سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

تحف العقول و روضه کافی در انتظار ناشر!

فریده مهدوی با اشاره به سختی های ترجمه آثار شیعی و ذکر این نکته که حتی یک نسخه از برخی آثار ترجمه شده به دست ایشان نرسیده می گوید: هنوز تحف‌العقول و روضۀ کافی پسرم به زبان انگلیسی (با ویرایش بنده و مقدمه‌ای به قلم پدر عزیزم) و نیز کتاب غیبت شیخ طوسی(ره) یا کتاب عباس بن علی(ع) (به قلم مرحوم مقرم) ناشری نیافته است.
کد خبر: ۲۵۸۵۳۰
۱۳:۰۳ - ۰۳ مرداد ۱۴۰۰

«شیعه نیوز»: فریده مهدوی با اشاره به سختی های ترجمه آثار شیعی و ذکر این نکته که حتی یک نسخه از برخی آثار ترجمه شده به دست ایشان نرسیده می گوید: هنوز تحف‌العقول و روضۀ کافی پسرم به زبان انگلیسی (با ویرایش بنده و مقدمه‌ای به قلم پدر عزیزم) و نیز کتاب غیبت شیخ طوسی(ره) یا کتاب عباس بن علی(ع) (به قلم مرحوم مقرم) ناشری نیافته است.

خانم فریده مهدوی دامغانی، دارای درجۀ دکتری در زمینۀ مطالعات ادبیات اروپای قرون وسطی و مسلط به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، اسپانیایی و پرتغالی و آشنا به زبان لاتین، مترجم متعهد و پرکاری است که تاکنون بیش از ۶۰۰ اثر از زبان‌های فارسی، انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، اسپانیایی و لاتین ترجمه کرده‌ و آثار ارجمندی را به دو یا سه زبان خارجی برگردانده‌اند که در حقیقت کار چندین و چند نهاد و سازمان و وزارتخانه است. گفتگوی زیر به منظور آشنایی با کارهای تازه ایشان است.

خانم مهدوی لطفا از کارهای جدیدتان برای ما صحبت کنید و بفرمایید چه آثاری را در سالهای گذشته به فارسی یا برعکس به زبان‌های خارجی ترجمه کرده‌اید؟

بسیار سپاسگزارم از اینکه روزنامۀ محترم اطلاعات فرصت دیگری به بنده مرحمت فرموده است تا از کارهای جدیدم صحبت کنم. در سه سال گذشته، پس از چند سال ترجمۀ آثار شیعی به صورت منحصراً، سرانجام به ترجمۀ تعدادی آثار خارجی نیز اقدام ورزیدم که می‌توان از کتاب «فرشتگانی در لابلای گیسوانم» اثر بانو لُرنا بِرن که داستان زندگی واقعی عارفه‌ای ایرلندی در همین دوران است و می‌تواند فرشتگان را با دیدگانش مشاهده کند، نام برد. این کتاب به بیش از سی زبان ترجمه شده و از محبوبیت بسیار بالایی در کشورها برخوردار بوده است.

کتاب دومم «اگر باران بیاید» اثر نویسندۀ معروف ژاپنی تاکوجی ایشی واراست که فیلم و سریالی از آن ساخته شده و رمانی بسیار زیبا و لطیف است.

کتاب‌های بعدی، مجموعه‌ای تحت عنوان «در قلمرو نور» است که از سه مجلد تشکیل شده است و به مانند مجموعۀ ده جلدی دیگرم تحت عنوان «در آغوش نور»، مربوط به تجربیات نزدیک به مرگ است. جلد نخست «به سوی نور»، جلد دوم «ارمغانی از بهشت» و جلد سوم «بازگشت به سرای اصلی» نام دارد. اخیراً هم کتاب «کاترین، عشق و دیگر هیچ» اثر بانو ژولیت بِنزُنی را که قرار است انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد پس از سالها تجدید چاپش کند ویرایش مجدد کردم و امیدوارم مورد پسند خوانندگان قرار بگیرد.

