سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

۶ هیجان پایه و تاثیر آن ها بر رفتار افراد

انواع مختلفی از هیجان‌ها وجود دارند که بر نحوه‌ی زندگی‌ و تعاملات‌مان با دیگران تاثیر می‌گذارند. گاهی اوقات، شاید حتی به نظر برسد این انواع هیجانات کنترل ما را به دست می‌گیرند و به ما فرمان می‌دهند. تصمیم‌هایی که می‌گیریم، کارهایی که انجام می‌دهیم، و برداشت‌های‌مان از اتفاقات پیرامون همگی تحت تاثیر هیجان‌هایی هستند که در هر لحظه از زندگی ممکن است تجربه کنیم.
کد خبر: ۲۴۴۷۷۷
۱۱:۵۱ - ۰۶ آذر ۱۳۹۹

شیعه نیوز: هم‌چنین، روانشناسان تلاش کرده‌اند انواع مختلفی از چند هیجان پایه را شناسایی کنند که آدم‌ها در زندگی‌شان تجربه می‌کنند. چند نظریه‌ی مختلف جهت دسته‌بندی و توضیح هیجان‌های انسانی ارائه شده‌اند.

انوع هیجان پایه

طی دهه‌ی ۱۹۷۰، روانشناسی به نام پل اکمن شش هیجان پایه را که به گفته‌ی وی، تمام آدم‌ها با هر فرهنگی به شکلی مشابه‌ تجربه‌شان می‌کنند، شناسایی کرد. هیجان‌هایی که وی به عنوان هیجانات پایه شناسایی کرد عبارت هستند از شادی، اندوه، انزجار، ترس، تعجب، و خشم. بعدها، وی این فهرست هیجان‌های پایه‌ را گسترش داد و هیجان‌هایی از قبیل غرور، شرم، خجالت، و شور را نیز به این فهرست اضافه کرد.
ترکیب هیجان‌ها

روانشناسی به نام رابرت پلاچیک مدلی را به نام “‌چرخ هیجان‌ها‌”‌ معرفی کرد که مانند چیزی شبیه چرخ رنگ‌ها عمل می‌کند. هیجان‌ها می‌توانند با یکدیگر ترکیب شوند و احساسات متفاوتی را ایجاد کنند؛ درست مانند رنگ‌ها که می‌توانند با یکدیگر ترکیب شوند و رنگ‌های جدید به وجود بیاورند.

بر اساس این نظریه، هیجان‌های پایه مانند آجرهای یک ساختمان عمل می‌کنند. هیجان‌های پیچیده‌تر، که گاهی اوقات به آن‌ها هیجان‌های ترکیبی گفته می‌شود، از ترکیب هیجان‌های پایه به وجود می‌آیند. برای مثال، هیجان‌های پایه‌ای نظیر لذت و اعتماد می‌توانند با یکدیگر ترکیب شوند و عشق را به وجود بیاورند.

نتایج مطالعه‌ای در ۲۰۱۷ نشان دادند، تعداد هیجان‌ها پایه بسیار بیش‌تر از آن چیزی است که قبلا باور داشتیم. پژوهشگران طی مطالعه‌ای که نتایج آن در مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا منتشر شدند، ۲۷ دسته‌بندی مختلفی را برای هیجان‌ها شناسایی کردند.

با وجود این، پژوهشگران دریافته‌اند این آدم‌ها این هیجان‌ها را نه به صورت کاملا متمایز از یکدیگر، بلکه مانند شیب رنگ و به صورت ترکیبی تجربه می‌کنند. در ادامه‌ی این مقاله، هر یک از این هیجان‌های پایه را به شکل دقیق‌تری بررسی می‌کنیم و اثرات آن‌ها را بر رفتار انسان توضیح می‌دهیم.
۱. شادی

از میان تمام انواع هیجان پایه ، شادی همان چیزی است که آدم‌ها بیش از هر هیجانی دیگری برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند. شادی معمولا به صورت یک حالت هیجانی خوشایند تعریف، و با احساسات خرسندی، لذت، خشنودی، ارضاء، و تندرستی توصیف می‌شود.

