سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا حقیقت دارد که پیامبر در مسئله‌ای «إن شاء الله» نگفت و به همین جهت چهل روز وحی از ایشان قطع گردید؟

در ابتدا لازم است به این نکات توجه کنیم: 1. بنابر عقیده شیعیان؛ پیامبران و ائمه اطهار( علیه السلام ) از مقام عصمت برخوردار هستند و هیچ‌گونه گناهی اعم از صغیره و کبیره، از آنان سر نمی‌زند.
کد خبر: ۲۲۲۰۴۵
۱۳:۲۹ - ۱۴ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
روایت انقطاع وحی به پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) به سبب نگفتن إن شاء الله توسط ایشان تا چه اندازه معتبر است و آیا در صورت اعتبار با عصمت آن‌حضرت منافاتی ندارد؟
پاسخ اجمالی
در ابتدا لازم است به این نکات توجه کنیم:
1. بنابر عقیده شیعیان؛ پیامبران و ائمه اطهار( علیه السلام ) از مقام عصمت برخوردار هستند و هیچ‌گونه گناهی اعم از صغیره و کبیره، از آنان سر نمی‌زند.[1]
2. مصادیقی از ترک اولی برای پیامبران در قرآن و روایات، نقل شده است. و این ترک اولی، ضرری به عصمت آنها نمی‌زند.[2]
حال با توجه به این دو نکته به بحث انقطاع وحی از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌پردازیم:
در منابع تاریخی و روایی، دو مورد قطع شدن وحی بر پیامبر گرامی اسلام، ذکر شده است که یکی از آنها به لحاظ سندی و محتوایی صحیح و قابل استناد می‌باشد و مورد دیگر قابل پذیرش نبوده و نمی‌توان به آن استناد کرد. این دو روایت از این قرار هستند:
1. روایتی که در ذیل آیات «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْ‏ءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً * إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسى‏ أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً»[3] نقل شده است. در این روایت از امام صادق( علیه السلام ) نقل شده: «براى بنده در قَسَم، چهل روز مهلت است که انجام آن‌را معلّق و مشروط به خواست خداوند کند (یعنى بگوید اگر خداوند مشیّتش تعلّق گرفت) زیرا گروهی از یهود نزد رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) آمدند و از امور مختلفى سؤال کردند، رسول خدا به آنها فرمود: فردا صبح بیائید تا پاسخ شما را بگویم، و "إن شاء اللَّه" نگفت و این سبب شد که چهل روز به آن‌حضرت وحى نشود و جبرئیل نیامد، و سپس آمد و این آیات را آورد».[4] در برخی منابع این جواب پیامبر را در مقابل قریش دانسته‌اند.[5]
علما، سند این روایت را قابل اعتماد و حدیث را صحیح دانسته‌اند[6] که موجب اعتماد به روایت می‌شود. در سند این روایت حَمَّاد بن عیسى وجود دارد که کتاب‌های رجالی، او را ثقه دانسته‌اند‏.[7] همچنین عبداللَّه بن مَیْمُون‏ که روایت را از امام صادق( علیه السلام ) نقل کرده است نیز توثیق شده و می‌توان به نقل او اعتماد کرد.[8] علاوه بر اینها، این روایت به لحاظ محتوایی نیز اشکالی نداشته و قابل استناد است. در مجموع، این روایت تنها ترک اولی را به پیامبر استناد داده است؛ زیرا گفتن ان‌شاء الله واجب نبوده و مستحب است.
2. روایتی که خدمتکار رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده است: «توله سگى وارد خانه پیامبر شد و زیر تخت آن‌حضرت رفت و همان‌جا ماند و سرانجام در همان‌جا مُرد. پس از این جریان، چهار روز بر پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) سپرى گشت که وحى بر آن‌حضرت نازل نمی‏شد. نبى اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اى خوله! چه حادثه‏اى در خانه رسول خدا روى داده است که جبرئیل نزد من نمى‏آید. خوله مى‏گوید: من با خود گفتم: چه خوب و بجا است که من خانه را سر و سامان داده و آن‌را پاکیزه نمایم. جارو را زیر تخت کشاندم که در نتیجه، آن توله سگ را بیرون آوردم. به دنبال نظافت خانه دیدم رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در حالی‌که چانه و محاسنش مى‏لرزید وارد شد -و معمولاً وقتى که بر پیامبر وحى نازل مى‏گردید، رعشه و لرزش، اندامش را فرا مى‏گرفت- خداوند متعال از پى نظافت خانه، "وَ الضُّحى‏ ..." تا "... فَتَرْضى‏" را نازل کرد».[9]
این روایت با این‌که حتی ترک اولی را نیز به پیامبر نسبت نمی‌دهد به لحاظ سندی اشکالات جدی دارد و سند قابل اعتمادی برای آن وجود ندارد؛ لذا نمی‌توان به آن اعتماد کرد. علاوه بر این محتوای روایت نیز اشکال دارد؛ اگر در خانه پیامبر سگ وجود داشته و در آنجا وحی نازل نمی‌شده، در مکان‌های دیگر که مانعی وجود نداشته، چرا وحی نازل نمی‌شده است. علاوه بر این نزول سوره «و الضحی» بر این داستان مرتبط نیست و موارد دیگر که در این مختصر مجالی برای بیان آنها نیست.[10]
[1]. ر.ک: «عصمت انبیا از دیدگاه قرآن»، سؤال 112؛ «ضرورت عصمت و راه های تشخیص آن در امام( علیه السلام )»، سؤال 258.
[2]. ر.ک: «آیات منافی عصمت پیامبر»، سؤال 26150؛ «عصمت پیامبران و نسبت دزدی یوسف به برادرش»، سؤال 7020؛ «عصمت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ترک اولی»، سؤال 1857؛ «عصمت امام علی ( علیه السلام ) و استغفار در دعا»، سؤال 3026.
[3]. کهف، 23 – 24: «و هرگز درباره چیزى مگو که: من فردا آن‌را انجام می‌دهم، مگر این‌که [بگویى: اگر] خدا بخواهد. و هرگاه [گفتن ان‌شاءاللَّه را] از یاد بردى، پروردگات را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به چیزى که از این به صواب و مصلحت نزدیک‌تر باشد، راهنمایى کند».
[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 362 – 363، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ اشعری قمی، احمد بن محمد بن عیسی، النوادر، ص 55، قم، مدرسة الإمام المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول، 1408ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 324، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 34، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[6]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 8، ص 17، قم، ‌مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق؛ ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 3، ص 445، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.
[7]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 142، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ ‌شیخ طوسی، الفهرست، محقق، مصحح، آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 156، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بی‌تا.
[8]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن،‏ ص 246، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[9]. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ص 482، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1383ش؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 21، ص 93، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[10]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: 26406؛ قطع شدن وحی به جهت وجود سگ در خانه پیامبر

آیات مرتبط

سوره الكهف (23) : وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا
سوره الكهف (24) : إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًا
سوره الضحى (3) : مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ

 

 

 

 

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: