به گزارش «شیعه نیوز»، آیتاللهسیدمحمدتقی مدرسی از مراجع تقلید شیعیان، ۲۸ اردیبهشتماه در ادامه جلسات تقسیر سوره مبارکه ابراهیم طی سخنانی که بهصورت مجازی از دفتر معظمله در کربلا پخش شد، به تفسیر آیات ۳۹ تا ۴۱ این سوره پرداخت.
مرجع تقلید شیعیان بیان کرد: حضرت ابراهیم(ع) یک نمونه بارز از همان کلمه طیبه است که خداوند در آیات گذشته فرمود «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً»(آیه ۲۴/ سوره ابراهیم) آیا ندیدى خدا چگونه مثالزده سخنى پاک كه مانند درختى پاک است. این کلمه طیبه برای ما یک الگو و اسوه است، ما باید در این مسیر حرکت کنیم و بدانیم که اگر آنچه حضرت ابراهیم(ع) انجام داد، ما نیز سعی کنیم مثل آن را انجام دهیم تا آن نتایج عظیمی که حضرت ابراهیم(ع) در زندگیاش کسب کرد، ما هم کسب کنیم.
ابعاد شُکر و تأثیر یاد نعمتها
وی گفت: شکر نعمت در حقیقت چند بُعد دارد که بعد اول آن این است که انسان نعمت را بیابد و احساس به نعمت کند، وجدان به نعمت داشته باشد که همین احساس و وجدان به نعمت خودش یک نعمت دیگری است. شما در زندگی گاهی اوقات لحظات خوشی داشتهاید و از آن لحظات عکس یا فیلم گرفتهاید و یا اینکه دور هم جمع میشوید و یاد آن اوقات را میکنید و یا آن عکس و فیلم را میبینید و شاد شده و روحیه تازه پیدا میکنید. همین که یاد نعمت میکنید خودش نعمت است به اضافه اینکه این خودش یکی از ابعاد شکر است. وجدان منعم هم که خداوند سبحان و تعالی است و نعمت از اوست یک بعد دیگر از ابعاد شکر است.
شکر نعمت یکی از دلایل انتخاب پیامبران
مؤلف تفسیر هدایت ادامه داد: در آیات مختلف این مطلب آمده است و من از یک آیه استفاده میکنم که یکی از اسباب انتخاب پیغمبران شکر آنها نسبت به نعمتها بوده است. نسبت به حضرت موسی(ع) یا بقیه انبیا(ع) آمده که خداوند فرموده است «أَلَیسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِینَ؛ آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست.»(آیه ۵۳/ انعام) و نسبت به حضرت ابراهیم(ع) که این سورههای قرآن از سوره ابراهیم تا سوره نحل ذکر ابعاد مختلف شخصیت ایشان است به خاطر شاکر بودن ایشان است که به این مقام رسیده است.
چرایی برگزیده شدن حضرت ابراهیم(ع) به پیامبری
وی اظهار کرد: خداوند در آیه ۱۲۰ سوره مبارکه نحل میفرماید «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ به راستى ابراهيم پيشوايى مطيع خدا و حقگراى بود و از مشركان نبود»؛ حضرت ابراهیم(ع) خالص بود و مشرک نبود تا حدی که خودش به تنهایی یک امت بود.
معظم له افزود: خداوند در آیه بعد به علت برگزیده شدن حضرت ابراهیم(ع) به پیامبری اشاره و میفرماید «شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ و نعمتهاى او را شكرگزار بود خدا او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد»؛ بنابراین حضرت ابراهیم(ع) شکر همه نعمتهای الهی را داشت و همیشه این نعمتها را در نظر میگرفت و شکر میکرد.
دعاهای حضرت ابراهیم(ع) یک برنامه برای ما
آیتالله مدرسی اظهار کرد: آیات مورد بحث این جلسه درباره مناجات و دعاهای حضرت ابراهیم(ع) با خداوند است که این دعاها برای ما در زندگی یک برنامه است. اولین دعای حضرت ابراهیم(ع) که در این آیات آمده درخواست امنیت شهر مکه است؛ در آیه ۳۵ سوره مبارکه ابراهیم میخوانیم «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا... و ياد كن هنگامى را كه ابراهيم گفت پروردگارا اين شهر را ايمن گردان...»؛ حضرت دعا فرمودند که شهر مکه را یک شهر امن قرار دهد. خوب این یک مسئله است که ما اول باید از سرزمین خودمان شروع کنیم که در یک شهر امن و ایمن زندگی کنیم.
وی افزود: اولاً سرزمینی که در آن امنیت نباشد، دوماً فرهنگ الهی در آن حاکم نباشد و سوماً این سرزمین منافع و مصالح بشر در آن نباشد، برای زندگی کردن خوب نیست و اصلاً کسی در چنین شهری با این سه ویژگی بد زندگی نمیکند. معمولاً انسان جایی زندگی میکند که در امنیت باشد و فرهنگ غلط در آن حاکم نباشد و همینطور آنجا برای او منفعتی هم داشته باشد که این سه نعمت را حضرت ابراهیم(ع) در قالب این دعا از خداوند سبحان و تعالی درخواست کرد.
مؤلف تفسیر هدایت اظهار کرد: قرار بود برخی از اعضای خانواده حضرت ابراهیم(ع) از ذریه اسماعیل(ع) در شهر مکه ساکن شوند و در آنجا بمانند، و دوم اینکه شهر مکه مرکز و محور ایمان و توحید و مرکز الهیت زمین است و کعبه نیز در این شهر است، حضرت به این دو دلیل دعا کردن این شهر امن باشد. به هر حال این شهر تا اندازهای میهن اولاد حضرت ابراهیم(ع) بود و دوم مرکز ایمانی زمین هم بود. ما نیز باید همیشه به فکر کشور و شهر و میهن و سرزمینی که در آن هستیم، باشیم که اگر این سرزمین این سه خصوصیتی که بیان شد در آن نیست، پس برای زندگی کردن جای مناسبی نیست و در آنجا زندگی خوبی نخواهید داشت.
مرجع تقلید شیعیان در کربلا اضافه کرد: دعای دوم حضرت ابراهیم(ع) این بود که فرمود «... وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ؛... و مرا و فرزندانم را از پرستيدن بتان دور دار»(آیه ۳۵/ سوره ابراهیم)؛ آن حضرت درخواست کرد که خدا او و ذریهاش را از تمام پلیدیها، عبادت بتها و یا شرک به خدا حفظ کند.
وی بیان کرد: دعای سوم حضرت ابراهیم(ع) این بود که فرمود «... وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ؛ و آنان را از محصولات مورد نيازشان روزى ده باشد كه سپاسگزارى كنند»(آیه ۳۷/ سوره ابراهیم)؛ ایشان درخواست تمام ثمرات و میوههای روی زمین را کرد. ثمرات یعنی هرچه در کره زمین از کالا و میوه است، خدا به ذریه او بدهد. و اکنون مکه به برکت دعای حضرت ابراهیم(ع) محل عبور هر کالا و نعمت الهی است. نعمت سوم و ویژگی یک شهر خوب اینکه در شهر و میهن ما مصالح و منابع ما باید آنجا تأمین شود.
شکر نعمتهای الهی از سوی حضرت ابراهیم(ع)
آیتالله مدرسی گفت: بعد حضرت ابراهیم(ع) شروع به شکر نعمتهای الهی کرد که مهمترین این نعمتها برای انسان داشتن ذریه طیب و اولاد طاهرین و فرزندان صالح است. در آیه بعد فرمود «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ؛ سپاس خداى را كه با وجود سالخوردگى اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد به راستى پروردگار من شنونده دعاست»(آیه ۳۹/ سوره ابراهیم)؛ ایشان برای داشتن اسماعیل و اسحاق دعا کردند و شکر عطای آنها را بهجا آوردند. حضرت فرمود خدایا با اینکه سنی از من گذشت و عمری از من رفت در پیری به من اسماعیل و اسحاق را لطف فرمودی و به دلیل این دو نعمت که فرزندانش بودند، از خدا تشکر کرد.
وی اظهار کرد: بعد از آنکه حضرت ابراهیم(ع) دعا کردند و خدا نیز استجابت کرد، خداوند دو فرزند صالح و پیغمبر به او دادند که هر دو سر سلسله یک از امتها بودند که اسحاق سر سلسله بنیاسرائیل است و اسماعیل هم سر سلسله پیغمبران عرب است. این یک شکرانه نعمت بود.
درخواست برپایی نماز
مرجع تقلید شیعیان در کربلا گفت: دعای دیگر حضرت ابراهیم(ع) این بود «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ...؛ پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده»(آیه ۴۰/ سوره ابراهیم)؛ حضرت ابراهیم(ع) در آن سن و سال بعد از این همه امتحانات الهی باز میگوید «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ» شاید به این معنا باشد که خدایا کمک کن که من بتوانم نماز حقیقی را برای خودم و جامعه برپا کنم. در جلسات قبل نیز عرض کردم که نماز یک فرهنگ کامل برای بشر است، که حقیقتا رابطه انسان با خدا از راه نماز است. آن حضرت در ادامه میفرماید «وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ؛ و از فرزندان من نيز پروردگارا و دعاى مرا بپذير»؛ در دعا خوب است اول برای خودتان و بعد برای دیگران دعا کنید. حضرت ابراهیم(ع) هم در اینجا اول برای خودشان دعا کردند، که خودم یک نمازخوان حقیقی و خوبی باشم و بتوانم نماز را در روی زمین برپا کنم؛ و بعد خانواده و ذریه و نسل من هم نمازخوان باشند، نه فقط نمازخوان بلکه نماز را برپا کنند.
درخواست عفو و بخشش
وی بیان کرد: دعای بعدی این بود که حضرت در آیه ۴۱ فرمودند «رَبَّنَا اغْفِرْ لِي»؛ با وجود آن همه مجاهدتها و ابتلائات هر انسانی هر چه کمالش بیشتر و قربش به خدا بیشتر میشود، احساس او به گناه و تقصیر در بارگاه خداوند هم بیشتر میشود که حضرت فرمودند «رَبَّنَا اغْفِرْ لِی»؛ اولیا الله که به مقامات عالیه قرب الهی میرسند، احساس میکنند که چقدر حق خدا بر آنها عظیم است و چقدر باید آنها در برابر این حق کوشش کنند که هرگز بشر نمیتواند این حق خدا را ادا کند و باید بخواهد که خدا او را بیامرزد.
مؤلف تفسیر هدایت گفت: و حضرت در ادامه میفرماید «وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ»؛ دعای بعدی ایشان برای خودش، پدر و مادرش و کل مؤمنان بود. اینکه ما برای مؤمنان دعا میکنیم این یک مسئلهای است که باعث میشود رابطه ما برای دیگران از طریق دعا با آنها محکمتر و مستحکمتر شود. اینکه در نماز شب شما برای ۴۰ مؤمن و گاهی زهاد برای ۲۰۰ مؤمن از گذشتگان و افراد حال دعا میکنند، برای این است که اینها از این طریق رابطه معنوی خود را با هم زیاد میکنند و البته آن مؤمنان نیز برای آنها دعا میکنند.
آیا آزر پدر حضرت ابراهیم(ع) بود؟
وی اظهار کرد: حال سؤال این است که حضرت ابراهیم(ع) وقتی برای والدین خود دعا کردند، آیا منظور از پدرشان، آزر بود، که قرآن در آیه ۷۴ سوره مبارکه انعام میفرماید «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ...؛ و ياد كن هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت»؛ مفسرین گفتهاند آزر عموی حضرت ابراهیم(ع) بود و چون ایشان یتیم بود او حضرت ابراهیم(ع) را سرپرستی میکرد که از این جهت به او پدر میگفت. ولی حضرت ابراهیم(ع) برای پدر و مادرش دعا کرد. کلمه والد هم بیشتر برای پدر حقیقی که از سلب اوست، اتلاق میشود نه پدر مجازی.