سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

معنای مدارا و آثار آن از نگاه روایات چیست؟

واژه‌شناسان رفق و مدارا را نرم خویی، رأفت، ترک زور و خشونت معنا کرده‌اند. مدارا نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد. در امان ماندن دین و دنیا، سرازیر شدن خیر و برکت، پایداری دوستی و صمیمیت، پوشیده ماندن عیوب، از بین رفتن کینه و دشمنی و... از آثار و برکات رفق و مدارا است.
کد خبر: ۲۲۲۱۵۵
۱۰:۵۶ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
مدارا که در روایات آمده، به چه معنا است و آثار آن چیست؟
پاسخ اجمالی
واژه‌شناسان رفق و مدارا را نرم خویی، رأفت، ترک زور و خشونت معنا کرده‌اند. مدارا نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد. در امان ماندن دین و دنیا، سرازیر شدن خیر و برکت، پایداری دوستی و صمیمیت، پوشیده ماندن عیوب، از بین رفتن کینه و دشمنی و... از آثار و برکات رفق و مدارا است.

پاسخ تفصیلی
معنای رفق و مدارا
واژه‌شناسان رفق و مدارا را چنین معنا کرده‌اند: الرِّفْقُ: اللُّطْفُ و هو ضِدُّ العُنْف؛‏[1] رفق به معنای لطف در برابر زور است.
در مرآة العقول در تعریف رفق و مدارا آمده است: رفق یعنی نرم‌خویی، رأفت، ترک زور و خشونت در سخن و عمل در برابر مردم در تمام حالات، چه این‌که از طرف مردم خلافی نسبت به انسان سربزند یا نه.[2]
اهمیت رفق و مدارا در تعالیم اسلام
در اهمیت رفق و مدارا همین بس که از صفات خدای بزرگ خوانده می‌شود: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ( علیه السلام ) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعْطِی عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَى الْعُنْفِ»؛[3] امام باقر( علیه السلام ) فرمود: خداى عز و جل ملایم است و ملایمت را دوست دارد، و پاداشى که به ملایمت می‌دهد به خشونت و سخت‌گیرى نمی‌دهد.
«واعْلَم أنَّ رأسَ العَقْلِ بعْدَ الإیمانِ باللَّهِ عز و جل مُدارَاةُ النَّاس»؛‏[4] امام علی( علیه السلام ) خطاب به فرزندش محمد حنفیه می‌فرماید بدان‌که بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم حیاتی‌ترین جزء عقل است.
امام علی( علیه السلام ) در بیان دیگر می‌فرماید: «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مُدَارَاةُ النَّاسِ»؛[5] نتیجه خردورزی مدارا کردن با مردم است.
آثار و برکات مدارا
مدارا نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد. زنـدگـى پر از ناگواری‌هایى است که انسان با آن رو برو مى‌شود. اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواری‌ها، با دیگران به تندى و خشونت رفتار کند، هـم بـه اعـتـبـار اجـتـمـاعـى و هـم بـه سلامت دینى و اخلاقى خود لطمه خواهد زد.
در زنـدگـى خانوادگى اگر رفق و مدارا نباشد، تندى و خشونت سراسر زندگى را فراخواهد گـرفـت؛ چـرا کـه در طـول زنـدگى مشترک، موارد فراوانى یافت مى‌شود که رفتار و گفتار همسر، مطابق میل انسان نیست و در صورت عدم مداراى با همسر، هر یک از این موارد مى‌تواند زمینه‌اى بـراى بـروز خـشـونـت و درگـیـرى مـیان افراد خانواده باشد، در حالى‌که با رفق و مدارا مى‌تـوان بـسـیـارى از اخـتلافات را حل کرده، آرامش و صمیمیت را در محیط خانواده حاکم نمود. این‌گونه است در زندگی اجتماعی و برخورد و تعامل با مردم.
این مسئله تا آن‌جا اهمیت دارد که خداوند به فرستادگانش حضرت موسی و هارون( علیه السلام ) در مواجهه با فرعون می‌فرماید با او از در مدارا و ملاطفت وارد شوید، شاید به خود آید و پند گیرد و یا بترسد؛ یعنى از ترس این‌که خطرى او را تهدید مى‌ کند مطلب را بپذیرد: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى».‏[6]
این‌که به موسى و هارون( علیه السلام ) امر شدند تا با فرعون به نرمى سخن بگویند، براى آن است که در دعوت به حق باید اصول و شیوه‏‌هاى درستى انتخاب شود و از همان آغاز با خشونت و سخت‌گیرى شروع نشود که طرف مقابل فرار مى‌‏کند و به سخن حق گوش نمى‌‏دهد، ولى اگر با نرمى و ملایمت باشد، طرف آمادگى مى‏‌یابد که مطالب را بشنود و درباره آن بیندیشد.[7]
چگونه ممکن است زبان نرم علاج سرکشى باشد؟! سرکشى حالت استکبار و غرور است. چاره غرور گاه به عنف صورت نمى‌‌‏پذیرد، بلکه باید در اعماق نفوذ کرد. پس آن‌که مردم را دعوت مى‏‌کند، باید بداند که هدفش سرکوب و نابود کردن متکبر نیست، هدفش ارشاد او است. نیز نباید طغیان را با طغیان پاسخ گوید، بلکه پاسخ طغیان سعه صدر و نرم‌خویى است.
سخن نرم براى سرکشان و طاغیان درس عملى است. تا بداند که طغیان او عملى است نابجا. گاه همین سخن نرم اساس طغیان را منهدم مى‌‏سازد و طغیان‌گر درمى‌‏یابد که براى تحقق اهدافش راه دیگرى هم وجود دارد.[8]
در زمینه آثار و برکات رفق و مدارا روایات زیادی وارد شده است که در این‌جا برخی از آنها بیان می‌شود:
1. ایمنی دین و دنیا: امام علی( علیه السلام ) فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ وَالدُّنْیا فى مُداراةِ النّاسِ»؛ [9] سلامت دین و دنیا در مداراى با مردم است.
سلامتى دنیا در مدارا کردن با مردم ظاهر است، اما سلامتى دین به اعتبار این است که دوری از ضرر و آفات شرعاً پسندیده، بلکه واجب است. و ظاهر است که در خلاف مدارا – یعنی خشونت و تندی- خوف ضرر و آفات بسیار است، ضمن این‌که انسان هر گاه با مردم مدارا کند، از ناحیه آنان احساس امنیت می‌کند؛ لذا بهتر می‌تواند به مسائل دینی خود بپردازد بر خلاف این‌که مدارا نکند و از ناحیه آنان تشویش و اضطراب داشته باشد.
2. برقراری صمیمیت و دوستى: علی( علیه السلام ) صمیمیت و دوستى را از آثار رفق دانسته و فرمود: «بِالرِّفْقِ تَدُومُ الصُّحْبَهُ»؛[10] با رفق و مهربانى، دوستى پایدار خواهد شد.
3. خیر و برکت: «إِنَّ فِی الرِّفْقِ الزِّیَادَةَ وَ الْبَرَکَةَ وَ مَنْ یُحْرَمِ الرِّفْقَ یُحْرَمِ الْخَیْرَ»؛[11] پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: در نرمى، زیادى و برکت است و هر کس از نرمى محروم شد از خیر محروم گشت.
4. از بین رفتن کینه و دشمنی: «دَارِ النَّاسَ تَسْتَمْتِعْ بِإِخَائِهِمْ وَ الْقَهُمْ بِالْبِشْرِ تُمِتْ أَضْغَانَهُم»؛[12]‏ با مردم مدارا کن تا به برادری ایشان بهره‌یابى. و با مردم به گشاده‌رویی برخورد کن تا کینه‌‏هاى ایشان از بین برود.
منظور روایت این است که هر گاه با مردم مدارا کنى آنان نیز با تو برادرى و دوستى برقرار می‌کنند، و تو از آن بهره‌مند می‌شوی، و هر گاه با آنان با حسن خلق رفتار کنی کینه‌‏هایشان از بین می‌رود و در پى آزار و اذیت تو برنمی‌آیند.
5. پوشیده ماندن عیوب: «مَنْ سَالَمَ النَّاسَ سُتِرَتْ عُیُوبُهُ [مَنْ تَتَبَّعَ عُیُوبَ النَّاسِ کُشِفَ عُیُوبُهُ‏]»؛‏[13] هر کس با مردم آشتى کند عیب‌هایش پوشیده شود.
منظور تشویق و ترغیب به این است که انسان با همه مردم آشتى باشد و با کسى نزاع و درگیری نداشته باشد، و این باعث مى‌‏شود که عیب‌هاى او پوشیده شود؛ زیرا کسى که چنین باشد، دیگران نیز با او کارى ندارند و در صدد افشای عیب‌هاى او برنمی‌آیند در نتیجه عیوب او پنهان می‌ماند، برخلاف کسى که با مردم عداوت و دشمنى کند، که دشمنان جویاى عیوب او می‌گردند و امکان ندارد که عیوب با تفحّص و تجسّس آنان ظاهر نگردد و انسان رسوا نشود.
6. تداوم حیات: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ( علیه السلام ) یَقُولُ إِنَّ قَوْماً مِنْ قُرَیْشٍ قَلَّتْ مُدَارَاتُهُمْ لِلنَّاسِ فَنُفُوا مِنْ قُرَیْشٍ وَ ایْمُ اللَّهِ مَا کَانَ بِأَحْسَابِهِمْ بَأْسٌ وَ إِنَّ قَوْماً مِنْ غَیْرِهِمْ حَسُنَتْ مُدَارَاتُهُمْ فَأُلْحِقُوا بِالْبَیْتِ الرَّفِیعِ قَالَ ثُمَّ قَالَ مَنْ کَفَّ یَدَهُ عَنِ النَّاسِ فَإِنَّمَا یَکُفُّ عَنْهُمْ یَداً وَاحِدَةً وَ یَکُفُّونَ عَنْهُ أَیَادِیَ کَثِیرَةً»؛[14] امام صادق( علیه السلام ) فرمود: گروهى از قریش نسبت به مردم کم لطف بودند و با آنها کم مدارا می‌کردند، نتیجه‌اش آن شد که از قریش رانده شدند، در صورتى که به خدا سوگند که از نظر خانوادگى عیبى نداشتند. و گروهى از غیر قریش با مردم خوش‌رفتارى نمودند و به خاندان عالى و بلند پیوستند. سپس فرمود: هر کس دستش را از مردم دریغ دارد، او از آنها یک دست دریغ داشته، ولى مردم از او دست‌ها دریغ دارند.
7. مدار نصف ایمان و رفق نصف زندگی: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ( علیه السلام ) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلی الله علیه و آله و سلم )‏ مُدَارَاةُ النَّاسِ‏ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیْش»؛[15]‏ امام صادق( علیه السلام ) از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل فرمود: مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمى با آنها نصف زندگى است.
8. حفظ ایمان: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع، قَالَ: «إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قُفْلًا، وَ قُفْلُ الْإِیمَانِ الرِّفْقُ»؛‏[16] امام باقر( علیه السلام ) فرمود: براى هر چیزى قفلى است (که حافظ آن باشد) و قفل ایمان نرمى و ملاطفت است.
خوش خلقی و نرم‌خوئی از آن جهت حافظ ایمان است که هر کس در تعامل با مردم نرمى و ملاطفت را از دست دهد و تندی و خشونت در پیش گیرد، ناچار به اعمالى دست می‌زند که ایمانش از دست می‌رود.
[1]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ‏13، ص 16۷، واژه رفق، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌
[2]. مجلسى، محمد باقر،‏ محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ‏8، ص 233، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.‏
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏2، ص 119، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. احمدى میانجى، على،‏ مکاتیب الأئمة علیهم السلام، محقق، مصحح، فرجى، مجتبى،‏ ج ‏2، ص 208، قم، دار الحدیث‏، چاپ اول، 1426 ق.‏
[5]. لیثی واسطی، علی، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 209. قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
[6] طه، ۴۴.
[7]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏6، ص 570، بی‌جا، بی‌تا.
[8]. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏7، ص 142، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.
[9]. عیون الحکم و المواعظ، ص 285.‏
[10]. همان، ص 186.
[11]. همان.
[12]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 445، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1366ش.
[13]. عیون الحکم و المواعظ، ص 445.
[14]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏1، ص 17، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[15]. کافی، ج ‏2، ص 117.
[16]. همان2، ص 118.
آیات مرتبط

سوره البقرة (83) : وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ
سوره البقرة (109) : وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
سوره آل عمران (134) : الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
سوره آل عمران (159) : فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
سوره الأعراف (199) : خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ

 

 

 

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: