سوال عالم وهابی از نابغه قرآنی ایران چه بود؟!

به گزارش «شيعه نيوز» ، اواخر جلسه یکی از علمای وهابی بلند شد، ابتدا پیشانی او را بوسید و گفت؛ ای علامه قرآنی سؤالی دارم به نظر شما وظیفه امروز علمای اسلام چیست؟ محمد حسین طباطبایی که در آن زمان کودکی خردسال بود، گفت، « قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ...» (الشورى آیه 23).

سرویس استان های مرکز خبر حوزه : حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جواد مروی در مراسم طرح اعتقادی تابستانه در گلپایگان، با اشاره به روایت ثقلین از نبی مکرم اسلام(صلي الله عليه و آله)، گفت: هر انسان و هر رهبری که احساس می کند در آستانه جدایی از خانواده و ملت خود قرار گرفته است، مهمترین مطالبی که سعادت آنها را تضمین می کند، در قالب یک وصیت نامه، به آنها عرضه می نماید.

وی افزود: حدیث ثقلین، وصیت نامه اصلی پیامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) به امت بود؛ آنگاه که حضرت در بستر بیماری بودند فرمودند؛ که قلم و کتف گوسفند بیاورید تا وصیتی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید، در این زمینه ابو عبدالله بخاری بزرگترین محدث اهل سنت در هفت جای صحیح بخاری این حقیقت را ذکر کرده است که نگذاشتند؛ پیامبر(صلي الله عليه و آله) وصیت نامه کتبی را بنویسد و گفتند؛ که پیامبر(صلي الله عليه و آله) در حال عادی جسمانی نیست.

این استاد حوزه علمیه، حدیث ثقلین را وصیت نامه شفاهی رسول الله(صلي الله عليه و آله) به امت اسلامی ذکر کرد و گفت: حضرت از زمانی که احساس کردند، زمان رفتن است، بارها این نکته را به مردم گوشزد می کردند که نزدیک است من از بین شما بروم، پس وصیت من به شما امت این است به دو گوهر گران قیمتی که در میان شما می گذارم متمسک شوید و آن ها را امام خود قرار دهید، تا هرگز گمراه نشوید؛ کتاب خدا و عترت طاهرین، دو گوهری بودند که پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) به طور شفاهی آن را عامل سعادت جامعه ذکر کردند.

وی با تاکید بر مانوس شدن مسلمانان با قرآن گفت: مبادا مومنان انس با قرآن را بعد از ماه رمضان فراموش کنند؛ البته انس، تنها خواندن قرآن نیست بلکه مهم، تدبر در قرآن است.

این استاد حوزه علمیه با بیان خاطره ای از سفر به پاکستان و حضور بر مزار اقبال لاهوری خاطرنشان کرد: قرآنی که اقبال با آن مانوس بود، بر سر قبرش قرار داده شده بود، اما از آثار شدید رطوبت بر روی آن معلوم بود که اصلا این قرآن بسته نمی شد، وقتی دلیل را جویا شدیم، متوجه شدم، اقبال یازده سال در آکسفورد یا درس  می خواند و یا تدریس می کرده است و در تمام این مدت، برنامه روزانه اش این بوده هر روز که از خواب بیدار می‌شده، ابتدا یک جزء قرآن می خوانده و وقتی قرآن می خواند از خود بی خود می شد و قطرات اشک از صورت او بر روی اوراق قرآن می ریخت.

وی افزود: عترت و اهل‌بیت پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) گوهر گرانبهای دیگری بودند که حضرت، نزد مسلمانان قرار دادند؛ ما شیعیان افتخار می کنیم که مکتب ما تفکر خود را از وصیت پیامبر(صلي الله عليه و آله) گرفته است و چقدر دورند کسانی که می گویند همراه قرآنیم ولی از تمسک به عترت غافلند.

حجت الاسلام والمسلمین جواد مروی، عترت را اکسیری گرانبها ذکر کرد و گفت: فردی مسیحی به نام دکتر «بوالسلامه» که در لبنان قاضی القضات بوده است، کتابی با عنوان « ملحمة الغدیر» نوشته است که در این کتاب 3075 شعر از تاریخ اسلام در بیان فضیلت پیامبر(صلي الله عليه و آله) و امام علی(عليه السلام) آورده است؛ در مقاله‌ای آورده است، روزی در دادگاه نشسته بودم، یک شیعه و مسیحی در دادگاه نزد من آمدند؛ دست یکی از آنها کتابی بود وقتی مشغول تعریف نزاع بود، دیدم کتاب را نبرده و پس از آن دیدم که آن کتاب نهج البلاغه بود، وقتی کتاب را باز کردم، خطبه «همام» آمد، آن را مطالعه کردم، پس از مطالعه احساس کردم، گویی عیسی مسیح(عليه السلام) دوباره زنده شده و اینگونه سخن گفته است.

وی افزود: «بوالسلامه» پس از مطالعه این کتاب به سراغ آن فرد شیعه رفته و از او سوال می‌کند، این کتاب چیست و از کیست؟ پاسخ داد «نهج البلاغه» است و سخنان امام علی(عليه السلام) در آن آورده شده است، بوالسلامه گفت که پس از آن، شب تا به صبح این کتاب را مطالعه می کردم و در حیرت بودم این چه کتابی است و پس از آن تصمیم گرفتم در مورد امام علی(عليه السلام) کتاب بنویسم.

این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: سالی که معجزه قرآنی ما، سید محمد حسین طباطبایی که کودکی خردسال بود به مکه رفته بود، به رغم تبلیغات ضد شیعی وهابیون که شیعیان را غیر مانوس با قرآن خطاب می کردند، قرار شد جلسه‌ای برگزار شود و باطل السحر بیاورند و به قول خودشان سحر شیعیان را باطل کنند، از این رو این کودک را به مجلس معظمی آوردند، بنده نیز حضور داشتم در آنجا هر سوالی از او می پرسیدند با قرآن جواب می گرفتند؛ اواخر جلسه یکی از علمای وهابی بلند شد، ابتدا پیشانی او را بوسید که در بین عرب ها همچون دست بوسیدن است و گفت؛ ای علامه قرآنی سؤالی دارم که وظیفه امروز علمای اسلام چیست؟ محمد حسین طباطبایی که در آن زمان کودکی خردسال بود، گفت، « قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ...» (الشورى آیه 23)، یعنی وظیفه شما این است که اهل بیت(عليهم السلام) پیامبر را دوست داشته باشید.

وی گفت: اگر ما بتوانیم به خوبی اهل بیت(عليهم السلام) را معرفی کنیم، همه دنیا، جذب معارف اهل بیت(عليهم السلام) می شوند؛ من در سفری که ماه رمضان به اندونزی و مالزی رفتم خاطراتی دیدم که در موقع یادداشت به این نتیجه رسیدم اگر معارف اهل بیت(عليهم السلام) را برای این افراد بگوییم همه اینها جذب می شوند.

حجت الاسلام والمسلمین مروی با ذکر این مطلب که تا بیست سال پیش در اندونزی، هیچ شیعه ای حضور نداشت، گفت: به برکت انقلاب، مکتب شیعه در این کشورها شناخته شد و پس از مطالعه این مکتب، جذب تشیع شدند؛ وقتی در جزیره بالی اندونزی حضور یافتم بر جمع وسیعی از جوانان وارد شدم که تازه شیعه شده بودند، همگی یا پزشک و استاد دانشگاه و روزنامه نگار بودند و به تازگی به شیعه گرویده و نهج البلاغه و صحیفه را تازه شناخته بودند.

* عالم وهابی مالزیایی که آزاد شده اهل بیت‌(عليهم السلام) شد

وی با بیان خاطره ای از حضور در شهر جوهور مالزی و حضور در حسینه حضرت حر(عليه السلام)، تصریح کرد: در این مجلس بزرگترین عالم وهابی که به شیعه گرویده بود، حضور داشت و عنوان می‌کرد، من سال ها علیه اهل بیت(عليهم السلام) تبلیغ می کردم و روزی سعی کردم کتاب های شیعیان را مطالعه کنم.کتاب المراجعات مرحوم شرف الدین به دستم رسید که 16 مرتبه این کتاب را خواندم و دیدم که عجب حقایقی در شیعه هست که ما نمی دانستیم و بعد، اعلام کردم من شیعه شده‌ام و منزلم را به حسینه حر که آزاد شده اهل‌بیت(عليهم السلام) بود تبدیل کردم و هر روز سعی می کنم، اهل بیت(عليهم السلام) را به شیعیان و تمام مردم بشناسانم.