حمید رضا فتحی سقزچی –حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز سقوط اخلاقی جامعه در روزنامه مستقل نوشت: خبری بهت آور جامعه را تکان داد. پدر و مادری هشتاد ساله، دو فرزند و داماد خود را کشتهاند؛ جسد آنها را مثله کردهاند و در سطل زباله انداختهاند. پدر خانواده فردی نظامی و با درجه سرهنگی است. ابتدا تصور میرفت آنان به جنون مبتلا بودهاند. خبرهای بعدی چنین چیزی را تایید نکرد. عواملی پیچیده، موجب بروز چنین فجایعی میگردد. متخصصان و جرم شناسان میبایست جامعه را آگاه کنند و عوامل بروز خشونت را ریشهیابی نمایند. بخشی از این عوامل به سیاستهای فرهنگی حکومت باز میگردد. آیا دهها شبکه رادیو و تلویزیونی تاثیری بر اخلاق جامعه داشته است؟ آیا سازمانهای متعدد فرهنگی کارآمدی دارند؟ آیا بودجهی فرهنگ در حای درست هزینه میشود؟ بسیاری از شبکههای صدا و سیما برنامههایی مذهبی پخش میکنند، اما تبلیغات زیاد، اثر مثبت خود را از دست میدهد و به ضدتبلیغ، تبدیل میشود. به طور مثال، برای احداث ساختمان از بتن استفاده میشود. عیار بتن با مقدار سیمانی سنجیده میشود که در تهیه آن به کار رفته است. مصرف بیش از حد سیمان، بتن را پوک میکند و از استحکام ساختمان میکاهد و منجر به فروپاشی میشود. تبلیغات هم چنین اثری دارد. اگر از اندازه مجاز بیشتر شود اثر معکوس خواهد داشت.
اکنون آمار جرم و جنایت در جامعه بالا رفته است. در سالهای پیش از انقلاب، دو روحانی واعظ در تبلیغات دینی نقشی اصلی داشتند. مرحوم حسینعلی راشد و زنده یاد شیخ احمد کافی.
رادیوی ایران، سخنرانیهای مرحوم راشد را در هفته فقط یک بار پخش میکرد. شیخ احمد کافی به شهرستانها و کلانشهرها میرفت و جمعیت انبوهی در سخنرانی او حضور مییافتند.
تاثیر معنوی سخنرانیهای شیخ احمد کافی بسیار زیاد بود. هر گاه در شهرستانی سخنرانی میکرد از فردای آن روز دادگاهها خلوت میشد و نزاعها کاهش مییافت. جوانهای آن روز با شنیدن سخنرانی شیخ احمد کافی به طور معمول تا چند روز به یاد خدا بودند. مردم در شهرهای دور دست، نوارهای کاست احمد کافی را دهها بار گوش میکردند. تلویزیون برنامههای دینی و مذهبی نداشت و سخنرانی هیچ روحانی را پخش نمیکرد. به رغم این تبلیغات اندک، کشورمان با داشتن ۳۵ میلیون نفر جمعیت، تنها نه هزار زندانی داشت.
اکنون وضعیت چگونه است؟ اگر بهترین واعظان کشور به مدت ده شبانه روز در شهری سخنرانی کنند آیا پس از آن، تعداد مراجعه کنندگان به دادگاهها کاهش خواهد یافت؟
آمارهای طلاق، قتل، سرقت، بیکاری، جرم و جنایت نسبت به سالهای پیش از انقلاب به شدت بالا رفته است. در آن سالها در شهرها فقط افرادی انگشت شمار رباخواری میکردند، اما امروزه در هر کوی و برزن، اشخاص حقیقی و حقوقی، بانکها و موسسات مالی و اعتباری به طور رسمی و علنی ربا میخورند و کسی جلوی آنها را نمیگیرد.
کشورمان با داشتن ۸۵ میلیون نفر جمعیت بیش از ۱۵ میلیون پرونده قضایی دارد، اما هند با داشتن یک میلیارد جمعیت، فقط دو میلیون پرونده در دادگستری دارد؛ یعنی ایران، هشت برابر کل کشور هند پرونده دارد.
روند رو به افزایش خودکشی در بین نونهالان و نوجوانان نشان میدهد جامعه ما به سقوط اخلاقی گرفتار شده است. سازمانهای مسئول و دستگاههای فرهنگی که تعدادشان بسیار زیاد است؛ چه کردهاند و چه میکنند؟
انتهای پیام