای سمی و خفه کننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلولهها به قصد کشتن راهپیمایان برائت ازمشرکین به سوی آنان سرازیر گردید و پیکرهای پاک آسمانی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا، اسرائیل و ایادی ناپاک آنها بود، درخاک و خون غلتیدند.
چادرها از سر زنان افتاد، افراد زیادی به زیر دست و پا له شدند و عدهای به وسیله گازهای خفه کننده و رگبار گلولهها، به شهادت رسیدند. این جنایتکاران حتی به آمبولانسهای حامل مجروحان نیز یورش می بردند و مانع از جمع آوری آنان می شدند.
این جنایت در جمعه خونین مکه، به قدری فجیع بود که برای مرتکبان و بانیان آن، جز لکه های ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها، اثری باقی نگذاشت. این حادثه جانسوز، که وصف و شرح آن در کلام نمی گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان، که دل آزادگان دنیا را نیز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمی بزرگ فرو برد. لیکن به قول امام خمینی(ره)، "ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد صلی الله علیه و آله و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیدهایم ، ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بی خردان قرار داده است. چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان ، سبب قوت و تبلیغ انقلاب و معرفی مظلومیت ملت ما گردیده است و درهر مرحله ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند... ."
توطئه از پیش تعیین شده سعودی
همان زمان روشن شد که ماجرای جمعه خونین موضوعی تصادفی نبوده است و از مدتها پیش مسئولان سعودی برای اجرای آن اتخاذ تصمیم نموده بودند. برای اثبات این ادعا شواهدی زیادی وجود داشت از جمله:
۱ـ در روز پنجم ذیحجه (۱ روز پیش از واقعه)، بیمارستانها و سازمانهای بهداری اعلام کردند که هیچ مراجعه کننده ایرانی را برای درمان در روز ششم ماه نخواهند پذیرفت.
۲ـ یکساعت قبل از شروع راهپیمایی، درهای ورودی به بنای بزرگ مخصوص حجاج اردنی و فلسطینی بسته شد و به هیچ کس اجازه داخل یا خارج شدن از آن داده نمیشد.
۳ـ سطح بام بناهای واقع در جانب چپ راهپیمایی از کپسولهای خالی و سنگها و آجرها و ابزار آلات از کار افتاده که در طول برخورد به سوی حجاج پرتاب گردید انباشته شده بود. برخی از صاحبان این خانهها ابراز داشته بودند که این وسایل چند روز قبل از جانب حکومت سعودی به بام آنها منتقل گردیده بود.
۴ـ تغییر آرایش پلیس که برخلاف سالهای قبل در دو سوی مسیر نایستاده و صف آرایی آنها در انتهای مسیر حرکت حجاج و یا قرار گرفتن فرماندهان پلیس در پشت سر نیروها برخلاف گذشته که فرماندهان ۱۰۰ متر در جلوی گردان خود میایستادهاند.
۵ـ در سالهای گذشته با توقف اتومبیلهای سواری در مسیر راهپیمایی سعی در ایجاد موانع فیزیکی برای گسستن صفوف راهپیمایان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خیابان محل برخورد نهایی منع کردند و اتومبیلها را از نزدیک شدن به مسیر مسجد ملک تا تقاطع خیابان عبدالله بن زبیر باز داشتند.
۶ـ در سالهای گذشته مأموران پلیس در میان راهپیمایان حاضر میگردیدند تا از انتشار جزوههای پیشگیری نمایند اما در آن سال هیچیک از آنان داخل راهپیمایی نگردیدند و باتون به دست صف آرایی نموده بودند.
جدای این قبیل نمونههای میدانی باید به سخنان متفاوت در ملاقات وزیرخارجه سعودی در ریاض با کاردار جمهوری اسلامی و ملاقات وزیر حج و امور اوقاف سعودی با نماینده ایران در روز چهارم ذیحجه و تفاوت لحن مذاکرات آنها اشاره نمود.
همچنین عملکرد رسانهها که در این گونه موارد بیش از هر چیز به جذابیتهای خبر و پرداختن به ابعاد کشتهها و زخمیها و... علاقه نشان میدهند، در این موضوع کاملاً متفاوت بود و از همان ابتدا بیش از هر چیز به تطهیر مسئولان سعودی پرداخته بودند.
بازتابهای فاجعه
به دنبال جنایت بی سابقه عمال آمریکایی عربستان سعودی در به شهادت رساندن زائران بیت الله الحرام جمعیت میلیونی مردم تهران در ۱۱ مرداد ۱۳۶۶پس از راهپیمائی با شکوه در برابر مجلس شورای اسلامی اجتماع کردند و هاشمی رفسنجانی، ریاست مجلس وقت در این اجتماع گفت: انتقام خون شهدا آنست که ریشه حکام سعودی در منطقه خشکانده شود. این بازتابها از مرزهای ایران و عربستان فراتر رفت و در این راه اطلاعات حجاج و علمای کشورهای مختلف که در مراسم حج شرکت داشتند، در افشای جزئیات ماجرا مؤثر شد.
عده ای از علمای برجسته لبنان در بازگشت از حج، و با ذکر مشروعیت مراسم برائت در حج، حمله نیروهای مسلح به تظاهرات آرام مردم و تیراندازی به سوی حجاج و کشتار مردم بی دفاع، و شکستن حرمتِ حرم امن الهی را محکوم کردند .
همچنین جزئیات بیشتری از برگزاری آرام تظاهرات و مراسم حجاج ایرانی و تعداد دقیق شهدای ایرانی، توافقهای قبلی مقامات ایرانی و سعودی برای انجام مراسم و توافق بر سر مبدأ و مقصد آن، آمادگی کامل پلیس و ارتش سعودی برای سرکوب مردم از قبل، به رگبار بسته شدن حجاج و تعرّض به حقوق انسانی و مشروع آنها، علل و زمینه های سیاسی این ماجرا و ارتباط آن با منافع امریکا و اسرائیل در منطقه و واداشتن ایران به صلح با عراق در جنگ هشت ساله عراق با ایران طی مقالات، مصاحبه ها، سخنرانیها، راهپیماییها و برپایی مراسم بزرگداشت شهدای فاجعه در کشورهای مسلمان و حتی غربی و همراه با ابراز همدردی علمای جهان اسلام مطرح و منعکس شد. چندی بعد رئیس جمهور محترم وقت ایران، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به حادثه مکه اشاره و آن را از مصادیق جنایات بین المللی معرفی کرد.
کمی پس از کشتار مکه، دو کنفرانس بین المللی و چندین کنفرانس کوچک در اقصی نقاط جهان برای بررسی حادثه ششم ذیحجه ۱۴۰۷ و وضعیت حرمین شریفین تشکیل شد. اولین کنگره در آذر ۱۳۶۶ (۲۳ تا ۲۷ نوامبر ۱۹۸۷) با عنوان «قداست و امنیت حرم » با حضور علمای اهل سنت و تشیع از ۴۳ کشور در تهران تشکیل شد که پس از بحث و بررسی مسائل مختلف حج و واقعه ششم ذیحجه ۱۴۰۷ در کمیسیونهای چهارگانه آن، قطعنامه ای در ۱۲ ماده تصویب، و طی آن اعلام شد: "با بررسی اسناد منتشره، حجاج شرکت کننده در مراسم برائت از مشرکین ، اعم از ایرانی و غیرایرانی ابتدا محاصره شده و سپس با گلوله و گاز سمّی به شهادت رسیده اند. کنگره، روز ششم ذیحجه هر سال را روز برائت از مشرکین اعلام داشت و تأکید کرد که باید علمای صالح جهان، حرمین شریفین را اداره کنند."
کنفرانس بین المللی دیگری در لندن، از ششم تا نهم ژانویه ۱۹۸۸ تشکیل یافت و در آن با حضور پانصد تن از علما و صاحبنظران جهان اسلام از چهل کشور دنیا، مسئله آینده حرمین و فاجعه مکه بررسی شد. در قطعنامه پایانی قتل عام حجاج در ششم ذیحجه محکوم ، و با تأکید بر وقوع آن به خواست آمریکا، بر این نظر تأکید شد که حرمین، میراث مشترک تمامی مسلمانان بوده است و اداره حرمین باید زیرنظر شورای عالی علمای صالح جهان اسلام باشد. این سمینار (ششم ذیحجه) را روز اعلام برائت از مشرکین نامید.
آثار مثبت واقعه جمعه خونین
قتل عام حجاج اما در کنار تمام دردناکیش، ماهیت کشورهای مرتجع عرب و ارتباط و همکاری آنها را با استکبار جهانی به اثبات رساند. حضرت امام(ره ) در بـیان واقعی اثرات این واقعه در پاسخ تلگرام نماینده خود در حج نوشت:
"اگـر هـزاران مـبـلـغ روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین واسلام آمریکایی و فرق بین حکومت عدل و حـکـومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم ، بصورتی چنین زیبا نمی توانستیم . "حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان نیز در خاطرات خود می گوید: "پس از بازگشت (از حج)، جهت ارائه گزارش حج خونین قبل از تشرف، جناب آقای رسولی گفت: - حضرت امام ، چند بار سراغ شما را گرفته اند. هنگام تشرف از پله ها که بالا می رفتم، حضرت امام در اتاق و از پشت شیشه متوجه حقیر شدند و تبسم کردند. وارد شدیم و سلام کردم .
با خوشرویی و تبسم جواب فرمودند و ادامه دادند: قبول باشد. کی آمدید؟
عرض کردم : - دیروز. سئوال کردند: ان شاء الله سالم هستید؟ آسیبی ندیدید؟
مختصرا جواب عرض کردم و مشغول کارمان شدیم .
بعد از انجام کارها و انجام ملاقاتهای دستبوسی، دوباره به خدمت مشرف شدم و به عرض رساندم : - آقای کروبی سلام رساندند. بسیاری از مسلمانان کشورهای دیگر، از من به عنوان ایرانی مصرانه خواسته اند دست شما را از طرف آنان ببوسم. و بوسیدم. صحنه کشتار حجاج و سلاحهایی که به کار گرفتند را به عرض رساندم.
سئوال کردند: تیر اندازی زیادی بود؟
همه آنچه را که دیده بودم ، به عرض رساندم . سپس از ملاقات با گروهی از فلسطینی های ساکن در فلسطین اشغالی که بعد از حادثه جمعه خونین در بعثه برای اظهار همدردی نزد ما آمدند گفتم : که ما ضمن احساس دلگرمی از محبت و همدردی ایشان و خوشحالی از فرصتی که پیش آمده آماده می شدیم تا با تشریح مواضع انقلابی اسلامی در مورد مسائل جهانی اسلام به ویژه مساله فلسطین، آنها را هر چه بیشتر به مشارکت در انقلاب و جهاد اسلامی علیه صهیونیسم ترغیب نمائیم ولی با کمال تعجب و ناباوری، واقعیت را فوق تصور خود یافتیم!
آنها بعد از احوالپرسی در حالی که به شدت متاثر و گریان بودند، مشاهدات غمبار خود را از صحنه کربلای خونین مکه باز گو کردند. از قساوتهای سعودیهای آل یهود، گفتند: که چگونه بر پیکر پاک زنان شهید چکمه می کوبیدند و کیفهای پول و دستبند و گردن بند آنها را با خشونت و ایجاد جراحت بیشتر بر جسد خونین آنها، می ربودند! از مظلومیت ملت ایران گفتند: که ما تا کنون فکر می کردیم کسی مظلومتر از ما فلسطینیها نیست ولی در اینجا فهمیدیم که شما از همه مظلوم ترید و دشمنان شما از همه بیرحم تر و پست تر! تا اینجا برای ما چندان غیر عادی نبود، زیرا هر انسان و مسلمان فهمیده ای که شاهد این فاجعه بود، جز این قضاوتی نداشت، آنچه ما را به شگفتی بیشتر واداشت، تحلیل آنها از اصل قضیه بود و پیوند بنیاد ارتجاع با صهیونیستها و دیدگاه عمیق آنها از جنگ تحمیلی بود. آنها بدون این که به ما مجالی بدهند بهتر و کامل تر از آنچه ما می خواستیم بگوئیم،
گفتند: از رهبر الهی انقلاب اسلامی که تنها امید است برای همه مستضعفین و رهائی قدس و فلسطین. از جنگ که سر نوشت تمام منطقه و کل مستضعفین به سر نوشت آن گره خورده است و از این که راه قدس از کربلا می گذرد و از مکه و مدینه !و استدلال کردند که تا صدام کافر و آل سعود منافق بر کشورهای منطقه حکومت می رانند، فلسطین آزاد سعود منافق بر کشورهای منطقه حکومت می رانند، فلسطین آزاد نخواهد شد زیرا که آنها عامل بقای اسرائیل هستند، همانگونه که اسلافشان عامل ایجاد اسرائیل بودند.
آنها می گفتند که جنگ شما در برابر صدام تنها علیه صدام نیست بلکه علیه اسرائیل و تمام استکبار جهانی است و ما پیروزی خود را بر غاصبان فلسطین در پیروزی شما در این جنگ می بینیم و... صحبت با برادران فلسطینی به درازای شب کشید و افق سخنان دلپذیرشان سپیده سحر و فجر صادق را نوید می داد و ما خود را در رویایی شیرین می دیدیم و در غروب جمعه خونین ، طلوع انقلاب جهانی را اسلام را... و بالاخره در پایان به محضر امام معروض داشتم که همه تا قبل از جمعه خونین مکه از اینکه حضرت عالی آیه « و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» را در آغاز پیام حج امسال انتخاب کرده بودید، متعجب و شگفت زده بودند.
آن گاه که حادثه اتفاق افتاد، به نکته قضیه پی بردیم و در عین حال ، تعجب و شگفت زدگی همه در چندان شد. تا قبل از این فراز از عرایضم ، حضرت امام با سئوالها و با نگاه و استماعشان، زبانم را در بیان ما وقع گویا می کردند و استقبالشان، گویای این بود که در جستجوی اخبار جدید و اطلاع از مشاهده ها بودند. اما وقتی از آیه و پیام گفتم و خواستم در لفافه و کنایه از کرامت و چهره شان در هم کشیده شد!
انگار که این مقوله نه تازه است و نه گفتنی. گویی که نخواستند حتی با نگاه و در نگاهشان، چیزی را در این زمینه افشا کنند، که : هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند؛ در پایان عرض کردم به لطف خدا و نفس شما اعمال را بدون وسواس انجام دادم و امام فرمودند: سعی کنید بعد از این هم همین طور باشید. روز بعد که جناب حاج احمد آقا جهت دیدار اینجانب به منزل تشریف آوردند نقل کرد که امام به ایشان فرموده بودند که فلانی - رحیمیان - حرفها و خبرهای خوبی داشت و این نشان می داد که در شرائطی که عمده اخبار از حج خونین غم انگیز بود ظاهرا برای اولین بار از پیآمدهای مثبت و سازنده آن بخصوص در مورد فلسطینیها مطالبی را شنیده و خوشحال شده بودند."
جهان