به گزارش «شیعه نیوز»، در طول چند روز اخیر، چهارمین خبرنگار برجسته افغانستان مثل آب خوردن در کشور کشته میشود و هیچ خبری از گرفتاری متهمین این قتل ها وجود ندارد. آنطور که پیدا است، افغانستان بهشت جنایتکاران بوده و هیچ جای امنی نه برای مردم عادی و نه برای خبرنگاران وجود ندارد.
از هلمند گرفته تا ننگرهار و کابل و دیروز غزنی، همه جا برای کسانی که با نشر گزارش و خبر، اذهان عمومی را از آنچه در کشور می گذرد آگاه می سازند، نا امن است. قاتلان به خوبی می دانند که برای اینکه ابعاد جنایتهای شان پنهان بماند و مردم از آنچه در این کشور میگذرد، بی خبر بمانند، بهترین راه کشتن کسانی است که دست به افشای این حقایق میزنند.
خبرنگاران شهروندان بیدفاعی اند که کشتن آنها نه هزینه زیادی میبرد و نه به برنامه ریزی خاصی ضرورت دارد. شاید کسی بپرسد که پولیس و نیروهای امنیتی کجا اند؟ در جواب باید گفت که آنها هستند؛ و اتفاقا بیشترین هزینه دولت و بیشترین پول از بودجه ملی صرف وزارتخانههای مربوط به امنیت و مبارزه با جنایتکاران میشود، ولی آنها یا چشمشان به این آدمها نمیافتد و یا اینکه در جریان کار قرار دارند ولی حفاظت از جان شهروندان و خصوصا خبرنگاران در مقابل جنایتکاران در حوزه وظایف این گروه گنجانده نشده است.
دیروز حوالی ساعت ۵:۰۰ شام، رحمتالله نیکزاد، خبرنگار آزاد و رئیس اتحادیه خبرنگاران غزنی در ناحیه اول این شهر و در نزدیکی خانهاش، هدف تیراندازی افراد ناشناس قرار گرفت و به قتل رسید. آقای نیکزاد سابقه کار با رسانههای معروف جهانی؛ همچون الجزیره، آسوشیتدپرس را در کارنامه خود داشته و از این جهت از سرشناسترین خبرنگارانی بود که در غزنی فعالیت میکرد. او همچنان ریاست اتحادیه خبرنگاران ولایت غزنی را هم به عهده داشت. آقای نیکزاد، چهارمین خبرنگاری است که در چند مدت اخیر در افغانستان بهقتل رسیده، در حالی که از پرونده کشته شدن سه نفر دیگر همچنان باز است و تا هنوز هیچ سرنخی از قاتلان این خبرنگاران کشته شده، در دست نیست. الیاس داعی خبرنگار رادیو آزادی در هلمند، یما سیاوش در کابل، ملاله میوند در ننگرهار و دیروز هم رحمتالله نیکزاد در غزنی از قربانیان اخیری است که خانواده مطبوعات و رسانههای افغانستان را در بهت و شوک بزرگی قرار داده است.
آزادی بیان و به تبع آن رشد رسانههای ازاد در افغانستان یکی از مهمترین دستاوردهای حکومت پسا طالبان است. با وجود مشکلات بسیار، افغانستان از این جهت در بین کشورهای منطقه و حداقل در از نظر قانونی، بهترین جایگاه را به خود اختصاص داده است. مطبوعات و رسانهها با وجودی که در میان سه قوه کشور جایگاه تعریف شده قانونی ندارد، اما از جهت نظارت بر کارکرد این قوا، حکم قوه چهارم را داشته و با افشاگریها و نظارت دقیق بر عملکرد مسئوولان کشور نقش بسیار پررنگ و ارزشمندی در مجبور کردن آنها در ایجاد شفافیت و پاسخگویی به خواستهای مردم دارد. بدون وجود رسانههای آزاد حکومت به سوی دیکتاتوری پیشرفته و هیچ دستگاهی نخواهد بود تا به عملکرد سیاستمداران نظارت داشته و احیانا سوء رفتار آنها را به مردم نشان دهند. از این رو، خبرنگاران میتوانند خارگلوی افرادی در درون دولت هم باشند. برخی از مسئوولین حکومتی، از آنجا که نمی توانند آزادانه و با خیال راحت منافع شخصی و حزبی خودشان را دنبال کنند، به خبرنگاران به چشم دشمن و مزاحم خورد و برد خودشان نگاه میکنند. این نکته مساله کشتار آزادانه و بدون پیگرد گزارشگران و خبرنگاران کشور را بیشتر مشکوک میسازد. دولت و نهادهای امنیتی کشور به عنوان مسئوولین درجه اول حفاظت از جان مردم و خبرنگاران، اگر نتوانند جلوی این خبرنگارکشی را بگیرند، خود به عنوان متهم اصلی از سوی جامعه جهانی و مردم افغانستان شناخته خواهند شد.
کشته شدن این خبرنگاران و بدتر از همه معلوم نشدن ابعاد قضایا و مجازات نشدن عاملان این جنایات، بر روحیه کسانی که برای رسانهها و مطبوعات کشور کار میکنند، تاثیر منفی زیادی میگزارد. کارمندان رسانههای کشور همیشه تحت فشار سنگین روحی قرار دارند زیرا آنها جزو اولین کسانی هستند که در هر حادثهای به حکم وظیفه شان به سرعت حاضر و در جریان اتفاقات دلخراش و آزار دهنده قرار دارند. اما کشتار هدفمند و سریالی آنها و بدون اینکه نیروهای امنیتی کشور تعهدی در قبال حفاظت از جان آنها از خود نشان بدهد، شرایط کاری این قشر زحمتکش را مشکل و فشارهای روحی و روانی برای آنها به مراتب سختتر خواهد کرد. اکنون سوال اصلی خبرنگاران کشور از همدیگر این است که فردا نوبت کیست و قربانی بعدی چه کسی خواهد بود؟
با این وضع تهدید آمیز، رسانههای کشور مجبور میشوند تا به سوی خودسانسوری پیش بروند. در دراز مدت این موضوع به رویه و روش خاص خبرنگاری در افغانستان مبدل شده و دیگر کسی جرات افشای حقایق و فسادهای بزرگ سیستمی را نخواهد داشت. اولین ضرر این وضعیت دامن مردم را خواهد گرفت، زیرا در نبود مطبوعات آزاد، کشور به سوی دیکتاتوری پیش رفته و مسئوولان کشور با پنهانکاری ضعفها و خلاءهای وظیفوی شان، بدون هیچ ترسی از مجازات، به فساد و خودسریهای خودشان ادامه خواهند داد. به همین خاطر در نبود جریان آزاد رسانهای و مطبوعات آزاد، افغانستان به جای اینکه به سوی رفاه، آزادی و پیش رفت حرکت کند، به راحتی بازیچه دست گروه خاصی خواهد شد.
لازم است که تا دیر نشده، رسانههای کشور با همسویی با ارائه واکنش مناسب، دولت را تحت فشار قرار داده تا جلوی حملات بر جان خبرنگاران را بگیرد، در غیر آن، این وضعیت ترسناک و غیرقابل قبول ادامه خواهد یافت.