کتاب ادبی دیگری هم از دومین شاعر بزرگ ایتالیا که در قرن نوزدهم می‌زیسته و نزدیک به پانصد صفحه است، ترجمه کرده‌ام و اینک منتظر دریافت مجوز نشر آن هستم.

در طبقه‌بندی آثار شیعی هم سال گذشته، کتاب مستطاب «غیبت» شیخ طوسی(ره) را به فرانسوی ترجمه کردم و پس از آن، کتاب بسیار مفید و ارزشمند «ناگفته‌هایی از حقایق عاشورا» به قلم شیوای حضرت آیت‌الله میلانی حسینی را که خداوند ایشان از بلیات محفوظش بدارد، به زبان انگلیسی ترجمه کردم که آن نیز به زودی منتشر می‌شود. الان هم در حال ترجمۀ یک اثر بسیار قدیمی فرانسوی هستم که بیش از هشتصد و اندی سال پیش به رشتۀ تحریر درآمده بوده است و تاکنون به زبان فارسی ترجمه نشده است.

تاکنون چه آثار مهمی را در ادبیات شیعی به زبان‌های گوناگون ترجمه کرده‌اید؟

گرچه این نکته را بارها توضیح داده‌ام، اما برای نوبتی دیگر باید علت شکل‌گیری و آغاز شدن این نوع آثار را خدمتتان عرض کنم. سالها پیش در نخستین عمره‌ای که توفیق تشرف به آن را یافتم، در آخرین شوط از آخرین طواف که در ماه رجب صورت گرفته بود و بی آنکه هیچ تمایلی به وداع کردن با آن مکان متبرک و الهی داشته باشم، در حین راه رفتن در گرمایی بالای پنجاه درجۀ سانتیگراد در چلۀ تابستان، از خداوند متعال تقاضا کردم که در هفتمین شوط، دعایی نیکو از وجودم تراوش کند تا آن را به نیکوترین وجه به خالق یگانه‌ام تقدیم دارم. ناگهان بی آنکه آگاهی دقیقی از روح و جانم در آن لحظه داشته باشم، از خداوند تقاضا کردم تا توفیق مرحمت فرماید هر آنچه متن شیعی شایسته و ضروری و لازمی وجود داشته باشد به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی (و شاید هم ایتالیایی) ترجمه کنم و زکات علم بسیار ناچیزم را به آن شکل خالصانه تقدیم دارم.

این دعا در سال ۱۳۸۴ بر زبانم جاری شد و در طول سالهای بعد، توفیق یافتم که نزدیک به سیصد متن شیعی را به دو زبان فرانسوی انگلیسی و برخی را نیز به ایتالیایی ترجمه کنم. از میان این آثار، تمام دعاها و زیارت‌ها و خطبه‌ها و حتی قصیده‌های بسیار معروف شیعی و به‌ویژه عاشورایی را ترجمه کردم که در دو مجلد تحت عنوان «در آستانۀ رحمت الهی» منتشر شد. پیش از آن فقط به ترجمۀ صحیفۀ مبارکۀ سجادیه مبادرت ورزیده بودم، ولی پس از آن نخستین سفر عمره که آنقدر پر برکت بود که در طول سالهای بعدی نیز دیگر بار به همراه اعضای خانواده‌ام و حتی در یک نوبت با پدر عزیزم به سرزمین وحی رفتم، این توفیق را یافتم که صحیفۀ مبارکۀ سجادیه را به زبان ایتالیایی نیز ترجمه کنم.

سپس کتاب «لهوف» و «نفس المهموم» و چندین و چند کتاب گوناگون راجع به حضرت سیدالشهدا(ع) که با عنوان «مقتل» معروف هستند و نیز آثاری راجع به سیره و زندگینامۀ چهارده معصوم(ع)، مانند زندگینامۀ حضرت زهرا(س) و زندگی پیامبر اعظم(ص) و نیز شروح متعددی بر کتاب صحیفۀ مبارکۀ سجادیه را به این شکل ترجمه کردم و پس از آن، به ترجمۀ کتاب مستطاب «اصول کافی» در پنج مجلد (نزدیک به ۲۵۰۰ صفحه) به زبان فرانسوی اقدام ورزیدم که برای نخستین بار انجام می‌شد. پس از اتمام آن کار، به پدر عزیزم که امیدوارم سایه پرمهرشان همچنان برای سالیان دراز بر سر من خواهر و برادر و فرزندانم مستدام بماند، عرض کردم اینک در نظر دارم به ترجمۀ الباقیِ «کتب اربعه» اقدام ورزم. فرمودند که با «تحف‌العقول» ابن شعبه حرّانی(ره) آغاز به کار کنم. پس از آن به ترجمۀ روضۀ کافی شیخ کلینی(ره) و سپس به ترجمۀ «ارشاد» شیخ مفید(ره) و نیز گزیده‌ای از نهج‌البلاغه روی آوردم و همۀ آنها را به زبان فرانسوی ترجمه کردم.

ترجمه‌ها بسیار حساس بود و من وظیفه داشتم تا آنجا که در توان دارم، با نهایت دقت و صداقت و یکپارچگی به ترجمۀ آن مهمترین آثاری که شامل صدها و صدها احادیث ارزشمند از اهل بیت(ع) است به کارم بپردازم. پدر عزیزم همواره تذکر می‌دادند که نهایت احترام و دقت را نسبت به کلام مبارک معصومان علیهم‌السلام و به‌ویژه نسبت به فرمایشات حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت امیرالمؤمنین(ع) داشته باشم و هیچ چیزی را کم یا زیادتر از آنچه بود ترجمه نکنم.

این ترجمه‌ها سالهای سال به طول انجامید. پسر بزرگم فرید نیز در طول تحصیلات دانشگاهی خود بنا به تشویق این کمترین و عشق و ارادت عمیقی که به اهل بیت(ع) داشت و ان‌شاءالله همواره خواهد داشت، به ترجمۀ تحف‌العقول و روضۀ کافی به زبان انگلیسی مبادرت ورزید و بنده به عنوان ویراستار تخصصی به ویرایش کارهایش پرداختم. در طول این سالها، کتاب‌های دیگری نیز مانند «نقش ائمه در احیای دین اسلام» و آخرین نماز پیامبر اکرم(ص) به قلم شیوای مرحوم علامۀ عسکری و سه اثر هم از مرحوم مطهری(ره) و یک اثر هم از حضرت آیت‌الله سبحانی که امیدوارم وجودشان در صحت و سلامت کامل باشد تحت عنوان پاسداری از مرقد پیامبران و امامان(ع) و نیز کتاب‌هایی راجع به مناسک حج و عمره به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی و بسیاری دیگر (که در بعثۀ مقام معظم رهبری در سازمان حج و زیارت منتشر شد) ترجمه کردم.

همزمان برای کودکان و نوجوانان عزیز، مجموعه‌های متعدد و گوناگونی را چه برای بنیاد نهضت ترجمه و چه برای کانون پرورش فکری کودکان ترجمه کردم و آثار متعددی را نیز برای انتشارات انصاریان و سازمان جامعه‌المصطفی(ص) انجام دادم و کتابی هم از پدرم عزیزم تحت عنوان «شهربانو» (مادر معظمۀ حضرت علی بن الحسین علیهما‌السلام) را به فرانسوی ترجمه کردم (که انتشارات انصاریان آن را منتشر کرد) و سپس به ترجمۀ کتاب عباس بن علی(ع) اثر جناب مقرم(ره) و نامه‌های امیرالمؤمنین(ع) و مهمترین سروده‌های عاشورایی از قرن نخست تا قرن چهاردهم را که شامل اشعار شصت و سه شاعر معروف ادبیات عرب است برای نخستین بار در دنیا به فرانسوی ترجمه کردم.

هر قدر بیشتر در این مسیر عرفانی و مذهبی و همزمان تخصصی گام برمی‌داشتم، بیشتر متوجۀ نیاز شدید و مبرم شیعیانی می‌شدم که در سراسر دنیا حضور دارند و شاید به زبان عربی هم آشنایی نداشته باشند. به همان نسبت، متوجه می‌شدم که باید روز به روز بر میزان دقتم در ترجمۀ این آثار حساس بیفزایم. در واقع هر قدر آثار اندیشمندان اهل سنت در همۀ نقاط این دنیای امروزی بسیار به‌آسانی یافت می‌شود، به همان اندازه و با نهایت تاسف، تعداد ترجمه‌هایی صحیح و شایسته و دقیق از آثار مهم شیعی کم و ناچیز است و لذا لزوم و ضرورت ترجمۀ مهمترین آثار کلاسیک شیعی به نخستین دغدغۀ بنده مبدل شد و جزو ارجحیت‌های حرفه‌ای این بنده به عنوان یک مترجم چندزبانه آشکار شد. لذا از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۹ شمسی وقتم را منحصراً به ترجمۀ آثار شیعی سپری کردم و کوشیدم تا آنجا که برایم مقدور است، به انجام این کار بزرگ و بسیار سخت مبادرت ورزم.

من در انجام این کارها از هیچ کسی یاری نگرفتم و صرفا با قدرت ایمان و اعتقاد راسخم به این که وظیفۀ هر مسلمان تحصیل‌کرده این است که به انجام چنین کارهای بنیادینی در گسترش و تبلیغ دین و معرفی و ترویج آثار مهم اهل بیت همت گمارد، با قلبی مصمم به انجام این ترجمه‌ها پرداختم. امروزه تبلیغاتی که سایر ادیان در معرفی اعتقادات دینی و شریعت آیین خود می‌کنند، بسیار توانمندانه و همزمان عوام‌پسندانه است و ما شیعیان نیز نباید کمتر از مترجمانی باشیم که در ادیان و فرقه‌های دیگر مشغول انجام همین نوع کارها با نهایت جدیّت هستند؛ باید با اراده‌ای نیرومند بکوشیم که این خلأ بسیار فاحش را با تقدیم داشتن ترجمه‌های بسیار خوب و دقیق از آثاری که قدمتی زیاد و اهمیتی اساسی در تاریخ دینی و فرهنگی ما دارند در کوتاه‌ترین زمان ممکن برای خوانندگان علاقه‌مند در سراسر دنیا پر کنیم. منظور بنده صرفا خوانندگان شیعی نیست، بلکه خوانندگانی متعلق به سایر ادیان نیز هست؛ کسانی که مایلند اطلاعات بهتر و کاملتری از آثار مکتب اهل بیت پیامبر(ص) به دست بیاورند یا صرفا مایلند که تحقیقاتی علمی یا دینی یا تاریخی بر مهمترین آثار شیعی به انجام رسانند.

آیا می‌توانید از ویژگی‌های ترجمۀ دینی‌تان صحبت کنید؟

با کمال میل! به دلیل آنکه بندۀ کمترین به سه زبان به ترجمۀ آثار شیعی می‌پردازد، پس از نخستین کاری که تقریبا بیست و پنج سال پیش در این زمینه انجام دادم و آن ترجمه «صحیفۀ مبارکۀ سجادیه» به زبان فرانسوی بود، بی‌درنگ دریافتم که به عنوان یک فرد ایرانی نباید از اعراب‌گذاری‌ها و سبک و شیوۀ اعراب در هنگام ترجمۀ آثار اسلامی استفاده کنم، به‌ویژه اگر می‌خواستم که خوانندگانی علاقه‌مند و کتابخوان در نسل جوان جوامع غربی داشته باشم. از سبک و شیوۀ مستشرقان اروپایی یا آمریکایی یا نویسندگان و مترجمان آفریقایی یا هندی یا پاکستانی یا اندونزیایی نیز نباید پیروی کنم، زیرا هر یک از ایشان دقیقا بر اساس سنّت و فرهنگی که در آن رشد و پرورش یافته‌اند به ترجمۀ آن متون اسلامی اقدام می‌ورزیدند و هر مترجم از رنگ و بوی بومی خود یاری جسته بود و همزمان، از بیم آنکه مبادا در ترجمۀ آثار اسلامی خود به شیوه‌ای نوین، محکوم به نوآوری شود، همچنان از سبک و اسلوب «ترَنس لیتِرِیشِن» اعراب پیروی می‌کرد. از این رو، به این نتیجه رسیدم که باید سبک و شیوۀ تلفظ یا همان «ترَنس لیتِرِیشِن» مخصوص و جدیدی در کارهایم اِعمال کنم که البته این کار بنده گهگاه با مقاومت‌ها و مخالفت‌های برخی سازمان‌ها در کشور همراه می‌شد و هنوز نیز در برخی موارد بسیار نادر همراه می‌شود؛ برای مثال، متن مرا برای یک فرد هندی یا پاکستانی یا آمریکایی یا عرب می‌فرستند و این بزرگواران که همچنان از سبکی بسیار قدیمی و سنتی استفاده می‌کنند، بی‌درنگ اظهار می‌دارند هرگز با چنین شیوۀ نوینی رویاروی نشده‌اند و نمی‌دانند که باید چگونه با این سبک ترجمه کار کرد! که البته این نوعی کم‌لطفی محسوب می‌شود؛ زیرا در سبک و شیوه‌ای که من در ترجمه‌هایم اِعمال می‌کنم، هیچ چیز سخت یا غیرقابل درک یا عجیب و غریبی نهفته نشده است و آنان با اندکی دقت می‌توانند به‌راحتی با آن اعراب‌گذاری ساده و آسان کنار بیایند! در واقع این کارها بر اساس ذهن و اندیشۀ خوانندگان امروزی انجام شده است و یگانه تفاوت در این است که یک: من مطلقا نخواسته‌ام و نمی‌خواهم سبک و شیوۀ اعراب‌گذاری یا تلفظ برادران و خواهران عربم را دنبال کنم و دو: اتفاقا بسیار هم کوشیده‌ام تا تلفظ صحیح و درست واژگان تخصصی اسلامی و نیز اسامی خاص را در داخل متون دقیقا بنا به نوع گویش و تلفظ اهالی کشور مقصدی که این متون قرار است برایشان ترجمه شود، بنویسم و نهایت حرمت و احترام را برای آنها قائل شوم. این درست به این می‌ماند که ما هنوز بخواهیم با قطار سفر کنیم وقتی که می‌توانیم با هواپیما پرواز کنیم و به مقصد برسیم! این حقیقت باید با نهایت دقت در نظر گرفته شود که دنیای کنونی، دنیای مدرنی است که باید با شیوه‌های جدید و آسان و ساده به جذب خوانندگان غیرایرانی مبادرت ورزید! از این رو، برای ذکر نمونه‌ای ساده، من هرگز نکوشیده‌ام که ساده‌ترین واژه مانند «حدیث» را به صورت تلفظ غلیظ عربی و با گذاشتن پیشوند «ال» یا تلفظ کاملا عربی‌اش، آن واژه را بازگردانی کنم، بلکه آن را دقیقا بنا به تلفظ فرانسوی‌ها یا انگلیسی‌ها یا ایتالیایی‌ها به شکل تلفظ «حَ دیس» برایشان می‌نویسم تا هم راحت‌تر آن را در هنگام مطالعه تلفظ کنند و هم اینکه در هنگام صحبت بتوانند آن را با همان تلفظ بومی خودشان بر زبان برانند و ناگزیر به چرخاندن زبانشان برای تلفظی غلیظ عربی نباشند.

انجام دادن اعراب‌گذاری در متونی که به فرانسوی ترجمه می‌کنم از اقبال بسیار نیکویی برخوردار است، زیرا اسامی خاص و نیز اصطلاحاتی اسلامی که نمی‌توان به هیچ زبانی به‌درستی و دقت کامل ترجمه کرد و لازم است به همان شکل اولیه بر جای خود باقی بمانند (و این توصیه‌ای بود که پدر عزیزم سالها پیش به بنده متذکر شدند)، مانند «امر»، «خمس»، «امیرالمؤمنین»، «اهل بیت»، «هدایت»، «ارشاد»، «زکات» و غیره، با نوع اعراب‌گذاری سبک بندۀ کمترین، دقیقا بنا به تلفظ فرانسویان صورت می‌گیرد و لذا مطالعۀ متن برایشان بسیار آسان‌تر خواهد بود. همین امر نیز برای اعراب‌گذاری و تلفظ اصطلاحات و اسامی خاص در زبان انگلیسی یا آمریکایی نیز صورت گرفته است و خوانندۀ انگلیسی، کانادایی، آمریکایی یا نیجریایی و آفریقای جنوبی نیز به‌راحتی می‌تواند این اسامی خاص و این اصطلاحات را به درستی و بر اساس تلفظ و گویش محلی و بومی خودش تلفظ کند و در هنگام مطالعه دچار سرخوردگی در تلفظ نشود. این یگانه تغییری است که به عنوان مترجمی ایرانی انجام داده‌ام تا هم ماهیت اصیل ما به عنوان مترجمانی ایرانی محفوظ باقی بماند، هم سبکی مخصوص برای هر کشور تقدیم کرده باشم و هم نشان دهم که به عنوان یک مترجم ایرانی که با فرهنگ کشورهای اروپایی آشنایی دارد، به نوع گویش و تلفظ خوانندگان سرزمین مقصد خود نیز نهایت احترام را ابراز داشته‌ام.

دربارۀ کتاب ارشاد و تحف‌العقول و روضۀ کافی‌تان لطفا توضیحاتی مرحمت بفرمایید.

سالها پیش من از جناب آقای دکتر صالحی که در آن دوران در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشریف داشتند، پیشنهاد کردم بنا به قراردادی با آن وزارتخانه، به ترجمۀ آن سه اثر اقدام ورزم. ایشان پذیرفتند و من نخست تحف‌العقول را ترجمه کردم، سپس روضۀ کافی را و در پایان کار یعنی زمانی که ایشان دیگر به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به کارهای مفیدشان در قلمرو کتاب و اندیشه ادامه می‌دادند، به ترجمۀ «ارشاد» شیخ مفید(ره) اقدام ورزیدم. آن ترجمه‌ها برای چند سالی در آن وزارتخانه ماندند و سرانجام به سازمان ارتباطات اسلامی انتقال یافت و از آنجا نیز به سازمان دارالحدیث منتقل شدند تا شاید ناشری برای آنها در خارج از کشور پیدا شود!

بنده و حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقای علیرضا بهرامی که در طول دو سال گذشته به عنوان همسفر وفادار بنده در سفر مجازی و بسیار سختِ احیای مجدد این آثار به شمار رفته‌اند و من از بابت تمام محبت‌هایشان از ایشان سپاسگزارم، به یاری‌ام آمدند تا این آثار پس از ویرایش نهایی، برای نوبتی دیگر، با صفحه‌آرایی وزین و شکیلی منتشر شوند. متاسفانه بنا به نوعی اشتباه بخشودنی و گذشت سالها از زمان ترجمه‌شان، فایل‌های تمام متونی که به دارالحدیث انتقال داده شده بودند به عنوان فایل‌های نهایی نبودند و از آنجا که فایل‌های نهایی این کتب در نزد من در ایران نبودند و به دلیل شیوع بیماری کوید ۱۹ در سراسر دنیا که موجب شد بنده در طول هجده ماه گذشته در ایران بمانم، من و حاج آقای بهرامی قرار را بر این نهادیم که به دلیل فقدان فایل‌های نهایی در ایران و به دلیل آنکه من فعلا نمی‌توانستم به کشوری که آن فایل‌ها در آنجاست بروم، ناگزیر شدم رنج مجددی را متحمل شوم و تمام آن آثار را دیگر بار از نو بخوانم تا آنها را به شکل فایل‌هایی نهایی و قابل چاپ دربیاورم. حال دیگر بماند که چه مشقات و سختی‌هایی در این مدت ایجاد شد!

تنها بدین بسنده می‌کنم که شیوۀ صفحه‌آرایی و گزینش فونت و نوع طراحی برای هر کشوری متفاوت است و ما ناگزیر شدیم آرام آرام تمام مراحل آفرینش صفحه‌آرایی درست و شایسته‌ای را بر اساس اسلوب غربی به عزیزان صفحه‌آرا توضیح دهیم و هر بار کار صفحه‌آرایی را زیباتر و صحیح‌تر بکنیم. بنابراین من ناگزیر شدم هزار صفحۀ موجود در کتاب ارشاد را که هنوز به مرحلۀ نهایی نرسیده بود، از نو بخوانم و همین‌طور هم ۹۰۰ صفحۀ تحف‌العقول و ۸۰۰ صفحۀ روضۀ کافی را که به‌راستی کاری بسیار طولانی بود! در واقع از مهر ۱۳۹۸ تا اسفند ۱۳۹۹ بنده فقط کارم مطالعه و غلط‌گیری از صفحه‌آرایی‌های این آثار بود و بس٫ اما سرانجام بحمدالله آن ویرایش‌ها نیز به مرحلۀ نهایی رسید و این کتاب‌ها اخیراً منتشر شدند. البته با آنکه این آثار از حالا چاپ شده‌اند و به دست عزیزان متعددی هم رسیده است، اما بندۀ مترجم، پس از این‌همه سختی‌های گوناگون، هنوز افتخار دریافت نسخه‌هایی از این آثار را که بنا به عرف باید به دستم برسد، نداشته است!

هنوز تحف‌العقول و روضۀ کافی پسرم به زبان انگلیسی (با ویرایش بنده و مقدمه‌ای به قلم پدر عزیزم) ناشری نیافته است. همین طور هم کتاب غیبت شیخ طوسی(ره) یا کتاب عباس بن علی(ع) (به قلم مرحوم مقرم). بسیار آرزومندم که ناشری چه در ایران و چه در خارج از ایران این آثار شایسته را منتشر کند، به‌ویژه آنکه تمام این آثار، با مقدمه‌هایی به قلم پدرم عزیزم دکتر احمد مهدوی دامغانی مزین شده است. مقدمه‌هایی که ایشان با نهایت محبت و اشتیاق و عشق و ارادتی خالصانه و راستین نسبت به مقام والا و گرانقدر اهل بیت(ع) برای توضیح ارزش و اهمیت والای این متون اساسی به رشتۀ تحریر درآورده‌اند تا خوانندگان خارجی به‌درستی از ارزش و اهمیت دینی و علمی این آثار گرانقدر آگاه شوند و به‌درستی دریابند که چه گنجینه‌های مهمی از تاریخ مذهبی آیین تشیع را در دست دارند.

در پایان باید با نهایت خضوع عرض کنم که از خدای متعال بسیار شاکر و سپاسگزارم که توفیق ارزانی داشته تا آثار مهمی از اهل بیت پیامبر اکرم(ص) را برای نخستین بار به سه زبان زندۀ دنیا ترجمه کنم و مجموعه‌ای تقریبا کامل از مهمترین و ارزشمندترین آثار شیعی در طول چهارده قرن گذشته را در دسترس خوانندگان خارجی زبان تقدیم دارم. و به گمانم یگانه افتخار بندۀ کمترین در این عالم خاکی همین باشد و امیدوارم که خوانندگان این دوران و خوانندگان دوران آینده از این ترجمه‌ها بهره‌ها و منافع فراوان ببرند. آمین یا رب‌العالمین.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: