به گزارش «شیعه نیوز»، معاون برنامهریزی و هماهنگی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به تازگی اعلام کرده است که بیش از ۴۵درصد از ازدواجها ناموفق بوده و از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ طلاق ۲۸درصد رشد داشته است.
او سه عامل بیتوجهی، بیتعهدی و بیاحترامی را از مهمترین عوامل افزایش طلاق عنوان کرده است.آنطور که آمارها نشان میدهد از هر سه ازدواج در سال ۱۴۰۰ یک مورد به طلاق منجر شده است، همچنین محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است و حدود ۸۰ درصد طلاقها توافقی انجام میشود.با دکتر محمدرضا محبوبفر، جامعهشناس و کارشناس حوزه آسیبهای اجتماعی درباره شرایط بیکاری زنان در کشور گفتگو کردیم.
آمار طلاق از آنچه گزارش شده بیشتر است
محبوبفر میگوید: به نظر من آمار ارائه شده به روزرسانی نشده است به این دلیل که مربوط به ۶ ماهه دوم سال ۱۴۰۰ است، اما حالا که در سال ۱۴۰۱ هستیم و گرانیها و مشکلات معیشتی نیز افزایش یافته است این آمار نیز افزایش پیدا کرده است یعنی اگر در سال ۱۴۰۰ آمار طلاق یک مورد از هر ۳ ازدواج بوده است الان میتوان گفت ۲ مورد از هر ۳ ازدواج منجر به طلاق شده است.
وی در ادامه توضیح میدهد: هر قدر شرایط اقتصادی جامعه، گرانی، تورم، مشکلات مسکن، مشکلات اجارهنشینی و کاهش درآمد خانوادهها افزایش مییابد تاثیری مستقیم بر پدیده طلاق میگذارد.این جامعهشناس با اشاره به اینکه از بیتوجهی، بیتعهدی و بیاحترامی به عنوان مهمترین عوامل طلاق یاد شده است، عنوان میکند: ریشه هر ۳ این موارد به عوامل اقتصادی میرسد. در حال حاضر مردم با چند شیفت کار کردن میتوانند معیشت خود را اداره کنند. بیتوجهی زوجین نسبت به یکدیگر از همینجا ناشی میشود.
وی اضافه میکند: در گذشته زوجین به لحاظ معیشتی تامین بودند، اما امروز زن و مرد هر دو کار میکنند و بیرون از خانه هستند تا امرار معاش کنند امروز خط فقر بین ۱۴ تا ۱۶ میلیون تومان است. در واقع نگاهی به خط فقر و ساعات کاری زوجین در کنار ۳ عامل مطرح شده درباره طلاق نشان میدهد که امروز زن و مرد کمتر در کنار هم هستند.
محبوبفر با اشاره به تاثیر عامل بیتعهدی در افزایش طلاق میگوید: وقتی معاش تامین نیست و مرد خانواده ۲ تا ۳ شیفت و زن خانواده یک شیفت کار میکند مشخص است که صمیمیت و تعهد میان دو نفر شکل نمیگیرد. از سوی دیگر عامل بیاحترامی نیز باید ریشهیابی شود. بیاحترامی به معنای خشونت خانگی است چه زن نسبت به مرد و چه مرد نسبت به زن، این بیاحترامی و خشونت امروز دو طرفه شده که باز هم ناشی از نبود صمیمیت است.
وی دلیل دیگر بیتعهدی را افزایش فحشا در جامعه عنوان کرده و توضیح میدهد: خیانت زناشویی یکی از تبعات بیتعهدی و نشانگر افزایش فحشاست، هر قدر که مشکلات اقتصادی و معیشتی افزایش مییابد شاهد آن هستیم که فحشا بیشتر میشود و خانوادههای بیشتری از هم میپاشند، در واقع خیانت همسران نسبت به هم بیشتر میشود.
طلاق دهه هشتادیها به دلیل شکاف نسلی
به باور این آسیبشناس اجتماعی یکی از عوامل افزایش قابل توجه طلاق که بسیاری از آنها توافقی انجام میشود موضوع افزایش میزان وام ازدواج است، به این معنا که با افزایش این وام تعداد ازدواجهای صوری نیز افزایش یافته است.
محبوبفر توضیح میدهد: میزان وام ازدواج نسبت به خط فقر معیشتی و گرانی مسکن رقمی نیست که به امید آن زندگی تشکیل شود؛ لذا زن و مرد برای اینکه بتوانند گوشه کوچکی از زندگی شخصی خود را تامین کنند دست به ازدواجهای صوری میزنند تا وام را دریافت کنند بعد هم طلاق میگیرند.
وی با اشاره به اینکه از یک سو آمار ازدواج در میان متولدین دهه ۸۰ جهش مییابد و از سوی دیگر طلاق هم میان آنها آمار وحشتناکی دارد، عنوان میکند: نکته اول آنکه ازدواج دهه ۸۰ یعنی کودک همسری، از طرف دیگر وقتی درباره این نسل صحبت میکنیم باید به شکاف بین نسلها هم توجه کنیم یعنی زوجین متولد دهه ۸۰ طالب سنتها نیستند آنها بیشتر به دنبال خودمختاری هستند به همین دلیل هم به سرعت ازدواج کرده و به سرعت طلاق میگیرند. این موضوع یک شکاف نسلی نسبت به دهه ۷۰ و دهه ۶۰ است.
این استاد دانشگاه بر این باور است که ازدواجهای امروز غالبا پایه و اساس درستی ندارند اما نکته مهم آن است که در جامعه ما بر مشاوره پیش از ازدواج تاکید زیادی میشود در حالیکه بر مشاورههای بعد از ازدواج اشارهای نمیشود و رسانهها و جامعه مشاوره بعد از ازدواج را نمیپسندند و زوجین هم زیربار آن نمیروند. این درحالیست که با توجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه مشاوره بعد از ازدواج به شدت مورد نیاز است.
وی تصریح میکند: وضعیت اقتصادی جامعه بهگونهای شده است که مردم دچار سوءتغذیه شدهاند، این درحالیست که روح و روان سالم در بدن سالم است، اما جسم مردم زیربار گرانی و تورم خرد شده و مشکلات معیشتی کارد را به استخوان مردم رسانده است. امروز قوت لایموت مردم نان است، درحالیکه قیمت نان برخلاف ادعاها افزایش داشته است. هر قدر گرانی بیشتر شود بدغذایی و سوءتغذیه هم بیشتر میشود.
این جامعهشناس میافزاید: امروز مردم با ضعف در بدن مواجهند که باعث میشود روح و روانشان نیز دچار مشکل شود یعنی مردم دچار عصبیت، استرس و اضطراب و پریشانی هستند که بخشی از آن ناشی از عدم امید به آینده است و بخشی دیگر ریشه در مشکلات جسمی دارد. این مشکلات روانی و عصبیت در خانواده منجر به خشونت، بیمحلی و بیاحترامی میشود.
وی اظهار میکند: بسیاری از طلاقها ناشی از نبود عشق و فقدان رابطه جنسی است در واقع وقتی میان زوج و زوجه عصبیت وجود داشته باشد این موضوع در رابطه جنسی آنها نیز تاثیرگذار است. در واقع وقتی سوءتغذیه جسم را دچار مشکل میکند و آثار روحی و روانی بر جای میگذارد یا وقتی فرد نگران معیشت و روزهای آینده است نمیتوان انتظار داشت که رابطه زناشویی مناسبی هم داشته باشد.
محبوبفر خاطرنشان میکند: امروز مهاجرت از یک شهر به شهر دیگر افزایش یافته است که علت آن نیز تغییرات اقلیمی و به دنبال آن تخریب سرزمینی از جمله فرونشست و رانش زمین است. در پس این کوچ اجباری تقابل فرهنگی رخ میدهد. این تقابل فرهنگی در بقای ازدواج و خانواده نقش دارد. بررسیها نشان میدهد طلاق در خانوادههایی که از یک شهر به شهری دیگر کوچ کردهاند بیشتر بوده است. تمامی این عوامل باعث افزایش طلاق میشود.
این جامعهشناس همچنین با اشاره به افزایش پدیده شوهران فراری و ترک خانواده توسط مرد خانواده ناشی از افزایش فشارهای اقتصادی و نبود درآمد کافی و کاهش تابآوری این گروه از شوهران، تصریح میکند: وقتی زن خانواده شاهد فرار همسر از خانواده و عدم بازگشت او به خانواده است اقدام به طلاق غیابی میکند، در واقع اخیرا تعداد این نوع درخواستهای طلاق بیشتر شده است.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به عدم حمایتهای اجتماعی و حقوقی از زنان، تصریح میکند: با توجه به اخراج زنان و بیکاریهایی که در جامعه شاهد هستیم آنها چارهای ندارند جز اینکه مهریه خود را درخواست کنند تا امور خود را مدیریت کنند. وقتی که پای مهریه وسط میآید طلاق هم به صورت اتوماتیک انجام میشود. تمام این موارد باعث شده که میزان طلاق افزایش قابل توجهی یابد.
منبع: جامعه 24