سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

قيام هاي عربي ؛ شباهت ها و تفاوت ها

به عنوان مثال اگر در تونس، فقر و بیکاری نقش اساسی در به خیابان کشاندن جوانان و فقرا ایفا کرد اما در مقابل در لیبی،وضعیت اقتصادی مردم بسیار بهتر بود و برای بسیاری از شهروندان مصری و تونسی که دغدغه اصلی شان مشکلات اقتصادی بود،اعتراضات مردم لیبی عجیب به نظر می رسید.
کد خبر: ۲۲۱۶۳
۱۳:۲۲ - ۱۱ تير ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از عصر ايران ، با وجود اینکه آزادی خواهی و مطالبه ایفای نقش بیشتر در اداره جامعه از سوی مردم،ویژگی مشترک ناآرامی های اخیر در منطقه است اما عدم در نظر گرفتن متغیرهاي داخلی خاص هر کدام از این کشورها و مقایسه آنها در یک قالب مشترک نیز خطای بزرگی را در تحلیل واقعیت ها ایجاد می کند ، متغیرهايی که رد پای آن را می توان از هم اکنون در نقشه سیاسی آینده منطقه دید.

به عنوان مثال اگر در تونس، فقر و بیکاری نقش اساسی در به خیابان کشاندن جوانان و فقرا ایفا کرد اما در مقابل در لیبی،وضعیت اقتصادی مردم بسیار بهتر بود و برای بسیاری از شهروندان مصری و تونسی که دغدغه اصلی شان مشکلات اقتصادی بود،اعتراضات مردم لیبی عجیب به نظر می رسید.

يا اگر در مصر،قبطی ها(مسیحیان) و مسلمانان در ساقط کردن مبارک دوشادوش یکدیگر در میدان تحریر ایستادند و اختلافات گذشته خویش را فراموش کردند اما در سوریه مسیحیان و علویان این کشور به شدت نگران سقوط حکومت کنونی هستند چرا که معتقدند با محوریت عمده گروه های سلفی در اعتراضات این کشور،هرگونه جابجایی در ساختار قدرت،به ضرر آنها تمام خواهد شد و امنیت آنها را به خطر خواهد انداخت.

اکنون که بیش از شش ماه از آغاز این ناآرامی ها می گذرد باید این سئوال را مطرح کرد که چرا در مصر و تونس حکومت ها به سرعت سقوط کردند ولی در یمن و لیبی هنوز کار آنها یک سره نشده و در سوریه و بحرین نیز چشم انداز روشنی از تغییر حکومت وجود ندارد؟

اگر در مصر و تونس، با به صحنه آمدن طبقه متوسط و اکثریت مردم از یک سو و عقب نشینی ارتش به نفع معترضان حکومت ساقط شد در لیبی بواسطه وفاداری اکثریت ارتش به قذافی و سکوت برخی قبایل بزرگ(بویژه در جنوب و مرکز این کشور) شرایط لاینحل باقی مانده است.

در یمن شرایط با هر سه کشور فوق متفاوت است.با وجود اینکه بخش اعظم ارتش در کنار حکومت مانده است جنوب یمن تقریبا آرام است و اعتراضات عمدتا در پایتخت این کشور و میان طایفه الاحمر و بازماندگان علی عبدالله صالح است.
یا در سوریه که نه اکثریت مردم به جمع معترضین پیوستند و نه ارتش دچار اختلاف و دو دستگی شد.تقریبا در دمشق و حلب هیچ ناآرامی جدی بوجود نیامده است و ساختار اقتصادی خاص سوریه نیز باعث شده که ادامه ناآرامی ها بیش از آنکه به ضرر دولت باشد به ضرر مردم تمام خواهد شد.