پژوهش‌ها در خصوص شادی از دهه‌ی ۱۹۶۰ در برخی از رشته‌‌های خاص نظیر شاخه‌ای از روانشناسی به نام روان‌شناسی مثبت‌گرا به اندازه‌ی قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته‌اند. این نوع از هیجان گاهی اوقات با روش‌های زیر در آدم‌ها ابراز می‌شود:

الف. حالات چهره نظیر لبخند زدن
ب. زبان بدن نظیر قرار گرفتن در وضعیتی سرشار از آرامش
پ. لحن صدا، مثلا هنگامی که با خشنودی و خوشبینی صحبت می‌کنید

با این‌که شادی به عنوان یکی از هیجان‌های اصلی و پایه‌ای انسان شناخته می‌شود، چیزهایی که ما فکر می‌کنیم باعث ایجاد شادی می‌شوند، معمولا شدیدا تحت تاثیر فرهنگ قرار دارند. برای مثال، تاثیرات ناشی از فرهنگ عامه معمولا بر این مسئله تاکید دارند که به دست آوردن برخی چیزهای خاص، نظیر خرید یک خانه یا داشتن یک شغل پر درآمد به شادی منجر خواهد شد.

حقایقی که واقعا می‌توانند به رسیدن انسان به شادی کمک کنند، معمولا بسیار پیچیده‌تر و شخصی‌تر از چیزی هستند که معمولا فکر می‌کنیم. سال‌های سال است که انسان‌ها معتقدند شادی و سلامتی به یکدیگر متصل هستند، و پژوهش‌ها نیز این باور را تایید کرده‌اند که شادی می‌تواند نقش مهمی در رسیدن انسان‌ها به سلامت جسمی و روانی ایفا کند.

طبق شواهد علمی و تجربی، شادی با تاثیرات مختلفی در زندگی انسان‌ها می‌گذارد، از جمله افزایش طول عمر و افزایش میزان رضایت زناشویی. در مقابل، ناراحتی نیز پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی انسان‌ها به همراه دارد.

برای مثال، استرس، اضطراب، افسردگی، و تنهایی ممکن است با ضعف دستگاه ایمنی بدن، افزایش التهاب در بدن، و کاهش امید به زندگی در ارتباط باشند.
۲. اندوه

غم یا اندوه نوع دیگری از هیجان است که معمولا به صورت یک حالت هیجانی گذرا تعریف، و با احساسات ناامیدی، غصه، ناچاری، بی‌علاقگی، و خستگی توصیف می‌شود.

اندوه نیز درست مانند سایر هیجان‌ها، احساسی است که همه‌ی آدم‌های دنیا ممکن است گاهی اوقات آن را تجربه کنند. در برخی موارد، آدم‌ها ممکن است در دوره‌های طولانی و با شدت بالا دچار غم و اندوهی شوند که در نهایت، به افسردگی بیانجامد. اندوه را می‌تواند به روش‌های مختلفی نشان داد، از جمله به روش‌های زیر:

الف. گریستن
ب. بی‌حوصلگی و خستگی
پ. بی‌حالی
ت. سکوت
ث. دوری گزیدن از اطرافیان

نوع و شدت اندوه می‌تواند بر اساس علت ریشه‌ی این هیجان، متغیر باشند؛ هم‌چنین، نحوه‌ی مقابله‌ی آدم‌ها با چنین احساسی نیز ممکن است متفاوت باشد.

اندوه معمولا باعث می‌شود آدم‌ها وارد یک سازوکار مقابله‌ای شوند؛ به عبارت دیگر، مثلا آدم‌ها برای مقابله با این هیجان ممکن است از ترجیح دهند از آدم‌ها دور باشند، به خود درمانی رو بیاورند، و شروع به نشخوار ذهنی افکار منفی بکنند. چنین رفتارهای، در واقع، می‌توانند احساس اندوه را تشدید کنند و طول مدت تجربه‌ی چنین هیجانی را افزایش دهند.
۳. ترس

ترس یک هیجان قدرتمند است که نقش بسیار مهمی در بقای انسان نیز ایفا می‌کند. شما وقتی با برخی انواع خطرات رو به رو می‌شوید و ترس را تجربه می‌کنید، وارد موقعیتی خواهید شد که به آن پاسخ جنگ یا گریز گفته می‌شود.

در این شرایط، ماهیچه‌های‌تان سفت می‌شوند، ضربان قلب و میزان تنفس‌تان افزایش می‌یابد، و ذهن‌تان بیش از پیش باز و هوشیار می‌شود؛ به این ترتیب، بدن‌تان برای دو واکنش متفاوت آماده می‌شود: فرار از خطر یا ایستادن و مبارزه کردن.

این واکنش به شما کمک می‌کند و اطمینان می‌دهد که برای مقابله‌ی موثر با تهدیدات موجود در محیط زندگی‌تان آماده هستید. روش‌های ابراز این نوع از هیجان در انسان‌ها ممکن است به شکل زیر باشند:‌

الف. حالات چهره، نظیر گرد شدن چشم‌ها و عقب بدن چانه
ب. زبان بدن، تلاش برای پنهان شدن یا فرار کردن از خطر
پ. واکنش‌های بدنی، نظیر افزایش سرعت تنفس و ضربان قلب

البته، همه‌ی آدم‌ها ترس را به یک شکل تجربه نمی‌کنند. برخی آدم‌هایی که شاید نسبت به ترس و موقعیت‌ها یا اشیاء خاص حساسیت بیش‌تری داشته باشند، ممکن است بیش از دیگران چنین هیجانی را در وجود خود تجربه کنند.

ترس یک واکنش هیجانی به یک تهدید فوری و مستقیم است. هم‌چنین، می‌توانیم واکنش مشابه‌ای را نیز نسبت به تهدیدات قابل پیش‌بینی یا حتی فکرهایی درباره‌ی خطرات بالقوه از خودمان نشان دهیم؛ این واکنش را عموما به عنوان اضطراب می‌شناسیم. برای مثال، اضطراب اجتماعی شامل ترس پیش‌بینی شده‌ای از قرار گرفتن در موقعیت‌های خاص اجتماعی است.

از سویی دیگر، برخی از آدم‌ها واقعا به دنبال موقعیت‌هایی برای تحریک هیجان ترس می‌گردند. ورزش‌های خطرناک و سایر فعالیت‌های هیجان‌آور می‌توانند باعث تحریک ترس شوند، ولی به نظر می‌رسد برخی از آدم‌ها با همین فعالیت‌ها به پیشرفت و شکوفایی رسیده‌اند و حتی از تجربه‌ی آن‌ها لذت می‌برند.

قرار گرفتن در معرض یک موجود یا موقعیت ترسناک به طور مکرر می‌تواند باعث آشنایی و سازگاری آدم‌ها با عوامل ترس شوند؛ همین مسئله می‌تواند احساس ترس و اضطراب را نسبت به آن عامل کاهش دهد.

این همان ایده‌ای اولیه‌ای است که ‌”‌مواجهه درمانی‌”‌ بر اساس آن شکل گرفت؛ در این روش درمانی، بیماران به تدریج، در شرایط کنترل شده و امن، در معرض مواجهه با عوامل ترس قرار می‌گیرند. در نهایت، با تکرار این جلسات، احساس ترس این بیماران شروع به کاهش می‌کند.
۴. انزجار

انزجار (یا معانی نزدیک‌تر کلمه‌ی disgust، چندش و اشمئزاز) یکی دیگر از شش هیجان پایه‌ و اصلی است که توسط پل اکمن دسته‌بندی شده‌اند. انزجار را می‌توانیم با روش‌های خاصی نشان دهیم:

الف. زبان بدن، رو برگرداندن از عامل ایجادکننده‌ی این هیجان
ب. واکنش‌های بدنی، نظیر استفراغ یا اوغ زدن
پ. حالات چهره، نظیر چین انداختن روی بینی یا جمع کردن لب بالا

این احساس تنفر شدید می‌تواند ریشه در عوامل متعددی داشته باشد، از جمله یک طعم، صحنه، یا بوی ناخوشایند. پژوهشگران معتقدند این هیجان در ابتدا، در واقع واکنشی به غذاهایی بوده است که برای بدن مضر یا مرگبار بودند، و سپس به شکل کنونی تکامل یافته است. برای مثال، وقتی آدم‌ها در معرض بو یا طعم غذاهایی قرار می‌گیرند که از آن‌ها بدشان می‌آید، معمولا چنین واکنش هیجانی از خود نشان می‌دهند.

بهداشت نامناسب، عفونت، خون، فساد، و مرگ نیز می‌توانند باعث تحریک واکنش انزجار (یا همان چندش) در انسان شوند. واکنش به این هیجان ممکن است یکی از شیوه‌های بدن برای دوری از عواملی باشد که ممکن است باعث انتقال بیماری‌های واگیردار شوند.

هم‌چنین، آدم‌ها ممکن است هنگام مشاهده‌ی سایر آدم‌هایی که در حال انجام کارهای ناپسند، غیراخلاقی یا شیطانی هستند، دچار هیجان انزجار اخلاقی شوند.
۵. خشم

خشم می‌تواند یک هیجان قدرتمند و خاص باشد که با احساسات خصومت، تحریک‌پذیری، ناراحتی شدید، و ستیز با دیگران شناخته می‌شود. خشم نیز درست مانند ترس می‌تواند نقش مهمی در پاسخ جنگ یا گریز در بدن ایفا کند.

هنگامی که یک عامل تهدید کننده باعث ایجاد احساسات خشم در انسان می‌شود، احتمالا به دنبال راهی برای دفع خطر و محافظت از خودمان خواهیم گشت. انسان‌ها معمولا خشم را با روش‌های زیر نشان می‌دهند:

الف. حالات چهره، نظیر اخم یا خیره نگاه کردن
ب. زبان بدن، نظیر محکم روی پا ایستادن یا رو برگرداندن
پ. لحن صدا، نظیر حرف زدن با خشونت یا فریاد زدن
ت. واکنش‌‌های بدنی، نظیر تعریق یا قرمز شدن پوست
ث. رفتارهای خشونت‌آمیز، نظیر مشت یا لگد زدن، یا پرت کردن اشیاء

با این‌که معمولا خشم را به عنوان یک هیجان منفی می‌شناسیم، این هیجان گاهی اوقات می‌تواند برای ما مفید باشد. این هیجان می‌تواند در کمک به بیان شفاف نیازهای‌مان در یک رابطه بسیار سازنده عمل کند، و هم‌چنین، می‌تواند به شما انگیزه دهد تا برای یافتن راه‌حلی برای رفع چیزهایی که باعث ناراحتی‌تان می‌شوند، دست به کار شوید.

با وجود این، خشم هنگامی که بیش از اندازه باشد یا به شیوه‌ای ناسالم، خطرناک، یا مضر برای دیگران بروز کند، می‌تواند به خودی خود به یک مشکل تبدیل شود. خشم کنترل نشده می‌تواند به سرعت با تهاجم، سوء رفتار، یا خشونت تبدیل شود.

این نوع از هیجان می‌تواند پیامدهای روانی و بدنی به همراه داشته باشد. خشم کنترل نشده می‌تواند کارتان را برای اتخاذ تصمیمات منطقی دشوار کند، و حتی می‌تواند بر سلامت جسمی‌تان نیز تاثیر منفی بگذارد.

خشم ممکن است باعث افزایش خطر ابتلا به بیماری سرخرگ کرونری و دیابت شود. هم‌چنین، این هیجان ممکن است با انجام رفتارهایی که سلامت انسان را به خطر می‌اندازند نیز در ارتباط باشد؛ رفتارهایی از جمله رانندگی با سرعت بسیار بالا، مصرف الکل، و سیگار کشیدن.
۶. تعجب

تعجب نیز یکی دیگر از شش هیجان پایه‌ای است که توسط پل اکمن دسته‌بندی شده‌اند. تعجب معمولا هیجانی سریع و گذرا است که پس از مواجهه با مسئله‌ای غیر منتظره به صورت یک واکنش وحشت و حیرت فیزیولوژیک نشان داده می‌شود.

این نوع از هیجان می‌تواند مثبت، منفی، یا خنثی باشد. برای مثال، وقتی هنگام شب در حالت قدم زدن به سمت ماشین‌تان هستید، فردی به طور ناگهانی از پشت درخت جلوی‌تان بپرد و شما را بترساند، احساس تعجب یا سورپرایز ناخوشایندی خواهید شد.

از سویی دیگر، وقتی به خانه‌تان می‌رسید و می‌بینید دوستان نزدیک‌تان دور هم جمع شده‌اند و تولدتان را جشن گرفته‌اند، احساس تعجب یا سورپرایز خوشایندی به شما دست خواهد داد. تعجب معمولا به شیوه‌های زیر نشان داده می‌شود:

الف. حالات چهره، نظیر بالا بردن ابروها، باز کردن چشم‌ها، و باز کردن دهان
ب. واکنش‌های بدنی، نظیر از جا پریدن
پ. واکنش‌های زبانی، نظیر فریاد زدن، جیغ زدن، یا نفس‌نفس زدن

تعجب یا سورپرایز نیز از جمله هیجان‌های پایه‌ای است که باعث تحریک پاسخ جنگ یا گریز می‌شوند. وقتی غافلگیر می‌شوید، بدن‌تان ممکن است به طور ناگهانی مملو از آدرنالین شود؛ این مسئله به آماده‌سازی بدن برای جنگیدن یا فرار کردن کمک می‌کند.

تعجب می‌تواند اثرات مهمی بر رفتار انسان بگذارد. برای مثال، پژوهش‌ها نشان داده‌اند، آدم‌ها معمولا به شکل نامتناسبی به اتفاقات تعجب‌آور یا سورپرایز کننده توجه نشان می‌دهند.

به همین خاطر نیز اتفاقات تعجب‌آور و غیر معمولی که در اخبار مشاهده می‌کنیم، معمولا بیش‌تر از سایر اتفاقات به خاطرمان می‌مانند. هم‌چنین، پژوهشگران دریافته‌اند آدم‌ها معمولا به عقاید تعجب‌آور تمایل بیش‌تری نشان می‌دهند و چیزهای بیش‌تری از اطلاعات تعجب‌آور یاد می‌گیرند.
سایر انواع هیجان

شش هیجان پایه‌ای که توسط پل اکمن دسته‌بندی شده‌اند، تنها بخشی از انواع مختلفی از هیجان‌هایی هستند که آدم‌ها می‌توانند آن‌ها را تجربه کنند. نظریه‌ی اکمن نشان می‌دهد این هیجان‌های اصلی در میان تمام فرهنگ‌ها در سرتاسر جهان ثابت هستند.

با وجود این، سایر نظریه‌ها و پژوهش‌های جدید هم‌چنان به تحقیق درباره‌ی انواع مختلفی از هیجان‌ها و نحوه‌ی دسته‌بندی آن‌ها ادامه می‌دهند. پل اکمن، بعدها تعداد دیگری از هیجان‌ها را نیز به فهرست خود اضافه کرد، ولی به این نکته نیز اشاره کرد که این هیجان‌ها، برخلاف هیجان‌های پایه، لزوما از طریق حالات چهره قابل بیان نیستند. برخی از هیجان‌هایی که وی بعدها به دسته‌بندی اصلی خود اضافه کرد، عبارت هستند از:

الف. نشاط
ب. تحقیر
پ. خرسندی
ت. خجالت
ث. شور
ج. احساس گناه
چ. افتخار موفقیت
ح. تسکین
خ. ارضاء
د. شرم
سایر نظریه‌ها درباره‌ی هیجان

مانند بسیاری دیگر از مفاهیم روانشناسی، نظریه‌پردازان درباره‌ی چگونگی دسته‌بندی هیجان‌ها یا تعداد واقعی هیجان‌های پایه با یکدیگر اتفاق نظر ندارند. با این‌که نظریه‌ی اکمن به عنوان یکی از بهترین نظریه‌ها در این زمینه شناخته می‌شود، سایر نظریه‌پردازان نیز ایده‌های خودشان را درباره‌ی هیجان‌هایی که حالات و رفتارهای اصلی انسان را شکل می‌دهند، ارائه داده‌اند.

برای مثال، برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند فقط دو یا سه هیجان پایه وجود دارند. برخی دیگر از نظریه‌پردازان نیز معتقدند هیجان‌ها دارای یک سلسله مراتب هستند. هیجان‌های اولیه نظیر عشق، لذت، تعجب، خشم، و اندوه می‌توانند به هیجان‌های ثانویه تجزیه شوند. برای مثال، عشق از هیجان‌های ثانویه‌ای نظیر محبت و اشتیاق تشکیل شده است.

این هیجان‌های ثانویه نیز ممکن است به تنهایی به هیجان‌های سطح سوم تجزیه شوند. برای مثال، هیجان ثانویه‌ی محبت می‌تواند شامل هیجان‌های سطح سومی از قبیل دوست داشتن، اهمیت دادن، شفقت، و لطافت باشد.

نتایج یکی از جدیدترین مطالعات نشان داده‌اند، دست‌کم ۲۷ هیجان متفاوت وجود دارند که هر یک از آن‌ها به شدت با دیگری در ارتباط است. پژوهشگران، پس از تحلیل واکنش‌های بیش از ۸۰۰ مرد به بیش از ۲۰۰۰ کلیپ ویدئویی، جهت نشان دادن نحوه‌ی ارتباط این هیجان‌ها با یکدیگر یک نقشه‌ی تعاملی تهیه کردند.

دچر کلتنر، پژوهشگر ارشد و مدیر مرکز علمی گریتر گود در دانشگاه کالیفرنیا، در این باره می‌گوید، “‌متوجه شدیم برای توجیه نحوه‌ی گزارش صدها شرکت کننده از احساسات خود در واکنش با هر یک از تصاویر ویدئویی، دست‌کم به ۲۷ بعد متفاوت از هیجان‌ نیاز است، نه فقط ۶ هیجان پایه.‌”‌

به عبارت دیگر، هیجان‌ها حالاتی نیستند که هر یک به طور مستقل در انسان‌ها ایجاد شوند. در عوض، نتایج این مطالعه نشان دادند، هیجان‌ها به شکل ترکیبی در انسان‌ها ظاهر می‌شوند (مانند ترکیب رنگ‌ها) و هر یک این احساسات متفاوت عمیقا با یکدیگر در ارتباط هستند.

به گفته‌ی آلن کاون، سرپرست پژوهشگران و دانشجوی دکتری در رشته‌ی علوم اعصاب دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، هر چه بهتر بتوانیم ماهیت هیجان‌های‌مان را روشن کنیم، دانشمندان، روانشناسان، و پزشکان بهتر از گذشته می‌توانند اطلاعات بیش‌تری را درباره‌ی نحوه‌ی اثرگذاری هیجان‌ها بر فعالیت‌های مغز، رفتار، و خلق و خو به دست بیاورند. وی امیدوار است، با به دست آوردن درک بهتری از این حالات، پژوهشگران بتوانند راه‌های درمانی بهتری را برای بیماری‌ها و وضعیت‌های روانی پیدا کنند.
سخن آخر

از اثرگذاری بر نحوه‌ی تعامل با دیگران در زندگی روزمره گرفته تا اثرگذاری بر تصمیم‌هایی که در زندگی اتخاذ می‌کنیم، هیجان‌ها نقش بسیار مهمی در نحوه‌ی زندگی‌مان ایفا می‌کنند. با درک برخی از انواع مختلفی از هیجان‌ها، به درک عمیق‌تری از نحوه‌ی بیان این هیجان‌ها و تاثیر آن‌ها بر رفتارهای زندگی‌مان دست پیدا می‌کنیم.

با وجود این، لازم است همیشه به خاطر داشته باشید، هیچ هیجانی مستقل از سایر هیجان‌ها نیست. در عوض، بسیاری از هیجان‌هایی که در زندگی تجربه‌شان می‌کنید، به شکلی بسیار ظریف و پیچیده با یکدیگر ترکیب می‌شوند تا ساختار غنی و متنوعی از زندگی هیجانی‌تان را شکل بدهند.

منبع: بازده 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: