به گزارش «شیعه نیوز»، اردیبهشت سال ۹۵ تعدادی از رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) عازم سوریه شده بودند در منطقه استراتژیک خان طومان به شهادت رسیدند.
آن روزها اوضاع منطقه به شدت خطرناک بود و لاجرم پیکر شهدا در آن منطقه ماند تا در وقتی دیگر به عقب بازگردانده شود. چرا که اگر در آن برهه قرار بود کسی برای آوردن پیکر ها برود در تیررس کامل دشمن بود و اینگونه تنها بر تعداد شهدا افزوده می شد.
اکنون که چهار سال از شهادت این مردان خدا می گذرد برخی از پیکر ها به آغوش خانواده ها بازگردانده شده اما هنوز پیکرهای دیگر مفقودالاثر در زمین شام آرام گرفته اند. در این سالها خانواده های این شهدا مانند دیگر خانواده هایی که پیکر عزیزشان برنگشته چشم انتظار هستند تا شاید دفعه بعدی که خبر تفحص شهیدی می آید، عزیز آنها باشد.
روزهای دلتنگی اینقدر بر این خانواده ها سخت می گذرد که در دیدارشان با حاج قاسم سلیمانی، برخی از آنها هیچ خواسته ای نداشتند جز اینکه خبری از پیکر شهیدشان بیاورند. حاج قاسم هم که بیش از هر کسی از آنچه بر دل خانواده ها می گذشت خبر داشت، با تأکید چند باره در پاسخ به آنها گفته بود حتما بر می گردند. این وعده حاج قاسم در طول این چهار سال محقق شده و یکی یکی پیکرها پس از تفحص به وطنشان برگشته اند. اما هنوز همه آنها تفحص نشده اند و برخی رخ پوشانده اند تا در گمنامی بمانند.
اوایل همین هفته بود که خبر رسید پیکر دو تن دیگر از شهدای خان طومان، سعید کمالی کفراتی و علی جمشیدی تفحص شده و به کشور بازگشته اند. با آمدن این خبر شور و هیجانی در دل دیگر خانواده هایی که هنوز شهیدشان برنگشته افتاد، نکند فراق ما به پایان رسید؟ چه کسان دیگری همراه این دو نفر آمده اند؟ بچه ها که حالا بعضیهایشان خیلی بهتر نبود پدر را درک کرده اند مدام از مادر می پرسند، خبری از بابای ما هم هست؟
یادم هست همان روز همسر شهید محمد بلباسی در تلگرام پیامی داد و پرسید: «کدوم شهدا پیدا شدن؟» از لحنش مشخص بود که هیجانی تمام وجودش را گرفته و می ترسد مبادا بشنود: از محمد شما خبری نیست! اما واقعا خبری نبود و همسر شهید وقتی اسامی شهید کمالی و جمشیدی را شنید دیگر چیزی نگفت و مکالمه همینقدر مختصر پایان یافت.
اما معلوم بود این تشویش و سراب امید دیدن همسرش تمام نشده و هنوز امیدوارانه گوش به زنگ است مثل بقیه خانواده های شهدای مفقودالاثر. معلوم بود اینقدر از فضاهای مجازی دلخور است بابت اینکه هرکسی حرفی می زند و روزنه امید را در دل آن ها شعله ور می کند آخر هم هیچ که هیچ. همین پست های معمولی که خیلی از آدم ها از سر هیجان یا احساسات در صفحات خود منتشر می کنند دل خانواده شهدا را بی تاب می کند.
محبوبه بلباسی در همین رابطه پستی در اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت: «تا یه خبر از برگشتن پیکر یک شهید میشنوین هی راه براه پست و استوری و دایرکت میزارین که خبر آمد خبری در راه است، بعد خانواده اون شهید و تگ می کنین زیر اون پست و بعد مثل این فیلم جدیدا پایانش و باز می ذارین و رها می کنین به حال خودش؟ چرا؟؟ اگه فکر می کنین خانواده هاشون از برگشتن پیکر شهیدشون ذوق می کنند در اشتباهین. چون این خانواده ها ترس از رو به رو شدن دارن. چون نمی دونن قراره چه چیزی و ببینند، چون هر سری بچه های شهدا این چیزا رو میشنون تا یک مدت دلشوره دارن و افسرده اند.
کاش مثل همون زمان شهدای دفاع مقدس بود که بدون این همه حاشیه صاف در خونه ی شهید و میزدند و خبر برگشتن شهیدشون و می دادند، نه اینکه هرکی از راه رسید یه جور بند دل آدم و پاره کنه و بره. مرگ یه بار شیونم یه بار!»
همسر شهید بلباسی در پستی دیگر می نویسد: «طرف حساب من با افرادی است که توی دایرکت می نویسند زود خبرهایی به شما می رسد... من بارها شاهد این بودم که بین خانواده شهدا ولوله ایجاد میشه که کدوم شهید بیاد، راسته شایعس؟ چه بسا توی این چند سال بارها این حرف ها مطرح شد بچه هامون واقعا دلشوره گرفتند استرس داشتند تمرکز برای درس و کارهای دیگه نداشتند کلافه بودند از این بلاتکلیفی ولی خبری از شهدا نبود.»
در پایان اینکه افرادی که خود را متعهد به شهدا می دانید و دل در گرو مکتب آنها دارید، بدانید با مطالب و گفتارهای بعضا نسنجیده خود دل خانواده شهدا را که پشتوانه ای جز خدا ندارند می لرزانید و حق الناسی به گردن شما خواهد بود زمانی که سرمست از پست ها و مطالبتان هستید.