سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

رمضان در تهران قديم جلوه‌اي ديگر داشت

غذاهای سحر بیشتر از برنج درست می شد چون تشنگی به دنبال نداشت و به قول قدیمی ها آب نمی کشید. در تابستان موقع سحر از خوردن دوغ و ماست خودداری می کردند، زیرا تشنگی ایجاد می کرد و به جای آن هندوانه و خربزه می خوردند.
کد خبر: ۲۳۷۲۵
۱۶:۰۹ - ۱۲ مرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

تهران در دو سده اخیر بیشترین تغییر و تحول را در جامعه ایرانی تجربه کرده و در اين گذر فرهنگ مردم در پایتخت ایران هم بیش از دیگر نقاط کشور مورد هجوم توسعه و تحولات متاثر از تکنولوژی قرار گرفته است.

به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از ايلنا ، "داريوش شهبازي"، نويسنده و تاريخ نگار ايراني، تمامی رفتارها، آیین ها و مجموعه‌ای از عناصر مادی و معنوی را شناسنامه یک ملت مي‌داند که در لوح حافظه آن ملت ثبت شده است.

بدین سبب فرهنگ این شهر بیش از دیگر نقاط ایران نیازمند توجه، دقت و شناسایی آن‌چيزيست كه در گذشته مرسوم و معمول بوده است.

به اعتقاد شهبازي بسیاری از رسوم قديمي امروز در بين مردم جايي ندارد و پایتخت نشینان کنونی بسیاری را فراموش کرده و یا هرگز آن ها را نمی شناسند.

رمضان در تهران قديم

شهبازي در گفت و گو با خبرنگار ايلنا از برگزاري مراسم ورود به ماه رمضان در گذشته مي‌گويد: در ماه رمضان مساجد رونق می گرفت و مردم روزهایی پیش از آغاز رمضان غبار از مساجد بر می گرفتند و زیر اندازها ی مسجد را اعم از فرش و زیلو و حصیر و غیره رفت و روب می کردند. برخي هم قالی‌هایی را برای ثواب به مساجد می فرستادند.

شبی كه قرار بود ماه مبارک رمضان حلول کند،اغلب تهرانی ها با شوق و ذوقی دلپذیر برای رؤیت ماه مبارک رمضان آب و آینه بر می داشتند وراهی بام خانه می شدند و با دلی آرام و راز و نیاز با معبود، هلال ماه را در آسمان پاک و پر ستاره تهران آن روز می جستند؛ البته اعلام رؤیت ماه همه گاه با مجتهد زمان بوده است.

رونق مشاغل
شهبازي از رونق مشاغل در آن روزها مي‌گويد؛ زماني كه ماه رمضان فرا مي‌رسيد و کسبه تهران قدیم غیراز بقال، قصاب و خباز عموما تعطیل می شدند: « اغلب مردم به دلیل شب زنده داری تا ظهر روز بعد خواب بودند، مشاغلی هم که فقط ناهاری داشتند تمام ماه رمضان تعطیل می شدند.علاوه بر این ها شغل‌هایی که شخص روزه دار از انجامش معذور بود نظیر؛زالو اندازی،دندان سازی،حجامت از رونق مي‌افتادند.

« در کنار این مشاغل کاسب‌هایی هم بودند که در این ماه بازارشان سکه می شد و از رونقی ویژه برخورداربودند مانند حمامی‌ها، ساعت سازها، معرکه گیرها، مسئله گوها، فروشندگان قرآن، کتاب دعا، عکس، شمایل پیغمبر، امام و فروشندگان سجاده وجانماز و مقنعه و کفن و...رواج کامل وصیت، وصیتنامه ،تعیین وصی ، قیم ، ناظر و اقدام به امور خیریه »


حال وهواي زنان خانه دار
آن ‌روزها انگار كه دوباره نوروز آمده باشد، زن‌ها به جارو پاروی خانه می‌پرداختند و از دو سه هفته جلوتر مواد غذایی مورد نیاز خانواده را تهیه می کردند و ماه رمضان را تدارک می دیدند.
به پاک کردن برنج و حبوبات و کوبیدن آرد برنج و نخودچی و زردچوبه و امثال آن بر آمده خانه را پر و پیمان می‌ساختند و از اول این ماه بود که احوال و رفتار و قیافه های این دسته وضع دیگر یافتو تغییرات کلی می گرفت.

كلوخ اندازي
كلوخ اندازي هم از مراسم سنتي بوده كه در تهران قديم اجرا مي‌شده است.
"جعفر شهري" دراين رابطه گفته است: مراسم کلوخ اندازان را این طور برگزار می‌کردند که مردها از روی حسابی که می‌خواستند به پیشواز رمضان که از سه روز تا یک روز قبل از آن بود بروند به اصلاح و حمام رفته سرها را تراشیده و دور گیوه‌ای آرایش داده، حنایی‌ها حنا بسته، خضابی‌ها خضاب می‌گذاشتند و بقول خودشان دیگ و دیگ ور و ملاقه را سفید می کردند و زن ها بند و برمه مفصل نموده، طاس و دولچه را به سفید گری می دادند و حمام سفت و سختی رفته قشنگ ترین لباس ها را پوشیده لذیذ ترین غذا ها را مي‌پختند.

حكومت و مردم در رمضان

در عصر قاجاریه افراد قشون و قزاق خانه در دو وقت سحر و افطار در میدان توپخانه و دروازه های شهر مبادرت به شلیک چند تیر توپ می کردند، تا بدین ترتیب با صدای توپ مردم را از رسیدن این دو زمان با خبر سازند.

