به گزارش «شیعه نیوز»، مردانگی سمی با عدم ابراز احساسات در مردان و تشویق به رفتارهای خشونت آمیز همراه است. اگر میخواهید مردانگی سمی را از جامعه حذف کنید عبارت مرد گریه نمی کند را برای همیشه از جملات تان حذف کنید.
مفهوم مردانگی سمی یا نرینگی سمی در مباحث دانشگاهی و رسانه ای در مورد برخی هنجارهای فرهنگی استفاده می شود که موجب آسیب رساندن به مردان و جامعه می شود. کلیشه های سنتی مردان در جوامع مرد سالار از جمله برتری جویی ، زن ستیزی ، هم جنس گرا هراسی ، خشونت خانگی یا اجتماعی ، تجاوز جنسی و غیره جزو مفهوم مردانگی سمی قرار می گیرند.
مردانگی سمی در واقع فشارهای فرهنگی برای مردان است که باید شیوه رفتاری خاصی داشته باشند ، سخت گیرانه رفتار کنند و احساساتشان را بروز ندهند.
گاهی اوقات مردانگی سمی را به عنوان مردانگی مضر می شناسند ، به طور کلی نرینگی سمی پیروی از یک سری استانداردهای محدود و بالقوه خطرساز برای اجتماع است و با ذات مردانگی تفاوت زیادی دارد.
مردانگی سمی چیست؟
مردانگی سمی فشار شدیدی است که برخی از مردان حس می کنند و به واسطه آن به روشی کاملا مضر عمل می کنند. به گفته محققین مردانگی سمی دارای سه بخش اصلی است :
• سرسختی : مرد باید از نظر جسمی قوی ، از نظر عاطفی سنگدل و از نظر رفتاری پرخاشگر باشد.
• ضد زنانگی : مرد باید از هر خصلتی که زنانه شناخته می شود دوری کند از جمله نشان دادن احساسات یا پذیرفتن کمک.
• قدرت : مردان برای بدست آوردن احترام باید به دنبال کسب قدرت و موقعیت اجتماعی و مالی باشند.
در فرهنگ مردانگی سمی ، مردان اجازه گریه کردن ندارند ولی در بروز خشونت آزادند به این ترتیب احساسات سرکوب شده مردان به شکل خشم بروز پیدا میکند و اولین قربانیان این خشونت ، زنان اطراف آن ها هستند ، به همین دلیل است که خشونت علیه زنان در جوامع مردسالار بیشتر دیده می شود.
مردان در جوامع مردن ارتباط خود را از دست داده اند و فشارهای اجتماعی از جمله رفتارهای خشونت آمیز ، رقابتی ، مستقل و بدون احساس مانند سمی مردانگی آن ها را در بر می گیرد.
مردانگی سمی مانند جعبه ای باریک ، تنگ و غیر قابل انعطاف است که مرد تلاش می کند به هر قیمتی شده در آن جا بگیرد. و برای جا گرفتن در این محفظه باید احساسات خود را مخفی کند تا به داشتن احساسات زنانه متهم نشود مثلا نمیتواند بگوید فلان نوزاد چقدر با نمک است یا دلش هوس بیسکویت کرده یا در کافه پن کیک میوه ای سفارش بدهد چون او یک مرد است.
تفاوت مردانگی سنتی و مردانگی سمی
بین مردانگی سمی و مردانگی سنتی تفاوت های زیادی وجود دارد.
تلاش برای موفقیت در کار و تامین نیازهای خانواده ، نیاز به مورد احترام بودن ، برنده بودن در رقابت های ورزشی و وفاداری به دوستان جزو معیارهای مردانگی سنتی محسوب می شوند که سمی نیستند ولی تلاش افراطی برای وادار کردن دیگران برای محترم شمردن وارد مرزهای مردانگی سمی می شود.
در مردانگی سنتی ، مرد باید قدرت داشته باشد و به امور مسلط باید ولی مردانگی سمی برای نشان دادن قدرت و تسلط به سمت خشونت پیش می رود.
در مردانگی سمی ، مردان برای پذیرفته شدن در جمع دوستان و قوی بودن از نظر زنان ، احساسات خود را بروز نمی دهند.
پسران برای این که مورد تایید قرار بگیرند باید بدون احساس و سرشار از قدرت و خشونت باشند و نتیجه سرکوب احساسات و عدم ابراز آنها زمینه های خشونت های خانگی و اجتماعی و خودکشی در آنها افزایش میدهد.
چرا مردانگی سمی خطرساز است؟
مروری بر آسیب های اجتماعی از جمله خشونت ، خودکشی ، سو مصرف الکل و مواد مخدر نشان می دهد که مردان قربانیان اصلی این آسیب ها هستند.
آمار پزشک قانونی در ایران نشان میدهد اغلب افرادی که درست به خشونت می زنند مردان هستند و اغلب قربانیان خشونت های منجر به مرگ از جمله چاقو کشی نیز مردان هستند.
موضوع رواج خشونت در بین مردان فقط محدود به ایران نیست و در تمام دنیا آمار خشونت های انجام شده در میان مردان بیشتر است.
اغلب متخصصان معتقدند که طبیعی شمردن خشونت در مردن آن ها را به سمت رفتارهای خشونت آمیز سوق می دهد.
جدای از بحث آسیب زدن به دیگران که در مردان بیشتر دیده می شود ، موضوع نگران کننده خودکشی هم اغلب در بین مردان دیده می شود که به نظر می رسد دلیلش عدم درد دل کردن مردان و عدم درخواست نیاز برای حمایت عاطفی و روانی از سوی مردان است.
مطالعه ای که در سال 2018 توسط محققین مریلند انجام شد نشان داد که دیدگاه سنتی از مردان به صورت افراطی و غیر منصفانه ای انتظار قوی بودن دارد به همین دلیل مردان در زمان افسردگی دیرتر کمک می گیرند و وخیم شدن شرایطشان منجر به خودکشی می شود.
مردان قربانی مردانگی سمی باید در سکوت ، درد و رنجشان را تحمل کنند و به چیزی نیاز نداشته باشند و هرگز چیزی را از دست ندهد و به غیر از خشم و شجاعت ظاهری ، حس و هیجان دیگری را نشان ندهد. به کسی وابسته نشوند و ضعفی از خودشان بروز ندهند.
عدم بروز احساسات در مردان باعث می شود که سو مصرف مواد مخدر و الکل در آن ها برای سرکوب احساسات افزایش پیدا کند.
رابطه عاطفی پدران و فرزندان در مردانگی سمی
از بین رفتن رابطه عاطفی پدران با فرزندان
به اطراف خود نگاه کنید ، چند پدر می شناسید که توان برقراری رابطه عاطفی محکم با فرزند نوجوانش داشته باشد ؟
از سویی دیگر عدم بروز احساسات در مردان میتواند زندگی خانوادگیشان را تحت تاثیر قرار بدهد ، مردی که از ابراز احساست منع شده در طولانی مدت امکان برقراری رابطه عاطفی با فرزندانش را از دست می دهد ، رابطه عاطفی پدران با فرزندانشان بعد از ورود به مدرسه کم رنگ و کم رنگ تر می شود و توان بروز عواطفشان را از دست می دهد چرا که آموزش های غلط او را به سوی مردانگی سمی هدایت می کند.
زمانی که پدران می خواهند درباره دغدغه های خود با فرزندان صحبت کنند ، فضای گفتگو خیلی سریع به سمت خشونت پیش می رود.
مردانگی سمی منجر به حذف نقش تربیتی پدر در خانواده می شود. پدری که برای بازی و گفتگو با فرزند دخترش وقتی نمی گذارد و برای این که پسری احساساتی تربیت نکند ، کمتر درباره احساساتش با او صحبت میکند ، به مرور ارتباطش را با فرزندان از دست می دهد.
زمانی که مردان نقش خود را در تربیت فرزندان گسترش دهنده همه سود می برند ، پسرانی که با پدرشان وقت می گذرانند و حمایت عاطفی دریافت میکنند کمتر به سمت بزهکاری می روند یا کمتر دچار افسردگی می شوند و احساس رضایت بیشتر از زندگی دارند.
عادت های ناسالم مردانگی سمی
مردانگی سمی با عادت هایی ناسالم همراه است.
به عقیده این مردان ، مراقبت از خود یک رفتار زنانه است و مردان باید با بدنشان مانند ماشین رفتار کنند و محدودیت هایشان را بشکنند و حتی با کم خوابی و ورزش زمانی که مجروح هستند بر محدودیت هایشان غلبه کنند.
این مردان علاوه بر این که از نظر فیزیکی خودشان را تحت فشار می گذارند از مراجعه به پزشک خودداری میکنند.
براساس مطالعه ای که سال 2011 انجام شد ، مراقبت های پیش گیرانه در مردانی که تفکر مردانه قوی تری داشتند نصف مردانی بود که باورهای متوسط تری در باره مردانگی داشتند.
به عنوان مثال ، مراجعه منظم سالانه به پزشک برای چک آپ بر خلاف باورهای مردان درباره سرسختی است.
از سویی دیگر مطالعه ای که در سال 2007 انجام شد نشان داد که مردانگی سمی علاوه بر این که مانع از دریافت درمان های پیشگیرانه می شود ، مردان را به رفتارهای ناسالم تشویق میکند.
در این مطالعه مشخص شد ، هرچه مردان بیشتر با هنجارهای مردانه مطابقت داشته باشند احتمال این که مرتکب رفتارهای پرخطر از جمله زیاده روی در مصرف الکل و دخانیات و اجتناب از مصرف سبزیجات شوند بیشتر است و معمولا این رفتارهای پرخطر را کاملا عادی می دانند.
انگ روانی بودن در مردانگی سمی
مردانگی سمی ، مردان را از درمان های سلامت روانی منصرف می کند ، بیماریهایی از جمله افسردگی ، اضطراب ، سو مصرف مواد و مشکلات سلامت روان از نظر این گروه از مردان ، به عنوان ضعف شناخته می شود.
مطالعه ای که در سال 2015 انجام شد ، نشان داد مردانی که مفاهیم سنتی مردانی را قبول دارند در مقایسه با مردانی که نگرش های جنسیتی انعطاف پذیر تری دارند ، نسبت به خدمات سلامت روان نگرش منفی بیشتری دارند.
از نظر مردانگی سمی حرف زدن درباره احساسات مردان نامناسب است ، همین اجتناب از گفتگو در مورد مشکلات و احساسات میتواند منجر به احساس تنهایی و انزوا در مردان شود و تمایل مردان برای کمک گرفتن در زمانی که مشکلات سلامت روانی را تجربه می کنند کاهش دهد.
کمک نکردن به دیگران در مردانگی سمی
مردانگی سمی باعث می شود مردان کمتر خودشان را درگیر رفتار کمک کننده نمایند و زمانی که شاهد قلدری یا مورد تعرض قرار گرفتن هستند ، دخالت یا کمکی نمی کنند.
مطالعه ای که در سال 2019 انجام شد نشان داد که مردانگی سمی مانع از تسلیت گرفتن به قربانی ، توجه به درخواست کمک یا ایستادن در برابر مجرم می شود.
به عقیده این افراد ، مردان باید قوی و پرخاشگر باشند و در مورد حملات مجرمانه صرفا نقش تماشاگر را ایفا می کنند.
به عنوان مثال این افراد اگر شاهد تجاوز جنسی باشند ، به احتمال کمتری سعی در متوقف کردن آن خواهند داشت البته اگر همین مردان فکر کنند که شهرتشان ممکن است با عدم دخالت ، به خطر بیوفتد ، در هر درگیری از دخالت خواهند کرد.
مردانگی سمی چیست, عدم ابراز احساسات در مردان, تفاوت مردانگی سنتی و مردانگی سمی
خطرات و عواقب مردانگی سمی
مردانگی سمی از نظر انجمن روانشناسی آمریکا
انجمن روانشناسی آمریکا APA بعد از 40 سال تحقیق و بررسی متوجه شد که فشارهای اجتماعی سنتی بر مردان میتواند عواقب شدیدی برای مردان و جامعه داشته باشد.
تحقیقات آنها نشان داد که مردانگی سنتی از نظر روانی مضر است و سرکوب احساسات در مردان باعث ایجاد آسیب های درونی و بیرونی می شود.
به گفت محققین زمانی که کلیشه های سنتی و فرهنگی از بین برود ، تفاوت زیادی در رفتارهای اساسی بین زن و مرد وجود ندارد.
اگر به عنوان یک مرد متوجه نشانه های مردانگی سمی در خود شده اید با خودتان صادق باشید تا بتوانید خودتان را تغییر دهید و رو به جلو حرکت کنید.
شاید در گذشته روابط خوبی نداشته اید یا برای ترساندن دیگران از قدرت بدنی استفاده می کرده اید ، به جای این که خودتان را برای گذشته سرزنش کنید روی امروز خود تمرکز کنید .
از دوستان یا شریک عاطفی تان کمک بگیرید ، به خصوص آنهایی که دارای رفتارهای سمی نیستند و درباره نحوه برخوردشان در موقعیت های سخت یا تعصبات خود درباره مردانگی بپرسید به جای این که حالت تدافعی بگیرید سعی کنید روی تاثیر رفتار خودتان بر دیگران فکر کنید.
عوارض مردانگی سمی
- قلدری
- بی نظمی در مدرسه
- افت تحصیلی
- زندان رفتن
- خشونت خانگی
- تجاوز جنسی
- رفتارهای پرخطر
- سوء مصرف الکل و مواد
- خود کشی
- آسیب های روانی
- فقدان دوستی و ارتباط عاطفی واقعی
- افسردگی
- اضطراب و استرس
- نارضایتی از شکل بدن
- عملکرد ضعیف اجتماعی
عادت های ناسالم مردانگی سمی, مردسالاری و مردانگی سمی, عواقب مردانگی سمی
راههای مقابله با مردانگی سمی
برای مقابله با مردانگی سمی باید از همان کودکی پسران را به درستی تربیت کنید و مانع تشویق رفتارهای خشونت آمیز در آنها شوید. تصور کنید با دختر کوچکتان در زمین بازی هستید و پسری وسایل او را به هم میزند یا او را هل می دهد و دخترتان شروع به گریه می کند.
اگر به دخترتان بگویید ، پسر است دیگر بیخیال و مادر او هم به بهانه این که پسربچه ها شیطنت دارند ، به پسرش نگوید که از دختر شما عذرخواهی کنید ، زمینه مردانگی سمی را در او تقویت کرده اید.
احتمالا بارها با جملاتی مثل ، او پسر است ، ذات مردان همین است ، شیطنت ویژگی پسرها است ، شنیده باشید. این جملات اغلب بروز خشونت های شیطنت آمیز در پسرها را عادی جلوه میدهد و زمانی که پسری زمین می خورد ، اجازه نمی دهید گریه کند ، ولی همین رفتارهای کوچک باعث می شود که پرخاشگری در پسر شما ماندگار شود و رفتارش به سمت سمی شدن سوق پیدا کند.
1 – پسران برای خشونت آفریده نشده اند : برای مقابله با مردانگی سمی باید این فرهنگ غلط را که می گوید پسران از نظر بیولوزیکی برای خشونت و تزلزل ساخته شده اند را فراموش کنید و در مواجهه با اشتباهات آن ها از عباراتی مانند ، پسران طبیعتشان این است ، او این کار را انجام میدهد چون دوست دارد ، استفاده نکنید.
2 – حرف زدن : پسران معمولا از بچگی با باید ها و نباید های یک مرد بزرگ شده اند و به آن ها یاد داده اند که هر چیز دیگری را رد کنند. شما باید با صراحت با مردانی که چنین طرز فکری دارند مقابله کنید و باورهای غلط جامعه را تغییر دهید. با آن ها درباره استدلال های اشتباه شان بحث کنید تا به اشتباه فکر نکند با او موافقید و این سمیت را بیشتر پخش کند و آسیب های بیشتری به نسل های کوچکتر از جمله پسر ، برادر زاده یا شاگردانش وارد کند.
مردان جوان با آلوده شدن به این باورهای سمی به رفتار بی منطق مردان سمی ادامه خواهند داد و زیباییهای اطرافشان را ویران میکنند. مردان سمی در زندان باورهای سمی حبس می شوند و همان جا ، تنها ، منزوی ، دلگیر و تلخ می میرند.
3 - با فرهنگ کار بیش از حد مقابله کنید : این فرهنگ به مردان آموخته که باید همیشه کار کنند و برای خانواده و خودشان وقتی صرف نکنند در غیر اینصورت کارمند خوبی نیستند. این باور به قدری در بالاترین رده های قدرت و سازمان های تحت سلطه مردان رسوخ کرده که نیاز به انقلاب دارد. در این دنبا مرخصی گرفتن برای پدر شدن ، دلیل موجهی محسوب نمی شود. دنیای مردانه تنها در کار کردن و کار کردن در آخر هفته ها ، تعطیلات و حتی شبانه محدود می شود.
اگر در سازمانی رئیس هستید میتوانید طرز فکر مردان را به صورت گروهی تغییر دهید ، به آنها بگویید لازم نیست آخر هفته کاری انجام دهند و باید در کانون گرم خانواده باشند و با همسر و فرزندانشان خوش بگذرانند.
4 – احساسات پسران و مردان را به رسمیت بشناسید : هنگامی که پسربچه ها ناراحتند آن ها را تحقیر نکنید. به آنها اجازه بروز احساسات را بدهید و دیگر از جمله مرد که گریه نمی کند استفاده نکنید. پسران برای آموختن تاب آوری و تحمل نیازی به سرکوب احساسات ندارند.
مردان برای سربلند بیرون آمدن از مشکلات و استرس ها نباید آنها را انکار کنند بلکه باید به درستی مشکل را بشناسند و با مشکلات درگیر شده و پا پس نکشند با جدیت در مسیر بهبود قدم بردارند.
با پسرهایتان هر از گاهی درد دل کنید تا متوجه شوند میتوانند بدون سرزنش و ترس از تحقیر احساساتشان را بیان کنند و به دنبال راه حل باشند.
5 – با دوستانتان درد دل کنید : فراموش نکنید که پایان مردانگی سمی به دست خود مردان امکان پذیر است ، جرئت داشته باشید و آسیب پذیری خودتان را بروز دهید ، همه مردان از مشکلات عاطفی زیادی باید عبور کنند ، با درد دل کردن به دوستانتان به آن ها بیاموزید که میتوانند با شما درد دل کنند و حتی به پهنای صورت اشک بریزند و غم و اندوهشان را تخلیه کنند.
منبع: بیتوته