در بحرین نیز با وجود اینکه اکثریت مردم خواهان اصلاحات جدی هستند اما عامل مذهبی به عنوان یک مانع بزرگ در برابر این خواسته ها عمل کرده و آل خلیفه توانسته به لطف بی توجهی رسانه های خبری خود را در پشت این مانع مخفی کند و با کمک نیروهای سپر جزیره و ارتش صد در صد سنی خویش،اعتراضات اکثریت مردم را سرکوب کند.

نقش عوامل خارجی،توان تاثیر گذاری و نسبت آنها با عوامل محرکه داخلی نیز در موفقیت یا عدم موفقیت این نا آرامی تاثیر جدی داشته است.در تونس عامل خارجی نه تنها "تعیین کننده" نبود بلکه حتی"تاثیر گذار" هم نبود و اساسا زمانی این عامل در نقش یک "تایید کننده" فعال شد که دیگر کار تمام شده و هواپیمای بن علی در فرودگاه جده به زمین نشسته بود!

در مصر عامل خارجی به واسطه "تعیین کننده" شدن عامل داخلی "تاثیر گذار" شد.به عنوان مثال کاخ سفید پس از آنکه دیگر مطمئن شد با به میدان آمدن اکثریت مردم مصر و سکوت ارتش،رفتن مبارک حتمی است و به عبارتی سوخت و سوز ندارد برای خروج او از کاخ ریاست جمهوری اعمال فشار کرد.

در لیبی عامل خارجی "تعیین کننده" بوده و هست. چه کسی باور می کند که اگر شورای امنیت به ناتو چراغ سبز نشان نمی داد ،گردان های قذافی کار شورای انتقالی را در بنغازی تمام نکرده بودند؟ آنها فقط چند ساعت وقت کم آوردند!

در سوریه عامل خارجی در سایه عدم "تعیین کننده" بودن عوامل داخلی در ادامه ناآرامی ها این کشور حتی از ایفای نقش "تاثیر گذاری" عقب نشینی کرده و بیشتر نقش "تایید کننده" اعتراضات را بازی می کند.

به عنوان مثال ترکیه قبل از انتخابات پس از هجوم سیل پناهندگانی که با تهدید گروه های مسلح سلفی به مرزهای خود لحن دیپلماتیک خود علیه دمشق را تندتر کرد و به دولت سوریه یک هفته فرصت داد تا سیاست های اصلاحی وعده داده شده را انجام دهد انگار که اصلاحات یک "زودپز" است اما پس از آنکه متوجه شد رژیم از مرحله خطر عبور کرده برای بشار اسد آرزوی موفقیت کرد.
تصور کنید در دمشق و حلب نیز وضعیت مشابه قاهره و اسکندریه بود آیا رژیم توانایی سرپا ایستادن را داشت؟آیا آنکار به سادگی زیر زودپز خویش را خاموش می کرد؟

در بحرین عامل خارجی در سرکوب تظاهرات اکثریت مردم نقش "تعیین کننده" داشت.آیا آل خلیفه در صورت عدم دخالت نیروهای سپر جزیره می توانست به حیات سیاسی خویش ادامه دهد.حضور این نیروها در بحرین به معنای پاسخ این سئوال است.

به نظر نمی رسد در تحلیل بی ثباتی های اخیر کشورهای عربی بتوان بیش از اندازه به اخبار اعتراضات که توسط شبکه های خبری ارائه می شود اعتماد کرد.
در بسیاری از مواقع مشخص شده اخباری که توسط این شبکه ها ارائه شده نادرست بودند و یا با جهت گیری خاصی تهیه شده اند.به عنوان مثال شبکه العربیه،خبر و تصاویری مربوط به دستگیری دو افسر بلند پایه ایرانی منتشر کرد که ادعا می شد در شهر حما سوریه توسط معترضین دستگیر شده اند.تصاویری که اگر به سایت این شبکه مراجعه می کردید باعث خنده مخاطبین شده بود چرا که این افسران ایرانی قیافه کاملا سوری داشتند و بهتر از خود سوری ها به لهجه شیرین مردم شهر حما صحبت می کردند!
 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: