اخلاق رسانهای در جامعه اسلامی، از درون فرهنگ اسلامی سر برمیآورد، پس ضرورت دارد تا با نگاهی به دو واقعه تاریخی مذهبی با استناد به کلامالله قرآن مجید، اهمیت و ضرورت اصل اخلاق رسانه و تأثیر آن بر اخلاق جامعه را بیش از پیش آشکار کنیم
کد خبر: ۲۴۹۸۵۳
۱۰:۵۸ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۹
شیعه نیوز: سال ششم هجرت است، پیامبر(ص) در غزوه بنی مصطلق با موفقیتهایی مواجه میشود و در نهایت این طایفه یهودی مسلمان میشوند و جزو محدود یهودیانی هستند که دسته جمعی و قبیلهای اسلام را پذیرفتند. در راه بازگشت از غزوه بنیمصطلق، اتفاقی افتاد که پس از شرح آن، به آیاتی که نازل شده است اشاره خواهد شد.
در مسیر بازگشت از این غزوه، هنگام توقف در منزلی، بین دو جوان مهاجر و انصار بر سر کشیدن آب از چاه اختلافی میافتد. هر دو جوان هستند و اختلاف آنان بالا میگیرد. همراهان، گِرد این دو جوان جمع شدند و نظر دادند تا در نهایت حق به جوان مهاجر داده شد و جوان انصاری محق شناخته نشد.
«عبدالله بن ابی» که خود انصاری بود و مدعی و قرار بود قبل از آشنایی مردمان یثرب به بزرگی مدینه برسد و آشنایی با پیامبر(ص) و مسلمان شدن مردم مدینه مانع از رسیدن او به بزرگی مدینه شده بود، در صحنه حاضر شد و با دیدن محکومیت جوان انصاری، کلماتی را بر زبان راند که در شأن مسلمانان نبود. او با دیدن به حق بودن مهاجران، بر سر مسلمانان منت نهاد و فریاد زد اینها تا دیروز جایی نداشتند به آنها جا دادیم، ذلیل بودند به آنان عزت دادیم و ما آنها را بزرگ کردیم! حالا بر ما شورش میکنند؛ اصطلاحی هم به کار برد که از بیان آن صرف نظر میشود و ادامه داد که به مدینه برگشتیم این مهاجران را که ذلیل بودند و عزیزشان کردیم به ذلت مینشانیم.
جوانی که شاهد رجزخوانی عبدالله بن ابی بود با شنیدن سخنان عبدالله سریعا خدمت پیامبر (ص) رسید و ماجرا را بازگو کرد و گفت عبدالله در جمع مسلمانان به طرفداری از انصار چنین سخنانی را بر زبان رانده است!
عبدالله تا مطلع شد که خبر به پیامبر (ص) رسیده است، خود را به ایشان رساند و سخنان این جوان را رد کرد و اظهار کرد چنین نگفته ام!
حالا پیامبر مواجه است با دو خبر؛ یک خبر که جوانی برایش آورده و یک انکار از سوی شخص معتبر و صاحب نام. (واقعهای که ما در کار خود بارها و بارها با آن مواجه بودهایم که آنکه قدرت بالاتری دارد خبر را انکار میکند و خبرنگار که مظلومتر است، محکوم شخص قدرتمند!!)
اما ویژگی بیهمتای رسول الله این است که به دریای وحی و جبرییل امین متصل است. بر این اساس «آیه 8 سوره منافقون» شاهد صداقت خبر جوان و رد سخنان عبدالله است. «و یقولون لأن رجعنا الی المدینه لیخرجن الاعز منها الاذل» میگویند اگر به مدینه برگردیم آنها را که عزیز کردیم را به ذلت میکشانیم. "ولله العزه لرسوله و للمومنین "عزت برای خدا و رسول خدا و مومنان است "و لکن المنافقین لایعلمون" این را منافقان و دورویان نمیدانند.
با نزول این آیه مشخص شد که جوان خبرنگار به درستی گزارش کرده و عبدالله بن ابی که خبر صحیح را انکار میکرد به عنوان منافق معرفی شد. حال پس از این آیه چه اتفاقی افتاد دیگر مربوط به بحث ما نیست.
ذکر این شاهد قرآنی بر این خاطر بود که همیشه و در همه جا حتی کنار منبع وحی و فرستاده خدا هستند کسانی که در برابر خبر صحیح موضع گرفته و خبرنگار را متهم می کنند.
نمونه دیگری هم در قرآن داریم که اتفاقا این نمونه هم به طایفه بنی مصطلق ارتباط دارد. اشاره شد که طایفه بنی مصطلق مسلمان شدند و دلیل آن را هم ترغیب یکی از همسران پیامبر که از این طایفه بود نوشتهاند . این طایفه مسلمان آماده پرداخت زکات بودند. پیامبر ولید بن عقبه را نزد این طایفه فرستاد تا زکات مورد نظر را جمعآوری و برای مدینه ارسال دارد. وقتی مسلمانان طایفه بنی مصطلق مطلع شدند نماینده پیامبر برای جمعآوری زکات به منطقه آنان میآید. بنا بر رسم و رسوم خود، همه از محل سکونت خود برای استقبال بیرون آمدند و از دور جمعیت کثیری نشان میداد. ولید بن عقبه (همان کسی که بعدها در زمان خلافت عثمان حاکم کوفه شد و بدلیل مستی نماز صبح را 4 رکعت خواند) با دیدن جمعیت احساس کرد برای جنگ و دستگیری او آمدهاند! از ادامه راه خودداری کرد و سریعا خود را به مدینه رساند و اطلاع داد طایفه بنی مصطلق آماده جنگ هستند و به طرف مدینه در حرکت.! هم زمان دو نفر از طایفه بنی مصطلق خود را به پیامبر رساندند که ما به استقبال نماینده شما آمده بودیم و ایشان را در نزدیکی خود دیدیم که یکباره بازگشت!!. بازهم پیامبر با دو خبر متضاد روبرو شد! یک خبری از سوی ولید که این طایفه آماده حمله به مدینه شده و خبر دیگر اینکه به استقبال آمده بودیم!
بازهم جبرییل فرود آمد و با نزول آیهای خطاب به همه مومنان تکلیف خبر را مشخص کرد . "یاایهاالذین آمنوا اذ جاء کم فاسق بنبا فتبینوا" ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی برایتان خبر آورد آن را به خوبی بررسی کنید. "ان تصیبوا قوما بجهله" مبادا به خاطر ندانستن خبر غلط به گروهی آسیب برسانید. "فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین" بعد از آنچه کرده اید پشیمان شوید .
با نزول «آیه 6 سوره حجرات»، تشخیص خبر صحیح از ناصحیح مورد تاکید قرار گرفت و ولید که حامل خبر ناصحیحی بود به عنوان فاسق شناخته شد.
هدف ار طرح این دو واقعه و استناد آن به کلام الله مجید و شان نزول آیات و وقایع تاریخ پیرامون آن، این است که در وادی خبر حساسیتهایی وجود دارد که براساس آن تصمیمهای بزرگ و جدی توسط حاکمان گرفته میشود. متاسفانه امروز در دنیای مجازی که با آن مواجه هستیم و سرعت خبر رو به تزاید گذاشته و انتقال آن به سرعت برق شده است؛ بزرگترین آسیبی که به جامعه زده میشود، انتقال خبر بدون بررسی و تبیین است بدون شناخت گوینده خبر که فاسق است یا صادق. متاسفانه در لحظهای خبرها را منتقل میکنیم و هیچ به عواقب آن نمیاندیشیم.