سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

یک روانشناس:

کلید خشونت کودکان را روشن نکنید

مکوند حسینی تاکید کرد: پرخاشگری علیه کودک کلید جنگ و خشونت را در کودکان روشن باقی می گذارد و در بزرگسالی با وجود یک زندگی نرمال، خیلی زود آن دکمه خشونت روشن می شود.
کد خبر: ۲۳۰۰۳۱
۱۵:۴۵ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، خشونت علیه کودکان یکی از تلخ ترین آسیب های اجتماعی است که می تواند رخ دهد، کودکانی که به دلیل اقتضاعات سنی که دارند، نمی توانند از حق و حقوق خود دفاع کنند و قربانی خشونت بزرگسالان می شوند.

برای چرایی بروز خشونت علیه کودکان و تاثیر آن بر کودک و آینده او و چگونگی کنترل خشم و پیشگیری از تشدید این آسیب اجتماعی با دکتر «شاهرخ مکوند حسینی»، رئیس مرکز مشاوره و عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان به گفتگو پرداختیم که بخش اول این گفتگو با عنوان «راهکارهای کنترل خشونت والدین در برابر فرزندان/۱» در تاریخ 24 خرداد ماه 1399 منتشر شد و بخش دوم این گفتگو را در زیر می خوانید:

توصیه شما به والدین برای کنترل خشم چیست؟

همیشه به والدین توصیه می کنیم که فضای خانه باید یک فضای مثبت و توأم با پاداش، تشویق و ارایه توضیحات منطقی و استدلال باشد، یک فضای گفت و گو محور و دارای تفاهم و مبادله افکار برای کودکان مهیا شود تا اینکه یک فضای تنبیهی، سرزنشی، کتک کاری و خشونت و پرخاشگری باشد. اگر همچین فضایی در خانواده وجود داشته باشد، اگر اشتباهی نیز از کودک سر زند، والدین به عنوان اولین راه خشونت و کتک زدن را مد نظر قرار نمی دهند و بلافاصله می دانند که راه های مختلفی است که باید کودک را متوجه رفتار نادرست خود کنند و عواقب این رفتار را برای کودک که می تواند صدمه ای به او یا دیگران بزند، توضیح دهند یا از جهات مختلف مناسب نبودن رفتار را به اندازه کافی توضیح دهند.

صرفا در مواقعی که مکررا مشاهده می کنیم کودک یک رفتاری برای او توضیح داده شده است اما باز این رفتار را تکرار می کند، اگر جنبه مخربی داشته باشد ممکن است ضرورت پیدا کند یک در هزار والدین از تنبیه استفاده کنند، آن نیز تنبیه های بدنی مد نظر نیست، با این حال تنبیه را توصیه نمی کنیم. چنانچه رفتاری از کودک علیرغم توضیحات مکرر والدین و تمام ترفندهایی که یاد گرفته اند و اجرا کرده اند، هنوز کودک آن رفتار را انجام می دهد و موجب آزار و اذیت های زیادی برای والدین می شود به آنها توصیه می کنیم که به مشاور یا روان شناس مراجعه کنند.

بیماری هایی هستند که از گذشته نیز وجود داشته اند که ممکن است موجب پرخاشگری کودک شوند که می توان به بیش فعالی کودکان، اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال انفجاری یا بیماری اتویستیک که در کودکان وجود دارد، اشاره کرد که این بیماری ها توأم با پرخاشگری و نافرمانی در کودکان بروز پیدا می کند و ممکن است والدین را ترغیب کنند که از خود خشم و نافرمانی نشان دهند.

والدین باید یک شیوه بردباری با کودک و نوجوان داشته باشند که بتوانند مشکلات را با سعه صدر حل و فصل کنند. متاسفانه مشاهده می شود والدین در اغلب اوقات دانش کافی برای مواجهه با کودکان خود ندارند و پرخاشگری با فرزندان شان را سرلوحه کار قرار می دهند و برخی قویا معتقد هستند اگر کودک تنبیه نشود یا کتک نخورد، درست نمی شود، این اعتقاد اصلا درست نیست. پرخاشگری علیه کودک و کتک زدن او خشم و نفرت را در کودک شعله ور می کند.

خشم و نفرت دو عاطفه منفی است که در بیماری های روانی حاد از جمله بیماری سایکوز نقش محوری دارد. خشم و نفرت موقعی که در کودکان ایجاد می شود، ادامه دارد و در بزرگسالی تبدیل به بیماری های وخیم یا حتی بیماری سایکوز که مردم از آن جنون یاد می کنند، می شود.

اگر شخص به این مرحله هم نرسد، دچار اختلالات شدید شخصیتی که موجب بروز حملات شدید خشونتی می شود و به اختلالات ضد اجتماعی و نارسیستی که همان خودشیفتگی است، دچار می شوند.

والدین چه در دوران نوزادی چه در دوران کودکی و نوجوانی فرزندانشان تا آنجایی که ممکن است از درگیری با کودک و مقابله با او و قرار دادن کودک در موضعی که بخواهد بجنگد و خشم و خشونت را به کار ببرد، برحذر باشند.

خشونت علیه کودکان چه تاثیر بر روی آن ها می گذارد؟

پرخاشگری علیه کودک کلید جنگ و خشونت را در کودکان به صورت روشن باقی می گذارد یا به اصطلاح پزشکی اگر بخواهیم این مسئله را بگوییم، کودکانی که از دوران بچگی با آنها بدرفتاری شده است، خشم در آنها درونی می شود و مراکز مغزی که مخصوص خشونت، پرخاشگری و نفرت و بیزاری هستند، آن مراکز تحریک و تحریک شده باقی می مانند.

به صورت یک حالت بیش تحریکی باقی می مانند یا منجبر به التهاب مغزی در یک سری از مراکز مغز می شود که تنظیم بیو شیمیایی آنها را به هم می ریزد و در آینده موقعی که فرد بزرگسال می شود و در یک روند نرمال زندگی قرار می گیرد، خیلی زود آن دکمه خشونت روشن می شود.

خشونت خود والدین نیز می تواند رفتاری باشد که در گذشته با آنها شده است. اگر این حالت خیلی شدید بوده باید تحت مشاوره و روان درمانی قرار گیرد اما در شرایط معمول و عادی که افراد اطلاعات کافی ندارند در مورد تربیت کودک مبادرت به خشونت علیه فرزندان شان کنند.

چگونه یک کودک آگاه داشته باشیم که از کجا می تواند به حقوق خود واقف باشد؟

در عین حال که کودک را از قوانین و آداب اجتماعی آگاه می کنیم، باید به او آگاهی و اطلاعات کافی در مورد اینکه اجازه ندهد کسی با او خشن برخورد کند، ارایه دهیم و حقوق او را دایما باید گوشزد کنیم. آگاهی هایی لازمی که والدین باید به فرزندان خود دهند تا آن ها قربانی خشونت نشوند یا مورد خشونت از جنبه های مختلف فیزیکی و روانی قرار نگیرند یا در موقعیت هایی قرار نگیرند که باعث آزار و اذیت آنها شود و طعمه خشونت و پرخاشگری دیگران شوند. علیرغم اینکه والدین آگاهی های زیادی را به کودکان دادند، باز هم کودک نمی تواند از خود مراقبت کند درمان های شناختی و رفتاری که در مراکز مشاوره وجود دارد، می توانند خیلی موثر برای کودکان باشند.

درمان هایی که از طریق بازی صورت می گیرند که به شکل های مختلف با کودک کار می کنند، ممکن است راه های خوبی باشد که کودک تسلط لازم بر روی رفتارهای خود پیدا کند.

چگونه بزرگسالان خشم خود را در برابر کودکان کنترل کنند؟

والدین باید شیوه های مختلفی را درباره مسایل کودکان یاد بگیرند که موقعی با مسایلی روبرو می شوند بدانند که با خشم و خشونت هیچ مشکلی برطرف نمی شود و آگاهی والدین بر این مسئله باشد که خشونت موقتا مشکل را حل می کند اما از بین نمی برد و در موقعیت بعدی دوباره خود را نشان می دهد، متوجه خواهند شد که باید راهکار درستی را یاد بگیرند. یک شیوه تعاملی در رفتار کودک لازم است. هنگامی که یک کودک رفتاری را انجام داد باید صبر و تامل کنیم تا ببینیم شیوه رفتاری مناسب با کودک و آموزشی در برخورد با کودک چه است، به جای اینکه پرخاشگری و خشونت را سرلوحه قرار دهیم.

مطالعه درباره رفتارهایی که کودکان در سنین مختلف از خود سر می زنند و راه های مقابله با آن را به والدین توصیه می کنیم چون راهکارهای زیادی برای برخورد با کودکان وجود دارد و به صورت مدون نوشته شده است.

والدین همان گونه که یک وسیله تازه می خرند، می روند بروشور آن را مطالعه می کنند در مورد فرزندان خود نیز به خصوص فرزندان اول و دوم خود باید این کار را انجام دهند و مطالعه کافی درباره رفتارهای کودکان و راه های مقابله با آن مشکلاتی که در رفتار کودک ممکن است به وجود آید داشته باشند در غیر این صورت محال است که والدین بتوانند کودک خود را بدون اینکه عصبانی شوند، تربیت کنند. اگر والدین راه حلی نداشته باشند که به کودک آموزش دهند و مشکل او را حل کنند و کودک آن رفتار مرتبا تکرار کند، طبیعی است که عصبانیت و خشونت از سوی والدین به دنبال دارد. علت اصلی پرخاشگری را استیصال والدین نرمال می دهیم، والدینی که بیماری سطحی یا عمیق شخصیتی دارند، مسئله آنها جدا است و فردی که می داند خیلی زود عصبانی می شود باید بداند مشکلی دارد که آن را معالجه کند.

مراجعه کنندگانی داریم که دارای کار، همسر، فرزند و زندگی هستند اما متوجه حملات و خشم مداوم خود می شوند و برای معالجه مراجعه می کنند؛ اینها افرادی هستند که اختلالات شخصیتی سطحی دارند و باید به روان شناس یا روان پزشک مراجعه کنند.

نمی شود فرزند داشت اما مشاور کودک نداشت؛ این کار در هیچ جای دنیا درست نیست.

امیدواریم جامعه ای داشته باشیم که کمترین میزان خشونت و پرخاشگری را در والدین نسبت به کودکان شاهد باشیم و بتوانیم فرزندانی را پرورش دهیم که سالم هستند و خشم خود را می توانند کنترل کنند.

در دوران کودکی نیز خشم کمتری به آنها وارد شده است و آزار روحی کمتری تجربه کرده اند. آن ها می توانند در آینده تبدیل به والدین سالمی شوند که فرزندان سالمی را برای جامعه پرورش می دهند.

 

منبع: شبستان
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: