به گزارش «شیعه نیوز»، به نقل از فرهیختگان چند روز پیش بانک جهانی گزارشی دلهرهآور از بازگشت روند افزایشی در فقر جهانی خبر داد. پیام این گزارش بسیار واضح بود؛ کرونا نهتنها انسان را به خود مبتلا میکند، بلکه ممکن است اقتصاد را هم به فقر و نابرابری بیشتر دچار کند. این موسسه در این گزارش که «برگشت معکوس» نام داشت به تفصیل از افزایش فقر مطلق در جهان به تفکیک قارهها پرداخته بود. براساس این گزارش؛ بحران اقتصادی ناشی از کرونا بهعنوان عامل اصلی و تغییرات آبوهوایی و درگیریهای منطقهای بهعنوان عوامل فرعی روند کاهشی فقر جهانی که از سال 1998 آغاز شده را متوقف کرده و بین 88 تا 115 میلیون نفر را در سال 2020 به 689 میلیون نفری که از قبل در فقر مطلق جهانی زندگی میکردند، اضافه میکند.
در این گزارش از سه منطقه آسیای شرقی، خاورمیانه و آفریقا بهعنوان مناطق مستعد افزایش بیشتر فقر نام برده شده است. موضوع مکملی که بانک جهانی پس از طرح افزایش فقر به آن پرداخته، مساله نابرابری است. کارشناسان این نهاد بینالمللی تاکید دارند مساله فقر در مناطقی که نابرابری در آنها چشمگیر است، میتواند خطرناکتر از جوامعی باشد که بهرغم فقر، نابرابریها شدید نیست. با توجه به دادههای موجود در این گزارش، در بین 90 کشور مورد بررسی، ایران رتبه بیستوششمین را در نابرابریها کسب کرده است. با این حساب البته که برای مشکلات معیشتی و نابرابری روزافزون بین خانوارهای کشور نیازی به گزارش یا دادههای موسسات بینالمللی نیست و چشم غیرمسلح نیز آن را در کوچه و خیابان احساس میکند، اما اقتصاد کشور ما با بحران آماری نیز درگیر است، چراکه حدود 11 سال است که دولت محاسبات مربوط به خط فقر را منتشر نمیکند. محاسباتی که بهطور قانونی انتشار آن به عهده وزارت رفاه بوده، چراکه فقط در سایه چنین آمارهایی است که میتوان سیاستهای حمایتی صحیح و هدفمندی را اجرا کرد.
در این گزارش به ناچار برای بررسی هشداری که بانک جهانی داده است، برای ترسیم فضای روشنتری از میزان فقر در کشور، به تجزیه و تحلیل درآمد خانوارهای شهری و روستایی پرداختهایم. بررسیها نشان میدهد با قبول تعریف بانک جهانی از فقر که حداقل درآمد روزانه برای هر فرد یک دلار و 90 سنت در نظر میگیرد، در سال جاری با 4 دهک شهری و 8 دهک روستایی روبهرو خواهیم بود که درآمد آنها کمتر از معیار بانک جهانی برای قرار داشتن در زیرخطر فقر است. وضعیت مذکور موید این موضوع است که بیش از نیمی از جمعیت کشور دارای درآمدی روزانه کمتر از حداقل درنظر گرفته شده برای فقر جهانی هستند و این مساله یا منجر به تعمیق بیشتر فقر در خانوارها میشود یا اینکه خانوارها را مجبور به استفاده از پساندازها و داراییهای خود برای تامین هزینهها خواهد کرد. باید تاکید کنیم ارقام مذکور عمدتا به واسطه کاهش ارزش پول ملی و تشدید التهابات ارزی رخ داده است.
گسترش نابرابری در دنیا؛ 150 میلیون نفر در فقر شدید
پیام واضح گزارش جدید بانک جهانی با نام «برگشت معکوس»، سایه شیوع کووید-19 و بحران اقتصادی مرتبط با آن بر دستاورد «کاهش فقر» است که از سال 1998 تا به حال محقق شده بود. بانک جهانی که هر دو سال یک بار اقدام به انتشار چنین گزارشی میکند، در گزارشهای قبلی خود در سالهای 2016 و 2018 با تاکید بر این نکته که ممکن است سرعت کاهش فقر شدید کمتر شده باشد وعده داده بود که انتظار میرود هدف کاهش فقر مطلق به کمتر از 3 درصد از کل جمعیت دنیا تا 2030 تحقق یابد. براساس آمارها کاهش پایدار فقر شدید از ابتدای دهه 1990 آغاز و تا 2017 ادامه داشته است اما سرعت آن به مرور در حال کاهش بوده است. بهطوری که متوسط کاهش فقر که بهطور سالیانه تا قبل از 2015 در حدود یک درصد بوده به حدود 0.5 درصد در سال 2017 رسیده است. این نهاد بینالمللی اما در جدیدترین موضع خود با «سد اقتصادی» خواندن ویروس کرونا از احتمال تعمیق فقر جهانی و کندتر شدن سرعت کاهش فقر در جهان خبر داده و تخمین زده است که تعداد افراد درگیر فقر مطلق 115 میلیون نفر دیگر افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین تعداد افراد طبقهبندی شده در فقر مطلق که 689 میلیون نفر در پایان سال 2017 (9.2 درصد از جمعیت کل) بودهاند به حدود 800 میلیون نفر در پایان سال 2020 خواهد رسید. این نهاد همچنین براساس دادههای اطلاعاتی کشورهای مختلف هشدار داده است که درصورت ادامه بحران اقتصادی کرونا و همچنین ادامه تغییرات شدید آب و هوایی و جنگهای منطقهای بیش از 150 میلیون نفر به تعداد کسانی که در فقر مطلق زندگی میکنند در پایان سال 2021 اضافه خواهد شد.
دستوپنجه نرم کردن 115 میلیون نفر در جهان با فقر مطلق براساس تعریف سازمانهای بینالمللی به معنی پایینتر بودن درآمد روزانه آنها از 1.9 دلار است که عملا تامین خوارک، پوشاک و مسکن بهعنوان اولیهترین نیازهای اساسی را غیرممکن میسازد. در این گزارش علاوهبر افزایش کمی فقر به تغییر کیفی در آن نیز اشاره شده است. در واقع بانک جهانی معتقد است که فقیر شدن 115 میلیون نفر در سال جاری نرخ فقر مطلق (عدم عایدی 1.9 دلار در روز) را به نرخ سال 2017 رسانده که یک عقبگرد بزرگ و بیسابقه از 1998 به بعد محسوب میشود اما مهمتر از آن محتمل بودن تغییر کیفی در نوع فقر بعد از کووید-19 است، چراکه بر اساس پیشبینیها؛ فقرای جدید شهریتر و دارای تحصیلات بهتری هستند. بنابراین در مجموع بهنظر میرسد با خللی که همهگیری کرونا در شکوفایی و رشد اقتصادی کشورها ایجاد خواهد کرد، توزیع درآمد را با مشکل مواجه کند که عدمتوزیع مناسب درآمد را، اولا؛ دهکهای پایین هر جامعه بیشتر احساس خواهند کرد و دوما نابرابری عمیقتر خواهد شد.
کرونا فقر مطلق جهانی را به 800 میلیون نفر میرساند
براساس تخمینها و تا پایان سال 2017 در حدود 9.2 درصد از جمعیت جهان که 689 میلیون نفر را شامل میشدند در فقر شدید زندگی میکرده و درآمد روزانهای کمتر از 1.9 دلار داشتهاند. همانطور که گفته شد همهگیری ویروس کرونا با کشیدن ترمز کاهش فقر در دنیا جرقه افزایش آن را نیز زد بهطوری که بانک جهانی با بهروز کردن گزارش قبلی خود تایید کرد ویروس کرونا بین 88 تا 115 میلیون نفر دیگر را به کام فقر میکشاند. این در حالی است که این ویروس تا لحظه نگارش این گزارش بیش از 37 میلیون نفر را مبتلا و بیش از یک میلیون نفر را نیز به کام مرگ کشانده است. از سوی دیگر بیشترین تاثیر گسترش فقر از طرف کرونا روی کشورهای جنوب آسیا و بعد از آن صحرای آفریقا بوده و تا پایان سال جاری خواهد بود. بانک جهانی در مقایسهای جالب و برای نشان دادن تاثیرات عمیقتر ویروس کرونا از هر نوع بحران دیگری اقدام به ارزیابی و مقایسه تبعات این ویروس با بحران مالی 1998 آسیا کرده است.
این نهاد معتقد است که تنها بحران دیگری که در طول 30 سال اخیر منجر به افزایش فقر در دنیا شده است، بحران مالی 1998 بوده که میزان فقر را در مقایسه با سال 1997 در حدود 1.3 درصد آن هم با محوریت کشورهای آسیایی افزایش داده است. اما پیشبینی میشود ویروس کرونا ما را با افزایش 8 درصدی فقر آن هم در تمام دنیا روبهرو سازد. تفاوت دیگر این دو بحران مدت زمان جبران آسیبهای اقتصادی بوده است که در بحران 1998 تنها با گذشت 5 سال در حدود 4 درصد از فقر جهانی کاسته شده است اما در مورد پاندمی کرونا بهدلیل غیر قابل پیشبینی بودن اوضاع از مدت زمان لازم برای ترمیم بحران اقتصادی نیز تخمینی در دست نیست. در بحث منطقهای اما همانند سالهای گذشته کشورهای جنوب صحرای آفریقا بهدلیل شکنندگی بالا دارای بیشترین فقیر خواهند بود، بهطوری که از 431 میلیون نفر در سال 2017 به 480 میلیون نفر در پایان 2020 خواهد رسید. کشورهای آسیایشرقی (همچنین کشورهای حاشیه اقیانوس آرام) نیز بهدلیل اختلاف طبقاتی و سیاستهای تعدیلی بسیار دارای بیشترین رشد فقر خواهند بود و از 20 میلیون نفر در سال 2019 به 25 میلیون نفر در سال 2020 خواهند رسید. منطقه خارومیانه و شمال آفریقا نیز بهطور بدبینانه رشد 17 درصدی را در تعداد فقیران تجربه خواهند کرد و به حدود 32 میلیون در پایان سال 2020 خواهند رسید.
رتبه 26 ایران در نابرابری اقتصادی بین 89 کشور
تاکنون همواره در مورد ضریب جینی برای مشخص شدن میزان نابرابری اقتصادی در کشورهای مختلف صحبت شده است ولی به نظر میرسد «ضریب پالما» معیار قابل قبولتر و بهتری است. در این نسبت سهم درآمدی 10 درصد افراد پردرآمد جامعه به نسبت درآمد 40 درصد از کمدرآمدترین افراد جامعه تقسیم میشود. در جوامعی که نابرابری اقتصادی در آنها کم است این نسبت در آنها یک یا کمتر است. به این معنا که میزان درآمد 10 درصد از ثروتمندان جامعه برابر یا کمتر از مجموع درآمد 40 درصد از کمدرآمدترین افراد جامعه است. هماکنون ضریب پالمای جهانی در وضعیت خوبی قرار ندارد و این نشان میدهد که نابرابری اقتصادی در دنیا بسیار زیاد است و فاصله طبقاتی بین دهکهای درآمدی وجود دارد. اما مساله اصلی در گزارش بانک جهانی که بدان اشاره شده است احتمال عمیقتر شدن نابرابری اقتصادی و فاصله گرفتن دهکهای درآمدی در کشورهای مختلف است. عمیقتر شدن نابرابری اقتصادی در کشورها به شیوع ویروس کرونا و پاندمی شدن آن مرتبط است چراکه در چنین شرایطی افراد بدون شغل یا مشاغل ناپایدار به لحاظ درآمدی از افراد با درآمد ثابت یا دارای مستغلات(مسکن، طلا، ماشین و...) عقب خواهند ماند و میزان درآمد و هزینه آنها نیز افت بسیار زیادی خواهد کرد.
براساس آنچه در نمودار آمده است وضعیت درآمدی دهکهای 89 کشور مشخص شده است. هر قدر که میزان خانههای مشکی رنگ برای هر کشور بلندتر باشد به این معنی است که ثرتمندان بیشترین سهم درآمدی را داشته و توزیع درآمدی در آن کشورها مختل است. هر چه ثروتمندان درصد بیشتری از درآمد کشور را نصیب خود کنند بهتبع اختلاف طبقاتی عمیقتر و نسبت پالما رقم بالاتری را نشان خواهد داد. براساس نمودار در بین 89 کشور مورد بررسی شده کشورهای نامیبیا، زامبیا و برزیل دارای بیشترین اختلاف طبقاتی و نسبت به پالما بودهاند. در این رتبهبندی ایران در رتبه 26 قرار گرفته و ضریب پالما را در حدود 2 ثبت کرده است.
آماری از فقر در کشور وجود ندارد
گزارش اخیر بانک جهانی هشدار بزرگی در مورد افزایش فقر جهانی و همچنین عمیقتر شدن نابرابریهای اقتصادی در دنیاست. در کشور ما اما دادههای مربوط به نابرابری یا سنجش فقر کشور که باید توسط وزارت رفاه اعلام شود به هر دلیلی منتشر نشده و احتمالا نخواهد شد. ناچارا برای بررسی میزان فقر و نابرابریهای اقتصادی باید به تجزیه و تحلیل دادههای هزینه و درآمد خانوارهای کشور که از سوی مرکز آمار منتشر میشود، بپردازیم. قبل از هر چیز لازم است توضیحاتی در مورد نحوه تخمینها داده شود. کشور ما در سال 98 و 99 با اقتصادی رکودی و در عین حال تورمی درگیر بوده است. از چنین اقتصادی (با تکیه بر دادههای سالهای گذشته) که در سال جاری با پاندمی کرونا نیز دستوپنجه نرم میکند نباید انتظار افزایش تولید یا درآمد ناخالص داخلی را داشت اما میتوان براساس میزان تورم و افزایش دستمزدها از افزایش احتمالی درآمد خانوارها و افراد چه در روستا و چه در شهر سخن گفت. بررسی روند 8 ساله درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی نشان میدهد در طی این سالها که رکود سالهای 90 تا 92 و 97 و 98 نیز جزء آن است به صورت میانگین خانوارهای شهری با افزایش 19.92 درصدی و خانوارهای روستایی با افزایش19.82درصدی درآمدهای خود روبهرو بودهاند.
در اقتصادی با رکود تورمی همانند کشور ما بهتبع خانوارهایی که در سبد دارایی خود؛ مسکن، ماشین، سهام، طلا، ارز و... دارند بیشترین ابزار را برای حفظ ارزش حقیقی درآمد خود داشته و باقی خانوارها نیز به اندازه افزایش اسمی دستمزد و داراییهایشان، افزایش درآمد را تجربه میکنند. بر همین اساس و با توجه به افزایش 25 درصدی دستمزدها در سال 99 میتوان افزایش درآمد خانوارهای ایرانی تا پایان سال جاری را بین 20 تا 30 درصد در نظر گرفت(در این گزارش افزایش 25درصدی در نظر گرفته شده است). همچنین برای محاسبه نرخ خط فقر میانگین دلار در سال گذشته حدود 14 هزار و 900 تومان و برای 6 ماهه اول سال جاری نیز میانگین 21 هزار تومان در نظر گرفته شده است.
درآمد 4 دهک شهری حولوحوش خط فقر جهانی
با توجه به افزایش 25 درصدی حقوق و دستمزد و همچنین تورم موجود و البته بررسی دادههای هزینه درآمد خانوارها در سالهای گذشته که قبلا توضیح داده شد، میتوان برآورد کرد که میانگین درآمد 54 میلیونی سال 98 خانوارهای شهری کشور به حدود 67 میلیون و 600 هزار تومان در سال جاری برسد. این تخمین و برآورد را مستقلا میتوان برای همه دهکها طبق آنچه در جدول خانوارهای شهری آمده است، انجام داد. بررسی دادهها نشان میدهد که علاوهبر احتمال افزایش فقر در سال جاری احتمال تشدید فاصله طبقاتی نیز همانند دیگر نقاط دنیا وجود دارد. اما مساله اصلی در مورد ایران این است که اقتصاد کشور نهتنها با کرونا بلکه این روزها با بحران عجیب اقتصادی نیز درحال دستوپنجه نرم کردن است.
براساس آنچه بانک جهانی از فقر در نظر دارد، این گونه عنوان میشود؛ هر فردی که در روز کمتر از یک دلار و 90 سنت درآمد داشته باشد، فقیر مطلق محسوب میشود. بر همین اساس بررسی دادههای هزینه درآمد خانوارهای شهری کشور در سال 98 نشان میدهد که بهطور میانگین درآمد دلاری و روزانه هر فرد در کشور 3 دلار بوده است و طبق برآورد درآمدها در سال 99 به ازای هر فرد به 2 دلار و 60 سنت خواهد رسید. البته با بررسی جزئیتر هر دهک و به دلیل عدم توزیع مناسب درآمد در کشور متوجه خواهیم شد که بهطور مثال درآمد روزانه و دلاری هر فرد در دهک اول(فقیرترین دهک درآمدی) در سال 98 در حدود 90 سنت بوده که این رقم براساس پیشبینیها به 80 سنت در سال 99 خواهد رسید. برای دهک دوم نیز یک دلار و 40 سنت در سال به یک دلار و 20 سنت در سال 99 خواهیم رسید. در سه دهک بالای خانوارهای شهری کشور نیز با کاهش شدید درآمد روبهرو خواهیم بود، بهطوری که درآمد روزانه و دلاری دهک دهمیها از حدود 8 دلار به حدود 7 دلار خواهد رسید. در دهک نهم و هشتم نیز از روزانه 4.5 و 3.5 دلار به 4 و 3.1 دلار در سال 99 روبهرو خواهیم بود. بنابراین براساس آمار در سال 98 و براساس خط فقر تعریفی از سوی سازمان ملل 3 دهک اول، دوم و سوم خانوارهای شهری درگیر فقر مطلق بودهاند که در سال جاری بهطور کلی با پایدار ماندن شرایط فعلی اقتصاد و همچنین پیامدهای ناشی از کرونا، 4 دهک ابتدایی در معرض فقر قرار خواهند گرفت. بهطوری که درآمد دلاری و روزانه آنها به کمتر از یک دلار و 90 سنت در روز خواهد رسید.
سایه سنگین فقر روی 40 میلیون ایرانی
براساس برآوردها درآمد 29 میلیون و 700 هزار تومانی خانوارهای روستایی در سال 99 به حدود 37 میلیون تومان خواهد رسید. خانوارهای روستایی کشور هر چند با افت شدید درآمدی دلاری در سال 99 مواجه خواهند بود اما تغییری در ترکیب فقر آنها رخ نخواهد داد. چراکه براساس آمارها 8 دهک ابتدایی خانوارهای روستایی کشور چه در سال 98 و چه با تخمین در سال 99 دارای درآمدی دلاری و روزانه کمتر یک دلار و 90 سنت بوده و خواهند بود. این مساله نشان میدهد در حدود 20 میلیون نفر از جمعیت خانوارهای روستایی کشور درحال مبارزه با فقر بوده و بهطور روزافزونی با کاهش حقیقی درآمدهای خود مواجه هستند. اگر این تعداد را با 5 دهک اول شهری نیز که وضعیت مشابه به این دهکهای روستایی دارند جمع کنیم به تخمینی از فقر کشور خواهیم رسید که متاسفانه چیزی در حدود 30 تا 40 میلیون نفر خواهد بود. البته این گزاره به این معنی نیست که نیمی از جمعیت کشور در فقر مطلق زندگی میکنند، بلکه بهطور کاملتر نشان میدهد که بیش از نیمی از جمعیت کشور دارای درآمد روزانه کمتر از حداقل در نظر گرفته شده برای فقر جهانی هستند و این مساله یا آنها را به ورطه فقر مطلق خواهد کشاند یا اینکه آنها را مجبور به استفاده از پساندازها و داراییهای خود برای تامین هزینهها میکند.