به گزارش «شیعه نیوز»، تصمیم واشنگتن مبنی بر خروج نیروها تا ۱۱ سپتامبر، پایاندادن به استقرار ارتش ایالات متحده در افغانستان است اما صلح نیست. اندرو واتکینز، کارشناس گروه بحران پیشبینی میکند که مذاکرات به احتمال زیاد متوقف میشود و با پایانیافتن نقش ایالات متحده، افغانها از یک جنگ داخلی شدیدتر میترسند.
چه چیزی جدید در اعلامیهی بایدن است که ایالات متحده همهی نیروهای خود را تا ۱۱ سپتامبر خارج کند؟ چرا این اعلامیه اکنون نشر شده است؟
اظهارات تلویزیونی رییسجمهور جو بایدن در ۱۴ اپریل، بیانگر اولین تصمیم صریح وی برای پایاندادن به درگیری نظامی ایالات متحده در جنگ افغانستان بود. همینطور این اظهارات بیانگر این است که بایدن برای اولین بار با توافقنامهی دولت ترمپ با طالبان مبنی بر جدول زمانی خروج نیروها موافقت میکند. بایدن در اظهاراتش تصریح کرد که ایالات متحده اول ماه می بهعنوان مهلت تعیینشده در توافقنامه طالبان و ایالات متحده در فبروری سال ۲۰۲۰ را از دست خواهد داد اما در آن تاریخ خروج «آغاز» میشود و سپس تا ۱۱ سپتامبر به پایان میرسد. گمانهزنیها در مورد احتمال تأخیر، ماهها در حال افزایش بود. پرسشها این بود که آیا چنین تأخیری، مورد مذاکره با طالبان و پذیرش آنان قرار میگیرد یا خیر و اگر جواب مثبت است، در ازای چه امتیازاتی به طالبان. اکنون بهنظر میرسد که تصمیم ایالات متحده یکجانبه بوده است، اگرچه بایدن در اظهارات خود ادعا کرده است که این تصمیم با توافقنامه طالبان و ایالات متحده سازگار است.
مقامات دولت بایدن معامله با طالبان را برای این گروه شورشی، بیشازحد مطلوب توصیف کردهاند؛ معاملهای که آنها را در بند قرار داده است: آیا ایالات متحده باید مهلت خروج ناشی از توافق را رعایت کند درحالیکه پرسشهای مربوط به تعهدات طالبان در زمینهی مبارزه با تروریسم و مشارکت آنها در گفتوگوهای صلح بیپاسخ مانده است؟ بایدن با اعلام قطعی تاریخ خروج طی چند ماه، اما همچنین تأخیر در موعد مقرر توافقنامه ایالات متحده و طالبان، گفت که این کار وی به معنای انجام تعهدات دولت قبلی است . به نظر میرسد کاخ سفید امیدوار است که اعلام این تصمیم قبل از اول ماه می، خواستهی اصلی طالبان برای خروج نیروهای خارجی از کشور را برآورده سازد، در حالیکه این تصمیم امکان خروج ملایمتر از آنچه ارتش امریکا در عرض چند هفته میتواند انجام دهد را فراهم میکند.
اگرچه زمان اعلام این تصمیم به مهلت اول ماه می مرتبط است اما بایدن و مقامات ارشد دولت وی طوری بر منطق خروج نظامیان تأکید کردهاند که با توافقنامه طالبان ایالات متحده غیرمرتبط است. این موارد شامل رضایت کافی از دلیل اصلی ایالات متحده برای مداخله نظامی ۲۰۰۱ – مقابله با القاعده – و تمایل به تمرکز بر سایر اولویتهای سیاست خارجی است. اولتر و مهمتر از همه، این تصمیم منعکس کنندهی محاسبه مجدد منافع ایالات متحده در افغانستان توسط بایدن و تصمیم بر کافی نبودن توجیهات آنها برای ادامهی حضور نظامی در این کشور است.
پاسخ طالبان چه بوده است؟
سخنگویان طالبان تاکنون چندین توییت منتشر کردهاند. یکی از آنها با رد آشکار حضور در کنفرانس صلح ترکیه که برای ۲۴ اپریل، با تحریک ایالات متحده و با سازماندهی آنکارا، سازمان ملل و قطر برنامهریزی شده است، گفت که این گروه تا زمان عزیمت نیروهای خارجی در هیچ کنفرانسی برای تعیین سرنوشت آینده افغانستان شرکت نخواهند کرد. یکی دیگر از سخنان این گروه که ماهها بهصورت علنی تکرار کرده است، گفت – که هر گونه تأخیر در تاریخ مشخص شدهی توافقنامه طالبان و ایالات متحده، این توافق را نقض کرده و خطر پاسخ خشونت آمیز را به همراه دارد.
مقامات امریکایی ممکن است عقیده داشته باشند که اعلام زمان دقیق خروج نیروهای نظامی به قدر کافی یک خبر خوب برای طالبان است تا از یک واکنش سخت علیه پرسنل امریکایی جلوگیری کنند، اما باید منتظر بماند. طالبان برای رد توافقنامه دو طرف در سال ۲۰۲۰، میتوانند اعلام این تصمیم را اعلامیهای توصیف کنند که ایالات متحده با شرایط خود افغانستان را ترک میکند. بی اعتمادی این گروه نسبت به ایالات متحده بهویژه پس از انتقال ریاست جمهوری افزایش یافته است، زیرا تردید در اظهارات مقامات امریکایی و تعامل دیپلماتیک آنان در مورد توافقنامه را درک کرده است. نمایندگان طالبان از جنوری پیشبینی کرده بودند که هرگونه تصمیم یک جانبه ایالات متحده در مورد خروج، نشانه دوگانگی و بیاحترامی است.
در عین حال، اگر طالبان میخواهند بهزودی ببیند که خروج واقعا اتفاق میافتد، به نفع شان است که خروج نیروهای ایالات متحده را مختل نکنند. به همین دلیل، این احتمال وجود دارد که سخنان طالبان در برابر ایالات متحده، بیشتر از اقدامات این گروه، جنگ طلبانه باشد.
این خبر برای کنفرانسِ برنامهریزیشده در ترکیه به چه معناست؟
طالبان با شنیدن خبر تاخیر ایالات متحده برای خروج، بلافاصله اشتراک در کنفرانس صلح پیشرو در ترکیه که قرار است در ۲۴ اپریل آغاز شود، را رد کردند. امریکا در ماه مارچ این کنفرانس را در نامهای از آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه به رهبران افغانستان به هدف گرد آوردن کشورهای همسایه و منطقهای و همچنین طرفهای افغانستان به منظور شروع مجدد گفتوگوهای عقب افتاده میان افغانها، پیشنهاد داده بود. طرح ایالات متحده شامل یک پیشنهاد خطرناک برای ایجاد یک دولت «انتقالی» یا موقت متشکل از ذینفعان مختلف افغان از جمله طالبان، برای تقسیم قدرت بود.
طالبان تا ۱۳ اپریل در مورد حضور شان علنا اظهار نظر نکرده بودند و چهرههای طالبان در چندین مورد مفهوم توافق موقتی برای تقسیم قدرت را نادیده گرفتند. منابع طالبان این کنفرانس را به گروه بحران بهعنوان ترفندی برای استخراج سازشهای اساسی که در توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ شامل نشده است، توصیف کردهاند، زیرا آنچه در ازای آن بهدست خواهند آورد، بسیار کم است. اما دیپلماتهای درگیر در این برنامهریزی میگویند این گروه بحث در مورد احتمال حضور را تا زمان انتشار خبر خروج، ادامه داد.
تصور اینکه کنفرانس ترکیه بدون مشارکت طالبان انجام شود، دشوار است و در صورت عدم حضور آنان، این رویداد هیچ موفقیت قابل توجهی نخواهد داشت. بعید بهنظر میرسد که طالبان از موضع خود مبنی بر عدم مشارکت عقب نشینی کنند، هرچند با توجه به اینکه آنکارا و بهویژه دوحه (که بهعنوان دعوت کنندگان مشترک از عدم موفقیت در این رویداد خجالت میکشند)، احتمالا گروه را برای اشتراک تحت فشار قرار میدهند، تغییر این روند غیر ممکن نیست. میتوان بدون حضور طالبان، فقط برای دعوت از برخی از دولتهای خارجی که از روند صلح حمایت میکنند، تاکید کرد.
خبر بهطور گستردهتر برای تلاشهای صلح چه معنایی دارد؟
چیزی خوب نیست، اما روشن نیست که نادیده گرفتن مهلت اول می و پرهیز از تعیین تاریخ خروج، با توجه به عصبانیتی که احتمالا این اقدام در میان طالبان ایجاد کرده است، مذاکرات صلح را نیز پیش میبرد یا خیر.
انگیزهی اصلی شرکت طالبان در گفتوگوهای صلح افغانستان که از سپتامبر ۲۰۲۰ بهطور متناوب در دوحه ادامه داشت، تعهد ایالات متحده به توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ برای خروج نیروهای خود – و همه نیروهای خارجی – تا اول ماه می بود. اما این انگیزه برای ایجاد نشانهی واقعی تمایل به سازش از سوی این گروه شورشی تاکنون ناکافی بوده است. مشخص نیست که اکنون چه انگیزههای دیگری میتواند ارائه شود که تمایل بیشتری را بهدنبال داشته باشد. احتمالا فشارهای شدیدی در جنبش طالبان وجود خواهد داشت که پس از خروج ایالات متحده، با استفاده از مزیت نظامی برای دستیابی به یک پیروزی نظامی کامل تلاش کنند.
در مورد طرف دیگر میز، تعدادی از چهرههای اپوزیسیون سیاسی ادامهی تلاشهای صلح را بهویژه پس از اینکه ایالات متحده چشمانداز یک دولت موقت را مطرح کرد، به نفع خود خواهند دید، زیرا که آنها میتوانند در آن سهم بیشتری از قدرت را بهدست آورند. اما پاسخ طالبان به خروج امریکا و رد اشتراک در کنفرانس ترکیه، احتمالا هرگونه پیشنهادی را در خود جای خواهد داد. این احتمالات نشان میدهد که رییسجمهور اشرف غنی و مقامات ارشد وی برای همکاری با ابتکارات صلح مانند ماههای اخیر، هنگامیکه ایالات متحده آخرین تلاشها برای دستیابی به توافق قبل از مهلت خروج را دنبال میکرد، تحت فشار نخواهد بود. با افزایش پتانسیل درگیریهای نظامی در ماههای آینده، احتمال ازسرگیری مذاکرات صلح بین دو طرف کاهش خواهد یافت.
طالبان هنوز هم ممکن است به مذاکره با ایالات متحده درباره هموارکردن راه خروج، بهخصوص برای دستیابی به آزادی بیشتر مبارزان زندانی از سوی کابل یا کاهش تحریمهای سازمان ملل علاقهمند باشد. اما در پی اعلامیهی خروج نیروهای ایالات متحده، دولت افغانستان به احتمال زیاد چنین امتیازاتی نخواهد داشت و موافقت آن الزامی است.
رییسجمهور بایدن گفته است که ایالات متحده به حمایت از گفتوگوهای صلح ادامه خواهد داد و کشورهای منطقه را تحت فشار قرار خواهد داد تا برای حمایت از افغانستان «بیشتر» تلاش کنند. اما مشخص نیست که تلاشهای دیپلماتیک واشنگتن به چه شکل خواهد بود یا با خروج نیروهای ایالات متحده در ماههای آینده، بهدنبال چه اهدافی خواهد بود.
آیا خروج ایالات متحده امریکا باعث سقوط حکومت افغانستان خواهد شد؟
برخی از افغانها از امکان چنین اتفاق میترسند. بسیاری از آنها به گروه بحران گفتهاند آنها نگرانند که اعلامیه بایدن آغاز سقوط دولت ضعیف و آشفتهی افغانستان و از همپاشیدن نظم قانون اساسی باشد که مداخله غرب به برپایی آن کمک کرده است.
با این وجود، پیشبینی در مورد آینده دولت افغانستان بدون دانستن بیشتر در مورد برنامههای کمک خارجی، بهویژه کمکهای امنیتی ایالات متحده که دولت به آن وابسته است، غیرممکن است. اگر ایالات متحده برای سالهای آینده متعهد به تامین بودجه در سطح مشابه شود، که بسیاری از مقامات افغانستان پیشنهاد کردهاند، دولت میتواند بهطور نامحدود به کار خود ادامه دهد و از خود دفاع کند. هنوز مشخص نیست که آیا ایالات متحده پشتیبانی نظامی از راه دور یا «بیش از حد» را از مشاوره استراتژیک گرفته تا اشتراک اطلاعات و آموزش (احتمالا در خارج از افغانستان) به نیروهای افغان ارائه میدهد یا خیر. این نوع حمایتها میتواند به دولت افغانستان برای حفظ تعادل در میدان جنگ زیاد کمک کند.
همچنین مشخص نیست که خروج – و تحولات پس از آن در میدان جنگ – چگونه فضای سیاسی در افغانستان را شکل میدهد. دولت رییسجمهور غنی روی زمین متزلزل است و تعدادی از ذینفعان قدرتمند صریحا از دولت موقت متشکل از واسطههای مختلف قدرت حمایت میکنند تا جای او را بگیرد. اگرچه دولت بایدن متعهد شده است که به حمایت خود از دولت افغانستان ادامه میدهد، اما پیشرفتهای بالقوه نیروهای طالبان پس از خروج میتواند این بازیکنان را ترغیب کند تا غنی را کنار بگذارند.
انگلیس و آلمان قبلا اعلام کرده بودند که با خروج نیروهای امریکایی، افغانستان را ترک خواهند کرد. آیا ترک آنان بهمعنای پایان تمام نیروهای خارجی در افغانستان است؟
بهرغم ناامیدی متحدان از نحوه برخورد ایالات متحده با صلح و مساله خروج، ناتو بهطور مداوم مواضع «باهمی در داخل و خارج» را حفظ کرده است. در حقیقت، بدون چتر امنیتی ارائهشده توسط ارتش ایالات متحده (شامل پشتیبانی هوایی، خطوط لوله تدارکات و سایر زیرساختها)، ناتو نمیتواند یک عملیات نظامی مقیاس کلان را در یک محیط خصمانه حفظ کند. کشورهای فرستندهی نیرو، باید نیروهای خود را بیرون بکشند.
این برای افغانها به چه معناست؟
این کشور طی یک سال گذشته به دلیل آغاز یک کارزار کشتار هدفمند که عمدتا کسی مسئولیت این کارزار را به عهده نمیگیرد و اما اغلب به طالبان نسبت داده میشود، قبلا شاهد آغاز مهاجرت نخبگان سیاسی و فعالان جامعه مدنی، روزنامه نگاران و روشنفکران بوده است. این کارزار همراه با امکان برگشت کشور به دوره حاکمیت طالبان، ترس بسیاری از مردم افغانستان را برانگیخته است.
طبق گزارشهای مطابق با ضمائم مخفی توافقنامه ایالات متحده و طالبان، در سال ۲۰۲۰ شورشیان مبارزات سالانه سنتی خود را برای حمله به مراکز تعدادی از ولایات محاصره شده بهطور قابل توجهی کاهش دادند. اگر پاسخ اولیه طالبان به اعلامیه ایالات متحده ثابت بماند، ممکن است این گروه با نزدیک شدن به ماه سپتامبر حملات خود را از سر بگیرد. یک فصل جنگ شدید ممکن است منجر به پیشرفت طالبان شود که میتواند جابهجایی گسترده و طرح مجدد بیعتهای سیاسی در داخل کشور را تحریک کند.
منبع: اندرو واتکینز، گروه بینالمللی بحران