SHIA-NEWS شيعه نيوز:
به گزارش «شيعه نيوز» ، امروزه وقتي صحبت از فقر به ميان مي آيد، ناخود آگاه اذهان عمومي به سمت فقر اقتصادي يا فقر مالي گرايش پيدا مي کند.در صورتي که فقر ابعاد بسيار متفاوتي را مي تواند در برداشته باشد که يکي از آنها فقر فرهنگي است.
فقريعني ناتواني انسان در برآوردن نيازهاي اصلي وبرخورداري از يک زندگي سالم وشايسته،به نحوي که آدمي در رفع حاجات ونيازهاي زندگي خود وابسته به ديگران نباشد و به طور مستقل نيازهاي خود را تأمين کند.کارشناسان اقتصادي کشور با تعيين نمودن مقدار معين درآمد، خط فقر را تعريف کرده و درآمد کمتر از آن را فقر اقتصادي مي دانند.برخي از کارشناسان حوزه فرهنگ نيز با استفاده از استاندارد جهاني سرانه مطالعه ؛ خط فقرسرانه مطالعه را تعريف کرده اند،اما اغلب مؤلفه هاي فرهنگي کشور به دليل بي توجهي دست اندرکاران اين حوزه به انجام تحقيقات مطالعاتي فاقد اطلاعات وآمار مورد نياز است و نمي توان استاندارد و خط فقري براي آنها تعيين کرد.
يک عضو هيأت علمي دانشگاه علوم اجتماعي تهران در همين ارتباط مي گويد: با توجه به اينکه در کشور ما حوزه و دانشگاه به دنبال دانش زندگي محور نيستند تاکنون در خصوص فقر فرهنگي و مشخص نمودن خط فقر در کشور بررسي دقيقي انجام نشده است.دکتر ابراهيم فياض مي افزايد: فرهنگ يکي از نرم افزارهاي زندگي است ونيازهاي زندگي بر اساس غرايز تشکيل مي شود، بنابراين اگر فرهنگ نتواند نيازهاي انساني را که بر اساس غرايز ايجاد مي شود ارضاي مشروط کند ،فقر فرهنگي ايجاد مي شود.
شاخصهايي براي ارزيابي فقر فرهنگي
وي ادامه مي دهد: شاخصه هاي اندازه گيري فقر فرهنگي همان برآورده کردن نيازهاي انسانهاست. به عنوان مثال اگر حوزه ها و دانشگاه هاي کشوري نتوانند نيازهاي فکري دانشجويان را پاسخ دهند، فقر فرهنگي محسوب مي شود چون نتوانستند به کنجکاوي هاي انساني پاسخ دهند.
وي ياد آور مي شود: اگر کسي رشته اي را در دانشگاه بدون توجه به علاقه و شناخت انتخاب کند، دچار فقر فرهنگي شده است.به گفته اين استاد دانشگاه، کنکور شاخص بارز فقر فرهنگي در کشورمحسوب مي شود. زيرا دانش مهمترين شاخص فقر فرهنگي است.
دکتر فياض معتقد است: اخلاقيات با فقر فرهنگي و فقر فرهنگ ارتباط مستقيم با امنيت اجتماعي دارد وهنگامي که در جامعه اي امنيت اجتماعي وجود نداشته باشد، فقر فرهنگي در ابعاد مختلف نظير رعايت نکردن حقوق ديگران،قتل ،غارت وتجاوز افزايش مي يابد .
وي در بحث تاثير استفاده از فناوريهاي نوين بر فقر فرهنگي خاطر نشان مي کند: اگر آموزشهاي لازم در خصوص استفاده از فناوريهاي نوين به جامعه داده نشود، و فقط آنها را غيراخلاقي برشمارند، ساير کشورها اين آموزشها را بدون توجه به هنجارهاي اجتماعي ما از طريق ماهواره، اينترنت و... به جامعه تزريق مي کنند که اين مساله بر فقر فرهنگي دامن مي زند.دکتر فياض بر اين باور است: فقر فرهنگي در کشور بيداد مي کند، چون خود آگاهي از نيازها بشدت در زمينه هاي مختلف افزايش يافته، اما فرهنگي که بتواند به صورت مشروع اين نيازها را ارضا کند، شکل نگرفته است.
بنابراين با توجه به آنکه احساس نياز بالاوفرصت ارضا بشدت پايين است، فقر فرهنگي در کشور رو به افزايش مي باشد.کارشناسان معتقدند: فقر مفهومي نسبي است، اما زماني معنا ومفهوم پيدا مي کند که تفاوتها و نابرابري ها درک شود. درک نابرابري ها نيز زماني رخ مي دهد که فاصله تفاوت ها از حد معيني فراتر رود و شکافهاي فرهنگي در ابعاد مختلف عميق شود، تا جايي که پديده فقر فرهنگي را رقم زند.
تعريف متفاوت فقر فرهنگي
يک عضو هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ، هنر وارتباطات نيزمي گويد: در سطح کشور پژوهشهاي مرتبط با فقر فرهنگي به ندرت انجام شده، ما استانداردهاي تعيين شده اي براي نمادهاي متفاوت فرهنگ نداريم، ضمن اينکه ميزان انحراف شاخصهاي مذکور نيز در کشور مشخص نشده است. دکتر محمدحسين ساعي با اشاره به اينکه فرهنگ نمادهاي متفاوتي نظير مذهب، اخلاقيات، دانش،مطالعه و... را شامل مي شود مي افزايد: با توجه به متفاوت بودن نمادهاي فرهنگي نمي توان با صراحت گفت فرد يا جامعه اي در زمينه فرهنگ دچار فقر شده است،زيرا تعريف فقر فرهنگي در هر يک از شاخصهاي فرهنگ متفاوت است.
وي ادامه مي دهد: اگرمردم کم مطالعه مي کنند، مي توان گفت فقط در زمينه سرانه مطالعه دچار فقر فرهنگي هستند،يا اگر در زمينه جهان بيني دچار مشکل شده باشند در همان زمينه خاص دچار فقر فرهنگي شده اند. چون براي هر يک ممکن است استانداردهايي تعريف شده باشد که برآن اساس بايد نظر داد.
آمار دقيقي از ميزان فقرفرهنگي وجود ندارد
وي با بيان اينکه کشور ما در زمينه ارايه آمار مؤلفه هاي متفاوت فقر فرهنگي دچار مشکل است مي گويد: البته تحقيقاتي در سطح دانشگاه ها به عنوان پايان نامه هاي کارشناسي ارشد ودکتري صورت گرفته است اما آمار دقيقي از ميزان فقر فرهنگي به صورت اجماع وجود ندارد و بايد اعتراف کرد پژوهشهاي مذکور در سطح دانشگاه ها ومراکز پژوهشي مورد غفلت واقع شده است.
به گفته دکتر ساعي، سال 82 شوراي عالي انقلاب فرهنگي شاخصهايي را به عنوان شاخصهاي سنجش فرهنگي تعيين کرد اما شاخصهاي مذکور محدود وکلي بودکه با توجه به پيچيدگي هاي مؤلفه هاي فرهنگي شاخصهاي تعيين شده به دليل کلي بودن چندان کاربردي نبوده ودر حال بازنگري مي باشد.وي در خصوص تحقيقات انجام شده مرتبط با فقر فرهنگي در سطح بين الملل اظهار مي دارد:سازمان يونسکو شاخصهايي را براي اندازه گيري ميزان فقر فرهنگي ارايه کرده است، اما شاخصهاي مذکور نيز به دليل پيچيدگي مورد استفاده دانشمندان قرار نگرفته و هر دانشمند با توجه به هدف پژوهش از شاخصهاي خاص خودبراي ارزيابي مقوله هاي فرهنگ و فقر فرهنگي استفاده مي کند که شايد براي ساير پژوهشگران قابل قبول نباشد و اين مسأله همچنان يکي از ضعفهاي اساسي حوزه فرهنگ است.
وي در ادامه مي گويد: مسأله مهم در ارزيابي فقر فرهنگي مشخص کردن استانداردهاي کاربردي (نظير استاندارد سرانه مطالعه ) براي مؤلفه هاي فرهنگي مي باشد، که متأسفانه در اغلب مؤلفه هاي فرهنگي کشور اين مهم مورد غفلت واقع شده است.
منبع : انتخاب