آخوند خراسانی عقل را در لباس اصول به حوزه‌ها راه داد

جناب ترابعلي سلام عليکم ضمن تشکر از شما گويا مطلبي را که در باب هشام مثال زدم را کامل دقت نکرديد منظورم از مثالي که در مورد هشام زدم کارهايي است که او در استدلال هاي عقلي خود انجام داده است شما ببينيد به صورت گسترده و متنوع برداشت هاي عقلي اي دارد که البته ريشه و خطوط اصلي آن را از مولاي خود فراگرفته است. ممکن است ساير اصحاب اين مقدار و با اين زيبايي از عقل خود بهره نگرفته‌اند.
از هشام بگذريم با شما موافقم که نمي‌شود گفت مرحوم آخوند يا مرحوم شيخ معصومند اما در مقابل به صرف چند خطاي علمي يا رفتاري نمي شود براحتي ساحت آنها و عظمت آنها را خدشه دار کرد.
اما انتقاد از مرحوم آخوند تا الان که چند سال است در درس خارج شرکت تماما نقل و نقد و ابطال نظريه آخوند مطرح است و اساسا حساسيتي هم در اين زمينه نديدم بلکه محکوميت نيست و گمان نمي کنم منظور شما هم محکوميت باشد.
بايد حق اظهار نظر آزادي عمل به عقلگرايان داده شود و نبايد نسبت به اين قضيه حساسيت به خرج داد و مثلا با فتوا و برخوردهاي غير علمي تحچر گري کرد ولو راه صحيح تر اين است که عقل بايد در خدمت وحي باشد.
عقل گرايان در طول تاريخ اعم از مرحوم آخوند کمپاني و غيره خود را شاگردان مکتب وحي مي‌دانند و اينگونه از دين فهميده اند و براي اثبات مسيرخود صدها دليل شرعي دارند ولو شما بعضي از آنها را مخدوش بدانيد.
اميدوارم که سنت حسنه توسعه ديد و احترام به آرام به آراء انديشمندان مسلمان و رعايت انصاف در جرح و تعديل شخصيت بزرگان علمي حوزه سرلوحه کار همه ما قرار گيرد.
از ديدگاه شما و لطف شما نسبت به بنده و همچنين از سايت شيعه نيوز که زمينه اين بحث علمي را فراهم کرد سپاسگزارم.

جناب علی اقا ؛ دفاعیه شما را خوندم . هشام چیزی ازخودش به دین خدا اضافه نکرده است و در محضر امام معصوم زانو زده و استفاده کرده و حرفهای معصوم را با حرفهای خودش مطابق نکرده است بلکه فکر خودش را با حرفهای معصوم مطابق کرده است . اما اینکه ما بیائیم و حرفهائی از خودمان را به معصوم نسبت بدهیم و مخالفت با این حرفها رو هم ارتداد بدانیم این در مکتب عقل هم نیست چه رسد به مکتب معصوم . اعدام شیخ فضل الله نوری هم معلوم است که از کجا و چه جوری بوده است . این کلمات مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی که تازه با هزار تقیه و لاپوشانی بیان شده است و این تعریضات آیت الله بهجت به فتوای مشروطه و اشتباهات مرحوم آخوند رحمه الله . به هر تقدیر من هم آخوند را محترم می دانم ولی نه مطلق و بی قید بطوری که الان کم مانده است در درس کفایه آخوند یک ضریح بگذارند و هر روز آخوند را مثل امیر المومنین تبرک کنند . علی آقای عزیز , تا اجازه انتقاد به مخالفان آخوند درحوزه داده نشود اشتباهات آخوند هم معلوم نمی شود . الان اگر کسی در قم بخواهد نقد کفایه کند او را همین آقایان که ادعای عقلگرائی دارند تکفیر می کنند . مگه چند سال پیش نبود که برخی از آقایان تهدید کردند که کفن پوش در قم حرکت خواهند کرد ؟ در هتک عزای امام حسین این را نگفتند ولی در تضعیف کفایه گفتند ؟! خب این را عقلگرائی می دانند ؟ این که دکان و دستگاه داری است و ربطی به عقلگرائی ندارد .
علی جان ، دین ما کهنه نیست که نوگرائی بخواهد . دین ما یک دین است و اگر کلینی هم الان باشد می بایست همان دینی را ببیند که در کافی اش آورده است . والا دین دستخوش تحریفات می شود و به تدریج حلال خدا حرام و حرام خدا حلال خواهد شد و این دیگر دین نیست و از علوم انسانی هم ضعیفتر خواهد بود

سلام جناب ترابعلي به نکته خوبي اشاره کردي اما اين نبايد سبب کم کردن اهميت و ارزش علمائي باشد که سال هاي سال در مکتب اهل بيت زانو زده اند و شاگردي قرآن کردند و با انديشه خود ابواب جديدي به روي مردم گوشودند.
براي مثال توجه کن به نوآوري هاي هشام شاگرد جوان امام صادق عليه السلام و تقدير کم نظير امام عليه السلام از او.
خدمات ارزشمند آخوند در حوزه هاي علميه بيش از آن چيزي است که در سخن مفسر عظيم الشان قرآن ذکر شد و اتهام در جريان مشروطه به مرحوم آخوند بايد دقيقتر بررسي شود و نبايد به اين سادگي دامن يکي از بزرگترين مفاخر حوزه هاي علميه در صدهاي اخير را صرفا با يک مطلب ضعيف لگه دار کرد.

آخوند خراسانی هم یک عالم است در طول هزاران عالمی که شاحت شیعه به خودش دیده است و نه او اتمام عقل است و نه آغاز عقل . او هم آرائی دارد که اگر انصاف در کار باشد خیلی هایش قابل نقض است و متاسفانه برخی از آنجا که مغلق نویسی را دوست می دارند از مغلقات آخوند تمجید می کنند . نهایت عقل آخوند هم پیمانی با مشروطه چیان و اعدام شیخ فضل الله نوری است . این آیا هنر است که این گونه روی آن چنین مانوری می شود . ما باید ببینیم ائمه دینمان به ما چه گفته اند و عالمی مطاع و متبع است که در چهار چوبه سخنان ائمه دین حرکت کند و الا اگر بساط عقل من و عقل تو در کار باشد که هر کس از گرد راه رسیده چیزهائی می گوید و اسمش را دین می گذارد . عقلی محترم است که در چهار چوبه اطاعت سخنان معصوم حرکت نماید نه اینکه برای معصوم چهارچوبه درست کند