"مرتضی احمدی" كه پيشكسوت بازيگري است در سخن از شیوه اعلام سحر است می‌گوید: نوجوان‌ها و جوان‌ها هنگام سحر تشت بزرگ مسی‌ای که در خانه بود را بر می داشتند و با دو تا چوب گردو مانند طبل به پشت تشت می کوبیدند و بدین ترتیب با ایجاد صدا، اهالی محله را بیدار می کردند و یا این که با طبل این کار را می کردند.

در تهران قدیم برای بیدار شدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص و دقت دقیق و انجام اعمال مخصوص سحر از وسایل و روش های گوناگون استفاده می کردند.

این روش ها امروزه کاربردی ندارد و منسوخ شده است.

احوال و رفتار مردم
در این ماه خلافکاران از فعالیت باز می ماندند و عموم مردم در مهربان تر جلوه دادن خود و خوشرویی و انجام اعمال ثواب سعی داشتند.

صورت ها آرام و ملکوتی ،چهره ها متین، قدم ها آهسته، سرها به زیر، دل ها تحت کنترل بود،بهترین و مرغوب ترین مواد غذايي با نازل ترین قیمت‌ها در این ماه به دکان ها آمده در اختیار مردم قرار می گرفت با تغییر و تعویض سنگ های کم وزن و ترازوهای سرک دار که جای خود را به سنگ های تمام وزن و ترازوهای میزان، چادر زن ها در این ماه بلند تر شده که تا روی پنجه پاها را می پوشانید جانشین چادر های کوتاه و خوش آب و رنگ و گران بها و...می شد.

مردم وقهوه خانه ها

کسانی که به قهوه خانه محلا ت دیگر می رفتند، چند غزلخوان و خوش نفس همراه می بردند که به قول معروف در زمان جریمه شدن با خواندن غزل کنف نشوند.

قهوه خانه‌ها در ایام تعطیل پاتوق جولانگاه درویش سخنور، نقال، لوطی عنتری و شعبده باز بود.

مهم ترین قهوه خانه‌های آن روز تهران یكی قهوه خانه باغ ایلچی و دیگری باغچه حیاط شاهی معروف به باغچه علی جان بود.

قهوه خانه باغ ایلچی در اواخر بازار عباس آباد میان گذر لوطی صالح و گذر قاسم خان قرار داشت .

قهوه خانه یكی از تفریحگاه‌های مردم تهران بود؛ یعنی محلی كه همه گروه‌ها را به طرف خود كشیده، برای هر دسته ای تفریحات و وسایل سرگرمی‌ مخصوص شان را فراهم می‌كرد.

در زمان مورد ذكر نه تنها مردم تهران، بلكه جماعات همه شهرها و روستاهای آن در راحت خیال و آسایش تام و تمام فكری و روحی بوده چیزی جز مشغولیات نمی‌خواستند و به همین خاطر هم وسایل آن برایشان در انواع سرگرمی ‌و مشغولیات فراهم آمده بود.

تغذيه و سلامت

غذاهای سحر بیشتر از برنج درست می شد چون تشنگی به دنبال نداشت و به قول قدیمی ها آب نمی کشید. در تابستان موقع سحر از خوردن دوغ و ماست خودداری می کردند، زیرا تشنگی ایجاد می کرد و به جای آن هندوانه و خربزه می خوردند.

شام کل غذاغذاهای تهرانی عبارت بودند از ترحلوا، شیربرنج، نان روغنی، شیر، مربا، فرنی، خرما، خاکشیر یخ مال (شیره تابستان)، پالوده سیب (ویژه تابستان) و در زمستان حلوا ارده. پس افطاری هم عبارت بود از شامی کباب، چلوکباب، آبگوشت، چلوخورشت، کوفته، کباب حسینی و کباب بره که البته این غذاها بر سر سفره کسانی فراهم می شد که صاحب آن دستش به دهانش می رسید.

پس از افطار شب چره و به قول فرنگی ها دسر شروع می شد که عبارت بود از زولبیا و بامیه، پشمک، باقلوا و قطاب و انواع میوه های فصل (بعضی از دسرهای یادشده، مثل زولبیا و بامیه همچنان جزو رسوم رمضان تناول می شود)

سر گرمی تهرانی ها:
مردم تهران در ماه مبارك برای خودشان تفریحاتی هم داشتند. درواقع از آن‌جا كه برخی از مشاغل در این ماه تعطیل می‌شدند و مردم تا پاسی از شب بیدار می‌نشستند، صبح‌ها نیز به‌ندرت اثری از كسب و كار در شهر پیدا بود. در همین راستا، تفریحات دسته‌جمعی ارزشی مضاعف پیدا می‌كرد.

چنین بود كه در روزهای ماه مبارك، حلقه‌های دور مارگیرها گسترش می‌یافت و مردم با دیدن كارهای آن‌ها یا شنیدن حرف‌هایشان سرگرم می‌شدند.

هم‌چنین پس از افطار نیز –تا فاصله موعد شام– جوانان دسته‌دسته از محله‌ای به محله‌ای دیگر می‌رفتند تا سرگرمی‌های خاص خود را بیابند.

در این ایام، زورخانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها و البته مساجد، جزو پاتوق‌های مردم بود.

هم‌چنین، پس از افطار آبتنی كردن در حوضچه‌ حیاط، هنگامی كه ماه رمضان مصادف با تابستان بود، رسم دیگری به حساب می‌آمد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: