سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

متن کامل دعای احتجاب و همچنین سند آن چگونه است؟

با تحقیق و جست‌وجویی که در کتاب‌های روایی انجام گرفت؛ این دعا تنها در کتاب «بحار الأنوار» یافت شد که علامه مجلسی نیز منبع مشخصی برای آن ذکر نکرده و تنها به این عبارت بسنده کرده: (منقول من بعض المواضع)که نشان از فقدان این روایت در کتب اصلی روایی دارد.
کد خبر: ۲۲۱۶۸۵
۱۲:۴۵ - ۱۱ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
متن کامل دعای احتجاب امام علی( علیه السلام ) (احْتَجَبْتُ‏ بِنُورِ وَجْهِ اللَّهِ...) و همچنین سند آن چگونه است؟
پاسخ اجمالی
متن دعای(حِرز) احتجاب چنین است:
«احْتَجَبْتُ‏ بِنُورِ وَجْهِ اللَّهِ الْقَدِیمِ الْکَامِلِ وَ تَحَصَّنْتُ بِحِصْنِ اللَّهِ الْقَوِیِّ الشَّامِلِ وَ رَمَیْتُ مَنْ بَغَى عَلَیَّ بِسَهْمِ اللَّهِ وَ سَیْفِهِ الْقَاتِلِ اللَّهُمَّ یَا غَالِباً عَلَى أَمْرِهِ وَ یَا قَائِماً فَوْقَ خَلْقِهِ وَ یَا حَائِلًا بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ حُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ وَ نَزْغِهِ وَ بَیْنَ مَا لَا طَاقَةَ لِی بِهِ مِنْ أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ کُفَّ عَنِّی أَلْسِنَتَهُمْ وَ اغْلُلْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَرْجُلَهُمْ وَ اجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ سَدّاً مِنْ نُورِ عَظَمَتِکَ وَ حِجَاباً مِنْ قُدْرَتِکَ وَ جُنْداً مِنْ‏ سُلْطَانِکَ إِنَّکَ حَیٌّ قَادِرٌ اللَّهُمَّ اغْشُ عَنِّی أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ حَتَّى أَرُدَّ الْمَوَارِدَ وَ اغْشُ عَنِّی أَبْصَارَ النُّورِ وَ أَبْصَارَ الظُّلْمَةِ حَتَّى لَا أُبَالِیَ عَنْ أَبْصَارِهِمْ‏ "یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ"[1] "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ کهیعص"[2]‏ "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ حم عسق‏"[3] "کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ"‏[4] "هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ"‏[5] "یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ کاظِمِینَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ"[6]‏ "عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ"[7]‏ "ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ"[8]‏ شَاهَتِ الْوُجُوهُ شَاهَتِ الْوُجُوهُ شَاهَتِ الْوُجُوهُ وَ عَمِیَتِ الْأَبْصَارُ وَ کَلَّتِ الْأَلْسُنُ اللَّهُمَّ اجْعَلْ خَیْرَهُمْ بَیْنَ عَیْنَیْهِمْ وَ شَرَّهُمْ تَحْتَ قَدَمَیْهِمْ وَ خَاتَمَ سُلَیْمَانَ بَیْنَ أَکْتَافِهِمْ‏ "فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ"[9]‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ».[10]
ترجمه: پنهان شدم به‌وسیله نور خداوندی که قدیم و کامل است و حصار کشیده و سنگر ساختم به‌وسیله دیوارهای خداوندی که قوی بوده و شامل همه چیز است. کسی که با من دشمنی کرد را با تیر الهی هدف قرار داده و با شمشیر خدایی بر او یورش بردم. خدایا! ای کسی که بر امور دشمن من غالب هستی! و ای کسی که بر امور مخلوقات خود مسلطی! ای کسی که بین مرد و قلبش فاصله و مانع هستی! بین من و شیطان و فتنه او مانع شو. و مانع شو میان من و آنچه که طاقت آن‌را از هیچ‌یک از بندگانت ندارم. خدایا! زبان آنها را از من باز دار، دست و پای آنها را به زنجیر بکش و میان من و آنها مانعی از نور عظمت خود و حجابی از قدرت خود و سپاهی از سلطنت خود قرار ده. همانا تو زنده و قدرتمند هستی. خدایا! چشم‌های بینندگان را از من بپوشان تا این‌که از امور و مشکلات رهایی یابم، و بپوشان از دیدگان نور و ظلمت آنها تا این‌که دیدگانشان نسبت به من بی‌اعتنا باشد (ظاهراً مقصود این است که؛ بین من و برخی مردم مانعی ایجاد کن تا از مکر و حیله آنها در امان باشم). نزدیک است درخشندگى برقش دیده‌ها را کور کند. خدا شب و روز را [دگرگون و] جابجا می‌کند مسلماً در این دگرگونى و جابجایى عبرتى براى صاحبان بصیرت است. به نام خدا که رحمتش بى‏اندازه است و مهربانى‏اش همیشگى. کهیعص، به نام خدا که رحمتش بى‏اندازه است و مهربانى‏اش همیشگى. حم، عسق». مانند آبى است که آن‌را از آسمان نازل کنیم، پس گیاه زمین به وسیله آن [به طور انبوه و در هم پیچیده‏] بروید، [و طراوت و سرسبزى شگفت‏انگیزى پدید آورد] آن گاه [در مدتى کوتاه‏] خشک و ریز ریز شود که بادها آن‌را به هر سو پراکنده کنند. او خدایى است که معبودى جز او نیست، داناى آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است!. از آن روز نزدیک، آن‌گاه که [از شدت ترس‏] جان‏ها به گلوگاه رسد، در حالى‌که همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمکاران هیچ دوست مهربانى و شفیعى که شفاعتش پذیرفته شود، وجود ندارد! [در چنین موقعیت و زمانى است که‏] هر کس هر عملى را [از خیر و شر] حاضر کرده است، بداند. پس سوگند به ستارگانى که باز مى‏گردند، ستارگانى که به سرعت مى‏روند و پنهان مى‏شوند، و سوگند به شب هنگامى که [روى مى‏آورد، و زمانى که‏] مى‏رود، و سوگند به صبح هنگامى که مى‏دمد [و با گستردن نورش تاریکى را مى‏زداید]. صاد، سوگند به قرآن که مشتمل بر ذکر [حقایق، معارف، مطالب اخلاقى و اجتماعى و احکام حلال و حرام‏] است. [این‌که قرآن را نمى‏پذیرند، براى این نیست که زمینه‏اى براى پذیرش آن وجود ندارد] بلکه کافران [غرق‏] در تکبّر [و سرکشى و عداوت‏] و دشمنى‏اند. زشت باد چهره‌ها، زشت باد چهره‌ها، زشت باد چهره‌ها، کور باد چشم‌ها، سنگین باد زبان‌هایشان. خدایا! خیرشان را در میان چشم‌هایشان قرار ده و شر آنها را در زیر پایشان بگذار. مُهر زد سلیمان بین کتف‌هایشان، پس به زودى خدا شرّ آنان را [به کشته شدن یا آوارگى از خانه و کاشانه‏] دفع خواهد کرد و او شنوا و داناست و درود خداوند بر محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) و آل محمد.
سند و محتوای دعا
با تحقیق و جست‌وجویی که در کتاب‌های روایی انجام گرفت؛ این دعا تنها در کتاب «بحار الأنوار» یافت شد که علامه مجلسی نیز منبع مشخصی برای آن ذکر نکرده و تنها به این عبارت بسنده کرده: (منقول من بعض المواضع)[11] که نشان از فقدان این روایت در کتب اصلی روایی دارد. علاوه بر این، در این نقل ذکر نشد که این روایت از کدام یک از امامان( علیه السلام ) نقل شده است؛ در نتیجه نمی‌توان آن‌را به امامی خاص -مانند امام علی( علیه السلام )- منسوب دانست.
اما محتوا و متن این روایت بیشتر از آیات قرآن بوده و در موارد غیر قرآنی نیز از محتوای مناسبی برخوردار بوده و از این لحاظ مشکلی ندارد، اما چگونگی ترتیب این آیات در حرز مورد نظر چندان واضح نیست.
ذکر این نکته نیز مناسب است که روایات دیگری نیز در زمینه حرز و احتجاب وجود دارد که علامه مجلسی آنها را در بابی به نام «الاحتجابات المرویة عن الرسول( صلی الله علیه و آله و سلم ) و الأئمة( علیه السلام )»[12] قرار داده که شباهت‌هایی در معانی آنها وجود دارد.
[1]. نور، 43 - 44.
[2]. مریم، 1.
[3]. شوری، 1 - 2.
[4]. کهف، 45.
[5]. حشر، 22.
[6]. غافر، 18.
[7]. تکویر، 14 – 18.
[8]. ص، 1 - 2.
[9]. بقره، 137.
[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 91، ص 378 – 379، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. بحار الانوار، ج 91، ص 378.
[12]. همان، ص 372.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: