غزل «درس استقامت»
خسرو احتشامی
ای بسته بر زیارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قیامت، آب
افتاد سایهای ز سمند تو در فرات
پیچید و رنگ باخت ز شور شهامت، آب
دستت به موج، داغ حباب طلب گذاشت
اوج گذشت دید و کمال کرامت، آب
بر دفتر زلالیِ شط خطّ «لا» نوشت
لعلی که خورده بود ز جام امامت آب
لب، تر نکردی از ادب ای روح تشنگی!
آموخت درس عاشقی و استقامت، آب
ترجیع درد را، ز گریزی که از تو داشت
سر میزند هنوز به سنگ ندامت، آب...
سوگ تو را، ز صخره چکد قطره قطره، رود
زین بیشتر سزاست به اشک غرامت آب
از ساغر سقایت فضلت قلم چشید
گسترد تا حریم تغزّل زعامت، آب
زینب، حسین را به گل سرخ خون شناخت
بر تربت تو بود نشان و علامت: آب!
از جوهر شفاعت تیغت بعید نیست
گر بگذرد ز آتش دوزخ سلامت، آب
آمد به آستان تو گریان و عذرخواه
با عزم پایبوسی و قصد اقامت، آب
میخوانمت به نام ابوالفضل و، شوق را
در دیدگان منتظرم بسته قامت، آب
خسرو احتشامی در سال ۱۳۲۵ در سمیرم متولد شد. او پس از گذراندن دوره خدمت سربازی در سال ۱۳۵۰ به قصد تحصیل به هندوستان رفت و در پوناکالج واقع در شهر پونا به تحصیل مشغول شد. در سال ۱۳۵۳ به ایران بازگشت و همان سال ازدواج کرد. سپس تحصیلات خود را در دانشگاه اصفهان ادامه داد و در شهریور ۱۳۵۶ در رشته تاریخ فارغالتحصیل شد. احتشامی از ۱۷ سالگی با شعر انس گرفت و از سال ۱۳۴۵ برای خواندن شعرهای خود در انجمنهای ادبی اصفهان شرکت میکرد. در سال ۱۳۴۶ نخستین سروده او در مجله «روشنفکر» تهران به چاپ رسید و از همان ایام با برخی از نشریات تهران مانند «سپید و سیاه» همکاری خود را آغاز کرد.
برخی از نوشتههای او در زمینه نقد و بررسی شعرهای صائب، نظامی و خواجوی کرمانی و همچنین شناخت و بررسی هنرهای اسلامی ـ ایرانی است. احتشامی مقالات فراوانی نیز در زمینههای مختلف ادبی در نشریات «بنیاد»، «آینده»، «هستی»، «کلک»، «بخارا»، «گلچرخ» و «فصلنامه اصفهان» منتشر کرده است. از آثار این شاعر و پژوهشگر میتوان به «در کوچه باغ زلف»، «اصفهان در شعر صائب»، «امشب صدای تیشه»، «باغهای چوبی»، «جمالشناسی پنجرههای ایرانی» و ... اشاره کرد.
خسرو احتشامی این روزها در بستر بیماری است.