«شیعه نیوز»: با توجه به بالا رفتن آمار طلاق در سن کم در کشورمان، این نگرانی برای بسیاری از مسئولان و خانواده ها به وجود آمده که چه چیزی سبب افزایش اینگونه طلاق ها شده است؟ و جوانان کم سن و سالی که جدایی را تجربه می کنند با چه پیامدهایی دست و پنجه نرم خوهند کرد؟
آمارهای کشورمان در مورد طلاق در سن کم چه می گوید؟
گرچه گاهی طلاق آخرین و درست ترین انتخاب محسوب می شود، اما مسلما هیچ فردی دوست ندارد ان را تجربه کند. در هر جامعه ایی از هر کجای دنیا، طلاق وجود داشته و دارد، و نمی توان آن را کتمان نمود.
اما قسمت تاسف بار ماجرا آنجا است که در سال های اخیر طلاق در سن کم بیشترین سهم را در میان طلاق ها به خود اختصاص داده است. به نحوی که بر اساس آماری که در سال های 99 و 98 اعلام شد، بیشترین طلاق ها مربوط به سنین 30 تا 39 سال می باشد.
نکته ناگوار این است که اغلب طلاق ها در 5 سال اول زندگی مشترک رخ داده اند. البته در برخی از خانواده سن ازدواج بسیار پایین آمده و همین امر نیز باعث شده است تا آمار طلاق در رده سنی زیر 18 سال نیز قابل توجه باشد. بنابراین، بایستی زنگ خطر طلاق زودهنگام را جدی گرفت تا بیش از این شاهد رخداد چنین موردی در جامعه خود نباشیم.
دلایل طلاق در سن کم چیست؟
اگر سن انواع طلاق در جامعه ایی در یک بازه زمانی رشد داشته باشد، مسلما علاوه بر دلایل فردی، یک سری دلایل عمومی را نیز باید دخیل دانست که سبب افزایش چنین موردی شده اند. برای بررسی دلایل طلاق در سن کم را در کشورمان موارد زیر را می توان از مهم ترین علت ها شمرد.
نامناسب بودن وضعیت اقتصادی: اگر توان خرید پایین بیاد یا امرار معاش به سختی باشد، تاثیر مستقیمی بر روی شرایط روحی افراد خواهد گذاشت. حتی می تواند موجب افسردگی شود. در این میان فقر و بیکاری نیز نقش مهمی در علت طلاق دارند.
ازدواج در سن پایین: عدم بلوغ و رشد عقلانی و عاطفی در برخی جوانان کم سن و سال خود یک عامل مهم در طلاق سن پایین است.
بالا رفتن سطح توقعات: تغییر الگوهای زندگی و انتظاراتی که زوجین از یکدیگر دارند، سبب وارد شدن فشار روانی خواهد شد. بویژه، توقع داشتن یک زندگی مجلل با تمام امکانات رفاهی در همان ابتدای ازدواج که در حال حاضر برای بسیاری از زوجین غیر ممکن می باشد منجر به طلاق عاطفی می گردد.
تغییر فرهنگ: با وجود نقش پر رنگ فضای مجازی، سبک زندگی در ایران نیز دچار تغییرانی شده و گاها الگوهای اشتباه و نامتناسب با زندگی ما باعث دلسردی و میل به طلاق در سن کم در بین جوان ها می شود. از سوی دیگر، نقش خانم ها نسبت به قبل تغییر کرده و به فعالیت های اجتماعی تمایل بیشتری نسبت به خانه داری نشان می دهند که البته این امر هنوز در فرهنگ ما چندان پذیرفته نشده است.
بی توجهی به مرزهای اخلاقی: تعبیر اشتباه روشنفکری در برخی جوانان و آزادی های بیش از حد با جنس مخالف، میزان خیانت را افزایش داده و همین امر به نسبت آمار طلاق را بیشتر خواهد کرد.
7 مورد از عواقب طلاق در سن پایین
شاید تحمل پیامدهای بعد از طلاق برای هیچ فردی آسان نباشد، اما برای یک جوانان کم سن و سال به مراتب دشوارتر خواهد بود. چرا که آن ها دارای روحیه حساس تر و شکننده تری هستند و بعلاوه هنوز استقلال کامل را به دست نیاورده اند. به همین دلیل، بهتر دیدیم تا عواقب طلاق در سن کم را با توضیحاتی بیان نماییم.
احساس تنهایی و شکست
بر اساس تحقیقاتی که در زمینه طلاق صورت گرفته شده است، به طور معمول افراد بعد از جدایی احساساتی همچون تنهایی، خشم، قربانی بودن، گناه و پشیمانی بعد از طلاق را تجربه می کنند.
این حالات در میان جوانان بیشتر می باشد و حتی ممکن است دچار افسردگی شوند. آن ها حداقل تا یک بازه زمانی کوتاه یا طولانی مدت حس درماندگی کرده و خود را ضعیف می پندارند.
این احساسات در آغاز برای آقایان بیشتر بوده و بعد از مدتی کمرنگ تر می گردند. اما خانم ها مدت زمان بیشتری را با چنین اشتغالات ذهنی به سر می برند و حتی احتمال افسردگی در آن ها دو برابر مردان است.
نگاه جامعه و مورد قضاوت قرار گرفتن
به طور معمول، افرادی که طلاق در سن کم را تجربه می کنند، نسبت به دید اطرافیان و اینکه درباره آن ها چه فکری می کنند وحشت دارد. سوال هایی که ممکن است در مورد علت طلاق از آن ها پرسیده شود، برداشت های منفی نسبت به آن ها، ترحم، سخنان طعنه آمیز و یا حتی سردی روابط دیگران آزار دهنده می باشد.
حتی اگر چنین مواردی در حقیقت نیز وجود نداشته باشد، اما به دلیل آنکه فرد خود به قضاوت اطرافیان اهمیت می دهد، برداشت های این چنینی خواهد داشت. البته متاسفانه گاهی اوقات، خانواده، دوستان یا آشنایان با کنجکاوی ها یا ترحم های بی جا باعث آزرده خاطر شدن این افراد می شوند.
ترس از ازدواج مجدد
تجربه تلخی که از ازدواج قبلی به دست می آید، سبب می شود تا غالبان زنان و مردان تا مدت های میلی به ازدواج یا برقراری ارتباط با جنس مخالف نداشته باشند.
به خصوص آنکه طلاق در سن کم این اجازه را به دیگران می دهند که فرد را مورد سزنش قرار داده و و تصور کند که بیشترین اشتباه در زندگی زناشویی از سوی او بوده است.
بنابراین، هراس از اینکه مبادا مجددا یک انتخاب اشتباه داشته باشد و دوباره این حالات را تجربه کند، امکان دارد وی را دچار وسواس فکری کرده و خود را ناتوان از یک شروع مجدد ببنید. این مورد در میان زنان بیشتر خود را نشان می دهد و ترس بیشتری را در بین آن ها ایجاد می کند.
کم شدن اعتماد بنفس
بسیاری از خانم ها و آقایان پس از طلاق در سن کم به دلیل همان احساسات منفی ، توان بازسازی نداشته و اعتماد بنفس خود را از دست می دهند.
آن ها به دلیل آنکه طلاق را یک شکست می دانند، دیگر کمتر به خود باور دارند. این افراد حتی ممکن است تصور نمایند که خانواده دیگر مثل قبل آن ها را دوست نداشته و خود را مانند یک غریبه بدانند.
عدم اعتماد بنفس در طلاق در سن کم می تواند چند منشا داشته باشد. یا فرد خود را قربانی یک رابطه می بیند و احساس می کند که به او ظلم شده، یا آنکه خودش را مقصر جدایی دانسته و بهمین خاطر از خود متنفر می شود.
افسردگی از عواقب طلاق در سن کم
تحقیقات نشان می دهد که اغلب افراد بعد از طلاق یک دوره افسردگی را پشت سر می گذارنند. این دوره بسته به شخصیت فرد و توان مقابله با افکار منفی می تواند متفاوت باشد. اما به طور کلی طلاق در سن کم برای هر دو جنسیت کسلی و بی حالی را به همراه خواهد داشت.
در افسردگی حالاتی همچون اضطراب و نگرانی وجود دارد که باعث تحلیل انرژی خواهد شد. اما تفاوتی که در این زمینه بین آقایان و خانم ها وجود دارد، آن است که خانم ها حالات درونی خود را راحت تر با دیگران در میان گذاشته و بروز می دهند.
در حالیکه مردان در این رابطه کمتر حرف می زنند و سعی می کنند آن را در درون خود پنهان نگه دارند. به همین سبب، برای اطرافیان فهم میزان افسردگی در آقایان سخت تر از زنان می باشد.
بدبینی نسبت به جنس مخالف
بوجود آمدن دید منفی نسبت به جنس مخالف، یکی دیگر از پیامدهای طلاق است. این بدبینی در میان مردان پس از طلاق در سن کم بیشتر زنان می باشد. چرا که خشم و هیجانات منفی زیادتری را از خود نشان داده و تا مدتی ترس از عشق اشتباه دیگری را دارند.
حتی در مواردی که درخواست طلاق از سوی زن بوده است نیز میزان این بدبینی بالا است. دلیل اصلی این امر هم آن است که غالبا خود را قربانی توقعات و انتظارات نامعقول همسر خود می دانند.
مشکلات مالی
با وجود آنکه زنان در دین و کشور ما از حق مهریه برخوردارند، اما گاهی اوقات این مهریه بعد از طلاق به آن ها تعلق نمی گیرد و این مسئله باعث بروز مشکلات اقتصادی برای آن ها می شود. بخصوص اگر در این ازدواج فرزندی نیز حاصل شده باشد و حضانت ان بر عهده مادر باشد.
اما نمی توان گفت که سختی عواقب مالی طلاق در سن کم و برگشت به زندگی دوباره بعد از طلاق همیشه متوجه زنان است. مردانی که علیرغم سن کم جبور به پرداخت مهریه می شوند در آینده با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه خواهند شد و برای جبران آن بایستی تلاشی دو چندان داشته باشند. با تمام این تفاسیر به دلیل کم بودن تجربه جوانان، از عهده مخارج برآمدن عموما دشوارتر خواهد بود.
انتهای پیام
منبع : دکتر فکر